فهرستهاي همگاني دستيابي پيوسته (اُپك) دايرة المعارف كتابداري و اطلاعرساني
تكامل تاريخي. فهرست پيوسته به لحاظ تاريخي، تدبيري فني است كه جايگزين برگهدان شده است. برگهدان بهنوبه خود، جايگزين فهرست كتابي شده بود. پذيرش همگاني برگهدان در آغاز سده بيستم، نشان گرايش به استانداردسازي بود. قالب بهكار رفته در اين برگهدانها تا دهه 1990 دست نخورده ماند و نفوذ توليد انبوه را در كتابخانهها نماياند. برگهدانها، نخست با دست و با الفباي موسوم به كتابخانهاي نوشته، تايپ، و از فروشندگان اين كارتها و يا كتابخانه كنگره خريداري ميشدند. بعدها، اين برگهها را مراكزي مانند اُ.سي.ال.سي.* با استفاده از ركوردهاي مارك* توليد كردند. هر تحولي حركت به سوي ايجاد وسيلهاي كارآمدتر براي توليد و حفظ ركوردها بود. پذيرش فراگير فهرست پيوسته در آغاز دهه 1980 گرايش به آزمايش و تجربه در زمينه طراحي فهرست كتابخانهاي را نشان داد (2). اما برگهدان بر تكامل و توسعه اپكهاي كنوني، تأثير بسزايي دارد. نظامهاي رايانهاي كنوني و الگوهاي استفاده از آن، ساخته و پرداخته كتابخانه و برگهدان هستند. صفحههاي رابط اُپك و الگوهاي استفاده، بر اساس همان فرضياتي است كه عصر استفاده از برگهها بر آنها استوار بود. زماني كه فهرستهاي پيوسته بهوجود آمدند، فهرست كتابخانهاي بهعنوان يك وسيله، به درجه قابل ملاحظهاي از استانداردسازي و ثبات رسيده بود. اين استانداردسازي، از توليد عمده برگهها، و پذيرش فرهنگي برگهدانها بهعنوان يك وسيله دستيابي ناشي ميشد. فهرستهاي پيوستهثبات را بر هم زد. بهنظر ميرسد كه استانداردسازي حاكم در دوره برگهدان تا مدتها بازنگردد.
فهرستهاي پيوسته در شرايط بحراني توسعه نيافتند و هرگز نياز به يافتن جانشيني براي برگهدان حس نميشد، بلكه بهدليل قابليت فني خاصي كه وجود داشت نسبت به توسعه آن اقدام شد. عامل شتابدهنده عمده در اين تحول، پيدايش و پذيرش همگاني مارك بود. استفاده از مارك منجر به كاهش هزينه توليد فهرست و افزايش استانداردسازي توصيف شد. نخستين كوششها در خودكارسازي كتابخانه* حول محور توليد برگه، فراهمآوري، و كنترل پيايندها صورت گرفت. با تبديل دادههاي كتابشناختي به فرمتهاي مارك ــ كه درگذشته با دست بر روي برگههاي 5/7×5/12 سانتيمتر چاپ ميشدند ــ كتابخانهها و مراكز توليد منابع كتابشناختي توانستند مقدار قابل توجهي ركورد كتابشناختي را بهوجود آورند. گام بعدي آزمايش راههاي دستيابي كتابداران، كتابخانهها، و عموم مردم به اين بايگانيها بود. اين كار بايد با اقتباس يا ايجاد رابطهاي جستوجو و بهرهگيري از فناوريهاي مربوط صورت ميگرفت. افزون بر آن، خودكارسازي اوليه در كتابخانهها بر استفاده از اين ركوردها در بخش امانت تأكيد داشت. بهدنبال پيشرفتهاي فني، بهكار گرفتن فناوري نو در نظامهاي موجود رايج شد. كتابداران و كاربران رها از هر فشاري به سوي ايجاد و توسعه فهرستهاي پيوسته حركت كردند. در نتيجه، انتظار نميرفت كه اُپك نسبت به فرمتهاي قديمي فهرست، پيشرفت چشمگيري داشته باشد و از اينرو، به آن صرفآ بهعنوان روشي براي بهبود و سرعت بخشيدن به سيستم موجود با هزينه كمتر نگريسته ميشد.
هزينه، قابليتها و فناوريهاي ارتباطات و همچنين گرايشهاي حاكم بر جريان خودكارسازي كتابخانهها طي سه دهه اخير، توان كتابخانهها را افزايش داد (3). در مورد خاصِ اُپكها، چهار عامل براي تكامل، توسعه، و پذيرش آنها ضروري بهنظر ميرسد: 1) فناوري موردنياز؛ 2) مقرون به صرفه بودن فناوري؛ 3) هماهنگي نظامها با نياز كاربران؛ و )4 هماهنگي فهرستهاي پيوسته با اهداف كتابخانهها (7).
