وي باطرح چندسؤال ازجمله: درباره تاریخ معاصر ترکمن اطلاعات و آگاهیهایمان در چه حدی است؟ آیا از تحقیقات و بررسی های صورت گرفته در خصوص این بخش از تاریخ ترکمن اطلاعات کافی داریم؟ در خصوص کم و کیف تحقیقات صورت گرفته چه نظری داریم؟ ويا درباره تاریخ كهن ترکمن، تحقیقات و کارهای صورت گرفته و کتابهای منتشر شده است،اطلاع كافي داريم؟ گفت: متاسفانه به تاریخ معاصر و یکصدساله تركمن برخلاف تاريخ كهن اين قوم، کم توجه و کم کار شده است در حالیکه تاریخ معاصر نسبت به تاریخ کهن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا آینده ما بر اساس وقایع تاریخ معاصر بنا شده و شکل مي گيرد. بر این اساس کنفرانس امروز جمعیت مختومقلی کلاله با موضوع موقعيت سياسي اجتماعي تركمن ها در دوره انقلاب مشروطيت ويا به عبارتي تاریخ یکصدساله معاصر ترکمن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است به نظر من کنفرانس ها و نشست هایی با موضوع تاریخ معاصر ترکمن باید در ابعاد مختلف ادامه پیدا کند.

Open in new window
استاد عنصري سپس به موضوع منابع و کتاب شناسی درتحقيقات وگردآوري مطالب تاريخي اشاره كرد و گفت: محققین و کارشناسان مرتبط بررسی باید بکنند که در این زمینه چه کتابها و منابعی در اختیار دارند. وی ادامه داد: تاریخ یکصدساله ترکمن خود پکیچی است که از بخشهای مختلف تشکیل شده که یکی از بخش های آن مشروطیت و تاریخ ترکمن است، جنبش عثمان آخوند، حرکت آلیارخان در این منطقه و حرکت های عطاخان وآدينه محمدخان در غرب ترکمن صحرا شخصیت هايي هستند كه این عرصه قرار دارند که می توان در خصوص رجال سیاسی ترکمن از جمله رجب آخوند، عثمان آخوند، عطاخان، آدینه محمدخان جعفربای و ... به تحقیق پرداخت و کتاب نوشت . اين محقق وپژوهشگرتاريخ همچنین خاطرنشان ساخت : کتاب مخابرات استرآباد از منابع شاید دسته اول تاریخ معاصر ترکمن است که برخی وقایع مرتبط بصورت صریح در این کتاب بیان شده که اگر دقیق آنالیز شود مطالب و مدارک جدیدی از تاریخ معاصر ترکمن بدست می آید که ضمن شفاف سازی، تصاویر درستی از وقایع ارائه خواهد داد. وی همچنین به آثارنويستده روس ماتويف و اسدالله معطوفی بعنوان منابع مورد استفاده پژوهشگر تاریخ تركمن عبدالعظيم ممی زاده دركنفرانس امروز وي اشاره کرد و افزود: مصطفی نوری و اشرف سرایلو که از منطقه مینودشت باید باشند مجموعه مدارک و اسناد کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی را منتشر شده است که در سال گذشته (1390) بیستمین شماره از این مجموعه در قالب کتابی تحت عنوان اسناد استرآباد و دشت گرگان در دوره‌ی مشروطیت منتشر شده است. Open in new window
سپس عبدالعظیم ممی زاده محقق وپژوهشگرتاريخ به کنفرانس خود پیرامون شرایط سیاسی اجتماعی و مبارزات ترکمنها در دوره‌ی مشروطیت پرداخت. وی ابتدا به منابع خود اشاره کرد و گفت: نویسنده روس ماتویف پیرامون مبارزات سیاسی اجتماعی ترکمن ها طی سالهای 1905 الی 1911 کتابی نوشته است همچنين اسدالله معطوفي استاد داشگاه نيزدراين زمينه كتابي تحت عنوان تاريخچه چهارشهرتركمن نشين نوشته است همچنين كتاب دو جلدي مخابرات استرآبادنيزدراين زمينه منتشرشده است. نويسندگان اين كتابها علاوه برپرداختن به شرايط سياسي اجتماعي تركمنها در دوره مشروطيت، ديدگاههاي خودرا نيزمنعكس كرده اند.

