اِباضيّه جلد: 1 دانشنامه ایران شماره مقاله:43
اِباضيّه ، يا e(a)baziyye(a)]اَباضيّه،
فرقهاي از خوارج منسوب به عبدالله بن اباضى تميمى د ح 0 ق/99م و از
كهنترين فرق پيدا شده در بين مسلمانان. اين گروه را پس از اهل سنت و
تشيع مىتوان از لحاظ تاريخى مهمترين فرقة اسلامى بهحساب آورد. ظاهراً
اباضيان تنها گروه باقىمانده از خوارجاند، اما چنانكه از منابع برمىآيد،
صُفريان گروهى ديگر از خوارج نيز تا نيمة سدة ق/1م در سرزمينهاي اسلامى
مىزيستند كه سرانجام در اباضيه مستحيل شدند.
اباضيان كه از همان آغاز با بعضى از تندرويهاي خوارج سازگاري نداشتند، در سدههاي گذشته در پهنهاي بسيار گسترده - حتى در اندلس - مىزيستند و گروههايى از آنان نيز تاكنون باقى ماندهاند و در عمان، زنگبار و شمال افريقا اقامت دارند. امروزه مذهب عموم قبايل و مردم عمان اباضى است.
اباضيه در جريان حركت خوارج پديد آمدند و سپس راهى مستقل در پيش گرفتند. افتراق اصلى اباضيه از ديگر خوارج در اين است كه خوارج مرتكب گناه كبيره را كافر مىدانستند، اما اباضيه خود را از اين افراط و تندروي كنار كشيده، خط مشى ميانه و معتدلى در پيش گرفتند. به عقيدة آنان هرگاه مرتكب كبيره بر گناه خود مصر باشد، منافقى كافر البته به كفر نعمت، نه كفر شرك، و مخلد در آتش است.
اباضيه معتقدند هرچه خداوند بر بندگانش فرض كرده، جزو ايمان است و مقوّمات سهگانة ايمان يا به گفتة خود آنان، مقامات ايمان اينهاست: . اعتقاد به قلب، . اقرار به زبان، . عمل به اركان و جوارح و تحقق آن اعتقاد و اقرار در افعال.
اباضيه دربارة اسماء و صفات خداوند بر اين عقيدهاند كه اسناد هيچ اسم و صفتى به خدا بدون اذن شارع جايز نيست. پس براي تشخيص صفات الاهى فقط بايد به شرع رجوع كرد.
اباضيه همچون خوارج ديگر معتقدند كه امامت حقى شرعى است و ترديد در آن جايز نيست و حتى على ع خود نيز نمىتوانست در امامتى كه امت بر آن صحه گذارده بودند، شك كند و مدعىاند كه حضرت علىع با قبول حكميت در اين حق شك كرده است، پس بيعت او از گردن مردم برداشته مىشود و آنان اختيار مىيابند كه خليفهاي ديگر برگزينند. اباضيان امروز با اينكه خود را از خوارج نمىدانند، مدعىاند كه اهل نهروان شايستة ستايشاند.
از فرق مهم اباضيه اينها را مىتوان نام برد: ابراهيميه، منسوب به ابراهيم نامى از مردم مدينه؛ حارثيه، اصحاب حارث بن يزيد، حسينيه يا حسنيه، پيروان ابوزياد احمد بن حسين يا حسن؛ حفصيه، پيروان حفص بن ابى مقدام؛ فرثيه، پيروان ابوسليمان بن افلح.*
اباضيان كه از همان آغاز با بعضى از تندرويهاي خوارج سازگاري نداشتند، در سدههاي گذشته در پهنهاي بسيار گسترده - حتى در اندلس - مىزيستند و گروههايى از آنان نيز تاكنون باقى ماندهاند و در عمان، زنگبار و شمال افريقا اقامت دارند. امروزه مذهب عموم قبايل و مردم عمان اباضى است.
اباضيه در جريان حركت خوارج پديد آمدند و سپس راهى مستقل در پيش گرفتند. افتراق اصلى اباضيه از ديگر خوارج در اين است كه خوارج مرتكب گناه كبيره را كافر مىدانستند، اما اباضيه خود را از اين افراط و تندروي كنار كشيده، خط مشى ميانه و معتدلى در پيش گرفتند. به عقيدة آنان هرگاه مرتكب كبيره بر گناه خود مصر باشد، منافقى كافر البته به كفر نعمت، نه كفر شرك، و مخلد در آتش است.
اباضيه معتقدند هرچه خداوند بر بندگانش فرض كرده، جزو ايمان است و مقوّمات سهگانة ايمان يا به گفتة خود آنان، مقامات ايمان اينهاست: . اعتقاد به قلب، . اقرار به زبان، . عمل به اركان و جوارح و تحقق آن اعتقاد و اقرار در افعال.
اباضيه دربارة اسماء و صفات خداوند بر اين عقيدهاند كه اسناد هيچ اسم و صفتى به خدا بدون اذن شارع جايز نيست. پس براي تشخيص صفات الاهى فقط بايد به شرع رجوع كرد.
اباضيه همچون خوارج ديگر معتقدند كه امامت حقى شرعى است و ترديد در آن جايز نيست و حتى على ع خود نيز نمىتوانست در امامتى كه امت بر آن صحه گذارده بودند، شك كند و مدعىاند كه حضرت علىع با قبول حكميت در اين حق شك كرده است، پس بيعت او از گردن مردم برداشته مىشود و آنان اختيار مىيابند كه خليفهاي ديگر برگزينند. اباضيان امروز با اينكه خود را از خوارج نمىدانند، مدعىاند كه اهل نهروان شايستة ستايشاند.
از فرق مهم اباضيه اينها را مىتوان نام برد: ابراهيميه، منسوب به ابراهيم نامى از مردم مدينه؛ حارثيه، اصحاب حارث بن يزيد، حسينيه يا حسنيه، پيروان ابوزياد احمد بن حسين يا حسن؛ حفصيه، پيروان حفص بن ابى مقدام؛ فرثيه، پيروان ابوسليمان بن افلح.*
+ نوشته شده در شنبه ۱۳۹۱/۰۶/۱۱ ساعت 6:33 توسط محمد قجقی
|