درادامه این نشست ،شاعروپژوهشگرفرهنگ وادب ترکمن اتوزفرهمندیان که بررسی ویژگیهای زندگی وآثارشاعرکلاسیک ترکمن مسکین قلیچ رابه عهده داشت، با تشکرازحضورفعالان فرهنگ وادب وعلاقمندان نشست های تخصصی جمعیت مختومقلی،کنفرانس خودرا اینگونه آغازکرد: بدون شک مسکین قلیچ ازستاره های درخشان ادبیات است که درآسمان ادبیات ترکمن می درخشد.درباره کم وکیف آثارودوره تاریخی زندگی وی مدارک مستندی برجای نمانده است.حدود30سال پس ازدرگذشتش محققانی دست به کارشده پیرامون شرح حال وآثاروی تحقیقات گسترده ای راانجام داده اند که ازتحقیفات سامولویچ،قربان قلیچ قلی اف،خوجه لی ملا،جمعه گلدی مرادی ومرد دوردی قاضی میتوان نام برد به ویژه دخترمسکین قلیچ آق بیکه وشوهرش تاجی ملا(معمی)همچنین ملا موخی ومحمودبایندری اطلاعات ارزشمندی رادراختیارمحققین قرارداده اند.

براساس مستندات بدست آمده مسکین قلیچ درسال1850-م درقری قلا بدنیا آمده وتحصیلات مقدماتی خودرا دراین شهرگذرانده است.وی بلحاظ اینکه ازذهن خلاق وپویایی برخورداربود معلمانش توصیه می کنندکه برای ادامه تحصیل وکسب مدارج علمی به خیوه وبخارا که آن زمان مهدعلم ودانش بود،سفرنماید.
مسکین قلیچ عازم سفرشده وپس از17سال تحصیل درمراکزعلمی خیوه وبخارابه ترکمن صحرا وروستای کسرپیشکمر(ازتوابع بخش پیشکمرشهرستان کلاله)بازمی گردد.پس ازمدتی باعایشه دخترنوری قره داشلی ازدواج می کندوماحصل این وصلت دودختربنامهای ارازبی بی وآق بیکه است البته پسری هم داشت که درطفولیت فوت نموده است.درآن سالها بنابرتقاضای اهالی خواجه حسن(درغرب روستای یکه قوزکلاله)عازم این روستا شده وتاآخرعمرمسئولیت امامت جماعت مسجدش را به عهده داشته است.
مسکین قلیج درسال1908-م ذارفانی را وداع گفته درآرامگاه کاظم خوجه به خاک سپرده می شود.اوازطایفه آتای ترکمن بوده وهم اکنون نوه های دختری اش الله قلی خان وجمعه قلی پورمعمی وفرزندان آنان در روستای کسرپیشکمرزندگی می کنند.
نام اصلی اوقلیچ بودکه پس ازکسب تحصیلات حوزوی به ملاقلیچ مشهورمی شود وچون دراشعارش ازتخلص مسکین قلیچ استفاده می کرد به همین نام اشتهارپیدا می کند.
مسکین قلیچ علاوه برسرودن شعردرخوانندگی ونوازندگی دوتارترکمنی نیزمهارت داشت ودربازگشت ازبخارا،مهمان نوربردی خان تکه می شود.خان بخاطرهنرهایی که داشت،اسبی رابه اوهدیه می کند وباهمین اسب طی طریق کرده به ترکمن صحرا بازمی گردد.
• اتوزفرهمندیان پس ازبیان بخش هایی اززندگی مسکین قلیچ،دستیابی اوبه علم لدن را موردتوجه قرارداد واظهارداشت:مسکین قلیچ دنیای شعروشاعری خودرامی خواست بادانایی کامل ازشریعت،علم حال،علم لدن وعلم قال به پیش ببردچنانکه درشعریاالله(ص25-26)گفته:
گویا قیلغین عاصی قولونگ دیلنی
روان بیلسین شریعتنگ یولونی
بخش ایله گن علم لدن حالینی
علم قالا استادایله یا الله
مسکین قلیچ معلومات شرعی وعلم قال را درمدارس خیوه وبخارا کسب نموده اکنون درآرزوی علم حال می باشد که این علم نیزبدون اعطای الهی امکان پذیرنمی باشد ودرنهایت بواسطه دعا ومناجات زیاد،چنانکه درچندین عنوان شعرش نیزمعلوم است این آرزویش برآورده می شود ودرشبی ازشبها قلندر(اولیاء الله)بااوملاقات می کندکه چگونگی این ملاقات رادرشعرقلندر(ص136)آورده است.چنانکه دربیت دوم بند5آمده که قلندراستادعلم لدن بوده وبامسکین قلیچ ملاقات کرده واورا ازعلم لدن سیراب نموده وچنانکه دربیت دوم بند7گفته:(فاتحه بریب غایب بولدی گوزیمدان)عبارت فاتحه برمک به درجه اعلاء رسیدن وختم مسئله است.