فناوري لازم براي ظهور فهرستهاي پيوسته (احتمالا به غير از ساختار ركورد مارك) بيرون از حرفه كتابداري توسعه يافت. فناوري ياد شده به موازات جريان توسعه كتابخانه ديجيتالي حركت ميكند. خاستگاه كتابخانههاي ديجيتالي اصول و مباني علم رايانه بود. در طي نخستين روزهاي شكلگيري اُپك، مجموعههاي كتابخانهاي بيشتر شامل تكنگاشتها و پيايندها در اشكال فيزيكي مختلف بودند. پس از آنكه دستيابي خودكار به نشريهها و مجلهها، برحسب رشته، كاملا پا گرفت، دستيابي خودكار كتابخانهاي به موجودي تكنگاشت*ها، توسعه يافت (6). بسياري از ويژگيهاي اپكهاي اوليه به نظامهاي خودكار دستيابي به مقالههاي نشريهها شباهتي نداشتند. برگهدان، همچنان سلف فهرستهاي پيوسته باقي ميماند و ماهيت تكاملي تحول آن را مينماياند. مثلا، پايگاههاي اطلاعاتي پيوسته مقالههاي نشريهها نتوانستند بهخوبيِ چكيدههاي چاپي و ابزارهاي نمايهسازي عمل كنند. اما فهرستهاي پيوسته اوليه توانسته بودند گوي سبقت را از برگهدانهاي چاپي بربايند (7)؛ شايد بهدليل آنكه ركورد مارك كه از آن براي توليد برگه استفاده شده بود، اينك براي نمايش همان مطالب روي صفحه مورد استفاده قرار ميگرفت. همه كتابخانهها يكباره از برگهدان به اپك منتقل نشدند. منابع كتابشناختي عظيمي چون اُ.سي.ال. سي.، طي دوره انتقال، هنوز به تهيه برگه براي كتابخانهها ادامه ميدادند. در نتيجه، در ساختار بنيادين ركوردهاي كتابشناختي تغيير فوري يا ناگهاني رخ نداد و ساختار قبلي كماكان به ايفاي نقش در هر دو محيط ادامه ميداد.
توسعه نظامهاي كتابخانهاي يكپارچه (آي.ال.اس.)[2] واُپكها، واكنشي بود نسبت به مسائل توليد و نگهداري اين نظامها در كتابخانه. كنترل ماشيني مستند، رسيدگي به موجودي پيايند*ها، امانت* و فراهمآوري، از جمله دلايل اوليه توسعه آي.ال.اس. و اُپكها بود. اكثر اين نظامها بيرون از نظامهاي فهرستنويسي مبتني بر مارك يا نظامهاي تجاري امانت پيوسته تحول يافتند. در هر دو مورد، خودكارسازي كتابخانه در اولويت بود. اهميت فهرستهاي پيوسته صرفه اقتصادي آنها بود نه دستيابي بهتر. البته تا حدي هم به دستيابي توجه شده و تعداد نقاط دستيابي به ركوردهاي كتابشناختي افزايش يافته است. مشكل اصلي، فقدان جستوجو و توسعهنيافتگي رابط ميانجي بود، اما تأثير مستمر پارادايم دستيابي برگهدان را نيز نشان ميدهد. اگرچه در همان آغاز رشد و توسعه اُپك، چندين كتابخانه دانشگاهي نظام جستوجوي پيشرفته كليد واژهاي را ارائه دادند، اما عملا پس از ظهور شبكه جهاني وب كاربران براي توسعه امكانات جستوجو در سطوح عاليتر و نمايش ساختكارهاي اُپكها اعمال فشار كردند. با شكوفا و بهتر شدن طراحي رابط و ساختكارهاي جستوجوي سريعتر و مؤثرتر در اينترنت، فشار براي خدمات كارآمدتر به كاربران اُپكها در چارچوب پايگاههاي داده تجاري شدت بيشتري يافت. شبكه جهاني وب و دستيابي جهاني به محتواي اين شبكه، انتظارات همگان را از طرح رابط اُپك بالا برده است.
قابليتهاي غيرواقعي توليد كه از نظامهاي يكپارچه كتابخانهاي و اپكها انتظار ميرفت در كتابخانهها نهادينه شده بودند و اموري نبودند كه توسط كاربران نظامهاي اطلاعاتي محقق شوند. در آغاز فهرستهاي پيوسته نزد كتابخانهها و كتابداران بيشتر جذابيت داشتند تا نزد كاربران (7)، زيرا ماشيني شدن كارهاي سخت و طاقتفرسا و حفظ كنترل كتابشناختي در اين نظامها براي كتابخانهها مزيت بزرگي بود. متأسفانه، طراحي صفحه رابط در آن زمان از ژرفا و غناي امروزي برخوردار نبود، به همين دليل تعامل با فهرستها
دشوار و پيچيده بود. توسعه فهرست پيوسته در آغاز از سوي نهادهايي پشتيباني ميشد كه فاقد بودجه كافي بودند، مانند كتابخانهها و لازم بود تا نظامها براي توده وسيعي از كاربران تعليم نيافته طراحي شود. در آن زمان، مرسوم نبود كه طراحي پايگاه داده و رابط كاربر، بخشي از كار كتابداران باشد. اين دو واقعيت به ما ميگويند كه چرا فهرستهاي پيوسته در ذخيرهسازي اطلاعات كتابشناختي و توسعه بازيابي پيشگام نبودند و تحول تدريجي و آرام آنها را منعكس ميكنند (7). اين نظامها نه براي جايگزيني، بلكه براي بهبود و استمرار روشهاي قبلي طراحي شدند.