وي پيرامون ويژه گيهاي انقلاب مشروطه گفت:انقلاب مشروطه باخصلت ضدفئودالي وضدامپرياليستي از1905م الي1911 به مدت 6 سال ادامه داشته وبه چهارمرحله تقسيم شده است. مرحله اول ازسال 1905 آغازوتا1907 ادامه پيدا مي كند وقشرهاي مختلف مردم بدون توجه به ويژه گيهاي طبقاتي درانقلاب شركت مي كنند.قشرهاي پائين جامعه توان طرح مطالبات وخواست هاي خودراپيدا نمي كنند.درادامه اين مرحله مجلس شوراي ملي آغازبكارمي كند وانجمن هاي طرفدارانقلاب درمراكزاستانها وشهرهاي بزرگ تشكيل مي شود.
درمرحله دوم انقلاب مشروطه(ازبهار1907 تاژوئن 1908)اقشارپائين دست جامعه مبارزات خودرا بصورت وسيع آغازمي كنند، فئودالها وروحانيون متمول ومتنفذ باحاكميت سازش مي كنندوبراين اساس درسال1907 مجلس اول منحل وكودتاي ضدانقلابي به وقوع مي پيوندد. درسال1909 باتشكيل مجلس دوم شوراي ملي آدينه محمدخان جعفرباي به عنوان نماينده تركمن صحرا وارد مجلس مي شود.مادرآدينه محمدخان بابيان اينكه دراين راه تنها هستي، اذيت خواهي شداگراين راه جالب بود، بزرگان وسركردگان زيادي هستندكه قبل توآنان به مجلس مي رفتند، بانماينده شدن آدينه محمدخان مخالفت مي كند.آدينه محمدخان درپاسخ مادرش مي گويد:آنهاازاهميت مجلس خبرندارنداگرخبرداشتندقبل ازمن خودشان به مجلس مي رفتند.اين نماينده مجلس دوم به موضوع قتل 18 نفرازبزرگان گوكلان كه براي صلح ومذاكره به نردين رفته وشبانه كشته شده بودند اعتراض كرده طي نطقي دولت را به بادانتقادمي گيرد و سؤال مي كند كه آيا شما بعنوان دولت ازمردم محدوده مرزها خبرداريد؟ مرحله سوم انقلاب مشروطه يك سال(1908 تا1909) طول كشيد.بدنبال كودتاي صورت گرفته انجمن هاي مناطق مختلف ايران تعطيل وطرفداران انقلاب نيز زنداني مي شوندوحركت ضداستبدادي آغازمي شود.بدنبال اين حركت ها تيرماه1909 محمدعلي شاه قاجارشكست را پذيرا شده به روسيه فرار مي كند. چهارمين وآخرين مرحله انقلاب مشروطه ازنيمه دوم1909 آغاز ودرپايان 1911 با شكست مشروطه خواهان به پايان مي رسد.پيگيري مطالبات ازسوي گروههاي متشكل كارگران وكشاورزان واتحاد طبقات حاكم براي مقابله با اين حركت ها، از ويژه گيهاي اين مرحله از مشروطه بود.براين اساس درآذرماه1911 با كمك روسيه وانگلستان كودتايي شكل گرفته مجلس دوم تعطيل وانقلاب مشروطه با شكست روبه رومي شود.
عبدالعظيم ممي زاد، کنفرانس خود را با نگاهی به شرایط و موقعیت استرآباد در پایان قرن 18 و آغاز قرن 20 ادامه داد و گفت: در این مقطع تاریخی استرآباد به دو بخش ترکمن نشين در شمال وغیرترکمن ها در جنوب تقسيم مي شوندو منطقه اسکان ترکمن ها نیز به دو بخش یموت نشين و گوگلان نشين تقسیم شده بود و رودخانه خورخور كه پس ازعبوراز محدوده گالیکش و روستاهای بایلر و سارجه کور به رودخانه گرگان می ريزد، شرقی‌ترین نقاط نفوذ یموتها و به عبارتی غربی‌ترین نقاط نفوذ گوگلانها بود. یموتها شامل طوایف اتابای و جعفربای بوده‌اند که اتابایها در دو سوی گرگان رود به دامپروری مشغول می شد ند و در غرب این منطقه نیز جعفربای ها با مقداری محدود دامپروری همچنین بخاطر همجوار بودن با دریای خزر با ماهیگیری و کشتیرانی و حمل و نقل ، روزگار می گذراند ند. در آن زمان حاکمیت روسیه و ایران به ترکمن های حوزه دریای خزر اجازه تجارت نمی دادند ناچار ترکمن های حاشیه دریای خزر شبها در زمان خواب و استراحت مامورین ایرانی بین بندرگز و چکش لر مخفیانه به حمل و نقل بار می پرداختند.

