خاطرات یک ترکمن عراقی از سفر به منطقه ترکمن صحرا منبع:www.alturkmani.com
چرا که رؤیاها بازتابی از غمها و اندیشه ها و احساساتی هستند که از درون آدمی می گذرند.........بعد از گذشت سالها از آخرین بازدیدم از شهر های ترکمن صحرا به دیدن این منطقه در ایران آمدم . بار اول که به اینجا آمده بودم از چیزهایی که می دیدم شگفت زده می شدم و همانطور که در فیلم ها دستگاه زمان انسانها را به گذشته می برد احساس کردم که با سرعت برق به صدها سال گذشته برگشتم .پوشش زنان و مردان حتی کودکان بازتابی از میراث زنده فولکلوری ترکمن بود و دیدن این صحنه نیز تعجب مرا برانگیخت جایی که امام جماعت مسجدی از ما پرسید « شما کیستید؟» جواب دادیم ما از شهر کرکوک هستیم مرد سرش را تکان داد و گفت سالها پیش زمانی که به خانه خدا می رفتم از این شهر گذر کردم و من از او نپرسیدم که چه سالی بود و با چه وسیله ای این کار را کرده است و این شخص پیرمردی بود با ریشی بلندو سفید و با روپوش سنتی مخصوص روحانیان ترکمن ، و نیز چیزی که خیلی زیاد توجه من را به خودش جلب کرد جوراب چرمی بلند (جرموق)این پیرمرد بود ....اینها مناظری بود که من بیست سال پیش در اینجا دیده بودم ولی امروز از تغییرات بوجود آمده در این منطقه تعجب کردم .آبادانی ها و دگرگونی ها درهمه بخش های زندگی صورت گرفته است!! تغییرات به همه ی امور زندگی دست یازیده و حتی لباس ترکمن ها نیز از این قاعده مستثنا نشده است. در واقع لباس قدیمی ترکمن دیگر به چشم نمی آید و جز عده ای پیرمرد و یا روحانی دیگر کسی این لباسها را نمی پوشد این لباسها بازتابی از میراث اصیل اسلامی هستند و عبارت است از یک روپوش راه راه زیبا و عمامه اسلامی"با این وجود زنان ترکمن همچنان لباس سنتی خودشان را حفظ کرده اند،که عبارت است از یک دامن و روسری بلند . و روسری زنان ترکمن مشخصه ی بارز این زنان است وکالایی است که زنان مسافری که از سایر نقاط ایران به این منطقه می آیند را به خودش جلب می کند و همه این زنان دوست دارند این کالا را به عنوان یادگاری با خودشان ببرند .منطقه ی ترکمن صحرا از بندر ترکمن واقع در ساحل دریای خزر شروع می شود و تا اطراف مشهد ومرز افغانستان امتداد می یابد .اما شهر بندر ترکمن در کنار زیبائی های طبیعی، در جزیره خود (آشوراده)پیکر یکی از سلاطین ترک به نام محمد خوارزم شاه را جای داده است .این سلطان در اثر غم و اندوه از دست دادن پادشاهی بزرگ خود به دست چنگیزخان مغول درگذشت و در این جزیره دورافتاده دفن گردید. در منطقه ی ترکمن صحرا شهرهای دیگری مثل گنبد کاووس ، بندر ترکمن،کلاله،مراوه تپه،درگزو... وجود دارند. علاوه براین ،این منطقه دارای روستاها و دهستان های پراکنده است . همچنین شهرهای مشهد، گرگان و قوچان نیز تعداد زیادی ترکمن های مهاجر را در خود جای داده اند و در حال حاضر منطقه ی ترکمن صحرا بین استان های خراسان شمالی و گلستان تقسیم شده است . اینان مردمانی هستند که به تاریخ ،مذهب ،میراث گذشتگان وزبان خود اهمیت بسیاری قائلند. آنها به پاکی ،گشاده رویی،معروف هستند ، با احترام کامل از مهمان ها پذیرایی می کنند . از ازدواج با اقوام و مذاهب دیگر خود داری می کنند . شاید ویژگی های نژادی وتغییرات چهره ی آنها که خصوصیات یک انسان ترکستانی را در خود داراست عامل عدم ازدواج آنها با قومیت های دیگر باشد. پایبندی شدید آنها به مذهب حنفی و تعصب شدید آنها نسبت به این مذهب نفوذ در بین آنها و تلاش برای تغییر مذهبشان را دشوار ساخته است. ...بیشتر ترکمنهای ایران که شمار آنها به دو میلیون نفر می رسد در شهر گنبدکاووس ساکن هستند .این شهر مرکز فعالیت های فرهنگی و دینی ترکمن ها نیز می باشد این شهر با یک برج قدیمی که در وسط این شهر قرار گرفته است شناخته می شود . این برج بر روی یک تپه خاکی واقع است و از تمامی بخشهای شهر قابل مشاهده است .بر روی دیوار این برج این جمله به زبان عربی نگاشته شده است:این قصر بلند ــ مال امیر شمس المعالی است ــ امیر قابوس بن وشمگیر ــ در زمان حیات خود دستور ساخت آن را داد ـــ سال 397 قمری و سال 375 شمسی .
