روایت بانوی ایرانی از افسانه پلنگینه پوش
این آثار حکایت از پیوند تفکر شاعرانهی گرجی با غنای بصری ایرانی دارد. آثار این نمایشگاه روایت تصویری افسانهی پلنگینه پوش است. میگویند شوتاروستاولی در ادبیات گرجی همان مقامی را دارد که در ادبیات ایتالیا، دانته و در ادبیات روسیه پوشکین و در ادبیات انگلیس شکسپیر!
شراره صالحی، شاعر و هنرمند نقاش، متولد 1342 تهران و فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه هنر و تحصیلکرده فوق لیسانس پژوهش هنر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دکترای شرق شناسی دانشگاه استراسبورگ است.
ایران، فرانسه، انگلستان، آلمان، ایتالیا، آمریکا، چین، قبرس، تونس، ابوظبی، سوریه و... میزبان آثارش بودهاند.
صالحی در دهه ۶۰ تحقیقات درباره هنر قاجار انجام داده که «نقاشی» و «تصویرسازی» آن دوره را در بر میگرفت و سه بخش نقاشیهای دوره فتحعلیشاه، نقاشیهای دوره ناصری و نقاشیهای دوره مشروطه. در حوزه نقاشی دوره مشروطه، آن بخشی که به نقاشی «قهوه خانهای» مربوط میشد، توجهش را جلب کرد و بعدها با آشنایی با آثار قوللر آغاسی، محمد مدبر، عباس بلوکی فر و دیگران هم شناخت و هم علاقهاش به این حوزه بیشتر شد. از طرفی مضامین نقاشی قهوه خانهای از جمله روایات مذهبی، داستانهای حماسی و افسانههای پرشور و عجیب ادبیات فارسی او را بر آن داشت تا مضمون این سبک که با علاقه دیرینهاش نیز همخوانی داشت را به بیان نویی روایت کند.
او در کارهای پلنگینه پوش، تنها ابزار اجراییاش «راپیدوگراف» است. رنگ را حذف و روی زمینه اکر کار کرده است؛ شاید ناشی از تاثیر کتابهای چاپ سنگی دوره قاجار.
صالحی باور دارد: "اندیشهها مدتها پیش از خلق یک اثر تکوین پیدا میکنند و گهگاه ذهن را به بعدی پررفت و آمد از تصاویر گوناگون مبدل میسازند. زایشی مکرر، از تصاویر در ذهنیت از مدتها پیش از خلق اثر به وقوع میپیوندد، اما شروع آفرینش همیشه مثل وسوسه یک جرقه سرخ آتشین بر سطح سپید بوم است... حوزههای نگارگری، قهوه خانه، تذهیب، سوخت، کاغذبری، قطاعی، و... در شمار میراث فرهنگی ما قرار میگیرند که باید مورد احترام باشد. ولی وقتی میگوییم بیان امروزی و مدرن، منظور این نیست که با فرهنگ گذشته خداحافظی کنیم. فرهنگ ایران در جهان فرهنگ مادر بوده، عناصر فرهنگی ایران تا آفریقا، آسیا و اروپا رفته و تبادل وسیعی قبل از اسلام صورت گرفته، پس از اسلام هم ایران یکی از مهمترین کشورهای مهد هنر اسلامی بوده، پس ما دارای فرهنگ غنی و دیرینهای هستیم... از سویی ضروریست به بیان امروزی مسلح شویم؛ دست کم از نظر تکنیکی... هنرهای تجسمی به دلیل زبان جهانی که دارد و در مقایسه با ادبیات و هنر تئاتر در ایجاد ارتباط، مشکلات کمتری دارد. پس هنرهای تجسمی ایران امکان بیشتری دارد که جهانی شود. هر چند این مساله در مورد سینما اتفاق افتاده است. اگر هنر ژاپن را بررسی کنید، هر جای دنیا که با آن مواجه شوید و هر چقدر هم آن را مدرن و امروزی ببینید، باز متوجه میشوید که این اثر ژاپنی است. به خاطر اینکه در عین به روز کردن خود، فرهنگ هویت خودشان را حفظ کردهاند و از آن غافل نشدهاند... بیش از یک دههای که «تاریخ هنر» تدریس میکنم، در مواجهه با دانشجویان میبینم که آنها نقاشان غرب را بهتر از نقاشان شرقی میشناسند! پس ضعف عمده ما بیتوجهی به فرهنگ و هنر در طول مدت ۱۲ سال آموزش ابتدایی و متوسطه و بعد عدم توجه به پژوهشهای نظری است..."
منبع:www.ecieco.org