در خلال سالهاي نخستين، سهگونه شاخص نظامهاي اُپك رشد كردند: درون سازماني[3] ، كنسرسيومي، و نظامهاي بستهبندي يا آماده[4] (5). از ميان نظامهاي درون سازماني پيشگام، نظام كنترل كتابخانهاي (ال.سي.اس.)[5] كتابخانههاي دانشگاه ايالتي اهايو معروفترين است. اين نظام فهرست پيوسته كه در اواخر دهه 1960 توسط شركت آي.بي.ام. براي دانشگاه تكميل شد، از تبديل يك نظام امانت حاصل شده است. برنامهريزان ال.سي.اس. استفادهكنندگاني را كه خود در پايانههاي عمومي به جستوجو ميپردازند، پيشبيني نكردند و براي استفاده از ال.سي.اس. بهجاي برگهدان، برنامه خاصي نداشتند. با اين حال، هر دو برنامه عملي شدند. نقاط عطف برجسته و قابل ملاحظهاي كه در 1978 توسط ال.سي.اس. مطرح شدند، عبارت بود از: توانايي ذخيرهسازي و نمايش ركوردهاي كامل كتابشناختي، فراهمآوري دستيابي موضوعي به ركوردها، و توانايي مرور فهرستهاي سرعنوانهاي موضوعي، ديگر نظامهاي درون سازماني پيشگام، نظام كلي يكپارچه پيوسته شمال غربي دانشگاه شمال غربي (نوتيس)[6]و نظام كتابخانه فناوري ويرجينيا (وي.تي.ال.اس.)[7] بودند.
كتابخانهها و كنسرسيومهاي كتابخانهاي كه فهرستهاي پيوسته را بهصورت منطقهاي طراحي كردند تا امكان استفاده از پايگاه ركوردهاي مارك خود را فراهم آورند، نوع ديگري از توسعه فهرست پيوسته بود. آنچه كه اين فهرستهاي پيوسته را از انواعي چون ال.سي.اس. و نوتيس متفاوت ميسازد، جدايي كامل آنها از الگوي جستوجوي برگهداني است. ساختار پايگاههاي اطلاعاتي و روشهاي جستوجوي اين فهرستها به نحو چشمگيري مطابق نظامهاي تجاري بازيابي اطلاعات مانند ديالوگ* و بي.آر.اس.[8] شكل گرفتند. چالش اين فهرستهاي پيوسته، نه به كار بستن مدلهاي بازيابي پايگاههاي اطلاعات، بلكه حفظ كاركردهاي سنتي فهرست و ايجاد يك نظام بازيابي بود كه ميتوانست بدون مساعدت مورداستفاده مبتديان و كاربران تازه كار قرار گيرد (5). كتابخانه كالج دارتموت[9] در اوايل دهه 1980 در نظام بازيابي بي.آر.اس. يك صفحه رابط توضيحدار براي استفاده كاربر نهايي طراحي و اجرا كرد. براي اين منظور كتابخانه، يك پايگاه اطلاعاتي با استفاده از نوارهاي مراودات[10] خود با اُ.سي.ال.سي. ايجاد كرد و ركوردهاي مارك به فرمت ركوردهاي دروني بي.آر.اس. تبديل شدند. اين پروژه از لحاظ اهداف طراحي رابط و استفاده از يك ساختار، براي ركوردهايش، به غير از مارك، بديع بود. يكي از پروژههاي مهم دستهجمعي (كنسرسيومي) در 1977 توسط سازمان كتابخانههاي دانشگاه كاليفرنيا آغاز شد. در اين پروژه، معروف به ملويل[11] ، هدف فهرست، فراهمسازي امكان استفاده از مجموعههاي مجزاي كتابخانههاي دانشگاه بهصورت يك مجموعه واحد بود؛ يعني كاربر در يك دانشكده بتواند به منابع موردنظر خود در هر دانشكده ديگر دست يابد. برخي كتابخانههاي دانشگاه كاليفرنيا از اُ.سي.ال.سي. و برخي ديگر از شبكه اطلاعرساني كتابخانههاي تحقيقاتي آر.ال.آي.ان.[12] استفاده ميكردند و ملويل موفق شد ركوردهاي اُ.سي.ال.سي. و آر.ال.آي.ان. را بهصورت يك پايگاه ادغام كند. در 1981 مدل آزمايشي پياده شد. "ملويل" بهعنوان نظام بازيابي براي استفاده همگان نوآورانه بود، زيرا ساختار فايل آن بهگونهاي بود كه امكان جستوجوي كليد واژهاي و جستوجوهاي بولي را فراهم ميكرد. همچنين داراي يك رابط براي استفادهكننده نهايي بود كه دو حالت گفتوگو با آن را، به انتخاب كاربر (هدايت شده توسط منو و زبان فرمان)، ميسر ميساخت. بهعلاوه، تسهيلات گسترده "كمك"[13] نيز همراه آن بود (5).
