گ.پ. واسیلیوا G.P. Wasilýewa  در تحقیقات خود به سال 1954 م. نوخورلی را به دو شاخه تقسیم کرده است: نوخورلی و زردلی zertli. شاخه‌ی نوخورلی و تیره‌هایی را که تا قرن 11 میلادی به آن اضافه شده به دو زیر شاخه تقسیم کرده است: ملیک Melik ، اربان Erban،  دنجیک Denjik، سیغیر Sygyr، جاغیل‌جوْغول Jagyljogul (جاغیل‌جوْغول شامل: کؤسه، پارّاش Parraş، جاغیل‌جوْغول).

شاخه‌ی دیگر نوخورلی را تیره‌هایی می‌داند که در قرون 11 تا 18 میلادی به آنها اضافه شده‌اند: یۆزبگی، یۆزباشی، عوض‌گلدی، بَهار، عبدالرحمان، خوجا، ایشخ‌آتا Yşhata (اشیخ‌آتا شامل: جویجه و قودوز)، قوُش‌خانا، اِشک (شامل: کۆیزه‌گأر).

شاخه‌ی زردلی از طایفه‌ی نوخورلی را تیره‌هایی می‌داند که در قرن 18 به آن اضافه شده است: اوْغری (شامل: اوْغری، بگ، کل)، کر (شامل: خوجانفس)، کم، خوجانیاز، خیوالی، آیی، چاریخ Çaryh (شامل: قودوز)، قاضی Kazy[5].

خ. موُخی‌یف H. Muhyýew در کار خود به نام گویش‌های زبان ترکمنی: گویش نوخور[6] طایفه‌ نوخورلی را به دو شاخه‌ی نوخورلی و زردلی تقسیم می‌کند. شاخه‌ی نوخورلی را به زیرشاخه‌های: جاغیل‌جوغول (شامل: پارّاش، کؤسه)، بَهار، عبدالرحمان، عوض‌گلدی، ارباب، خوجا، یۆزباشی (شامل: آنّاقربان، عوض‌یۆزباشی)، قوُش‌خانا، یۆزبگی (شامل: یۆزبگی، قاراداشلی)، اشک، سیغیر، ایشخ‌آتا، ملیک، دنجیک تقسیم کرده است.

شاخه‌ی زردلی را به زیرشاخه‌های: خوجانیاز (شامل: آدی‌بای، اوسساندیر Ussanedir)، اوْغری (شامل: اوغری، بگ، کل)، کؤر، خوجانفس، آیی (شامل: آیی، بدیر)، چاریق (شامل: سپ‌قولی Sepguly، سیدقولی Seýitguly، محمدقولی)، خیوالی، قاضی تقسیم کرده است[7].

 

 


[1] شجره و نسبنامه طوايف تركمن، سلطانشا آتانيازوف، عشقآباد، انتشارات توران-1 ،1994  ص 164. گفتنی است در ایران نیز در بخش بستان آباد تبریز در 15 کیلومتری جنوب بستان آباد جلگه‌ای بدین نام وجود دارد.

[2] گلی، امین. تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌ها. تهران: نشر علم، ۱۳۶۶، ص ۲۳۹.

[3] تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌، صص ۸۶-۸۷.

[4] تاریخ سیاسی و اجتماعی ترکمن‌، ص ۲۳۷.

[5]  شجره و نسبنامه طوايف تركمن، سلطانشا آتانيازوف، ص 280.

[6]  گویش‌های زبان ترکمنی: گویش نوخور (تورکمن دیلی‌نینگ نوخور دیالکتی)، پایان‌نامه، آشغابات، انتشارات علم، 1977.

[7]  شجره و نسبنامه طوايف تركمن، سلطانشا آتانيازوف، ص 281.

   منبع:www.ataturkmen.com