گلبن در سال 1358 با بانو راضيه دانشيان ازدواج کرد که حاصل اين ازدواج يک پسر با نام بهزاد مي‌باشد. بانو دانشيان در سال 1330 در تهران متولد و در چهارم فروردين سال 1378 دارفاني را وداع گفت. تحقيق و تصحيح متون و بازخواني و بازشناسي خطوط مختلف را از همسر خود آموخت. خانم دانشيان همگام با استاد نسخه‌ خطي و سند استنساخ مي‌کرد، کتابشناسي فراهم مي‌آورد، مقاله مي‌نوشت و همچنين نقشهايي از طبيعت را به تصوير مي‌کشيد.
 
گلبن کارهايي را که به اشتراک با همسر خويش انجام داده است به قرار زير نام مي‌برد: جلد اولمحاکمات دوره مشروطه؛ شب‌نامه و صبح‌نامه و روزنامه‌نگاري در دوره مشروطه، فروش دختران قوچاني به ترکمان‌ها؛ سفينة الفرامين يا سفينةالانشاء مجموعه مکتوبات ميرزا محمد نائيني که به اتفاق پياده کرديم و متن را با او و فرامرز طالبي مقابله کرديم؛ مقابله متن سفرنامه سيف‌الملک.
 
گلبن مجموعه‌اي با عنوان گلزار خاموش يادنامه راضيه دانشيان را منتشر کرد، که در سه بخش مي‌باشد: بخش اول، يادنامه آن مرحومه و تعداي از تصويرها و همچنين آثار قلمي اوست. بخش دوم، شامل دو مقاله است، که حاصل کار مشترک استاد و همسرش مي‌باشد و يکي از آنها مقدمه کتابي است که تاکنون امکان چاپ آن فراهم نشده است و بخش سوم مطالبي مربوط به زنان است2.
 
از آثار ديگر؛ فردوسي‌نامه، ملک‌الشعرايبهار، کتاب‌شناسي صادق هدايت، فهرست سي ‌ساله سالنامه دنيا، فهرست توصيفي مقالات جشن‌نامه‌ها و يادنامه‌ها از آغاز تا کنون (با همکاري احمد شکيب‌ آذر)، کتابشناسي زبان و خط فارسي، کتاب‌شناسي نگارگري ايران (از آغاز تا سال ۱۳۵۷)،مجموعه مقالات فاطمه سياح، فهرست ۱۹ساله مجله آينده، خاطرات عباس خليلي،اردستان نامه،سرگذشت و آثار تصويرگر بزرگ ميرزا ابوتراب خان غفاري کاشاني ۱۲۶۳-۱۳۰۷هـ.ق، ساغر آفتاب، لغت روزنامه و نخستين روزنامه چاپي فارسي در ايران، محاکمه محاکمه‌گران، مدرس در تاريخ و تصوير،ميراث اسلامي ايران، سفرنامه خسروميرزا به پطرزبورخ، سفرنامه ميرزا ابوالحسن ‌خان ‌شيرازي (ايلچي) به روسيه، سفرنامه رکن‌الدوله به سرخس، سفرنامه ترکستان و ايران، سفرنامه‌ سيف‌الملک به روسيه.
 
گلبن در سال 1390 مجموعه‌ کتابها و نشريات خود را به کتابخانه شماره دو مجلس منتقل کرد. اين مجموعه بالغ بر 12000 کتاب و حدود 2000 مجله مي‌باشد که آرشيوي از بهترين نشريات و روزنامه‌هاي دوره‌هاي مختلف تاريخ معاصر ايراناست؛ کتابها به کتابخانه ايرانشناسي منتقل گرديد و مجلات در بخش نشريات نگهداري مي‌شود.
 
اين مجموعه شامل بسياري از کتب فارسي، عربي و لاتين نفيس و قديمي است که حاصل بيش از 60 سال زحمت فراوان گلبن مي‌باشد. شرح اين احوالات در ابتداي بسياري از کتب اين مجموعه به دستخط ايشان موجود است. همچنين مي‌توان در ميان اين يادداشتها به خاطراتي که وي در برخورد با محققان و پژوهشگران بزرگ کشور داشته‌، دست يافت که در نوع خود بسيار جالب و ارزشمند است، به طوري که خود اعتقاد داشت: «حاشيه‌اي که در اطراف کتابهايم نوشته شده خاطرات من است از گذشته تا حال بعضي‌هايش را حتي نمي‌شود بيرون آورد.»
 
