همین رخداد مرا به سوی مطالعه بیشتر در زمینه آگاهی یافتن به تاریخ منطقه و آشنایی بیشتر با مشاهیر آن سوق داد. پس از فراغت از تحصیلات دانشگاهی زمانی که مشغول خواندن کتاب عرفان حافظ استاد مطهری بودم (مرداد 1385) با علامه میر سید شریف جرجانی آشنا شدم که به نوشته استاد شهید به نقل از حافظ شیرین سخن دکتر معین، استاد خواجه حافظ شیرازی بوده است. من که آن پیشینه سابق را داشتم و در اواخر دوره تحصیل نیز به طرزی عجیب به وادی شعر و ادبیات کشیده شده بودم عزم خود را راسخ یافتم و با علاقه ای وصف ناشدنی به مطالعه کتب تاریخی و تذکره نامه ها و مقالات مختلف پرداختم و همچنان در این هفت سال در این وادی سیر آفاق و انفس می کنم اما ایراد کار کجاست که اکثر اهالی گرگان زمین و استان گلستان از این همه تاریخ زرین منطقه باستانی خویش اطلاع چندانی ندارند و قاطبه ایشان از آگاهی لازم برخوردار نیستند. علت و مسبب اصلی آنچه نگارنده در این مرور ایام هفت ساله دریافته تصمیمات اشتباه و رخدادهای ناخودآگاهانه ای بوده که گریبان گیر منطقه گردیده است.

1- نام گرگان که بر شهر باستانی و ویرانه واقع در جوار شهر گنبد کاووس کنونیف اطلاق می شده و به نوعی بر پهنه جغرافیایی استان، به علت دارا بودن حرف گاف که در الفبای ناقص زبان عربی موجود نیست، بالاجبار به جیم مبدل گردیده و از آنجایی که این حرف دوبار در این اسم ظاهر شده لذا در واژه پنج حرفی گرگان، دو حرف آن تصحیف گردیده و جرجان از آب در آمده است و باز از آنجایی که تعدد و کثرت منابع و مآخذ عربی زبان در قرون اولیه اسلامی چندین برابر منابع پارسی زبان بوده، این لفظ وارداتی در منابع نوشتاری پا برجا مانده و به همین منوال تا عصر حاضر از گرگان پارسی با نام جرجان عربی یاد می شود چنانکه حتی بر برخی از پژوهشگران و محققان مشتبه شده است که گرگان را زمانی جرجان می خوانده اند (ر.ک مقاله گرگان با جرجان؟ / روزنامه همشهری گلستان / شماره ؟ / مورخ ؟)

2- پس از ویرانی گرگان باستانی، در اواسط قرن هشتم شهر تاریخی استرآباد که پیشینه آن نیز به دوران ماقبل اسلام باز می گردد، به عنوان مرکز جانشین گرگان گردید اما این نام تاریخی و بیش از هزار ساله، بنا به تصمیم اشتباه فرهنگستان وقت، در بیستم شهریور 1316 به جهت پاسداشت نام گرگان، بدین نام تغییر یافت تا بدین ترتیب نام استرآباد از پهنه جغرافیایی ایران حذف گردد و از آن پس تا کنون برای مشاهیری که منسوب به استرآبادی بودند مکانی بر نقشه جغرافیایی ایران یافت نگردید. (ر.ک مقاله اندر حکایت لطمه های یک تصمیم 75 ساله / گلشن مهر / شماره ؟ / مورخ ؟ )

3- با شکل گیری شهر گنبد قابوس در جوار ویرانه های گرگان باستانی در حالی که می بایست نام این شهر به جای استرآباد، به گرگان تغییر می بافت، اشتباه مضحک دیگری در همان تاریخ کذایی 20/6/1316 رخ داد و گنبد قابوس به گنبد کاووس (؟؟؟) که یادآور کیکاووس کیانی بود تغییر نام داد، شاید برای تصمیم گیرندگان کم دقت آن دوران نام نوه قابوس، یعنی کیکاووس بن اسکندر نویسنده کتاب معروف قابوس نامه با نام جدش که سازنده بلندترین برج آجری جهان بوده است، تخلیط گردیده و این نام غریب برای شهر مزبور انتخاب گردیده است.

4- خنده دارترین اتفاق نیز در سال 1376 حادث گردید و نام کاملاً بی اساس گلستان برای منطقه تاریخی گرگان (وهرکان، هیرکان، ورکان) انتخاب گردید. منطقه ای که از دوران داریوش بزرگ هخامنشی تا دوره پهلوی اول، هماره یکی از ایالات و استان های کشور بود و تنها شصت سال در فاصله آبان 1316 تا آذر 1376 بخشی از استان دوم و استان مازندران شد.

    مجموعه این رخدادهای خواسته و ناخواسته، بناگزیر آنچه در پی داشته از دست رفتن حافظه تاریخی ساکنان استان و هموطنان از نسلی به نسل دیگر بوده است و بدین ترتیب تمامی مشاهیری که با پسوندهای استرآبادی و جرجانی شناخته می شوند به قول استاد محیط طباطبایی « صدها سرشناس تاریخی از این دو محل را  در آینده مجهول المکان معرفی خواهد کرد.»

پی نوشت: این مطلب مورخ ۱۵/۴/۱۳۹۲ در صفحه پایانی نشریه ستاره گلستان به طبع رسیده است.

  منبع:www.estarbad.blogfa.net