درباره گئورگی ایوانویچ کارپوف، تاریخ نگار و مردم شناس/ نوشته: سرگی دمیدوف
خلاقیت منظوم شاعران کلاسیک ترکمن و حداقل استادان واژگان – معاصر نیز کاملا بطور قانونمند موافق سه عنصر جاودانی ( فولکلور- کلاسیک – زبان ) پژوهشگران را به خود جلب کرد، هرچند مطالب و نشرهای اصلی این طرح کمی دیرتر با دوران پایانی دهه سی و آغاز دهه چهل مصادف شد.
کارپوف به موضوع ادبیات کلاسیک و فولکلور ترکمن، بویژه به آثار
مختومقلی، که نه تنها از جایگاه یک محقق بلکه در نقش مترجم نیز پرداخت.
سیمای مختومقلی در این آثار جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص می داد. درسال
۱۹۴۲ جامعه ترکمنستان خود را جهت برگزاری ۱۶۰ – مین سالروز وفات شاعر
آماده می کرد و گ.ای. کارپوف در آن دوران یعنی دوران پیش از جنگ، درسال
۱۹۴۰ – نیمه نخست سال ۱۹۴۱ رئیس انستیتوی تاریخ و سپس انستیتوی مشترک
تاریخ، زبان و ادبیات بود. وی در این جایگاه تدارک جدی جهت برگزاری روز
تاریخی شاعر محبوب آنطورکه مطالب بایگانی گواهی میداد، دید.
گئورگی ایوانویچ سهم شایسته خود را به نشانه احترام به شاعر بزرگ در اثر خود درسال ۱۹۴۱ بنام مونوگرافی « دوره مختوم قلی »، به حجم چهار برگ چاپی، جاییکه او توانست خود را به مثابه تاریخ نگار واتنوگراف بکارگیرد، ابراز داشت. متاسفانه ظاهرا درارتباط با معضلات جنگ یا به علل دیگر، منوگرافی چاپ نشد وخوانندگان زیادی توانستند درحدی درباره آن تنها بواسطه قطعات چاپ شده درروزنامه « ایسکرای ترکمنی » داوری کنند که درآن دوموضوع مربوط به هم – رابطه مختومقلی با صوفی گری و ورود او به مدرسه معتبرخیوه وهمچنین سیستم آموزش اسلامی بررسی می شوند.
کارپوف بمثابه سازمانده فوق العاده فعال وماهرانسان دوست وپیش از هرچیز بمثابه سازمانگرعلوم تاریخی ترکمنستان قابل تقدیر است. وی همچنین بسیاری مسائل مردم شناسی ترکمنها را تدوین و تهیه کرد. تنها شماری از آنها به این قرار است: نشان ها – تامغا ها، یاشماق ( روگرفتن)، برخی آیین های مذهبی وآداب و رسوم ، ریش سفیدان قبیله ای، میرآب ها [ کسانی که سیستم آبیاری و روش استفاده از آب را ( درمناطق خشک آسیای مرکزی ) می دانند ویکیپدیا – مترجم ] ، سنن ازدواج ها، وظایف علم اتنوگرافی ترکمن وغیره . کارپوف به مطالعه و پژوهش برخی دیگر خلق ها – بلوچ ها ، گیلانی های ایران، گاگاووزها( قاقاووزها ) های اوکرایین و مولداوی علاقمند شد.
کارپوف در تابستان سال ۱۹۴۱ به معاونت رئیس آکادمی علوم تازه ایجاد شده شعبه ترکمنستان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی انتصاب میشود. وی در سالهای ۱۹۴۲- ۱۹۴۳ از پایان نامه خود درباره ساختار قبیله ای ترکمن ها دفاع می کند. کارپوف درسال های دهه سی تا حد زیادی در اثر شفاعت دوستان و خیرخواهان، که در میان آنها رئیس دولت ترکمنستان غایغیسیز آتابایف و شاعر محبوب و رجل دولتی و اجتماعی آن زمان، اوراز تاج محمدف نیز بودند، گ.ای. کارپوف به عشق آباد باز می گردد وسرپرست انستیتوی پژوهشی – علمی میشود و سپس از سال ۱۹۳۶ زمانیکه انستیتو تقسیم و انستیتوی مستقل تاریخ تشکیل میشود، اولین مدیر آن شد.
درسال ۱۹۳۶ در مسکو در موسسه چاپ و نشر دولتی اثر ادبی منتشر شد که هدف
اش را برای نخستین بار آشنا کردن خوانندگان همه شوروی با آثار یکی از
جمهوری های متحده یعنی مجموعه ای از « آثار ملت ترکمنستان » قرارداد.
گردآوری و تنظیم آن، نمونه های ترجمه اشعار موجود در آن از شاعران کلاسیک و
آثارفولکلور و همچنین تهیه و تدارک تبصره و حاشیه نویسی برای آن را گ.ای.
کارپوف و ان.ف. لِبِدف انجام داده بودند.
دراین مجموعه که با شعر« سلام » آغاز می شود، به شرکت کنندگان مسابقه اسب
عشق آباد – مسکو در سال ۱۹۳۵ اختصاص داده شده که شامل هفتاد و یک اثراست.
یک چهارم کتاب را اشعار شاعران کلاسیک ترکمن قرن های هیجده و نوزده،
مختومقلی، ذلیلی، سیدی، کمینه، قطعاتی از منظومه های « غریب و شاه صنم »، «
صاید و همراه »، رمان حماسی « کؤراوغلی »، نمونه هایی از شعر شاعران ملی و
خلقی دوره های پیش از انقلاب و انقلاب – غارا شاهیر (شاعر)، قربان
شاهیر(شاعر) و خوجه قلی تشکیل میداد.
ب
خش عمده این مجموعه، بخش های « آهنگ های ملی و مردمی ترکمنی » چه تا دوره
های پیش از انقلاب اکتبر چه دوران پس از انقلاب اکتبر، « افسانه های ترکمنی
وداستان های خانگی » هستند. با وجود این چاپ مورد نظر متناسب با عنوان خود
تنها به نمونه آثار ترکمنها منحصر نمیشود.
درتفاوت با چاپ های مشابه بسیار دیرتر، بخش گنجانده شده ی « ترانه های
دیگرملیت های ترکمنستان » که ترانه های بلوچی، بربری، سیستانی، افغانی،
ایرانی، نوغایی جزو آن هستند، علاقه و توجه به آن را شدیدتر می کند. علیحده
ترانه های ترکان آناتولی، نوشته شده توسط اسیران جنگی ترک دربایرام آلی،
جاییکه آنها در دوران جنگ جهانی اول و چندی پس از پایان آن مستقربودند، در
این مجموعه موجود هستند. بخشی از مطالب موجود درکتاب مورد نظرازمجموعه
های منتشر شده قبلی گرفته شده است.
ترانه های ملی و مردمی ترکمنی دوره های پیش ازانقلاب و انقلاب را
گ.ای.کارپوف و ان.ف. لِبِدف در مناطق مختلف ترکمنستان درسالهای ۱۹۳۶ – ۱۹۲۲
ثبت کردند.همچنین توسط گ.ای. کارپوف یادداشت های شاعران ملی علاوه بر
منظومه های غارا شاهیر( شاعر ) « مرو – خداوندگار جهان » انجام گرفت.
این آثار در سال ۱۹۲۶ در ناحیه عشق آباد از یکی از ریش سفیدان ثبت شده
بود در مجموعه ای برجسته از شعر هشت قطعه ای ذلیلی بنام « وداع » گنجانده
شد که شاعر آن را برای محمد رحیم خان که به عنوان اسیر از زادگاه خود به
دوردست های خیوه برده شد، نوشت.
م. کوسایف نویسنده معروف ترکمن متذکرمیشود که نه اصل و نه کپی این شعر در
نسخ خطی بنیاد انستیتوی ادبیات فرهنگستان علوم ترکمنستان حفظ نشد و در صورت
انجام این امر کمک بزرگی برای شناخت خلاقیت ذلیلی می شد، کاش یکی از
شاعران آنرا به زبان ترکمنی ترجمه می کرد. برای نخستین بار خواننده روس
زبان می توانست دراینجا اشعارکمینه را که از متن اصلی ترجمه شده و توسط
انستیتوی علمی – تحقیقاتی ترکمنستان جمع آوری شده بودند، بخواند.
در پیشگفتار کوتاهی که تدوین کنندگان درمجموعه خود درج کردند می نویسند:
« ما درترجمه ها جهت انتقال هرچه دقیق ترمحتوا و فرم متن اصلی تلاش
ورزیدیم ». چیزی که هست این مسئله درهمه جا نتوانسته موفق شود. حال گفتن
اینکه چه کسی شعر و منظومه را ترجمه کرده دشوار است.
بدیهی است که امر با ترجمه های تحت اللفظی آن توسط افرادی بوده است با زبان
اصلی شعر آشنایی زیادی نداشته اند به همین خاطر ترجمه ها با زبان اصلی شعر
فاصله فراوانی دارد. مثلا، درمجموعه موجود ترانه خلقی ترکمنی بنام « شکست
تکه » ( ترانه ای درباره اشغال منطقه گؤگ دپه )، طبق یادداشت های پروفسور
آ.آ.اسمنوف به عبارت عجیب و غریب « قوچ جنگنده » برمی خوریم که درمتن اصلی
آشکارا به عنوان « قوچ ییگیت » یعنی « جوان دلیر، دلاور، جسور وشیردل »
بوده است.
ا
ین مجموعه با واژه نامه توضیحی که توسط مولفان تهیه شده با صد و شش اسم
خاص و اصطلاحات محلی به پایان میرسد. تفسیر آنها خواننده را به دریافت
محتوای آثارموجود درکتاب آسانترمی کند. با توجه به واژه نامه توضیح و تفسیر
آن، هرچند برخی عبارات در آن می بایست تدقیق شوند، بطور کلی رضایت بخش
هستند.
همچنین دراین مجموعه گؤراوغلی قهرمان حماسی ترکمن به عنوان « قهرمان
ترکی – تاتار قرن هفدهم » تعریف شده؛ بک، حاکم فئودال بسیار پست – به عنوان
« شاهزاده و عضو خانواده سلطنتی » در نظر گرفته شده؛ مرید و پیرو معنوی
این یا آن شخصیت صوفی، شیخ، پیر یا ایشان – به عنوان « راهب سرگردان –
مسافر و دوستدار ایشان » توضیح داده شده است، هرچند بخش عمده مریدان هرگز
راهبان دراویش سرگردان نبودند.
بطورکلی انتشار چنین مجموعه ای که درباره آن ماتی کوسایف، ادبیات شناس گفت
که:« هنگامی که آنرا بدست و به مطالعه می کنی، نمی توانی به آسانی آنرا
سرجایش بگذاری »، از اهمیت زیادی برخورداربود .این مجموعه توانست سهمی از
خود در پروسه آشنایی متقابل و همگرایی فرهنگ خلق های مختلف کشور ما،
بگذارد. از سوی دیگر این نویسنده برجسته ترکمن در روزنامه ادبیات و هنر (
ادبیات و صونغات ) پانزده ژوییه سال ۱۹۸۸ نوشت که از برکت کارپوف یکی
ازمعروفترین آثار معماری قرون وسطی ترکمنستان – آرامگاه سلطان سنجر، نجات
داده شد.
گ.ای. کارپوفِ تاریخ نگار و مردم شناس در سمت و سوی اصلی علایق علمی خود بود، با این حال به شدت به زبان ترکمنی علاقمند بود و سهم معین خود را به زبان شناسی ترکمن نیز ادا کرد. او به اتفاق ش. باتیروف تدوین و تنظیم « فرهنگ روسی – ترکمنی »، بزرگترین فرهنگ آن زمان که برای نخستین بار برپایه الفبای کریلیک تدارک دیده شد و براساس آن خط ترکمنی درسال ۱۹۴۰ شکل گرفت را در نظرمی گیرد.
متاسفانه با آغاز جنگ کبیر میهنی و سپس زلزله عشق آباد درسال ۱۹۴۸ ،
انتشار این فرهنگ را تا سال ۱۹۴۸ به تاخیرمی افتد، زمانی که دیگر یکی از
تدوین کنندگان – گ.ای. کارپوف و یکی از سردبیران – خ. بایلیف زنده نبودند.
فرهنگ چاپ شده توسط انستیتوی تاریخ، زبان و ادبیات آکادمی علوم اتحاد
جماهیر شوروی سوسیالیستی با پانزده هزار نسخه، نقش مهمی را در آموزش زبان
روسی توسط ترکمنها و ترکمنی توسط غیر ترکمنها ایفا کرد ( تدوین کنندگان
فرهنگ پیش از هر چیز بر جنبه دوم آن تاکید می کنند ).
در پیشگفتار این فرهنگ به تعداد واژگان موجود در فرهنگ لغت اشاره نشده است،
اما یک برآورد تخمینی نشان میدهد که دارای بیش از بیست هزار واحد واژگانی
است. فرهنگ روسی – ترکمنی با چنین حجمی در جمهوری ترکمنستان تا چاپ دو جلدی
سال ۱۹۸۶ که شامل هفتاد وهفت هزار واژه بود، به چاپ نرسیده بود.