پس از انتقال اين مجموعه به کتابخانه ايرانشناسي مجلس، استاد گلبن از خاطرات خويش براي تهيه اين کتب سخن‌ گفته است:
             اولين بار که اينجا ديدمشان برايم حس غريبي بود، ولي خوب ديگر خوشحال هم بودم که کتابهايم جايي آمده بود که خيلي خوب بود و مي‌پسنديدم و به همين خاطر هم دل کندن از آنها برايم خيلي سخت نبود. چون وقتي اينها در منزل من بود فقط من از اين کتابها استفاده مي‌کردم، ولي اينجا الآن همه مي‌توانند از آن استفاده کنند. اين کتابها را من از کودکي تا الآن فراهم کردم، يعني در مواقعي که مدرسه مي‌رفتم علاقمند بودم به کتاب و آنها را جمع آوري مي‌کردم. در دهات هم که بوديم پدر من با اينکه دهقان بود، آدم روشن‌بيني بود و از دسترنج خود مبالغي را براي تحصيل ما کنار مي‌گذاشت، کسي که به اصفهان يا يزد مي‌رفت، به ايشان پول مي‌داد و مي‌گفت که براي ما کتاب بياورند. در خانواده ما کتاب خيلي اهميت داشت. من از وقتي که مدرسه مي‌رفتم و حدود 13 سالم بود شروع کردم به جمع آوري کتابها. اولين کتابي که آن موقع خريداري کردم 15 ريال قيمت داشت که ديوان ناصرخسرو علوي بود. آن را از يک دست فروشي از خيابان بوذرجمهوري از جلوي مسجد شاه که الان به آن مسجد امام مي‌گويند خريدم و آن را هنوز هم دارم، اين کتاب به همراه  20 يا 30 جلد کتاب ديگر تنها کتابهايي است که براي من باقي مانده، از بين 7 اتاق پر کتاب.
 
ايشان برخي از کتابهايشان را نزد خود نگهداري نمود و علت آن را چنين بيان کرده: بعضي از کتابهايي که گفتم در اختيار کسي نمي گذارم و همان 30 جلد که در منزل باقي مانده است، يکي تاريخ بيهقياست که گفتم به هيچ وجه به کسي نمي‌دهم. آن را پدرم براي من خريده بود که حتي وصيت کردم وقتي مردم بگذارند زير سر من، اينقدر به اين کتاب علاقه دارم، يکي هم شاهنامه فردوسي است که آقاي دکتر خالقي تصحيح کرده در 12 جلد و از آمريکا برايم فرستاده‌اند، و سه ميليون تومان قيمت دارد. آن هم اشتباهي يک جلدش آمده بود به کتابخانه که به من برگرداندند3.
 
گلبن علاوه بر ذوق شاعري و قريحه خلاق، حافظه‌اي قوي داشت و بسياري از اشعار ديگر شاعران را به مناسبت مي‌خواند. او در علم رجال، به خصوص رجال عرصه فرهنگ، چهره اي کم نظير بود. ايشان بخشي از خاطراتشان را در بيش از 25 دفترچه نوشته و به فرزندش سپرده‌ است. خاطراتي که مي‌تواند فصلي از تاريخ فرهنگي اين سرزمين باشد.
 
محمد گلبن که به دليل سکته‌ مغزي از دوازدهم دي ‌ماه 1391 در بخش مراقبتهاي ويژه‌ بيمارستان بستري شده بود، اواخر فروردين ‌ماه از بيمارستان مرخص شد و دربیستم ارديبهشت‌ ماه 1392 در سن 78 سالگي درگذشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. محمد باقر برقعي، سخنوران نامي معاصر ايران (قم: نشر خرم، 1373)، ج 5، 3044.
2. محمد گلبن، گلزار خاموش يادنامه بانو راضيه دانشيان (گلبن) همراه با مقالاتي درباره زنان (تهران: رسانش، 1379)، ص10.
3. سکينه مرادي، آزاده حيدري، گزارشي به ياد گلبن و يادگارش درکتابخانه مجلس (تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس‌شوراي ‌اسلامي) بازيابي از http://www.ical.ir

منبع:www.iichs .org