حدود یکصدوبیست سال قبل ترکمنهاي گوكلان، آتاباي وجعفرباي حدود یکصدهزارنفر جمعیت داشتند.
مرکز اداری استرآباد دارای حوزه های خان نشین کتول و فندرسک بود. علاوه بر این مناطق ترکمنها (جعفربای-اتابای-گوگلان) را نیز تحت نفوذ داشت. نکته جالب توجه در آن زمان مناطق کتول و فندرسک همانند استرآباد بخاطر همسایگی با ترکمن ها و احتمال درگیری ویورش آنها از پرداخت مالیات معاف بودند. ماموران خان فندرسک هر سال یکی دوبار از ترکمن های اطراف گنبد و گوگلانها مالیات جمع‌آوری کرده و به مرکز استراباد در گرگان تحویل می داد وعوامل خان کتول نیز از ترکمنهای اطراف آق قلا مالیات اخذ می کرد. در این بین مرکز استراباد جعفربای ها را از دادن مالیات معاف کرده بود و بجای آن، متعهد بودند که هر ساله حدود 200نفررا بعنوان نیروی نظامی در اختیار حکومت استراباد قرار دهند. راه اندازی دو پایگاه نظامی از سوی روسها در گنبد وشبه جزيره آشورآده درياي خزر از بخش های مورد توجه تاریخ معاصر مرتبط با ترکمن هاست. در سال 1898 میلادی حدود یکصدوچهارده سال قبل در گنبد که روستایی بیش نبود، روسها اقدام به برپایی کمیساریای نظامی میکنند. این پایگاه نظامی در غرب ميل گنبد در محدوده ای به مساحت 6هکتار احداث شده بود که از یکصدوشصت نظامی مستقر در آن 150نفر روس و 10نفر از ترکمن های ترکمنستان بودند. این گروه پیوسته مسلح و همراه خانواده های خود در مرکز یاد شده زندگی می کردند این قرارگاه نظامی 16سال فعالیت داشت که پس از انقلاب سوسیالیستی 1917 جمع آوری می شود. در اسناد روسها هدف از استقرار این پایگاه نظامی مقابله با حملات و شورش ترکمن های منطقه عنوان شده است. کمیساریای نظامی روسها در تحولات دوره ی مشروطیت نیز تاثیر خود را داشت. همچنین روسها بر اساس قرارداد 1828(تركمن چاي) با ايران، درآشورآده دریای خزر نیز اقدام به راه اندازی قرارگاه دریایی می کنند و هدف از اجرای این طرح نیز مقابله با راهزنان دریایی ترکمن عنوان شده است.
وي در تشریح موقعیت ترکمنها در دوره‌ی مشروطیت ادامه داد: در سال 1908 همزمان با تقویت انقلاب مشروطه در استراباد، فندرسک و رامیان انجمن های طرفدار مشروطه تشکیل و تشکیلات اداری استراباد، کتول و فندرسک تحت فشارانقلابيون قرار می گیرند. درنتيجه خان فندرسك دربين تركمنها پناهنده شده اقدام به تحريك آنان برعليه مخالفينش مي كند. تركمنهاي تحريك شده نيز به راميان شيرآباد ولاله آباد حمله مي كنند. خان استرآباد بابهره گيري ازتركمن هاي جعفرباي به تقويت نيروهاي خودمي پردازد.