فرهنگستان دايرة المعارف كتابداري و اطلاعرساني(نسخه آزمایشی)
بعدها وارثان فرهنگ لاتيني و يوناني اين لغت را به مدرسه متوسطه، مكتبخانه، انجمن ادبي، هنري، فلسفي، علمي، و يا مجموعه آنها اطلاق كردند. در قرون متأخر به كالج، دانشكده، بخشي از دانشگاه، و حتي خود دانشگاه نيز آكادمي گفته ميشود. اصولا صفت "آكادميك"، بر تعليمات و تحقيقات نظري اطلاق ميشود. آنچه را به فرهنگستان ادبي و يا انجمن علمي و به فلسفه و حكمت افلاطون مربوط ميشود نيز آكادميك ميگويند. آكادميسين، دانشمند يا پژوهشگري را ميگويند كه عضو فرهنگستان باشد (:4 8).
در كشورهاي عربي زبان، از نيمه دوم قرن نوزدهم "مجمع علمي"، به"فرهنگستان علوم"، و"مجمعاللغه"، به"فرهنگستان زبان" گفته شده است (:8 6).
تاريخچه. يكي از نخستين فرهنگستانهاي جهان، فرهنگستان فرانسه است و بيشتر فرهنگستانها از آن الگو گرفتهاند (:1 ج 1، ص 186). منشأ فرهنگستان فرانسه، گردهماييهايي بود كه از 1629 در خانهاي در پاريس تشكيل ميشد. در اين محفل، 9 اديب شركت داشتند. بعدها اين گروه كوچك گسترش يافت و به 20 نفر رسيد و حمايت صدراعظم كاردينال ريشليو را جلب كرد. فرهنگستان فرانسه كه تعداد اعضايش از طريق معرفي و انتخاب اعضاي اوليه به 40 نفر رسيده بود، رسمآ در ژانويه 1635، با فرمان رسمي لويي سيزدهم افتتاح شد. در زبان فرانسه هرگاه واژه آكادمي با حروف درشت و حرف تعريف نوشته شود يادآور اين مؤسسه است.
كورني، بوسوئه، ارنست رنان، برگسن، پل والري، ولتر، منتسكيو، ويكتور هوگو، لامارتين، لافونتن، ژول رومن، مارسل پانيول، آندره موروآ، فرانسوا مورياك، آناتول فرانس، الكساندر دوما، شاتو بريان، اوژن يونسكو، و ژان كوكتو از جمله اعضاي فرهنگستان فرانسه بودهاند.
فرهنگستان و مؤسسات مشابه ديگري كه تا آن هنگام بهوجود آمده بود بهدنبال انقلاب 1789 فرانسه، با فرمان "كنوانسيون" يا مجلس قانونگذاري دوران انقلاب فرانسه منحل و سر بسياري از اعضاي آن به گيوتين سپرده شد. با تأسيس مؤسسه ملي فرانسه در 1795، وظايف فرهنگستان برعهده "كلاس" سوم آن نهاده شد و چند تن از اعضاي فرهنگستان سابق به عضويت آن پذيرفته شدند. در 1816 مؤسسه ملي فرانسه داراي چهار فرهنگستان بهنامهاي فرهنگستان فرانسه، فرهنگستان مكتوبات و ادبيات، فرهنگستان علوم، و فرهنگستان هنرهاي زيبا شد و تا به امروز بههمان صورت باقي مانده است؛ جز آنكه در 1832 بخش پنجمي با نام فرهنگستان علوم اخلاقي و سياسي به آن افزودند. از 1635 تا بهامروز 670 نفر به عضويت فرهنگستان فرانسه درآمدهاند (:7 2-11).
فرهنگستان روسيه نيز با 267 سال قدمت از نخستين فرهنگستانهاي جهان محسوب ميشود. اين فرهنگستان به فرمان پطر اول، تزار روسيه، تأسيس شد. در 1803 نام "آكادمي علوم امپراتوري" بر آن نهاده شد. از 1836 به "آكادمي علوم امپراتوري سن پطرزبورگ" تغيير نام يافت و پس از انقلاب 1917، "آكادمي علوم روسيه" نام گرفت. اين نام در 1925 به "آكادمي علوم اتحاد شوروي"، و پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي به "آكادمي علوم روسيه" تغيير يافت.