در دهه 1970 فروشندگان تجاري جاي كتابخانههاي بزرگ دانشگاهي را گرفتند و توليد و توسعه نرمافزارهاي كتابخانهاي* را آغاز كردند (3). يكي از دلايل اصلي، كمبود بودجه كتابخانهها براي فعاليتهاي تحقيق و توسعه بود و حال آنكه شركتها قادر بودند بودجه لازم براي پيشرفت و بهبود در كارها را با استمرار بيشتري تأمين كنند. اما اين شركتها درهمه موارد نيازهاي استفادهكنندگان را خوب درك نميكردند و آنچه كه توليد ميكردند، نه نظامهاي واقعي بازيابي اطلاعات، بلكه بيشتر نرمافزارهاي كنترل موجودي انبار بود كه يك صفحه رابط نيز براي آن درست شده بود. نظامهاي پيوسته اوليه بر اساس نظامهاي سختافزاري و نرمافزاري دوران خود شكل گرفتند. آنها كه بر اساس نرمافزارهاي عملياتي و سختافزارهاي داراي نام و نشان اداره ميشدند، از دور خارج شده و جايشان را نرمافزارهاي عملياتي گرفتند كه در سطح استاندارد صنعت تلقي شدند (1). نتيجه بهكارگيري اين نظامهاي آماده در كتابخانهها همه جا يكسان نبود.
واقعيتهاي اقتصادي و فني دهه 1980 بسيار به افزايش خودمختاري و مسئول شدن كتابخانه منطقهاي منجر شده است (3). نسبت به منطق صرفهجويي، از طريق بزرگ كردن ابعاد كار در فناوريهاي پيوسته، واكنش نشان داده شد. طي دهه 1980 مديران كوشيدند تا آنجا كه ميتوانند كنترل عمليات و فرايند تصميمگيري خود را كه طي دهه 1970 تسليم شبكهها كرده بودند، دوباره بهدست آورند (3). بسياري از نهادهاي آموزش عالي در حال خروج از طراحي نظامها و توسعه و پشتيباني توسط ديگران بودند. كتابخانهها يا شروع به خريد تمامي نظامها از فروشندگان كردند و يا واحدهاي سيستم را از چندين و چند فروشنده مختلف خريدند و براي ايجاد نظام متناسب با نيازهاي خود، آنها را سرهم كردند.
طي دهه 1990، طراحي نظامهاي يكپارچه ملك مطلق فروشندگان شد، هر چند كه كتابخانهها و دانشگاهها، كاوش پيرامون يك موضوع فرعي، يعني توسعه كتابخانه ديجيتالي* را آغاز كردند. بهدنبال ظهور شبكه جهاني وب* در اواسط دهه 1990 بسياري از نظامهاي بازيابي اطلاعات و موتورهاي جستوجو توسعه يافتند تا اطلاعات را بر روي شبكه وب بيابند و سازماندهي و بازيابي كنند. در بسياري موارد اپكها بهعنوان نظامهاي بازيابي اطلاعاتي عقب ماندند. اپكها هماكنون در حال يافتن نقشي در اين فراخناي نوين اطلاعات هستند. نحوه تعامل رابطهاي اين اپكهاي اوليه با كاربران، نسبت به اسلاف كاغذي آنها (برگهدانها) چندان دوستانه نبود. بيشترين فشار براي انتخاب فهرستهاي پيوسته نه از سوي كاربران، بلكه از سوي مديريت كتابخانهها وارد ميشد. دوباره، نياز به يافتن روشهاي بهتر و سريعتر براي توليد و اِعمال مديريت، نيروي محرك شد؛ اما هر چه بيشتر از فهرستهاي پيوسته انتظار ميرود كاركردهاي كنترل موجودي، فراهمآوري، فهرستنويسي*، و تأمين دسترسي عموم به مجموعه را انجام دهند، كمتر احتمال ميرود اين نظامها مناسب كاربران عادي شوند (4).
اپكها چه ميكنند؟ اپك بهعنوان شكل عمومي نظام كتابخانهاي يكپارچه كتابخانه عمل ميكند. نظام يكپارچه بر كاركردهاي ذيل نظارت ميكند: 1) امانت (نگه داشتن حساب اقلامي كه از كتابخانه بيرون رفتهاند و توسط چه كسي)؛ )2 فهرستنويسي (نگهداري و ارائه مواد)؛ 3) فراهمآوريها (بهدست آوردن اقلام جديد و نگه داشتن حساب هزينههاي پرداخت شده بابت آنها)؛ 4) پيايندها (دنبال كردن نشريات ادواري، اعلام اقلام گمشده و يا دريافت نشده و صحافي شده)؛ 5) خود اپك و جز آن؛ و 6) امانت بين كتابخانهاي (اشتراك تعاوني مواد كتابخانهاي).
در كانون اكثر نرمافزارهاي يكپارچه كتابخانهاي، مارك قرار دارد. اگرچه نظامهاي نوآور و پيشرويي وجود دارند كه براي فرمت داده از بي.آر.اس.، اس.جي.ام.ال./ايكس.ام.ال.[14] يا اس.كيو.ال.[15] استفاده ميكنند. مارك يا ركورد كتابشناختي مبتني بر مارك و قواعد فهرستنويسي انگلوامريكن معمولا در حكم كانون كليه كاركردهاست. سفارش و دريافت پيايندها و ركوردهاي امانت به آن بستگي دارند. اين ركورد، جزئيات كتابشناختي هر مورد را نمايش ميدهد و اصل، محتوا، و ظرف آن را توصيف ميكند. ركوردهاي فرعي، سوابق مالي مربوط به فراهمآوري، حفاظت و نگهداري مستمر، و سوابق استفاده از سيستم را توسط استفادهكننده نهايي ثبت ميكنند. صفحه رابط اپك، برچسبهاي استاندارد مارك را به چيزهايي تبديل ميكند كه مردم آنها را با سهولت بيشتر ميخوانند (چنانكه كد 100 را به "مؤلف" و كد 650 را به "موضوع" تبديل ميكند). تلاش بسيار زيادي صورت ميگيرد تا برچسبها به نشانههايي تبديل شود كه براي افراد غيركتابدار نيز قابل فهم باشند. همچنين با توجه بهتعداد زياد برچسبها در ركوردهاي متعارف مارك، نمايشگرهاي اپك ميتوانند براي مدتي طولاني بهكار خود ادامه دهند. اين خصيصه باعث شده است در اپك امروزي، ركوردها بهصورت مختصر نمايش داده شوند. بهطور معمول، هر برچسب مارك، يك فيلد موضوعي توليد ميكند، مگر آنكه نظام مربوط، طوري برنامهريزي شده باشد كه تمامي فيلدها را درهم بريزد. كتابخانه با نرمافزار جامع خود ميتواند آنچه را كه نمايش داده ميشود و ترتيب نمايش آن را كنترل كند.
اپكها عمومآ ركوردهاي مارك را در پايگاه داده نظامها از طريق نام مؤلف، كليد واژه، نام مؤلف همكار، شماره رده، عنوان، سرواژه مولف / عنوان، فروست، شابك* / شاپا* / شماره ردهبندي كتابخانه كنگره، كليد واژه سرعنوانهاي موضوعي، و مرور سرعنوانهاي موضوعي جستوجو ميكنند. افزون بر آن، در بيشتر اپكها جستوجوي كليد واژهاي و عبارتي ميسر است. جستوجوي كليد واژهاي در چارچوب اپكها مسئلهساز شده است. موتورهاي جستوجوي وب، اين باور را در كاربران ايجاد كردهاند كه دستيابي اپكها به محتوا بيش از آن چيزي است كه عملا قادر به انجام آن هستند. جستوجوي كليد واژهايِ اپك بستگي به واژگاني دارد كه در ركورد مارك بهكار رفته است. كليد واژه موتور جستوجوي وب ميتواند براي مشخص كردن جاي اصطلاحات بهكار رفته، تمام متن يك اثر را مورد كاوش و كندوكاو قرار دهد. اما از آنجاكه اپك بهجاي متن كامل، فقط مشخصات متن را دربرميگيرد، نتايج آنها يكسان نيستند. بررسي سوابق كاوش در اپك نشان ميدهد كاربران سعي دارند از اپك بهعنوان موتور جستوجوي وب استفاده كنند، بيآنكه از ردهبندي و ساختار سرعنوانهاي موضوعي آنها آگاهي داشته باشند. تقويت محتواي ركوردهاي پايه در اپكها به كاربر اجازه خواهد داد از قابليتهاي آن نهايت استفاده را ببرد، چه رسد به اشكالي از آن كه در آينده ظهور خواهند كرد. افزودن چكيدهها، فهرستهاي مندرجات، نمايههاي پايان كتاب و غيره جستوجو را بسيار توسعه داده و تكميل خواهد كرد.