وضعیت دین:
ترکمن ها همگی مسلمان هستند وتابع مذهب حنفی . در بین آنها روحانیون از احترام زیادی برخوردارند و لباس ویژه ای بر تن می کنند . گرچه در جای جای ترکمن صحرا مسلک های صوفیگری ،سلفیگری ومیانه رو وجود دارند ولی جای خوشحالی است که روحانیان ترکمن با وجود همه این اختلافات و گرایش های فکری متفاوت ،سر برپایی نماز جمعه در کنار هم توافق دارند . و اما نماز جمعه ،حتی وصف چگونگی برپایی آن در این منطقه احساسات انسان را به وجد می آورد .هزاران انسان پیر و جوان را می بینی که به سمت نماز جمعه می آیند .نماز جمعه در گنبد فقط در یک جا و آن هم مسجد جامع بزرگ این شهر برپا می گردد،مساحت این مصلی15000متر مربع است وبرای 20000 نماز گزار جا دارد در اینجا هزاران نماز گزار برای برپایی نماز جمعه جمع می شوند ، و به راستی که این مسجد یاد آور مسجد نبوی شریف است مخصوصاً این که قاری قرآن در آن جا ،سبک قرائت قاری مسجد نبوی شریف را تقلید می کند .به نظرشما آیا امام جماعت شهرهای اسلامی می توانند از برادران خود در ترکمن صحرا تقلید کنند ؟ که اگر بتوانند این کار را انجام دهند اختلافاتی که ما را از هم جدا کرده برطرف خواهد شد ،بر این اساس اگرنمی توانند نماز جمعه را در کنار هم برگزار کنند, دست کم نماز عید را باهم باشند .در جای جای ترکمن صحرا حوزه های علمیه برپاست. هزاران طلبه در این حوزه ها به فراگیری علم مشغول هستند . شهر ترکمن نشینی نیست که در آن حوزه ی علمیه ای نباشد و فقه حنفی در آن تدریس نشود . در این حوزه ها خوابگاه هم برای طلاب آماده شده است، و نیز غذا و لباس به آنها داده می شود . دوره آموزشی شش ساله است و گواهینامه آن با دیپلم مدارس دولتی برابری می کند .این حوزه ها از طرف ثروتمندان ساخته می شوند و هزینه ی مالی آنها از طرف این افراد و نیز افراد عادی تأمین می گردد .ترکمن ها این مدارس را سمبل ماندگاری و نشانه ی هویت دینی و قومیتی خود به حساب می آورند.
وضعیت اقتصادی:
منطقه ی ترکمن صحرا در تولید پنبه در رتبه اول کشور قرار داشت و در همه جای این منطقه مزارع پنبه را می شد دید . ولی امروزه تقاضا برای این محصول کم شده و در نتیجه تولید پنبه تا حد زیادی کاهش پیدا کرده و به تبع آن ازتولید فرش ترکمن که شهرت جهانی دارد کاسته شده است،به همین جهت جز تعداد انگشت شماری از زنان دیگر زنان انجام این کار را کنار گذاشته اند .طبیعتاً این مسئله هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ قومیتی تاوان بزرگی است ،چرا که با این روند ترکمن ها نه تنها ویژگی بارز خود را در ایران بلکه در کل جهان از دست می دهند .ـــ فرش ترکمن ـــ. گزافه نیست اگر گفته شود که نفت مخصوصاً در منطقه ما وبال گردن ما شده ونابود کننده و از بین برنده نوآوری ها ی شخصی و قومیتی ما می باشد ،در گذشته منطقه ی ما با صنایع دستی و ساخت کوزه و کفش و... مشهور بود ولی بعد از اشغال این منطقه توسط استعمار انگلیس حرفه های دستی کم رنگ شدند و خواسته یا ناخواسته این صنایع کنار گذاشته شدند و تاجران و صنعتگران زبردست برای کار در شرکت های نفتی با یکدیگر مسابقه دادند و به خاطر کار در این شرکت ها به یکدیگر فخر فروشی کردند .و اکنون بعد از گذشت 80سال از استخراج نفت برای ما چی مانده است؟!