فكر تأسيس فرهنگستان بهدنبال ملاقاتهاي پطر اول با لايبنيتس (1646-1716) فيلسوف، فيزيكدان، و رياضيدان مشهور آلمان بهوجود آمد. اعضاي فرهنگستان روسيه 11نفر بودند و در 3 بخش شامل: 1) رياضيات، نجوم، جغرافيا، ناوبري، و مكانيك؛ 2) فيزيك، كالبدشناسي، شيمي، و گياهشناسي؛ و 3) زبان و ادبيات روسي، تاريخ، و حقوق فعاليت داشتند و رئيس آن را امپراتور تعيين ميكرد.
بزرگترين دانشمندان روسيه در رشتههاي گوناگون بهعنوان عضو پيوسته فرهنگستان منصوب ميشدند. ژوكوفسكي زبانشناس، مندليف شيميدان، و نويسندگاني چون تولستوي و چخوف از اعضاي شهير آن هستند. اين فرهنگستان از آغاز تأسيس در پطرزبورگ فعاليت ميكرد و در 1934 به مسكو انتقال يافت. طي سالهاي جنگ جهاني دوم، بخشهاي جديدي در ارتباط با صنايع نظامي در فرهنگستان تأسيس شد. پس از جنگ، فرهنگستان وسعت يافت و مؤسسههاي جديدي در آن تأسيس شد.
در روسيه، فرهنگستانهاي ديگر چون فرهنگستان هنر (1757)، فرهنگستان حقوق بينالملل (1914)، فرهنگستان علوم كشاورزي (1929)، فرهنگستان معماري (1934)، فرهنگستان علوم تربيتي (1943)، و فرهنگستان علوم پزشكي (1994) وجود دارد (:6 5-10).
فرهنگستان علوم هندوستان نيز در 1934، توسط پروفسور رامان، برنده جايزه نوبل، بهمنظور توسعه و پيشبرد علم در زمينههاي علوم محض و علوم كاربردي تأسيس شد. اين فرهنگستان كوشش عمده خود را بر توسعه تحقيقات اصيل و انتشار و گسترش اطلاعات علمي در جامعه، از طريق ارائه سخنرانيها، سمينارها، جلسات بحث و گفتوگو، و انتشارات متمركز كرده است. اداره و تشكيلات اين فرهنگستان در شهر بنگلور قرار دارد (:3 153-162).
فرهنگستان در كشورهاي مسلمان. در زبان و تمدن قديم عربي به گردهماييهاي غيررسمي ادبي "مجلس" گفته ميشد. اين واژه بهتدريج بهمعناي شورا بهكار رفت. از نيمه دوم قرن نوزدهم، به انجمنها و محافل علمي و ادبي كه براي بحث درباره زبان و ادبيات و يا ساير مسائل و موضوعات تشكيل ميشد، مجمع يا نادي گفته شد. ظهور مجامع و نوادي با "النهضه العربيه" يا رنسانس عرب همراه بوده است.
فارس الشّدياق، ظاهرآ نخستين كسي بود كه در حدود 1870، تأسيس فرهنگستان زبان عربي را پيشنهاد كرد. از جمله گروههايي كه از اين پيشنهاد استقبال كردند، روزنامهنگاران بودند كه به دلايل حرفهاي، بيش از ديگران به يك زبان عربي امروزي نياز داشتند. دعوت به تأسيس فرهنگستان زبان عربي، علاوه بر اهداف زباني، وجوه سياسي و فرهنگي نيز داشت. از اهداف اين فرهنگستان، اعاده اعتبار زبان عربي بعد از سه قرن و نيم استيلاي تركها بود. در نهضت يا رنسانس عربي، تقارن آشكاري بين اهداف زباني و سياسي وجود داشت، كه ابتدا در مخالفت با تركها، و بعدها بر ضد انگليسيها و فرانسويها برانگيخته شده بود. همچنين دستيابي عربها به علم و ابزارهاي معرفتي نوين و جذب آنها در جامعه را ميسر ميكرد.
