به گزارش گاردین طبق این نظریه که براساس حفاری‎های جدید که طی یک دهه گذشته توسط یک تیم باستان شناسی به رهبری پرفسور" مایک پارکر پیرسون" در همکاری با  دانشگاه‎های لندن، شفیلد، دورهام و یورک و ساووت همپتون  دراین سایت و بناهای پیرامون آن صورت گرفته ، وی به این نتیجه رسیده است که این محل قبل از این که به شکل کنونی آن درآید، برای مدت طولانی محل تدفین مردگان بوده است.
 
با توجه به بررسی‎های جدید که با استفاده از انواع تکنیک‎های نوین صورت گرفته، برای نخستین بار روشن شده است که دراین محل به طور مساوری تعدادی زن و مرد و یک کودک و همچنین یک نوزاد تازه متولد شده دفن شده بودند.
 
پترسون می‎گوید:«درحال حاضر پاسخ نهایی دراین زمینه وابسته به بررسی‎های دی ان ای است که باید درباره این افراد و ارتباط میان آن‎ها به ما اطلاعات لاز م را بدهد. اما تقریبا واضح است که این اجساد متعلق به افراد ویژه ای بوده است.»
 
طبق همین بررسی‎ها، پیرسون اعلام کرده است که اولین سنگ آبی ایستاده که کوچکتر از همه است، از منطقه ولز به این محل آورده شده و در زمانی،حدود 3000 پیش از تاریخ بر روی قبرها جای داده شده است. این محل همچنان به صورت یک دایره بسیار عظیم برای دست کم 200 سال محل دفن بوده که به طور پراکنده در آنجا صورت می‎گرفته است.
 
این نظریه البته درهمان اولین کاوش‎های باستان شناسی در یک قرن پیش توسط باستان شناسان مطرح شده بود اما به عنوان نظریه‎ای بی‎اهمیت مورد توجه قرار نگرفت.
 
درهرحال باستان شناسان قرن‎ها درباره این اثر باستانی و معنای واقعی آن با هم بحث و گفتگو کرده‎اند. اما هنوز روشن نیست که و پیام  سازندگان آن که مدت‎های طولانی برای ساخت آن و حمل و نقل سنگ‎های آبی غول پیکر آن که به اندازه اتوبوس‎های دو طبقه است ،از ولزبه دشت سالیسبوری تلاش کرده بودند، چه می تواند باشد.
 
برخی باستان شناسان همچنان معقدند که این سایت مکانی مقدس بوده و برخی دیگر نیز آن را به عنوان یک معبد، رصد‎خانه و یا تقویم خورشیدی و یا مکانی برای برگزاری جشن‎های آیینی و برگزاری نمایشگاه و در آخرین تئوری‎ها مرکزی برای شفا و درمان معرفی کرده‎اند.