اپكهاي پيشرفتهتر، به كاربر اجازه ميدهند تا نتايج جستوجو را براي ارسال به برنامههاي ديگر با فرمتهاي خاص مرتب و ذخيره نمايند. اين نتايج بعدآ ميتوانند بهصورت برنامههايي براي ايجاد كتابشناسي يا پايگاه دادهها مورداستفاده قرار بگيرند. همچنين كاربر نهايي ميتواند ركوردهاي امانت خود را ببيند يا در مورد كتابخانههاي دانشگاهي منابع رزرو را چاپ و يا بازيابي كند و براي كلاس مورداستفاده قرار دهد.
اپكها، كار خود را بهعنوان نظامهاي منفصل و انحصاري هر كتابخانه و درست مانند برگهدانها آغاز بهكار كردند. اگر كاربر مايل باشد فهرستهاي پيوسته چند مؤسسه را جستوجو كند، بايد فهرستهاي مربوط به هر يك را يافته و جستوجوي خود را چندين مرتبه تكرار كند. با ظهور شبكهسازي و اينترنت، شمار روزافزوني از اپكها از طريق كنسرسيومها به يكديگر متصل شدند. در حال حاضر، كنسرسيومهاي دانشگاهي، منطقهاي، و ايالتي وجود دارند. اين كنسرسيومها، جستوجوي همزمان فهرستهاي تمام اعضا يا كتابخانه خاصي را بهصورت خوشهاي در موضوع معيني (حقوق، الهيات، و غيره) و بر اساس نوع آنها (دانشگاهي، عمومي و غيره) ميسر ميسازد. اين امر امكان جستوجوي فهرستهاي چند مؤسسه، يك جا كردن نتايج، و درخواست مواد موردنياز را از طريق امانت تعاوني براي كاربران ميسر ميسازد. به اين ترتيب كاربران ميتوانند به فهرستهاي مشترك بسياري از كتابخانههاي عمومي و دانشگاهي دست يابند كه با امكان امانت تجهيز شدهاند. اين مسئله ميتواند به توسعه بيشتر مجموعهسازي مشترك بين كتابخانههاي همكار منجر شود، زيرا ميتوانند همپوشاني مجموعههاي خود را شناسايي كنند. اين امر با انتقال كتابخانهها از الگوي جمعآموري مواد "به صرف اينكه ممكن است روزي لازم شوند" به الگوي تأمين دستيابي "در وقت نياز" شايعتر شده است. علاوه بر آن، مراكز كتابشناختي مانند اُ.سي.ال.سي. و آر.ال.جي.[16] تعبيه رابطهاي جستوجوي عمومي را بر روي نظامهاي خود آغاز كردهاند. ورلدكت[17] و فرست سرچ[18] متعلق به اُ.سي.ال.سي. به كاربران اجازه ميدهند در سراسر پايگاه عظيم اُ.سي.ال.سي. به جستوجو پرداخته و ركوردها را براي منابعي كه ميخواهند، در سراسر جهان بازيابي نمايند. طرحهاي تحقيقاتي كُورك[19] و اينتركت[20]كه هر دو متعلق به اُ.سي.ال.سي. هستند، دامنه فهرست را فراتر از رسانههاي سنتي و مرسوم گسترش دادهاند و منابع مبتني بر وب را شامل ميشوند. موجودي نشريههاي جديد كتابخانهها از طريق پايگاههاي يككاسهكننده[21] در حال قابل دسترس شدن هستند. گاهي فروشندگانِ يك نشريه خاص را در پايگاههاي خود به ركورد مارك در اپك كتابخانه متصل ميكنند. بهاينترتيب كاربر ميتواند در صورت نبود متن كامل در پايگاه داده فروشنده به نسخه چاپي آن متن دست يابد.
اكنون، با پيشرفتهاي تازه اپكها ميتوانند مانند يك دروازه يا سرِور جانبي، دسترسي به پايگاههاي مجاز را فراهم كنند. پايگاه دادههاي نظام يكپارچه كتابخانه دو كاربرد دارد: بررسي جواز دستيابي فرد به پايگاه؛ و تضمين اينكه كتابخانه در چارچوب توافقها عمل ميكند. توانمندسازيهاي بيشتر، دستيابي در عنوان را به پايگاههاي داده يك كاسهكننده ميسر ساختهاند و اين پايگاهها را به موجوديهايي كه دستيابي معكوس را نيز امكانپذير ميسازند، متصل ميكنند. با توسعه هرچه بيشتر شبكه جهاني وب، روشهايي ابداع شده است كه به كاربران اجازه ميدهند تا از يك ركورد كتابشناختي اپك، مستقيمآ به يك پايگاه وب يا فايل الكترونيكي، متن، و يا نشريه متصل شوند. استفاده از فيلد 856 مارك براي برقراري پيوند و يا برقراري پيوند بين ركورد فهرست و متن مربوط اين امر را چيزي عادي ساخته است. اين تحول، تعريف فهرست را بهكلي دگرگون ميكند. اكنون فهرست، آنچه را كه يك كتابخانه دارد و آنچه را كه عملا در دسترس يك كتابخانه است، توصيف ميكند. اين پيشرفتها همگرايي فزاينده ايجاد دروازههاي دستيابي و طراحي اپك را نشان ميدهند. بدينترتيب، اپكي كه دروازه دستيابي كاربر به منابع و اشخاص ميشود، خيلي فراتر از اپك گذشته ميرود.
اپكها تا چه اندازه موفق هستند؟ كاربران با نياز خاصي به سراغ اپك ميآيند. آنها ميخواهند اپك را مثل يك موتور جستوجوي وب كاوش كنند. جستوجوي وب، با كليد واژه صورت ميگيرد و معمولا به نتيجه مطلوب منتهي ميشود. جهت ساختار دادن به اطلاعات مبتني بر وب ابردادهاي متعدد وجود دارد. اما اين برنامهها چندان رايج نيستند. ظهور نسل جديد وب كه با كمك زبان طبيعي توانايي جستوجو و بازيابي كامل متن را دارد، باعث شده است اپكها از لحاظ ساختار و قابليتهاي مختلف كهنه و ناتوان بهنظر برسند. زيرا الگوي نگهداري ركورد در آنها بهگونهاي است كه امكان اين نوع جستوجو را به آنها نميدهد. بيشتر كاربران از ساختار اين فهرستها آگاهي ندارند و نميتوانند از آن بهدرستي استفاده كنند.
موفقيت اپك، براي انجام عمليات جستوجو به تجربه و مهارت كاربر بستگي دارد. با توجه به استفاده روزافزون و آسان از موتورهاي جستوجوي وب، كاربران نميپذيرند كه با تكيه بر واژگان خود در يك فهرست نتوانند همه چيز را بيابند. كاربر براي استفاده از اپك بايد از نوعي نظام سرعنوانهاي موضوعي* از پيش تنظيم شده استفاده كند كه لزومآ با كاربرد زبان و يا واژگان موضوعي آنها همخواني ندارد. اپكها در جستوجوي موضوعي، موفق نيستند. اين مسئله ناشي ازضعف كنترل مستند و تعيين سرعنوانهاي موضوعي است. از سوي ديگر، دانشجويان و عموم مردم سعي دارند از اپكها مانند موتور جستوجوي وب استفاده كنند و اين دليل ديگري براي عدم موفقيت آنهاست. از آنجاكه دستيابي بينالمللي به اپكها، بر روي وب ميسر است، فرايند خودكارسازي در محيطهاي چند زبانه و با الفباهاي مختلف اهميت زيادي يافته است. برخي فروشندگان، و البته نه همه آنها، به اين نياز توجه دارند و آن را برآورده ميسازند.
لازم است بخشهاي عمومي نظامهاي يكپارچه كتابخانهاي، و وظايف اداري مربوط به مجموعه و ساير پايگاههاي اطلاعاتي مجوزدار از يكديگر تفكيك شوند. يك نظام نميتواند همه اين وظايف را به نحو مؤثر و نتيجهبخشي انجام دهد و در عين حال به نظام قديمي برگهدان متكي باشد. البته نبايد اپك را براي تمامي اين نارساييها مقصر قلمداد كرد.
فهرستنويسي توصيفي هنوز توانايي كنترل كتابشناختي منابع الكترونيكي يا ديجيتالي ـ مانند مواد چاپي ـ را ندارد. طرحهاي تحقيقاتي پيشرو و هدايت شده توسط اُ.سي.ال.سي.، مانند اينتركت و كورك، قابليت اپكها و فرمت مارك را براي دستيابي و توصيف منابع الكترونيكي محك زدهاند. خصوصآ در زمينه توصيف و دستيابي به نشريههاي الكترونيكي پيشرفت قابل توجهي حاصل شده است. اما بهرغم گامهاي بلندي كه برداشته شده است، نظامهاي كتابخانهاي هنوز در پشت سر بسياري از موتورهاي جستوجو حركت ميكنند. بايد كارهاي زيادي صورت بگيرد تا ابردادههاي توصيفيِ متمركز بر محتوا ــ و نه بر ظرف ــ بهوجود آيند و نمايشگرهاي عمومي، اطلاعات موردنياز كاربران را مختصر و مفيد در اختيارشان بگذارد. براي يافتن و بازيابي منابع، و رفع نيازهاي كتابخانهها به استاندارد دقيق براي توليد ركورد نيز بايد فعاليتهاي بيشتر صورت گيرد. اپك فقط ميتواند اطلاعات خود را نمايش دهد و آنها را تفسير كند، ولي نميتواند نارساييهاي ركوردهاي فهرست را برطرف نمايد.