در نتيجه همه آن كوششها چندين مجمع غيررسمي زباني و علمي ايجاد شد كه البته هيچكدام چندان دوام نيافت. در بيروت در 1882، "المجمع العلمي الشرقي" تأسيس شد. مؤسسه مصر، در 1797 توسط ناپلئون در اسكندريه داير شد و در 1859 به قاهره انتقال يافت. از جمله اين مجامع، "حميه ترقيه اللغه العربيه" بود كه توسط ابراهيم اليازجي (1847-1906) و جرجي زيدان (1861-1914) و شيخ محمد رشيد رضا (1865-1935) تأسيس شد. دانشجويان سابق دارالعلوم، همچون حنفي ناصف (1855-1919) و عاطف بركات بِي، در 1907، "نادي دارالعلوم" را تأسيس كردند كه هدفش عربي كردن لغات بيگانه بود. عمرِ اين مجمع و ناديِ مشابه ديگري كه در همان ايام توسط فتحي زغلول (1863-1914) تأسيس شد نيز كوتاه بود. "لَجâنه المصطلحات العلميه" كه احمد حشمت پاشا در ايام وزارت معارفش تأسيس كرد و احمد زكيپاشا (1860-1934) از جمله اعضاي برجسته آن بود نيز سرنوشت مشابهي يافت.
فرهنگستان مصر بهپيشنهاد ملك فؤاد اول و مجلس سناي آن كشور در 1932 تأسيس شد. متن نظامنامه اين مجمع از نظامنامه فرهنگستان فرانسه، كه در 1629 تصويب شده بود، اقتباس شد و از جمله وظايف خاص آن پاسداري از تماميت زبان عربي و همساز كردن آن با نيازهاي زندگي امروز بود.
از نخستين مجامع رسمي، مجمع العلمي العربي بود كه در 1919 با حمايت حكومت ملك فيصل اول در دمشق تشكيل شد و محمد كرد علي، آن را به سبك فرهنگستان فرانسه در مدرسه عادليه دمشق ايجاد كرد. اين فرهنگستان در آن ايام هشت نفر عضو و يك رئيس داشت. در 1960 اين فرهنگستان و فرهنگستان زبان عربي قاهره در يكديگر ادغام شدند.
فرهنگستان دمشق علاوه بر 15 عضو پيوسته (اصطلاحآ "عاملون")، شماري عضو مكاتبهاي (مشهور به "مراسلون") دارد كه تعدادشان ثابت نيست. اعضا و رئيس اين فرهنگستان انتخاب و سپس توسط شخص اول مملكت منصوب ميشوند. رؤساي معروف آن محمد كردعلي (1876-1953)، عبدالقادر مغربي (1868-1956)، و مصطفي شهابي (1893-)1968 بودهاند. وظيفه آن حفظ و پيشبرد زبان عربي، و تحقيق در تاريخ سوريه و زبان عربي است.
در پي اتحاد مصر و سوريه در 1958، فرهنگستانهاي قاهره و دمشق نيز در 1960 در يكديگر ادغام شدند. از اهداف اين فرهنگستان يكسانسازي اصطلاحات علمي در زبان عربي؛ احياي مواريث علمي عرب و نشان دادن پيوندهاي آن با ساير ميراثهاي فرهنگي بشر؛ پيشبرد زبان عربي بهطور كلي و عليالخصوص بهبود بخشيدن به قواعد املاي آن؛ و بالاخره آسانسازي نحو در زبان عربي بود (:8 8-14).
در تركيه دو فرهنگستان داير است: يكي انجمن تاريخ تركيه يا "تورك تاريخ كورومو" (1935)؛ و ديگري انجمن زبان تركي كه هر دو را مصطفي كمال آتاتورك تأسيس كرد و تا هنگام مرگش در 1938 از نزديك بر آنها نظارت داشت و پس از مرگ تقريبآ همه اموالش ميان آنها تقسيم شد.
