قَطاعي را مي‌توان از اجزاي هنر صحافي دانست. ابداع آن را به سلطانعلي مشهدي (841؟-926ق.) نسبت مي‌دهند (2: ذيل "قَطّاعي"). همچنين مولانا قاطعي مُجَّلِد نيز در اين فن استاد بوده است (6: 708).

هنگامي كه قاطع قصد دارد قطعاتي از هنر خطاطي را از متن جدا كند، بايد طوري عمل كند كه مفردات، كلمات، و كرسي خط هيچ‌گونه آسيب و خدشه‌اي نبيند. با همراه شدن مرقّع‌نويسي و قطعه‌نويسي خط با هنر قَطاعي، آثار ارزشمندي در دوره تيموري به‌وجود آمد. نمونه‌هاي ممتاز اين هنر در موزه هنرهاي تزييني تهران در يكي از قطعات مرقع گلشن موجود است. از مشخصات اين قطعه مرقع يكي اين است كه خطي از روي كاغذ آبي قَطاعي و بر كاغذ سفيد چسبانيده شده است و متن كاغذ آبي نيز كه خود تابلويي ديگر است در همان قطعه وجود دارد. اين اثر را از شاهكارهاي هنر قَطاعي ايراني مي‌دانند.

در حال حاضر به سبب ظرافت، پيچيدگي، و دشوار بودن اين هنر كمتر كسي به آن روي مي‌آورد و به‌جز چند استاد مسلم، معدودي در اين فن فعاليت مي‌كنند. از جمله هنرمندان معاصر اين رشته مي‌توان به محمد قطّاع، شيخ عبدالله، و علي طاهري اشاره كرد (3: 78).

 

مآخذ: 1) بياني، مهدي. كتابشناسي كتاب‌هاي خطي. به كوشش‌حسين محبوبي اردكاني. تهران: دانشگاه تهران، 1353؛ 2) مايل هروي، غلامرضا. لغات و اصطلاحات فن كتابسازي. ذيل "قطّاعي"؛ 3) مجرد تاكستاني، اردشير. راهنماي نقاشي و كتاب‌آرايي در ايران. قم: آستانه مقدسه حضرت معصومه (س)، 1372؛ 4) منشي قمي، احمد بن حسين. گلستان هنر. به تصحيح احمد سهيلي خوانساري. تهران: بنياد فرهنگ ايران، 1352؛ 5) معين، محمد. فرهنگ فارسي. ج 2، ذيل "قطاع"؛ 6) "واژگان نظام كتاب‌آرايي". در نجيب مايل هروي. كتاب‌آرايي در تمدن اسلامي. مشهد: آستان قدس رضوي، بنياد پژوهش‌هاي اسلامي، 1372، ص 571-832.

رضا خاني‌پور