نتيجهگيري. اينكه فهرستهاي كتابخانهاي در آينده ديگر نقش منحصر به فرد خود را بهعنوان دروازهاي براي مجموعه ايفا نخواهند كرد، هر لحظه براي ما مسلمتر ميشود. شمار روزافزوني از منابع در فهرستهاي مجزا و يا از طريق پيوندها و نظامهاي دروازهاي در حال فهرست شدن هستند. بنابراين، فهرست به يكي از ابزارهاي متعدد دستيابي تبديل شده است. اينكه چه چيزي ارتباط بين تمامي اينها را برقرار ميسازد، هنوز روشن نيست.
مارك بهعنوان روشي براي مبادله اطلاعات كتابشناختي ابداع شد، اما بهترين روش براي سازماندهي اطلاعات در يك پايگاه نيست. از زمان ظهور مارك، روشهاي شيءمدار نوينتري نيز ابداع شدهاند. زبانهاي نشانهگذاري مانند ايكس.ام.ال. و همچنين پيشرفت در ابردادههاي توصيفي، كاركرد اپك را افزايش خواهند داد و ايجاد يك محمل انعطافپذيرتر يا ساختار بستهاي را براي داده ميسر خواهند ساخت. اعمال اين فناوريها باعث ميشود كه اپك با انعطاف بيشتري عمل كرده و يكپارچگي ساير ساختارهاي داده را ميسر سازد. همه اين فناوريها نقش اپك را بهعنوان يك رابط كاربر براي فهرست نيز تقويت مينمايند. رابط اپكها در مقايسه با ديگر موتورهاي جستوجوي رايج بر روي اينترنت، قديمي و منسوخ بهنظر ميرسد.
فروشندگان نرمافزارهاي كتابخانهاي، براي فروش سيستمي به كتابخانهها با يكديگر رقابت ميكنند كه بتوانند در حكم يك نظام كتابخانهاي شيءمدار يكپارچه و مجهز به يونيكد مبتني بر وب، گرافيكي، نموداري، چند لايه، و داراي سرويس گيرنده / سرويس دهنده حقيقي باشد. نظامي كه به نوبهخود بر اساس سيستم مديريتي پايگاه داده رابطهاي و در سطح استانداردهاي صنعت روز شده باشد. چنين استانداردي براي نسل كنوني نظامهاي خودكار كتابخانهاي وضع شده است. ويژگيهاي عمومي اپك عبارتند از: يك معماري سرويس گيرنده / سرويس دهنده پشتيباني از مجموعههاي چند الفبايي ترجيحآ از طريق يونيكد، يك رابط كاربر گرافيكي و مبتني بر ويندوز براي كاركنان، يك رابط وب براي كاربران كتابخانه، استفاده از يك نظام پايگاه داده رابطهاي معتبر و قابل قبول، يك سرورِ سازگار با پروتكل 50/39Z، صدور و ورود ركوردهاي مارك و مبادله دادههاي الكترونيكي (1).
مآخذ:
1) Breeding, M. "A new Look at Large-Scale Library Automation Systems. Computer Library. Vol. 19, No. 8 (1999): 36-37; 2) Cochrane, P. A; Markey, K. "Catalog Use Studies-Since the Introduction of on-line Interactive Catalogs: Impact on Design for Subject Access". Library of Information Science Research. Vol. 5, No. 4 (1983): 338; 3) De Gennaro, R. "Library Automation and Networking: Perspectives on Three Decades". Library Journal. Vol. 108, No. 7 (1983): 243-274; 4) Estabrook, L. "The Human Dimension of the catalog: Concepts and Constraints in Information Seeking". Library Research of Technical
Services. Vol. 27, No. 1 (1983): 71; 5) Hildreth, C. R. "on-line Public Access Catalogs". Annual Review Information Science technology. No. 20 (1985): 246-254; 6) Lynch, C. A; Berger, M. G. "The UC MELVYL Medline System: A Pilot Project for Access to Journal Literature Through an on-line Catalog". Information Technology Library. Vol. 8, No. 4 (1989): 372; 7) Peters, T. A. The on-line Catalog: A Critical Examination of Public Use. Jefferson, NC: Mc Farland & Company, 1991.
كوِين باترفيلد[22] (ELIS 2003)
ترجمه كوهيار دوالو
[1]. On-line Public Access Catalogs (OPAC)
[2]. Integrated Library Systems (ILS)
[3]. Inhouse
[4]. Package or Turnkey Systems
[5]. Library Control System (LCS)
[6]. Northwestern University's Northwestern On-line TotalIntegrated System (NOTIS)
[7]. Virginia Tech library System (VTLS)
[8]. BRS
[9]. Dartmouth College Library
[10]. Transaction
[11]. MELVYL
[12]. Research Libraries Information Network (RLIN)
[13]. Help
[14]. SGML/XML
[15]. SQL (Structured Query Language)
[16]. RLG (Research library Group)
[17]. World Cat
[18]. Firstsearch
[19]. CORC
[20]. Intercat
[21]. Aggregator
[22]. Kevin Butterfield