انجمن زبان تركي در 1929 با نام "كميته زبان"، بهمنظور هماهنگ كردن اصلاحات زباني، كه يك سال قبل از آن با تبديل خط و الفباي عربي به لاتيني آغاز شده بود، تشكيل شد. در 11 اوت 1983 انجمن تاريخ تركيه و انجمن زبان تركيه و تشكيلاتي بهنام مركز فرهنگي آتاتورك، در فرهنگستان جديدي بهنام "سازمان عالي فرهنگ، زبان، و تاريخ آتاتورك" ادغام شد كه در آنكارا زيرنظر دولت فعاليت ميكند (:9 27-29).
در هندوستان تشكيلات ديگري در 1976، با اقتباس از فرهنگستانهاي دمشق و قاهره و بغداد، با نام "المجمع العلمي الهندي" توسط مسلمانان اين كشور تأسيس شده است كه هدف آن كمك به گسترش زبان عربي در هند؛ پيشبرد مطالعات درباره ادبيات، تاريخ، علوم و تمدن عربها؛ نشر نسخههاي خطي ارزشمند؛ نشر و تبليغ آثار علماي هندي؛ و برانگيختن روح يا حيات فكري و فرهنگي اين كشور بود(15:8).
فرهنگستان در ايران. با روي كارآمدن سلسله پهلوي، گرايش به ناسيوناليسم و تأكيد بر عظمت ايران باستان و نيز مخالفت با ورود لغات و اصطلاحات خارجي در زبان فارسي گسترده و جدي شد.
ظاهرآ نخستين تشكلي كه به اين منظور بهوجود آمد "انجمن علمي" نام داشت. در آغاز قدرت گرفتن رضاشاه، وزارت جنگ، با مشورت وزارت معارف، هيئتي مركب از افسران عاليرتبه و برخي مقامات كشوري تشكيل داد و آنها را موظف كرد كه براي اصطلاحات نظامي معادلهاي فارسي وضع كنند. واژههايي چون "هواپيما"، "خلبان"، "فرودگاه" را ميتوان از اين گروه نام برد. با دوامترين و سازمان يافتهترين اين گروهها، "انجمن وضع لغات و اصطلاحات علمي" بود كه به همت عيسي صديق در دارالمعلمين عالي (دانشسراي عالي) تشكيل شد. اين انجمن از اسفند 1311 تا مهر ،1319 حدود 3000 واژه و اصطلاح وضع كرد. گفتهاند در حدود 400 واژه از آن ميان، كاملا پذيرفته و در زبان فارسي وارد شد. اين انجمن حتي پس از تأسيس فرهنگستان اول نيز همچنان بهكار خود ادامه داد.
در 1314، وزارت فرهنگ "آكادمي طبي" را كه مركب از عدهاي از مشهورترين اطبا و محققان بود تأسيس كرد.اين گروه اساسنامهاي براي "آكادمي" خود تصويب كرد و 10 نوع فعاليت مختلف، از جمله وضع واژههاي پزشكي را براي آن برشمرد. همين گروه بود كه واژه "فرهنگستان" را در مقابل "آكادمي" وضع كرد و آن را در مورد نخستين فرهنگستان بهكار برد.
فرهنگستان اول (1314-1320)، در زمان نخستوزيري محمدعلي فروغي و به رياست او تشكيل شد. برخي اعضاي پيوسته مشهورتر آن محمدتقي بهار (ملكالشعرا)، علياكبر دهخدا، محمدعلي فروغي، سعيد نفيسي، بديعالزمان فروزانفر، محمود حسابي، عيسي صديق، علياكبر سياسي، عباس اقبال آشتياني، محمد قزويني، و جلالالدين همايي بودند. فرهنگستان، اعضاي وابسته هم داشت مانند سيدمحمدعلي جمالزاده، آرتور كريستنسن از دانمارك، هانري ماسه از فرانسه، يان ريپكا از جمهوري چك، و محمدحسنين هيكل از مصر.
