اين آكادمي با توجه به شوراي علمي و اعضاي برجسته‌اش، از اعتبار ويژه‌اي برخوردار است و اين واقعه براي من بسيار مهم بود. با اينكه با معاونين نيسانبايف و برخي اعضاي اين آكادمي آشنايي و مباشرت داريم، اما هفته‌ي گذشته وقتي وارد جلسه‌ي كميسيون علمي آكادمي –كه سالي دو بار برگزار مي‌شود- شدم، بسيار اسباب شگفتي فراهم آمد. بسياري از انديشمندان، شخصيت‌هاي مردمي و رؤساي دانشگاه‌ها عضو جلسه بودند،‌از جمله رئيس دانشگاه تركستان،‌رئيس انستيتوي شرق‌شناسي، "رحمانقول برديبايف" و عده‌اي ديگر. در اين جلسه همچنين به رئيس مركز فرهنگي آتاتورك تركيه و سفير مجارستان در آلماتي عضويت داده شد. اعطاي عضويت با تشريفات خاصي صورت گرفت. خود نيسانبايف به حالت ايستاده سوابق علمي طرف و دلايل اعطاي عضويت را يك به يك توضيح مي‌داد و سپس عضويت را به راي مي‌گذاشت. 

در ديدار پريروز با نيسانبايف، بحث عميق و طولاني درباره‌ي آينده‌ي قزاقستان كرديم. به نظر وي سه احتمال پيش روي اين كشور است كه هريك طرفداران خود را دارد و گرايش‌هايي نسبت به آن در ميان مقامات و اهل فكر وجود دارد. در واقع اين يك سئوال عمده است كه قزاقستان به كدام سو خواهد رفت؟ اين كشور در حالي كه آرام‌ترين جمهوري آسياي مركزي طي سال‌هاي اخير بوده است، اما ويژگي‌هاي متناقض بسيار فراواني در زمينه‌هاي مختلف دارد. 

قزاقستان طي سال‌هاي حكومت شوروي به سرعت در زمينه‌ي اقتصادي رشد يافته و از نظر صنعت و توليد ناخالص ملي، سومين رتبه را پس از روسيه و اوكراين به خود اختصاص داد. هنوز نزديك به چهل درصد جمعيت اين كشور روس و كمتر از پنجاه درصد آن قزاق است. "بايكانور" شهرك فضايي اتحاد جماهير شوروي سابق در جنوب غربي اين كشور و با فاصله‌ي بيش از هزار كيلومتر از مرزهاي روسيه قرار دارد. اين پايگاه هم‌اكنون قلمرو روسيه تلقي مي‌شود و در ظاهر با قرارداد اجاره‌ي بيست ساله در اختيار روس‌ها قرار گرفته است. آينده‌ي اين پايگاه چه خواهد شد؟ آيا روسيه خواهد توانست امكانات و تجهيزات آن را منتقل كند؟ و ... 

وجود همه اين وابستگي‌ها بود كه موجب شد قزاقستان از فروپاشي شوروي كاملاً شگفت‌زده شود و آخرين كشوري باشد كه استقلال خود را اعلام نمايد. علاوه بر اين قزاقستان در ميان دو غول بزرگ، يعني روسيه و چين قرار دارد و سلطه‌ي روس‌ها در دهه‌ها و سده‌هاي گذشته بوده كه اين جمهوري را از خطر احتمالي چين محفوظ نگاه داشته است. 

