حاج حسين و دو برادر و سه خواهرش با چنين تباري و در خانه چنين پدري پرورش يافتند. چون پدرش به مدارس جديد با ديده ترديد مي نگريست و آن ها را مخلّ ديانت مي دانست، حسين را به مدارس دارالشفاء و صدر تهران فرستاد تا به تحصيل علوم قديمه همت گمارد. استادان او سيد محمدعلي مازندراني و ميرشهاب الدين نيريزي بودند و گويا با ميرزا ابوالحسن جلوه حكيم بزرگ عصر ناصري صمیمیت داشت. يكچند هم دور از چشم پدر به مدرسه فرانسوي آليانس رفت تا زبان فرانسه را بياموزد. در آن جا با كساني چون محمد علی فروغي ( اديب و نخست وزير سال هاي بعد) هم دوره بود.

محمد كاظم ملك التجار، از راه تجارت و از جانب املاك وسيعي كه در خراسان خريده بود، ثروت انبوهي را براي فرزندانش به ارث گذاشت و اين اساس ثروت حاج حسين ملك بود. او دستياري پدرش در اداره املاك خراسان را برعهده داشت و گويا نخستين علقه هاي فرهنگي اش در سفري كه همراه پدر به مشهد رفت، بسته شد. در آن جا به راهنمايي يكي از دوستان پدر با پاره اي نفايس حرم رضوي آشنا شد و بعدتر وقتي در نيشابور نسخه اي از ديوان "ابن يمين فريومدي" (شاعر سده ششم هجري) را بدست آورد، فكر بنياد يك كتابخانه بزرگ به ذهنش خطور كرد. در اين زمان 28 ساله بود.

كتابخانه اي كه ملك از حدود سال 1278 خورشيدي فراهم آورد، ابتدا در مشهد بود و سپس به خانه پدري او در بازار بين الحرمين تهران منتقل شد تا در اختيار اهل فضل و دانش قرار گيرد. آن گاه در سال 1316 به شرحي كه در بخش وقف نامه خواهد آمد، تقديم آستان امام رضا (ع) شد. حسین ملک همچنین املاک و مستغلات زیادی را در تهران و خراسان وقف امور خیریه و عام المنفعه کرده و بدين ترتيب در جایگاه بزرگ ترین واقف تاریخ معاصر ایران نشسته است.

اين واقف بزرگ و دوستدار فرهنگ در چهارم مردادماه سال 1351 خورشيدي در 101 سالگي چشم از جهان فروبست و در حرم امام رضاعلیه السلام به خاك سپرده شد. از او پنج دختر به یادگار ماند. خانم ها عزتملک، ملكزاده و صديقه از بطن همسر اولش بانو نوابه قدسيه بوجود آمدند و خانم ها فلورت و رزت دختران او از همسر دومش، زرين خانم هستند.

وقف نامه
حاج حسين ملك در 6 آبان ماه 1316 خورشيدي، خانه پدري خود در بازار بين الحرمين تهران را به همراه تمام اثاثيه و كتاب هاي موجود در آن وقف آستان امام رضا(علیه السلام) كرد تا "شعبه اي از كتابخانه مقدسه رضويه باشد" و "كافه و عامه افراد سكنه ايران بدون رعايت مليت حق استفاده داشته [باشند.]"

آن چه وقف شد علاوه بر هزاران نسخه خطي نفيس يا چاپ سنگي شامل فرش ها، لوسترها، مبلمان و تابلوهاي نقاشي بود كه او به عنوان لوازم و تجملات زندگي شخصي از آن ها استفاده مي كرد. همچنين مجموعه هاي تمبر، سكه، آثار لاکی و تابلوهاي نقاشي ميانشان ديده مي شد. اين آثار ابتدا كنار كتابخانه به نمايش درآمدند و سپس هسته اوليه موزه ملك را شكل دادند.

ملك در وقف نامه كتابخانه، توليت موقوفه را به خود اختصاص داده و پس از مرگ به نايب التوليه آستان قدس رضوي سپرده است. نظارت بر اجراي وقف نامه با دو تن از فرزندانش (بانو عزت ملك و مرحومه فلورت خانم) و مدعي العموم ديوان عالي تميز ( دادستان كل كشور در تشكيلات امروزي قوه قضائيه) است. اين نظارت پس از دختران او با فرزندانشان "با تقدم طبقه سابقه بر لاحقه و تقدم ذكور هر طبقه بر اناث" خواهد بود.

طبق وقف نامه، كتابخانه ملي ملك همه روزه به جز تعطيلات براي استفاده عموم باز است، اما "بيرون دادن و بردن كتاب" ممنوع است و كتاب ها بايد در محل كتابخانه و طبق آداب مترتب بر آن مطالعه شوند.

حاج حسين ملك اموال زيادي را وقف كتابخانه كرد تا پس از مرگش درآمدي براي توسعه كمي و كيفي آن فراهم باشد. او نخستين بار در سال 1325 خورشيدي و سپس در 25 فروردين ماه 1330 املاك و مستغلات زيادي را وقف آستان قدس رضوي كرد و درآمدشان را به كتابخانه اختصاص داد. املاك وقفي در سال 1330 شامل 20 قطعه زمين بزرگ كشاورزي در خراسان و تعداد زيادي دكان در بازار تهران بود.

توليت و نظارت اين موقوفات مانند كتابخانه است و عمدتا صرف كارهاي ذيل خواهد شد:
1- اختصاص نيم عشر (5 درصد) از عوايد خالص سالانه براي خريد كتاب و لوازم موزه
2- اداره كتابخانه شامل مرمت كتاب ها و حقوق متولي، ناظران ، مدير و كاركنان
3- برپايي جشن در سالروز ولادت پنج تن آل عبا عليهم السلام و بعثت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و ميلاد فرخنده امام رضا عليه السلام
4- برپايي مراسم سوگواري در روزهاي هفتم تا يازدهم محرم
5- برگزاري مراسم يادبود در سالروز درگذشت واقف

حاج حسين ملك در سال هاي 1331 و 1334 براي چندمين بار املاك و مستغلاتي را وقف آستان قدس رضوي كرد و مقرر داشت كه بخشي از عوايد آن ها به كتابخانه و موزه و بخش ديگر به ساخت و اداره بيمارستاني در چناران خراسان اختصاص يابد.

  منبع:www.malekmuseum.org