همزمان طرفداران انجمن استرآباد 2نفرازبزرگان تركمن را به قتل مي رسانند وتركمن ها نيزدرپاسخ به اين اقدام حاجي رحيم خان ازرهبران انجمن رابه قتل رسا نده 10 روستاي اطراف گرگان راغارت وبا5هزارسوار گرگان را محاصره مي كنند ودرهمين زمان بين مناطق كتول وفندرسك درگيري ادامه پيدا ميكند وانجمن استرآباد مخفيانه با صدور اعلاميه اي خواستارقتل خان كتول و خان فندرسك مي شوندوبا كشته شدن خانهاي كتول وفندرسك پايگاه اجتماعي مخالفين مشروطه كاهش پيدا مي كند. درسال1910 حوزه نردين ازبجنورد جدا وبه منطقه استرآباد ملحق مي گردد. همزمان تركمن ها بخاطر قحطي وزمستان سخت ذام هاي زيادي را ازدست مي دهند.درفروردين ماه پس از اين زمستان سخت 18 نفراز خان هاي گوگلان به رهبري محمد گلدي خان و ندرخان با دعاي خير سيد قليچ ايشان براي مذاكره عازم نردين مي شوند وشبانه اعضاي اين هيئت قتل عام واموالشان به غارت مي رود. لابروف كميسار روس درگنبد واقعه نردين وكشتارخان هاي گوگلان را به عشق آبادگزارش ميدهد.لابروف علت بروز واقعه نردين را، جدا شدن نردين ازبجنورد والحاق آن به منطقه استرآباد اعلام مي كند. به نظر او خان بجنورد براي انتقام گيري، خان نردين را برعليه گوگلانهاتحريك مي كند ونرديني ها نيز بي خبرازاين دسيسه، زمينه ساز وعامل قتل خانهاي گوگلان مي شوند. يك ماه پس از حادثه نردين، درارديبهشت ماه، گوگلانها چندبار به اطراف نردين حمله مي كنند وپس ازعبورازگرگان كه يموت ها نيزآنها را همراهي مي كردند، به كردكوي حمله مي كنند . ممی زاده در ادامه این بحث مواضع روسیه تزاری و انگلستان در تکامل حرکتهای ضدانقلابی دراسترآباد رامورد توجه قرار داد وگفت:سال1910 گسترش فعاليت هاي ضدانقلابي، حضور عوامل محمدعلی شاه در ترکمن صحرا و موضع خصمانه‌ی خانهای ترکمن علیه دولت مشروطه شکل گرفته بود . وزارت خارجه ایران نامه‌هایي به سفارت خانه روسیه و انگلستان گسیل مي دارد. در پی وصول این نامه ها روسیه به سروان همراه رکاب محمدعلی شاه دستور می دهد که شاه قاجار از دخالت در امور ایران خودداری نماید. محمدعلی شاه نیز به اروپا سفر کرده در اتریش، ترکیه، فرانسه با برخی از هواداران خود دیدارهایی داشته است. وی در فروردین 1911 از اروپا به اودسا باز می گردد. بدنبال اين وقايع نیروهای محمدعلی شاه بخاطر فعالیت گسترده ای که در ترکمن صحرا داشتند تاکید می کنند که از طریق ترکمن ها، تهران را مجددا تصرف نمایند. خوانین یموت و گوگلان برای حمایت از نیروهای محمدعلی شاه آماده می شوند آنامحمد ساری نماینده اشراف یموت زمينه حضور شاه را فراهم مي كند. در پایان فروردین 1911 منتظرالملک نماینده محمدعلی شاه از اودسا به منطقه آمده در کموش دپه، خواجه نفس و امچلي با ترکمنها مذاکره مي كند و در نتیجه ترکمنها اعم از خوانین و بزرگان یموت و گوگلان با تهیه توماری خواستار ورود شاه مي شوند .همزمان آنا آتاجان از بزرگان ترکمن نیز در جهت حمایت از شاه با خوانین و بزرگان مازندران مذاکراتی داشته که آنها نیز با ترکمنها همسو شده و منتظر شاه میشوند .