مشکل دو چندانی که ما قبلاً از آن رنج می بردیم نداشتن آگاهی کافی از چگونگی تولید و سپس نحوه بازاریابی محصول در خارج از منطقه و نحوه ی توانمند سازی بافندگان برای تبدیل کارگاه کوچک خود به یک تولیدی بزرگ ، طوری که با درآمد حاصل از این کار برای تولید بیشتر و توسعه کار خود راغب تر بشوند بود . درست است که ترکمن ها در ایران رفته رفته صنعت فرش خود را به دنبال تغییراتی که در زندگی آنها حاصل شد از دست دادند ولی آنها در مدت زمان کوتاهی توانستند نشان مخصوص خودشان را چه در صنعت فرش وچه آنچه را که به نام پشتی ترکمن معروف است ودر صنایع دستی ارزشمند دیگر به ثبت برسانند. با این وجود این صنعت زیبا که مشخصات بارز ترکمنان ایران است نیازمند حمایت و مهیا شدن زمینه صادرات به خارج از کشور است ،تا سرمایه کافی برای حفظ و پاسداشت این محصول را داشته باشند .
اما اسب ترکمن:
در نزد ترکمن ها اسب یعنی همه چیز ، اسب نشانه ی بارز قوم ترکمن است و کمتر ترکمنی را می توان یافت که سوار بر اسب اصیل ترکمن نشده باشد در شهر گنبد میدان سوارکاری بزرگی وجود دارد. اسب ترکمن در کنار اسب عربی در ایران بلکه درجهان مشهور است.آوازهای زیادی در خصوص اسب گفته شده است که همگی نشان از لذتی دارد که ترکمن ها از سوارکاری می برند.. اسب سواری میراثی صدها ساله بلکه هزاران ساله است.
شعرترکمنها:
شعر در زندگی ترکمن های ایران همانند ترک های سایر مناطق جهان از اهمیت به سزایی برخوردار است ، در زمان حضور من در ترکمن صحرا از سه تن از شعراء ترکمن تجلیل به عمل آمد .طوری که بنده شاهد سازماندهی عالی و بی نظیر آنها در برپایی جشن وارائه برنامه های موسیقی فولکلوری متنوع که شگفتی همگان را برانگیخته بود،بودم.اما در خصوص تماشاچیان :یقیناً نیمی از تماشاچیان از قشر زنان بودند و این مسئله در کشوری مثل ایران قابل توجه است .و کمتر شب شعری وجود دارد که در آن نامی از مختوم قلی فراغی برده نشود .این شاعر صوفی منش انقلابی که ترکمن ها او را پدر شعر کلاسیک ترکمن می دانند ، در منطقه آق توقای نزدیک مرز ترکمنستان مدفون است
مترجم :جمال الدین صحنه
منبع:www.alturkmani.com
توضیح: این مطلب از :www.turkmenstudents.com اخذ گردید.
در بخشی ازخاطرات ،کم شدن تولید فرش ترکمن،به کم شدن کشت و تولید پنبه مرتبط دانسته شده است. به نظر می رسد که ایشان تصور می کنند فرش ترکمن از الیاف پنبه بافته می شود، نه پشم گوسفند. بافت و تولید قالی، قالیچه و قارچین( اصطلاحآ پشتی) هنوز هم ادامه دارد. نه تنها گرفتار نابودی نشده، بلکه از جهاتی ضمن ارتقای کیفیت،با پیدا نمودن راه های جدیدو شیوه های نو، سازگاری با شرایط جدید را هم تجربه می نماید: محمد قجقی