اين گروه وظيفه داشتند براي افرادي كه به ييلاق و قشلاق مي‌روند پروانه صادر كنند كه اين امر موجب اتلاف وقت و درگيري و دردسرهائي مي‌شد. بعلاوه اجبار كرده بودند پروانه‌هاي ييلاق سبز رنگ و پروانه قشلاق به رنگ زرد باشد. همه چوپانها بايد شناخته شده و داراي پلاكهايي باشند كه هنگام عبور بر سينه آن‌ها نصب شده باشد.مأموران اسكان هم بايد با لباسهاي مخصوص و پلاكهايي كه بر سينه  دارند مشخص باشند. حتي چوپانهاي ايلي بايد لباسهاي مخصوص با اتيكت‌هاي كه بر سينه دارند مشخص باشند كه در روي اين اتيكتهاي فلزي نام صاحب گوسفند كه شماره آن در دفتر وزارتي است بايد ثبت شده باشد. اين امر به مدت دو سال طول كشيد و با رفتن عُلم از شيراز مسئله به صورت راكد باقي ماند . مردم متلاشي شده ايل هر چند خانوار درگوشه‌اي از روستاها به طور موقت اسكان شدند و بودجه اسكان به دست چند نفر مأمور خورده شد.

رضا شاه بعد از چند سال متوجه شد كه اسكان به هيچ وجه امكان ندارد زيرا خانه سازي براي اينهمه مردم ايلات وعشاير نيازمند بودجه كلاني است و در ثاني توليدات اينهمه مردم كه سرمايه كشور هستند از بين مي‌رود. اگر فشارهم زياد باشد مردم از دولت ياغي مي‌شوند پس دستور داد تا در ساخته شدن خانه‌ها كمي آرامش به خرج دهند. زندگي در چادر كرباسي علاوه بر اينكه در سرماي زمستان و در گرماي تابستان مدافع انسان نبود، گاه با اولين شعله آتش ممكن بود زندگي يك خانواده را به باد دهد و چادر دچار آتش سوزي شود اما اجبار بود و حكم حاكمان روزگار. بايد تن به هر دستوري بدهند به هر حال تخت قاپو هم نابسامانيها و درد و رنجهاي بسياري براي مردم ايل داشت.

در اوايل دهه 1340 در دوران حكومت پهلوي دوم تصميم گرفته شد جهت اسكان عشاير در چند نقطه تعيين شده خانه سازي كنند وعشاير را اسكان دهند اين دخمه‌هاي تنگ و تاريك نتوانست مردم عشاير را اسكان دهد زيرا در مناطقي كه خانه‌سازي شده بود هيچ نوع امكاناتي وجود نداشت و هيج فردي از عشاير در خانه‌هاي ساخته شده ساكن نشدند و اكثراً فرار كرده به زندگي پر زحمت خود ادامه دادند و خانه‌هاي ساخته شده هم به مرور زمان تخريب و به صورت تل‌هاي خاكي باقي ماندند.

 اما در حكومت جمهوري اسلامي دولت‌ها با اسكان عده‌اي از عشاير و واگذاري زمين به آنها در چند سال قبل به نتيجه كلي نرسيدند و بدون دردسر و مخارج وتعيين بودجه كلان و زور فشار و قوة قهريه توانستند اين بْت چند ساله را بشكنند و با سياست خاصي مشكلي را كه درتوان هيچ نيرويي نبود به راحتي از پيش پا بردارند. و عشاير را اسكان كنند يعني موفق شدند در طول يكي دو دهه ايل راهها كه شاهرگ اصلي قشلاق و ييلاق بود با طرحها و برنامه‌ريزي‌هاي گوناگون صنعتي و كشاورزي يا واگذاري به افراد حقيقي و يا حقوقي از ميان بردارند تا عشاير به صورت خزنده و آرام در گوشه و كنار شهرها و روستاها به اشكال فلاكت باري اسكان پيدا كنند و باقي مانده از رسوبات اين جامعه ميليوني امروز فقط با يك اتوميبل نيسان‌قراضه كه بارشان دامهاي بيمار و دست و پا شكسته و مقداري ظروف و ابزار پلاستيكي است اگر بتوانند از خطر چهار راهها و بزرگراهها بگذرند خود را به منطقه ييلاقي يا ميان بندها براي اجاره كردن زمين‌هاي زراعتي از روستاييان برسانند زيرا ديگر از آن چمنهاي مخملين و سرسبز با گلهاي سوسن و سنبل و چشمه‌سارهاي زلال ييلاق خبري نيست تا چادرهاي سياه و سفيد و زرد زينت بخش آنها باشند چرا كه گاوآهن‌هاي پولادي با تراكتورهاي زهرآگين نه تنها با شيار چمن‌ها نظم طبيعت را به هم ريختند بلكه خراشهايي بردل مردم عشايركشيدند كه هيچ گاه فراموش نخواهد شد امروز بايد آرزو كنيم اين مردم فقير و زحمت كش هر چه زودتر به فكر بيفتند و بدانند كه ديگر توليد كننده نيستند بلكه آنها را سر بار جامعه مي‌دانند و بايد خودشان به فكر آينده فرزندانشان باشند سالهاست گفته شده (كس نخارد پشت من جز ...)

منبع: مجله اینترنتی ائل سوزو