روند استقلال در جمهوري‌ها پس از فروپاشي به معناي روند دور شدن از روسيه و قطع وابستگي‌ها به اين كشور است. در تركمنستان و ازبكستان اين كار آسان‌تر است. جمعيت محلي در اكثريت است و اقليت روس نيز آرام آرام در حال مهاجرت. مرز مشترك با روسيه وجود ندارد و پيوندهاي تاريخي با آن كمتر است. اقتصاد اين كشورها نيز جز در مورد برخي ساختارها چون خط راه‌آهن و لوله‌هاي نفت و گاز –كه هنوز به سوي روسيه است و جايگزين كردن آن زمان مي‌برد- در حال تغيير شكل است. اما در قزاقستان اين وابستگي‌ها بسيار بيشتر است؛ از جهات متعدد فرهنگي، جغرافيايي و اقتصادي. يك نكته‌ي جالب اين لست كه بر خلاف برخي جمهوري‌هاي ديگر، بسياري روس‌ها در اين سرزمين احساس تعلق دارند و خود را غريبه نمي‌دانند و به همين دليل به فكر رفتن نيستند، بلكه به دنبال مشاركت جدي در مديريت كشورند. در سال‌هاي اخير حدود سي درصد از وزراي كابينه از ميان روس‌ها بوده است و در روسيه نيز كساني سخت مراقب اوضاع روس‌هاي قزاقستان‌اند و گاهي اعتراض‌هايي نيز سر مي‌دهند و اين اعتراضات بسيار جدي گرفته مي‌شود،‌زيرا مي‌تواند يك نزاع قومي از همين‌جا آغاز شود. 

برخي نويسندگان روس ادعاهاي سرزميني نيز دارند و احساس مي‌كنند در تقسيمات ارضي سال‌هاي ۱۹۲۲ و مرزبندي جمهوري سخاوت بي‌دريغي در مورد قزاقستان به كار رفته است. البته آن زمان گمان نمي‌رفته كه اين جمهوري روزگاري كشوري مستقل شود. اين جمهوري هم‌اكنون به تنهايي برابر روسيه و ايران با درياچه خزر مرز دارد، داراي نزديك به هفت هزار كيلومتر مرز با روسيه است و خاك آن تا كناره‌ي شهرهاي "تاشكند" در ازبكستان و "بيشكك" در قرقيزستان امتداد مي‌يابد. 

از ديدگاه "نيسانبايف" سه گرايش در ميان انديشمندان و سياست‌گزاران قزاقستان وجود دارد و به عبارت ديگر سه مدل براي آينده اين جمهوري متصور است: 
يكي گرايش به جهان ترك و جهان اسلام؛ از اين ديدگاه قزاقستان كشوري مسلمان و ترك زبان است. در روند استقلال يافتن اين جمهوري به اين دو پديده بايد توجه تمام شود. هرچند اسلام قزاق‌ها كم‌سابقه، رقيق و مسلماني آنان چندان جدي نيست، اما اين هويت ديني است كه كشور را در مقابل موج مسيحيت كه از سيصد سال پيش در اين سرزمين آغاز و گسترش يافته است، حفظ مي‌نمايد. با توجه به اين كه جمعيت غير قزاق عموماً غير مسلمان هستند، اسلام عاملي اصلي در تكوين هويت مستقل قزاقستان به حساب مي‌آيد و مانعي جدي در مقابل هجوم و گسترش مسيحيت و ساير فرقه‌هاي ديني كه در كشور هم‌اكنون فعال هستند. بحث اسلام و گرايش‌هاي ديني در قزاقستان را در جاي ديگر خواهم آورد، اما خلاصه‌ي اين كه همين واقعيت موجب مي‌شود كه رئيس جمهور كشور، هرساله در نماز عيد فطر حضور يابد و تا اندازه‌اي كه خللي به سياست غيرديني وارد نشود، اجازه داده مي‌شود كه اسلام ترويج و شناخت از آن گسترش يابد. 

از سوي ديگر قزاق‌ها از اقوام ترك هستند و قزاقي يكي از زبان‌هاي كهن تركي است و گرايش‌هاي قومي نيز در ميان همه‌ي اقوام ترك بالاست. هم‌اكنون نيز يك نهضت خزنده‌ي "پان تركيسم" از تركيه آغاز شده، در آذربايجان، قفقاز، تركمنستان و همه‌ي آسياي مركزي و تاتارستان و باشقيرستان –كه در قلب روسيه واقعند- در حال جريان و رشد است. ديدارهاي سران كشورهاي ترك زبان كه در آن حتي رؤساي جمهوري‌هاي مختلف ترك‌نشين در روسيه نيز شركت مي‌كنند، دبيرخانه‌ي اين گونه نشست و برگزاري نشست‌هاي منظم و مداوم وزراي فرهنگ، آموزش و ساير مسئولان اين كشورها، اين واقعيت را در چهارچوب يك فعاليت منظم شكل مي‌دهد. تركيه نيز در رهبري اين جريان توفيق داشته هرچند كه كشورهاي ديگر حاضر نيستند رهبري تركيه را بپذيرند و اجتناب مي‌كنند از اين كه اين نشست‌ها و فعاليت‌ها خيلي رنگ‌وبوي سياسي بگيرد و بالطبع عكس‌العمل‌هايي ايجاد كند. اما اكنون ده‌ها دانشگاه، مدرسه و مراكز آموزشي تركيه در جمهوري‌هاي آسياي مركزي فعال است و صدها استاد دانشگاه، معلم، روحاني و مروج ديني از سوي تركيه در اين جمهوري‌ها مشغول فعاليت هستند. 

مبحث نقش تركيه در آسياي مركزي و قفقاز بسيار جدي و عميق است و در ابعاد اقتصادي، آموزشي و فرهنگي تركيه، سايه‌ي خود را بر سر اين جمهوري‌ها افكنده است. در قزاقستان بزرگترين دانشگاه‌هاي كشور هم‌اكنون مؤسسات آموزشي است كه تركيه بنا نهاده و زيباترين هتل‌ها آن‌هايي است كه تركيه در "آلماتي" و "آق‌ملا" ايجاد نموده است. تركيه در همه‌ي شهرهاي بزرگ دو جمهوري قزاقستان و قرقيزستان دانشگاه، مؤسسه‌ي آموزش عالي و مدرسه بنا كرده است. در قزاقستان تنها در تركستان و براي بازسازي مقبره‌ي "خواجه احمد يسوي" يك شركت ترك در حال هزينه نمودن بيست ميليون دلار است و تنها در همين شهر كوچك و براي بناي دانشگاه تركي–قزاقي خواجه احمد، چندين مرتبه بيش از اين هزينه شده است. حضور و سلطه تركيه در عشق‌آباد براي يك ناظر و مسافري كه در سال ۱۳۷۱ اين شهر را ديده و دوباره در سال ۱۳۷۵ به اين شهر سفر نموده باشد، شگفت‌آور است. اكنون بناهاي عظيم مسجد، مدارس ديني، دانشگاه، ورزشگاه، بازار و ديگر مؤسسات كه از سوي تركيه ساخته شده، نماي شهر را شكل مي‌دهد و چشم بيننده را خيره مي‌نمايد. از بعد ديني نيز وزارت اوقاف تركيه و مؤسسات ديني اين كشور بسيار فعال هستند. اينجانب خود ناظر بوده‌ام كه از مسجد مركزي مسكو گرفته تا مساجد عشق‌آباد و همه‌ي شهرهاي كوچك و بزرگ اين جمهوري‌ها، يك "امام خطيب" ترك در كنار امام جمععت محلي ايستاده است. 

به هرحال با توجه به اين واقعيات در ابعاد نظري و عملي، قزاقستان از اين ديدگاه بخشي از جهان ترك و جهان اسلام است و با توجه به غلبه‌ي گرايش‌هاي قومي در اين مجموعه، تركيه نقش اساسي مي‌يابد. 

از ديدگاه دوم قزاقستان بايد به سوي مدل كشورهاي آسياي جنوب شرقي حركت نمايد. اين ديدگاه بيشتر اقتصادي است و معتقد به اينكه بدين وسيله مي‌توان از اثرات ناگوار پارادوكس‌هاي (تناقضات) موجود فرهنگي و سياسي در آينده اجتناب كرد. بر اين اساس بايد به همكاري با چين، ژاپن و كره‌ي جنوبي اولويت داد و سرمايه‌هاي غربي را براي حركت به سوي اين مدل به كار گرفت. به همين دليل دولت قزاقستان نه تنها از حضور اين كشورها استقبال مي‌نمايد بلكه بارها از آن‌ها براي سرمايه‌گذاري در اين كشوردعوت نموده است. رئيس جمهور كشور در اين راستا به ايجاد تعادل در فعاليت كشورهاي خارجي نيز نظر دارد و اخيراً در جمع سرمايه‌گذاران ژاپني و در راستاي تشويق آنان گفت: "ژاپني‌ها معمولاً عادت دارند كه روي كارها و طرح‌هاي‌شان خيلي مطالعه كنند، اما چنان‌چه اين بررسي و تحقيق در مورد سرمايه‌گذاري در قزاقستان خيلي ادامه يابد ممكن است زماني برسد كه ديگر دير شده باشد". 