مسکین قلیچ پس ازملاقات باخضرالیاس چنانکه درشعر(ای کونگل)ص87-86بیان کرده، کسب علم حال وعلم لدن برایش معلوم می شود.وازملاقات باخضرالیاس را برای او(کونگل)بازگونموده وازحلول عشق،کسب علم حال،علم لدن وچگونگی آموزش علوم مذکور سخن گفته ودربندآخربامعرفی خود که مسکین قلیچ ازطایفه آتا وازنسل اولاد پیامبرهستم ازخوشحالی وافتخارش خبرمی دهد.
مسکین قلیچ درملاقات باقلندر وخضرالیاس ازعلم حال وعلم لدن بهره مند شده وتحول درونی پیدا می کندوبیش ازپیش کامل ترمی شود.به این موضوع درمشرق زمین بیداری ازجهالت گفته می شود.خیلی ازبزرگان بااین روش متحول شده اند.چنانکه مختومقلی درشعر(تورغیل دیدی لر)ازملاقات بابزرگان خبرداده است.
اکنون آرزوی مسکین قلیچ درگویا شدن زبان،دانستن راه شریعت وکسب علم لدن وعلم حال وعلم قال بود،برآورده شده ودرمیان مردم درعرصه های مختلف شعرمی سراید.
• این محقق وپژوهشگرفرهنگ وادب ترکمن به ویژگی فن بیان درآثارمسکین قلیچ پرداخت وادامه داد:آن گونه که بزرگان ادبیات درموردشعرمسکین قلیچ گفته اند،مسکین قلیچ شاعرنقاش است یعنی بازبان شعر،توصیفات خودرا درذهن خواننده مجسم ساخته،نقاشی می کند چنانکه درادبیات فارسی بخاطراین ویژگی به سهراب سپهری نیزشاعرنقاش می گویند.
مضامین ومحتوای شعرمسکین قلیچ:عمده مضامین شعرمسکین قلیچ عاشقانه وعارفانه وعلاوه برآن دعاومناجات،پندونصیحت،توصیف طبیعت،توصیف زلف یار،توصیف عرب آط و...موضوع هایی هستند که درباره آنها شعرسروده است.
قالب های شعرمسکین قلیچ: قالب شعراوهمان قالب شعرسنتی یاکلاسیک است وآخرین شاعرسنتی سرامی باشد وقالب اکثراشعارش قوشوق یامربع است ولی درقالب های مخمس،غزل،ترجیح بندومستزاد هم سروده شده است.
• وی به نقش تاریخی برخی ازآثارمسکین قلیچ هم اشاره کرد وگفت:مسکین قلیچ بامنظومه باترنفس ، بخشی ازتاریخ قوم ترکمن را به زیبایی وبه زبان شعربیان کرده است که دراین منظومه ضمن تشریح ویژگیهای اخلاقی،پهلوانی ومردانگی همچنین انگیزه به شهادت رسیدن باترنفس رابیان کرده است.به این خاطراگربه مسکین قلیچ شاعرتاریخ نویس هم بگوئیم،بی راهه نخواهیم رفت.براساس این منظومه باترنفس سردارنامی ترکمن درسن26سالگی،دردفاع ازناموس وارزش های ابااجدادی خود درمنطقه بزی داغ قری قلا درجنگ بادشمنان به شهادت رسیده وبخش غربی آرامگاه ایشان تونگی شمال روستای تمرقره قوزی مدفن اوست.
• اتوزفرهمندیان درادامه به تحقیق میدانی خود پیرامون زندگی مسکین قلیچ اشاره کرد وخاطرنشان نمود:زمانی که مسکین قلیچ در روستای کسرپیشکمرسکونت داشت،جهت دیداری با اساتید وطلاب علوم دینی،عازم حوزه علمیه سیدقلیچ ایشان می شود.پس ازورود،طلاب ودیگراهالی حوزه توجه ای به حضوراونمی کنند.مسکین قلیچ نیزازاین بی محلی دلگیرشده شعرمعمایی طرفه قوش را نوشته درزیرنمد یکی ازحجره ها(اتاق طلبه ها)می گذارد.پس ازمدتی یکی ازطلاب شعررا پیداکرده به بقیه نشان می دهد.ولی هیچ یک ازآنها پاسخ معمای مطرح شده درشعررا نمی دانندودرنهایت شعرمذکوربه دست بانی واستاد حوزه(سیدقلیچ ایشان)می رسد.پس ازمطالعه شعرمتوجه می شودکه شاعراین شعرواقعا عالم است وازبی توجهی به اوپشیمان شده پسرش خلیل ایشان رابه دنبال اومی فرستد.این بارسیدقلیچ ایشان به مسکین قلیچ محبت بسیارکرده باپلو(غذای تهیه شده بابرنج)ازوی پذیرایی می کندواین دیدارباعث می شودکه مسکین قلیچ یک سال بعنوان مدرس درحوزه سیدقلیچ ایشان ماندگارشود. 

منبع: جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله