فرمان دايرة المعارف كتابداري و اطلاعرساني(نسخه آزمایشی)
در دوره غزنويان به نوع ديگري از فرمان نيز برمي خوريم بهنام "فرمان توقيعي" و آن ظاهرآ به فرمانهايي گفته ميشد كه اجراي مفاد آن فوريت داشته و محتملا از نظر اهميت به توقيع شاه ميرسيده است. در دوره سلجوقيان كلمه فرمان به كار رفته چنانكه در كتاب التوسل اليالترسل نوشته شده: "بايد كه مثال او را با فرمان ما موافق مطابق دانند (:18 45، 46). در اين دوره فرمانها را به قلم توقيع مينوشتند (:18 327).
در عصر صفوي، لفظ فرمان را گاهي در مورد اوامر مكتوب شاهان گذشته و به منظور رعايت احترام استعمال ميكردند (:18 46). در اين دوره بهجاي فرمان از لفظ رقم، حكم، و پروانچه استفاده ميكردند (:15 131).
در دوره افشاريه و زنديه، كلمه فرمان براي اوامر مكتوب شاه رفته رفته رسميت يافت (8؛ 11؛ :12 625؛ :18 46). در اين دو دوره به امر شاه فرمان يا رقم ميگفتند.
بر فرمانهاي دوره افشاريه طغراهاي "اعوذباللهتعاليشأنه فرمان همايون شد"، "الملكللهلاقوهالابالله فرمان همايون شد" (:20 ج 1، ص 119، 215)؛ "فرمان همايون شد" (:19 97)، "فرمان والا شد" (:12 635)؛ "حكم جهانمطاع شد" (11)؛ مينگاشتند. خط فرمانها شكسته و مُهر شاهان در بالا يا در ابتداي سطر اول زده ميشد. شكل مُهرها چهارگوش يا چهارگوش كلاهكدار بود. بر فرمانهاي دوره زنديه با جوهر مشكي و خط شكسته طغراي "فرمان عالي شد" نگاشته (8)، و مُهر شاهان در انتها زده ميشد. شكل مُهرها چهارگوش بود.
در دوره قاجاريه به احكام و دستورات مكتوب شاه فرمان ميگفتند؛ چنانكه اين كلمه در متن بسياري از اسناد آمده است (:17ج1،ص44). در آغاز سطر اول تعدادي از فرمانهاي اين دوره طغرا ميكشيدند. طغراهاي آقامحمدخان با جوهر مشكي و به سجع "حكم جهانمطاع شد" و "فرمان والا شد" بود. از زمان فتحعلي شاه تا پايان دوره قاجاريه، طغراي عمومي شاهان به شكل تير و كمان و به سجع "الملك لله تعالي حكم همايون شد" با آب طلا رسم ميگرديد (:16 277). در بعضي از فرمانهاي اين دوره، طغراي "حكم والا شد" را با جوهر مشكي نيز مينگاشتند (21).
از دوره مظفرالدين شاه به بعد، در وسط و بالاي سطر اول تعدادي از فرمانها، نوشتههايي ساده به سبك معمول بهصورت چاپي و دستي و در سه سطر وجود داشته كه
اصطلاحآ به آنها نيز طغرا گفته ميشود و عبارتند از: 1) به فضل و عنايت خداوند متعال، ما مظفرالدينشاه قاجار، شاهنشاه كل ممالك ايران؛ 2) به فضل و عنايت خداوند متعال، ما محمدعليشاه قاجار، شاهنشاه كل ممالك ايران؛ )3 به فضل و عنايت خداوند متعال، ما سلطان احمدشاه قاجار، شاهنشاه كل ممالك ايران؛ 4) بعون و تأئيدات خداوند قادر متعال، ما اعليحضرت سلطان احمدشاه قاجار، شاهنشاه كل ممالك محروسه ايران؛ 5) بهنام نامي اعليحضرت قويشوكت اقدس همايون شاهنشاهي سلطان احمدشاه خلدالله ملكه و سلطانه؛ و 6) ما سلطان احمدشاه قاجار.
در اين دوره، پس از تدوين، به رؤيت صدراعظم ــ از مشروطه به بعد رئيسالوزرا ــ ميرسيد. صدراعظم پشت آن را بهعنوان تأييد مهر ميزد و پس از تأييد شاه، سند مُهرگذاري ميشد. محل مُهر شاه در انتها يا بالاي سند و مهرها به شكل چهارگوش، چهارگوش كلاهكدار، و بادامي (بيضي) بود. اغلب از جوهر مشكي براي مُهر كردن فرمانها استفاده ميشد، اما از دوره ناصرالدين شاه به بعد، نمونههايي به رنگ بنفش نيز بوده است. از دوره محمدشاه به بعد تعدادي از فرمانها، پيش از مُهرگذاري به امضاي شاه ميرسيد و او با جوهر مشكي، بنفش، آبي، قرمز، سبز با امضا و يا نوشتن جمله "صحيح است" فرمان را صحه ميگذاشت. محل امضا در بالاي سطر اول سمت چپ، زير سطر اول سمت چپ، يا حاشيه سمت راست پايين سند بود. در دوره مذكور فرمانها را به خط شكسته، نسستعليق، و تعليق مينوشتند. از خط سياق براي فراميني كه جنبه مالي داشت استفاده ميشد.
از اواسط دوره ناصرالدينشاه به بعد، تعدادي از فرمانها را روي كاغذهايي مينوشتند كه داراي علائم و نوشته و يا نقشهاي چاپي بود. نقشهاي چاپي شامل تاج، شير و خورشيد، فرشته، و نرگسدان بود. از دوره مظفرالدين شاه به بعد فرمانهاي چاپي باب شد و بعضي فرمانها بهصورت برگه چاپي صادر ميشد(:16 277، 280-281،284، 288-289).
در دوره پهلوي، فرمانها به دو صورت دستنويس و برگههاي چاپي و به خط نستعليق بود و اين كلمه در متن آنها بهكار ميرفت. در اين دوره، سازمانهاي دولتي ابتدا فرمان را تهيه و از طريق وزير مربوط براي رئيس الوزرا يا نخستوزير ارسال، در صورت تصويب او، سند با امضاي شاه تأييد و سپس صادر ميگرديد. امضاي شاه در زير سطر اول (1)؛ بالاي سطر اول (5)؛ يا در انتهاي سند (9) بود. در ابتداي حكومت رضاشاه در بالاي سطر اول فرمانها، مُهر دستي چهارگوش كلاهكدار شاه را ميزدند (4). بعدآ بهجاي مُهر دستي مُهر خشك استفاده ميشد (1). در دوره محمدرضاشاه مُهر خشك (10) يا كاغذي كه مُهر چاپي داشت (9) بهكار ميرفت.
فرمانهاي چاپي دوره رضاشاه و بعضي از دستنويسها، در سه خط داراي طغراي مشكي: "با تأئيدات خداوند متعال ما پهلوي شاهنشاه ايران" (3)؛ "با تأئيدات خداوند متعال ما محمدرضا پهلوي شاهنشاه ايران" (2)؛ "با تأئيدات خداوند متعال ما محمدرضا پهلوي آريامهر شاهنشاه ايران" (7)؛ بوده است.
در دوره جمهوري اسلامي، اصطلاح فرمان در اوايل انقلاب و در زمان دولت موقت در متن اسناد استفاده ميشد (6). در احكامي كه از سوي امام خميني (ره) صادر شده، در چند مورد مشابه كلمه فرمان در متن حكم انتصاب قاضي شرع دادگاههاي مناطق مختلف بهكار رفته و آمده است: "... با توجه به فرمان عفو عمومي مورخه نيمه شعبان 99...". ولي در متن سندي كه به فرمان عفو عمومي معروف شده، كلمه حكم به كار رفته است. اصطلاح فرمان به غير از موارد فوق در ساير احكام صادره از امام بهكار نرفت، اما در بعضي از مكتوباتي كه رجال به امام مينوشتند از احكام ايشان بهعنوان فرمان، از جمله فرمان هشت مادهاي، ياد كردهاند (:14 ج 10، ص 170-171).
مآخذ :)1 اجراي قانون پرداخت شهريه در حق ورثه عميد. فرمان رضاشاه. 2 ارديبهشت 1309. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 6950؛ )2 اعطاي نشان درجه 1 تربيت به عطاءاله خسرواني. فرمان محمدرضاشاه. 15 شهريور 1341. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 7407؛ 3) اعطاي نشان درجه 1 همايون به اماناله اردلان. فرمان محمدرضاشاه. 1 فروردين 1327. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 1667؛ 4) انتصاب انوشيروان سپهبدي به سمت رئيس اداره تشريفات وزارت امور خارجه و امور جامعه ملل. فرمان رضاشاه. 29 دي 1304. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 511؛ 5)انتصاب انوشيروان سپهبدي به سمت مأمور فوقالعاده و وزير مختار در فنلاند. فرمان رضاشاه. 7 مهر 1315. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 4053؛ 6) انتصاب پورنگ بهارلو به سمت سفير و نماينده فوقالعاده جمهوري اسلامي ايران در روماني. فرمان مهدي بازرگان. 25 مرداد 1358. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 1-1-214پ؛ 7) انتصاب جمشيد اعلم به عضويت شوراي مركزي دانشگاهها.فرمان محمدرضاشاه. 1345. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 5547؛ 8) انتصاب حاجي محمدخان پازوكي به حكومت الكاء تهران و بلوكات تابعه. فرمان كريمخان زند. ربيعالثاني 1183ق. كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، بخش خطي، آلبوم فرمانها، سند شماره 2؛ 9) انتصاب عبدالله رياضي به عضويت شوراي سلطنت. فرمان محمدرضاشاه. 16 دي 1353. مؤسسه
مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 37؛ â1) انتصاب عبدالله رياضي به عضويت شوراي مركزي دانشگاهها. فرمان محمدرضاشاه. 22 اسفند 1341. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره ؛7 11) انتصاب محمدرضي به خدمت ياغچيگري آستان قدس رضوي. فرمان شاهرخ افشار. رمضان 1183 ق. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران. سند شماره 53775؛ 12) بيگدلي، غلامحسين. تاريخ بيگدلي: مدارك و اسناد. تهران: بوعلي، 1367؛ 13) دهخدا، علياكبر. لغتنامه.ج 10، ذيل "فرمان"؛ 14) صحيفه نور. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 71-1361؛ )15 سمسار، محمدحسن. "فرماننويسي در دوره صفويه". بررسيهاي تاريخي. س. دوم، 6 (اسفند 1346): 127ـ140؛ 16) فراستي، رضا. "آشنايي با فرمانهاو رقمهاي دوره قاجاريه". فصلنامه تخصصي تاريخ معاصر ايران. س. سوم، 12 (زمستان 1378): 275ـ289؛ 17) همو. فرمانهاو رقمهاي دوره قاجاريه. ج :1 1211-1264ق. تهران: مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگي، 1372؛ )18 قائممقامي، جهانگير. مقدمهاي بر شناخت اسناد تاريخي. تهران: انجمن آثار ملي، 1350؛ 19) همو. يكصدوپنجاه سند تاريخي از جلايريان تا پهلوي. تهران: ستاد بزرگ ارتشتاران، 1348؛ 20) نصيري، محمدرضا. اسناد و مكاتبات تاريخي ايران. ج:1 دوره افشاريه. تهران: جهاد دانشگاهي، 1364؛ 21) واگذاري حكومت قراچهداغ، اردبيل، سراب، گرمرود، هشترود و مشكين به محمدصادقخان شقاقي. فرمان فتحعليشاه. ربيعالاول 1212ق. كتابخانه ملي جمهوري اسلامي ايران، بخش خطي، آلبوم فرمانها، سند شماره .11
رضا فراستي