در گرايش سوم، قزاقستان يك كشور "اوراسيايي" است. بر اين اساس موقعيت جغرافيايي قزاقستان، تركيب جمعيتي، سيستم آموزشي و فرهنگ و زبان رايج در ميان اكثريت مردم اقتضا مي‌كند كه در برنامه‌ريزي كلان در اين كشور هر دو واقعيت موجود در اين تز (آسيا و اروپا) در نظر گرفته شوند. اين تئوري به واقعات موجود نگاه مي‌كند. 
هنوز اكثريت مردم كشور حتي قزاق‌ها به روسي سخن مي‌گويند. زبان، موسيقي و فرهنگ روسي جزو لاينفك زندگي بيشتر مردم است. عموم مردم علي‌رغم سابقه‌ي تاريخي ظلم‌هاي استاليني، از دهه‌هاي آخر حكومت شوروي خاطرات بسيار شيريني در ذهن دارند و فشارهاي اقتصادي پس از فروپاشي و ترويج فساد و فحشا، گاهي دوران پيشين را به صورت يك برهه طلايي در ذهن آنان مجسم مي‌نمايد. امنيت شغلي، مالي و جاني و آسايش در زندگي و غم نان نخوردن در آن دوران فراموش نشدني است. هنوز و با وجود فروپاشي شوروي، روسيه بزرگترين شريك تجاري قزاقستان است. با اين حال بايد سلطه‌ي سياسي، اقتصادي و فرهنگي روسيه را كاهش داد و راه استقلال را به آرامي و به صورتي كه ايجاد تنش ننمايد، پيمود. چين و كشورهاي غربي به ويژه آمريكا مي‌توانند رقباي خوبي براي ايجاد تعادل باشند و به همين دليل دست آنان در سرمايه‌گذاري در كشور باز گذاشته مي‌شود. 

از سوي ديگر قزاق‌ها يك قوم سنتي و شرقي هستند و بايد هم‌زمان پاي كشورهاي عربي، هند، ايران، پاكستان و به ويژه تركيه را –كه هم ‌زبان، از قوت اقتصادي برخوردار و مورد حمايت غرب هم هست- به كشور باز كرد؛ زيرا قزاق‌ها در حالي كه در مجموعه‌ي اتحاد شوروي جايگاه مناسبي داشتند و به صورت نسبي صنعتي و توسعه‌يافته بودند، اما مردم قزاق به ويژه در شهرها و روستاهاي غيرمركزي كاملاً محلي، سنتي و شرقي هستند. هنوز ساختار طوايفي و قبايلي جامعه در كل صحنه سياست كشور اثرگذار است و در ميان قشري از مردم بسياري آداب و سنت‌ها و حتي خرافاتي كه هيچ سازگاري با توسعه و تجدد ندارد، هنوز باقي است. در قزاقستان هم اكنون مجموعه‌اي از اين سه گرايش در جريان است و شايد بتوان گفت ديدگاه سوم، همان مبناي سياست اتخاذ شده از سوي "نورسلطان نظربايف" رئيس جمهور عاقل و باتدبير كشور است كه به گونه‌اي دو ديدگاه ديگر را هم در خود جاي مي‌دهد و بزرگترين اثر آن در حال حاضر، جلوگيري از ايجاد تنش در كشور است و راه را براي آينده نيز هموار مي‌نمايد. 

منبع: ره‌آورد ماوراءالنهر،‌سيري در تاريخ، آيين‌هاي قومي و فرهنگ مردم قزاق و قرقيز؛ سفرنامه‌ي دكتر مهدي سنايي

ماخذ:www.iras.ir