فرهنگستان ايران در بهمن 1315، نظامنامهاي براي بازبيني اصطلاحات علمي تصويب و در آن راه و روش و ضوابط معادليابي را تعيين كرد. تدابير حاكم بر اين نظامنامه، اتخاذ طريقي سالم و معتدل و دور از تعصب عربيزدايي و سرهآفريني، و منطبق با طبيعت زبان انساني و تحول و تطور در امر واژهگزيني بود. از اينرو، بخش عمده اين واژهها را اصطلاحات فني مربوط به علوم مختلف شامل ميشد. از جمله فعاليتهاي اين فرهنگستان، تبديل حدود 200 تعبير و تركيب عربي به معادلهاي فارسي و نيز تغيير نام بسياري از مكانها از عربي و گاهي تركي به فارسي بود. مانند "محمره" به "خرمشهر". با اين حال تمامي واژههاي مصوب اين فرهنگستان مقبوليت عام نيافت (:9 18-23). از 1320 تا 1332، كار زبان پيرايي و واژهسازي فرهنگستان متوقف شد و فعاليت آن بيشتر جنبه پژوهش بهخود گرفت. فرهنگستان ايران رسمآ در 1333 تعطيل شد. از عملكردهاي اين فرهنگستان، به تصويب رساندن 2000 واژه تا 1320 بود كه صورت كامل واژههاي پذيرفته شده آن چاپ شده است.
در 1342، يعني نُه سال پس از تعطيلي فرهنگستان اول، محمد مقدم در رسانهها بحثهاي بسياري در لزوم حفظ و حراست زبان پرمايه فارسي و پروراندن آن براي جوابگويي به مقتضيات پيشرفتهاي علمي و فني جديد بهراه انداخت. بدينگونه، مقدمات بازگشايي فرهنگستان فراهم شد و سرانجام، در 5 مرداد 1347، فرمان تأسيس فرهنگستان دوم صادر شد كه تا 1357 داير بود. اعضاي پيوسته در اين دوران عبارت بودند از: ذبيح بهروز، محمود حسابي، صادق رضازاده شفق، جمال رضايي، علي كريملو، صادق كيا، حسين گلگلاب، محمد مقدم، مصطفي مقربي، و يحيي ماهيار نوابي.
اين فرهنگستان از 1357-1359، براي مدت كوتاهي فعال بود. در 1360، همراه با 11 مركز و سازمان پژوهشي علوم انساني و اجتماعي منحل شد و بهجاي آن سازماني بهنام مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگي (پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي فعلي) بهوجود آمد.
فرهنگستان زبان و ادب فارسي (فرهنگستان سوم)، در 1369 با 15 نفر عضو تشكيل شد. در حال حاضر ()1382 اعضاي پيوسته آن از 13 ايراني و 3 افغاني تشكيل ميشود.
گروههاي كاري فرهنگستان در حال حاضر عبارت است از: دانشنامه زبان و ادب فارسي، دانشنامه شبه قاره هند، دستور زبان فارسي، زبان و رايانه، زبانهاي ايراني، فرهنگنويسي، گويششناسي، واژهگزيني، و نشر آثار (13).
فرهنگستان علوم پزشكي نيز بهمنظور نيل به استقلال علمي و فرهنگي و توسعه علوم و فنون پزشكي و تقويت روح پژوهش و ارتقاي سطح علوم پزشكي كشور در 1366 تأسيس شده است (:2 140). رياست عاليه فرهنگستان علوم پزشكي را رئيس جمهور وقت برعهده دارد. در فرهنگستان علوم پزشكي هفت گروه شامل علوم باليني، علوم پايه پزشكي، پيراپزشكي، دارويي، دندانپزشكي، بهداشتي و تغذيه، طب اسلامي، و طب سنتي وجود دارد (:2 143).
فرهنگستان علوم نيز فعاليت خود را از 1369 با گروههاي علوم و معارف اسلامي، علوم كشاورزي، انساني، مهندسي، علوم پايه، و دامپزشكي آغاز كرد (:11 9).
