مهاجرت هنرمندان ایرانی به هند در دوره صفوی نوشته ی: کفایت کوشا
در بادي امر شايد گمان شود به علت فقدان شواهد مستقيم، ابهامات موجود در اين راه به سادگي مرتفع نخواهد شد ليكن بايد گفت كه تنها بخش اندكي از متون و منابع مربوط به اين موضوع مورد بررسي قرار گرفته است، و شواهد تاريخي بسياري در اين باب ناشناخته مانده يا ناديده گرفته شده است. از اين رو به نظر ميرسد جست و جويي باهدف و وسيع در متون و منابع اين عصر ميتواند كارساز باشد. در اين زمينه و به اعتبار مدارك موجود، پژوهش حاضر مي كوشد تا مهاجرت هاي گسترده ي هنرمندان عصر صفوي را مورد بررسي قرار دهد كه اوج آن در زمان سلطنت طولاني شاه طهماسب مشاهده ميشود، يعني دوره اي بحراني كه تغييرات اجتماعي سخت و رنج آوري را به همراه داشته است.
به طور كلي در مورد شخصيت و زندگي شاه طهماسب پژوهش كاملي در دست نداريم و ناچاريم كه به توصيف هاي كوتاه و نارسا و گاه حتي متناقض منابع محدود بررسي شده اكتفا كنيم تا پرده از چهره ي پادشاهي گرفته شود كه چندان شناخته شده نيست. منابع مي گويند كه شاه در٩٣٠ ه.ق.(١٥٢٣م.)، در هنگام جلوس به سلطنت، كمتر از يازده سال داشت.٢ نيز تقريبا تمامي منابع اين عصر متفق القول اند كه شاه در اين هنگام يعني در طفوليت و در ابتداي سلطنت، به هنر و هنرمندان گرايش بسيار نشان مي داد به طوري كه نه تنها خود از آموزش نقاشي و خوشنويسي بهره مند شد بلكه آن را در بين درباريان نيز گسترش داد. اين سياست در سال هاي بعد نيز دوام آورد.٣
با تكيه بر پاره اي از منابع مي دانيم كه در دربار شاه، كودكان خاندان هاي متشخص پرورش مي يافته اند. درواقع آنان به عنوان صاحب منصبان آينده تربيت علمي خود را در دربار مي ديدند. شرف خان كه خود از كودكي در دربار شاه پرورش يافته بود مي نويسد كه شاه اولاد امرا و اعيان خود را در صغر سن به حرم خود برده در سلك شاهزادگان قرار داده و آنان را مورد تربيت دقيق قرار ميداد. توضيحات شرف خان نشان مي دهد كه در ميان آموزش دروس مختلف، پادشاه نه تنها درس نقاشي را براي تعليم شاهزادگان بلكه حتي آن را براي تربيت رجال و درباريان آينده نيز لازم مي دانسته است: «... چون بحد رشد و تميز مي رسيدند به فنون سپاهگري و تيرانداختن و چوگان باختن و اسب تاختن و قوانين سلاح شوري و قاعده انسانيت و آدمگري مي آموخت و مي گفت گاهي به صنعت نقاشي نيز مقيد باشيد كه سليقه را سرراست مي كند».٤ در اين زمان همچنين كارگاه هاي هنري وابسته به دربار وجود داشت كه در آنها نسخه هاي خطي براي شاه مصور مي شد. اين كارگاه ها ؛بي ترديد مركز اصلي فعاليت هاي هنري بود كه در عين حال عالي ترين آموزشگاه هاي هنري عصر خود به حساب مي آمد و در آنها هنرمندان جوان تحت تعاليم اساتيدي كه كاركنان دائمي دستگاه شاهي به حساب ميآمدند و عموما روابط نزديكي با شاه داشتند پرورش مي يافتند. با تكيه بر منابع ميدانيم كه شاه خود نيز تحت تعليم پاره اي از اين اساتيد قرار داشت. رياست كتابخانه ي سلطنتي و كارگاه نقاشي تبريز تا سال ٩٤٢ ه.ق. با كمال الدين بهزاد بود. علاوه بر او در اين زمان نقاشان بزرگي چون سلطان محمد، آقا ميرك، مير مصور، دوست ديوانه و ديگران در كتابخانه ي سلطنتي به خدمت اشتغال داشتند. بوداق و اسكندربيك تركمان مي گويند كه شاه طهماسب نقاشي را از سلطان محمد فرا گرفت و مصطفي عالي، خواجه عبدالعزيز اصفهاني را معلم شاه مي داند.٥
پیر بوداق، روملو، قاضي احمد و اسكندر بيك از علاقه ي شاه به نقاشي و خوشنويسي حكايت كرده و مي نويسند كه شاه در طفوليت و نيز در عنفوان جواني «به خط نوشتن و تصوير ميل تمام داشت».
توضیح: برای دیدن اسلاید ها به منبع این مطلب www.tavoosonline.com مراجعه نمائید.