اَتْسِزِ بْنِ اُوَقِ خوارَزْمى جلد: 1 دانشنامه ایران شماره مقاله:1474
پس از اعلان استقلال اتسز، ملكشاه بر آن شد تا برادر خود تاجالدوله تُتُش
را براي رويارويى با اتسز به شام گسيل كند، ولى اتسز به سلطان نامهاي
نوشت و خود را فرمانبردار او خواند. از سوي ديگر خواجه نظامالملك وزير مقتدر
ملكشاه، نه تنها تصميم سلطان را تغيير داد، بلكه براي اتسز خلعتهاي بسيار
فرستاد و او را بزرگ داشت. اتسز چون از جانب سلجوقيان بياسود، به سبب
اختلاف ميان مردم دمشق و سپاهيان در شعبان 68 بار ديگر اين شهر را در
محاصره گرفت. مردم دمشق چنان دچار قحط شدند كه انتصار بن يحيى حاكم شهر
به ناچار پس از گرفتن تأمين براي مردم، دمشق را به اتسز تسليم كرد و به
جاي آن قلعة بانياس و شهر يافا را گرفت. اتسز در ذيقعدة 68 وارد دمشق شد و در
دارالاماره اقامت گزيد. سپاهيانش در خانههاي مردم دمشق ساكن شدند و به
مصادرة اموال بزرگان شهر دست گشودند. به فرمان اتسز در همين سال خطبه به
نام خليفة عباسى، المقتدي بامرالله در جامع دمشق خوانده شد و خطبة فاطميان
پس از 06 سال قطع شد. او در ذيحجة همين سال، پيكى حامل خبر فتح دمشق به
صلح و تسليم به بغداد فرستاد و خليفه نيز پيام او را پاسخ گفت، اما از
آوردن نام ملكشاه در خطبة جامع دمشق و نيز از ارسال خبر فتح براي وي
آگاهى در دست نيست. اتسز براي تقويت استحكامات دفاعى شهر، دژي در باب
الحديد بساخت كه بىسابقه بود. او سپس به آبادانى اطراف دمشق و توسعة
مزارع پرداخت.
در اوايل سال 69ق اتسز به مصر لشكر كشيد كه به شكست او انجاميد. در 70ق ملكشاه سلجوقى شام را به برادرش تتش به اقطاع داد. گرچه اتسز نخست مقاومتهايى نمود، اما سرانجام خود و دمشق را تسليم تتش كرد. تتش به سبب تأخير اتسز در پذيرش سلطة سلجوقيان از او بازخواست كرد. اگرچه اتسز از كردة خود عذر خواست، اما تتش نپذيرفت و نخست به قتل برادرانش فرمان داد و آنگاه دستور داد خود او را خفه كردند.
چنين مىنمايد كه فتوحات اتسز در فلسطين و شام و حملة او به مصر خودسرانه صورت مىگرفت: خلافت عباسى و نيز حكومت سلجوقى بر اقدامات او نظارتى نداشتند و ظاهراً او قصد داشت در آن مناطق حكومتى مستقل پديد آورد و از همين رو لقب «الملك المعظم» بر خود نهاده بود.*
در اوايل سال 69ق اتسز به مصر لشكر كشيد كه به شكست او انجاميد. در 70ق ملكشاه سلجوقى شام را به برادرش تتش به اقطاع داد. گرچه اتسز نخست مقاومتهايى نمود، اما سرانجام خود و دمشق را تسليم تتش كرد. تتش به سبب تأخير اتسز در پذيرش سلطة سلجوقيان از او بازخواست كرد. اگرچه اتسز از كردة خود عذر خواست، اما تتش نپذيرفت و نخست به قتل برادرانش فرمان داد و آنگاه دستور داد خود او را خفه كردند.
چنين مىنمايد كه فتوحات اتسز در فلسطين و شام و حملة او به مصر خودسرانه صورت مىگرفت: خلافت عباسى و نيز حكومت سلجوقى بر اقدامات او نظارتى نداشتند و ظاهراً او قصد داشت در آن مناطق حكومتى مستقل پديد آورد و از همين رو لقب «الملك المعظم» بر خود نهاده بود.*
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۰۶/۱۱ ساعت 7:12 توسط محمد قجقی
|