در 1373، هيئت امناهاي هر 3 فرهنگستان منحل شد. هيئت امناي فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايران بهرياست معاون اول رئيسجمهور با عضويت وزراي فرهنگ و آموزش عالي، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، و رؤساي فرهنگستانها، و شش نفر از دانشمندان و صاحبنظران (از هر فرهنگستان 2 نفر به پيشنهاد رئيس فرهنگستان) تشكيل شد. اين هيئت امنا جنب نهاد رياست جمهوري قرار دارد (143:2).
فرهنگستان هنر جمهوري اسلامي ايران نيز در اسفند ماه 1378 و به رياست ميرحسين موسوي و زيرنظر هيئت امناي فرهنگستانها تشكيل شد. هدف از تشكيل اين فرهنگستان، كمك به حفظ و اعتلاي هنر در كشور بهوسيله توسعه اطلاعات و اطلاعرساني دقيق و گسترده و تعيين شاخصهاي هنري؛ پاسداري از ميراث هنرهاي اسلامي و ملي؛ پاسداري و حمايت از نخبگان و آثار هنري برتر؛ و توسعه ارتباطات گسترده و مؤثر با مجامع، سازمانها، مراكز، و فرهنگستانهاي ساير كشورهاي جهان با اهداف و عملكرد مشترك است. فرهنگستان هنر 8 گروه تخصصي در رشتههاي هنرهاي تجسمي، هنرهاي نمايشي و ادبيات نمايشي، هنرهاي سنتي و صناعي، معماري و شهرسازي، سينما، موسيقي، چند رسانهاي، و حكمت و فلسفه به فعاليت ميپردازند (:10 4).
مآخذ :)1 "آكادمي". دايرهالمعارف فارسي ]مصاحب[. ج 1، ص 186؛ )2 اسماعيلزاده، ابراهيم، مجري طرح. "بررسي نقش و عملكرد تعدادي از فرهنگستانهاي علوم در بعضي از كشورهاي جهان: فرهنگستانهاي ايران بعد از انقلاب اسلامي ايران". تهران: فرهنگستان علوم، گروه علوم مهندسي، 1374]طرح تحقيقاتي[؛ )3 اسماعيلزاده، ابراهيم. "فرهنگستانها: فرهنگستان علوم هندوستان". نامه فرهنگستان علوم. س.سوم، 4 (1375): 153-162؛ )4 جعفري، محمد مهدي. "فرهنگستان و سرنوشت پژوهش در جمهوري اسلامي ايران". نشر دانش. س.دوم، 3 (1361): 8-؛17 )5 دهخدا، علياكبر. لغتنامه. ج 10. ذيل "فرهنگستان"؛ )6رضا، عنايتالله. "فرهنگستانهاي جهان: فرهنگستانهاي اتحاد شوروي". نشر دانش. س. يازدهم، 1 (1369): 5-؛10 7) روحبخشان، ع. "فرهنگستانهاي جهان: فرهنگستان فرانسه". نشر دانش. س.يازدهم، 2 (1369): 2-11؛ 8) "فرهنگستانهاي جهان اسلام (1)". ترجمه مرتضي اسعدي. نشر دانش. س.دهم، 5 (1369): 6-؛15 9) "فرهنگستانهاي جهان اسلام (2)". ترجمه مرتضي اسعدي. نشر دانش. س. دهم، 6 (1369): 18-29؛ )10 "فرهنگستان هنر در سالي كه گذشت، توسعه و تبيين شاخصههاي هنر بهوسيله فرهنگستان هنر". خبرنامه داخلي فرهنگستان هنر، 5 (1381): 4-13؛ )11 "گفتگو با رئيس فرهنگستان علوم: وجود فرهنگستانها ضرورت است اما...". خبرنامه داخلي فرهنگستان هنر، 8 (1318): 8-11؛
12) Merriam-Webster on-line. S.V. "Academy". [On-line]. Available: http://www.webster.com/tools/search/searchboxes 2.htm. [11 Oct.2003]; 13) Persian Academy. "Tarikhche". [On-line]. Available: http:// Persianacademy. ir/ tarikhche. htm. [11 Oct.2003].
مهناز خيرخواه
[1]. Academy
[2]. Academia
[3]. Akademia