اهمیت چاپ فرهنگ لغت که درترکیب آن گ.ای. کارپوف شرکت داشت، این واقعیت
تقویت شد که از زمان چاپ فرهنگ روسی – ترکمنی قبلی، چنانچه فرهنگ کوچک
جیبی، چاپ انستیتوی ترکمنی زبان وادبیات درسال ۱۹۳۹ به حساب نیاوریم، بیست
سال تمام گذشته بود (۱۹۲۹ ) و آن نیز به الفبای لاتینی متکی بود و مدت
طولانی دیگر برای خط ترکمنی به کاربرده نمی شد.
درسال ۱۹۴۸ پس از مرگ کارپوف فرهنگ روسی به ترکمنی از چاپ بیرون آمد ، که
به اتفاق ش. باتیروف پیش از جنگ زمانی که خط ترکمنی به الفبای کریلیک تبدیل
شد، آماده کرده بودند. این فرهنگ بخوبی به هزاران ترکمن و روس جهت آموزش
زبان های یکدیگر آنها خدمت کرد.
در فرهنگ لغتی که ما درباره آن سخن می گوییم، سهم گ.ای. کارپوف به عنوان
مؤلف، ظاهرا تدارک بخش های روسی آن نصیب اش شد. ب.آ.کارریف، پ.عظیموف ،
آ.ککیلف و دیگران که برای نیمه ی ترکمنی آن را تنظیم وآماده کردند، بعنوان
زبان شناس شهرت فراوانی پیدا کردند.
آنطور که پیغام عظیموف همکار سابق او که بعدها رئیس آکادمی علوم ترکمنستان
شوروی شد، بخاطر می آورد و بطور مبسوط درباره کارپوف اظهارنظر می کند، او
همواره نوشته های کارپوف را دریافت می کرده است.همانا با پشتکار و استعداد
باورنکردنی وی، اندوخته نسخه خطی گ.ای. کارپوف در کتابخانه های عشق آباد
یکصد وشصت و پنچ پوشه برآورد می شود- چندین برابر بیشتر از نسخه خطی هر
مولف دیگراست. متاسفانه حداقل هفتاد – هشتاد درصد از آثار تهیه شده و
مطالب علمی نسخه خطی این محقق چاپ نشده اند.
البته یک مورد بسیار فوق العاده درپژوهش های گئورگی کارپوف که مربوط به
ایران بود، شرکت فعالانه وی در کار هئیت اعزامی بود که شروع و نقطه پایان
یازده مسیر در خاک ایران، شهر گرگان بود. نتیجه این سفر برای کارپوف پنچ
دفتر قطور یادداشت هایش بود که وی طی راه انجام داده بود.
گ.ای.کارپوف درماموریت اعزامی خود به ایران در راستای جمع آوری مطالب
تاریخی و قوم نگاری چهار ماه درسه استان شمال ایران – گرگان، مازندران
وخراسان، ازپانزده اکتبر ۱۹۴۲ تا تاریخ پانزده فوریه ۱۹۴۳ بسربرد.
در ابتدای سفرخود جهت کاوش دراستان گرگان، تنها درنه روز، از بیست وهشت
اکتبر تا پنچ نوامبر۱۹۴۲، او قادر شد به چهارده روستاهای آن منطقه منجمله –
بندر شاه ( شهربندرترکمن کنونی .مترجم )، پهلوی دژ (شهرآق قالا کنونی
.مترجم )، اومچه لی، قارقی، گومیش دپه ، باش یوسقا، سالاخ ،خوجه نفس، رحمت
آباد، برفتان، عباس آباد، محمد آباد، قلی آباد، وغاریخ مراجعه کند. همچنین
در روستای علی آباد توانست از حمام سنتی فارسی آنجا دیدن کند.
دردانشنامه ده جلدی ترکمنستان شوروی گ.ای. کارپوف به مثابه محقق، تاریخ
نگار و اتنوگراف نیز به چاپ رسید .گ.ای. کارپوف ۹ دسامبر سال ۱۸۹۰ در
روستای کاراوانیکا دراستان ساراتوف منطقه ولگا گراد بدنیا آمد و۳۱ مارس
۱۹۴۷ در شهرعشق آباد درگذشت.
منبع: www.aygyt.com