دولت مشروطه نیز به این حرکتها اعتراض کرده و نامه هایی به روسیه تسلیم می کند دولت روسیه نیز بار دیگر به محمدعلی شاه اخطار می کند اگر دست از دخالتهای خود در ایران برندارد از اقدامات وی جلوگیری خواهد شد. سفارتخانه های روسیه نیز در تهران و لندن اوضاع ایران و حرکتهای محمدعلیشاه را مورد بررسی قرار داده به دولت مرکزی خود اعلام می کنند که حمایت از محمدعلی شاه به صلاح نیست زیرا نیروهای وی ضعیف هستند و با بازگشت محمدعلی شاه شرایط خراب تر خواهد شد در مقابل شاه مخلوع بدون توجه به این تحولات خرداد 1911 در کموش دپه پیاده می شود. این محقق و پژوهشگر تاریخ ترکمن در فصل چهارم این کنفرانس آغاز جنگهای داخلی در استراباد و موضع انگلستان و روسیه تزاری در برابر تشدید مبارزات اجتماعی و سیاسی در ایران مورد بررسی قرار داده وادامه داد: مخالفین انقلاب، تابستان 1911 را مناسب ترین زمان برای آغاز شورش علیه دولت مشروطه اعلام كردند. قحطی و نابودی احشام ترکمنها طی سالهای 1910 و 1911، بهترین زمینه و شرایط برای جذب آنها در حرکتهای ضد انقلابی فراهم کرده بود. ترکمن های کمش دپه در خرداد 1911 با قایقهای خود به استقبال محمدعلی شاه رفتند. نگلیسیها نیز با ارائه پیشنهاد تعلیق فوری بازنشستگی شاه با روسیه همگام شده از رژیم مشروطه حمایت کرد. در این بین درگیری دولت ومجلس نیز ادامه داشت. حضور شاه در استراباد شرایط ویژه ای برای حکومت مشروطه فراهم کرده بود بدنبال این حرکتها، دولت سپهدار شرایط اضطراری جنگي را وضع کرد، اردوگاههای نظامی برقرار و فعالیت انجمن ها و شوراها ممنوع گردید مجازات مرگ برای کارمندان خاطی و اعدام برای تمامی قیام کنندگان تصویب گردید. نمایندگان سرمایه داری ملی وضعیت را درک کرده علیه تمایلات ارتجاعی درون دولت اعتراض کردند . در 10 ژوئییه 1911 به فرمان کمیته امنیت ملی كه ازسوي مجلس تشكيل شده بود، دستگیری طرفداران شاه آغاز شد. ارتجاعیون موافقت سران کرد، ترکمن و قشقایی را به خود جلب مي کنند، ساکنان ایالات مختلف همانند تهران آماده دفاع از انقلاب مشروطه می شوند. امور مجلس به دست دموکراتها افتاد دولت سپهدار سقوط و کابینه جدید تشکیل می شود . Open in new window مردم قاطعانه به مبارزه با مخالفين برخاستند، انقلابيون روس هم به ايران سرازيرشدند.نامه هايي نيزمبني براينكه حضوراتباع روسيه درجنگهاي داخلي ايران را ناممكن سازد به لابروف درگنبد ميرسيد.
جنگهاي داخلي درايالات استرآباد، مازندران وشاهرود مبارزه كشاورزان استرآباد باگروههاي ضدانقلاب (نيمه دوم سال 1911 – آغازسال 1912)
محمدعلي شاه به همراه نزديكانش ازكميش دپه به روستاي امچلي كه براي چند روز به ستاد شورشيان تبديل شده بود نقل مكان كرد. ثبت نام ازتركمنهاي حاضر وسازماندهي يگان آنها درامچلي انجام شد. ايوانف كنسول روسيه دراسترآباد دراين باره گفته است:شورشوق تركمنها بسيارزيادبود، شش هزارتركمن دراطراف شاه بودند. انجمن وحاكم استرآبادبخاطرعدم مقاومت دربرابرگروههاي تركمن، حضورشاه را به رسميت شناخت.درامچلي استاندار وهيئتي ازثروتمندان استرآباد به ديدارشاه رفتند. در19تير1911 يگان جلودار تركمن ها و روزبعد نيزمحمد علي شاه وارد گرگان شد، شاه300 تا 400 نفرازنيروهاي سواره تركمن را جهت احتياط نزد خود نگه داشت ومابقي را كه حدود 800 نفربودند درنزديكي هاي دوازه شاهرود مستقركرد. بزرگان عشيره اي وفئودال قبايل يموت وگوگلان دورمحمدعلي شاه حلقه زدند، آنهابازگشت رژيم سابق را پاسخگوي اهداف طبقاتي خود ميدانستند. به اين ترتيب بزرگان يموت وگوگلان به مهمترين پشتيبان ضدانقلابيون دراسترآباد تبديل شده بودند. ارازمامد وآنا محمدساري نمايندگان بزرگان يموت دركميش دپه به عنوان منشي هاي محمدعلي شاه منصوب شدند. منابع مالي شورشيان ضدانقلاب بسيار محدود بود. جمع آوري ماليات به عهده تركمن ها بود. نيروهاي ترکمن در نزدیکی دروازه شاهرود مستقر شده بودند شخص سیدقلیچ ایشان به اتفاق صدها گوگلان در ستون شاهرود حضور داشته است. کنسول روسیه در استراباد عدم وجود رهبری واقعی را نکته منفی در سازماندهی نیرویهای مسلح می دانست رابطه نزدیک محمدعلی شاه با ترکمنها باعث تیره شدن رابطه او با مخالفین مشروطه و ساکنان محلی استراباد شده بود. استراباد در اختیار ترکمن ها، همانند یک شهر تسخیر شده جنگی بود .ترکمنها بعد از شش روز از شهر عقب نشینی و در جاده های بندرگز پیشروی کردند. ترکمن ها در 23تیر 1911 شاهرود را اشغال کردندو کاروانسرای روسیه هم خسارت دید. در سوم مرداد 1911 ستون ترکمن ها دامغان را تصرف کردند. ترکمن ها در 6مرداد 1911 سمنان را اشغال کردند. 1000نفر از نيروهاي ترکمن از سمنان خارج شده در 24مرداد 1911 به نیروهای دولتي حمله کردند. اشغال دامنه های جنوبی دماوند و فیروزکوه مقدور نبود و در پلور هم 300نفر نیروی دولتی تحکیم موضع کرده بودند. گروهی از ترکمنها به استعداد24 نفر در بازگشت از شاهرود در منطقه ی موسوم به غانچی مورد حمله قرار گرفته و غارت شدند. سیدقلیچ ایشان در حین بازگشت از شاهرود به زرین گل و فندرسک، توسط رامیانی ها اسیر شد.
روستای کردمحله مرکز مبارزه با ترکمن های حمله کننده بود. حملات کشاورزان به یگانهای کوچک یموت و گوگلان در شهریور 1911 هم ادامه داشت. ستون مازندران به فرماندهی شخص محمدعلی شاه در گردنه های کوه متوقف شد و ستون شاهرود حرکت خود را کند کرد. ترکمن ها در 24مرداد 1911 در حوالی ده نمک و نزدیکی سمنان به یگان عقب دار ضرغام السطنه حمله برده و آنان را مجبور به عقب نشینی مي كنند و تركمنهانيز در 60کیلومتری تهران مستقر مي شوند. اولین واحد ترکمنها به تعداد200نفر به استراباد رسید و در همان زمان 50ترکمن به قتل رسید یگان مازندران پس از فرار امیر مکرم به ساری عقب نشست و ترکمن هاي اين واحدنيزاردوگاه ترك كردند. بزرگان یموت و گوگلان تکیه گاه قابل اعتماد ارتجاعیون تندرو نبودند ، مثلا نزدیک ورامین گروههای ترکمن عقب نشستند. هنگام فرارمحمدعلی شاه از مازندران تقریبا تمام محافظان وی از ترکمنهای كمش دپه پراکنده شدند. عده ای از بزرگان یموت به رهبری انامحمدساری و انامحمدبردی محافظت از شاه را ادامه دادند. مهر 1911 یگان دولتی، بابل را تصرف سپس بهشهر و ساری را نیز فتح کردند. در18شهریور 1911 محمدعلی شاه در روستای امچلی شورایي از خانهای یموت، قاضیان ، روحانیون و ریش سفیدان را تشکیل داده وتشکیل یگانهای ترکمن را آغاز کردند. در 19مهر1911 مشروطه چی ها وارد بندرگز شدندوانجمن استراباد فعال شد. دولتیها آماده ماليات گيري ازتركمن ها شده بودند به همین خاطر آنها باردیگر به مبارزه با دولتی ها برخواستند بیش از همه خانهای گوگلان به حمایت از شاه برخاستند. یموت ها نیز به مسیر آنها کشیده شدند. ارازمحمدخان حملات شبانه را به سواحل مازندران سازمان داد. قهارخان نیز در 23مهر1911 به نیروهای دولتی در بندرگز حمله برد آنها با نزدیک یکهزارنیرو به فرماندهی ارازمحمدخان و انامحمدساری و شفیع خان، بندرگز را تسخیر کردند ودرپي اين اقدام فرماندهان دولتی به مازندران گریختند. دولت تزاری در ارائه کمک به ضدانقلابیون حضور مستقیم نداشته است ماجراجویان و مزدوران روسی بر اساس ابتکار شخصی خود حضور یافته بودند. هزینه مزدوران روسی از مازندران ، کردمحله، فندرسک و رامیان تامین شد اختلاف اشراف ترکمن و ماجراجویان روسی بیشتر شد. این اختلاف ها باعث به هم ریختن ضدانقلاب بعد از پیروزی بندرگز شده بود. در این زمان یعنی بعد از عقب راندن واحدهای شاه از شاهرود یموتها و گوگلانها نتوانستند نیروهای خود را به کمک شاه مخلوع بفرستند. لابروف گفته است:رامیان مقاومت سرسختانه ای از خود نشان داد روستاها در وضعیتی هستند که سواره نظام ترکمن ها تاثیری در آن ندارند. یگان فدائیان پس از شاهرود به طرف دریای خزر پیشروی کرد. شاه نيزترکمن ها و اینگوشیهارا بر علیه آنها اماده ساخت. مزدوران اینگوشی، لزگین از اعزام امتناع میکنند. در دی ماه 1912 دولت، شاهرود را اشغال کرد و دهها نفر از مخالفين به رامیان منتقل شدند. شورای نظامی شورشیان ، نابودی مقاومت رامیان را تائید کرد. 11بهمن 1912، 450 مزدور و حدود 1000 نیروی ترکمن راهی رامیان شدند. رامیانی ها مقاومت سرسختانه اي داشتند،لاورف کنسول روسیه رامیان را تبریز کوچک توصیف کرده است. حمله ضد انقلابیون با دفاع رامیانی ها درهم شکسته شد و ترکمن ها عقب نشستند و بازمانده آنها نیز به استراباد و خواجه نفس برگشتند. کمیسار مرزی به عشق آباد نوشت: فعلا ارتباط با روستاها مقدور نیست. بر اساس تقاضای لابروف یگانهای روسیه مستقر در استراباد مامور خلع سلاح روستاهای فندرسک شدند. پس از توافقهای دولت ایران ، روسیه و انگلستان وزارت خارجه و سفیر روسیه در ایران به ایوانف کنسول روسیه در استراباد توصیه کرد: به خانهای ترکمن اعلام کند عفو عمومی را بپذیرند، و از نبرد با دولت تهران دست بردارند. در غروب 7 اسفند1912 محمدعلی شاه همراه محافظان اندک خویش به رهبری افسر روس در قایق توپدار گوگ دپه از ایستگاه دریایی آشورآده عازم باکو شد. بدین ترتیب جناع مخالفين تندرو ایران به رهبری شاه سابق شکست نهایی را پذیرفت.  عبدالعظیم ممی زاده درباره نتایج بررسیهای خود پیرامون شرایط و موقعیتهای ترکمن ها در دوره مشروطیت گفت: قبایل ترکمن نقش اصلی در مبارزات سیاسی استراباد در سالهای 1911 و 1912 بر عهده داشتند بزرگان یموت و گوگلان به حفظ نظام فئودالی و استبدادی در ایران علاقمند بودند. منافع ترکمن هاي عادی، زارعان و دامداران از اندیشه های بزرگان ایشان بسیار متفاوت بود. 1- وجود ارتباط خونی، قبیله ای و التزامات و ناآگاهی آنان 2-تضادهای قدیمی و محرز و مبارزه بین ساکنان کوچ نشین، وجود سنت حمله در این بخش از ایران ، بهره کشی وحشیانه ترکمن ها توسط دستگاههای دولتي ایرانیان3- قحطی ویرانگر در بین قبایل گوگلان و یموت در سال 1911 و نابودی وسیع احشام در زمستان 1910و1911 از عوامل ورود ترکمنها در حرکت های ماجراجویانه ضد انقلابیون بود. همچنين بايدتاكيدكرد تمام قبايل تركمن ايالت استرآباد، درشورش ارتجاعيون ايراني حضورنداشتند. تمام اين تحولات به ما اجازه نمي دهد چنين نتيجه گيري كنيم كه تركمن هاي عادي با انقلاب مشروطه دشمني داشتند، هرچندكه دربرخي مقاطع مخالفين شورشي ازايشان استفاده كرده اند. گفتني است كه اين موضوع همانند پرسش درموردرابطه سايرقبايل كوچنده با انقلاب(1905 -1911)به بحث وبررسي بيشتري نياز دارد.

منبع: سایت جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله