ایران در یادداشتهای زایران قزاق نویسنده:خانم دکتر عالیا قنبربگ قیزی
پذیرش اسلام از سوی قزاق ها ضرورت انجام فریضهء حج را الزامی می ساخت و به دنبال آن کاروان های حجاج جهت زیات خانه خدا عازم عربستان می شدند که خود سرآغاز ارتباطات فرهنگی و سیاسی و اجتماعی با سرزمین های اطراف ،ازجمله ایران بود،زیرا ایران یکی از مسیرهای حرکت کاروان های زیارتی از ماوراء النهر به عربستان به شمار می رفت.
اصولآ دربارهء ی قزاق هایی که به ایران مسافرت کرده اند ،چه در قالب نمایندگان سیاسی و چه در قالب زایران حج،اطلاعات اندکی در دست است و در منابع اشارات کوتاهی به این ارتباطات شده است.اگرچه در دوره های متاخرتر آگاهی هایی جسته گریخته به دست ما رسیده است،مثلا از برخی اشارات منابع قزاقی قرن شانزدهم میلادی دانسته می شود که در سال 1593 میلادی یک هیأت بندپایه ی خان قزاق به ایران سفر کرده و در شهر قزوین به حضور شاه طهماسب بار یافته و قراردادهایی منعقد کرده است.3
منابع به همین اندک آگاهی بسنده می کنند و از تفصیل و ایضاح حوادث و وقایع بعدی احتراز می جویند.بیشترین آگاهی ما راجع به مسافران قزاقی که به ایران سفر کرده اند مربوط به زایران خانه خدا می باشد که در طی سفر خود ضمن گذر از ایران،یادداشت هایی از خود برجای گذاشته اند.اگر قلت اطلاعات در این مورد را مدنظر داشته باشیم همین اطلاعات اندک بسیار ارزشمند می نماید.
این یادداشت های پراکنده که متضمن برخی اطلاعات دربارهء اوضاع فرهنگی-اجتماعی شهرهای ایران است، عمومآ از لابلای اوراق و اسناد متفرق«آرشیو مرکزی جمهوری قزاقستان»گردآوری شده است.این یادداشت ها که در کتابی تحت عنوان( قزاق هایی که به حج رفته اند) به کوشش دو تن از پژوهشگران قزاق به نامهای قلموقان عیسی بای (Kalmukan Isabai) و صفربایجان آتا (Safar Baijan ata) فراهم آمده،نخستین بار در سال 1996 در آلماتی،مرکز قزاقستان منتشر شده است.مطالب مربوط به ایران تقریبا نیمی از حجم کتاب 250 صفحه ای را شامل می شود.این مطالب مشاهدات و مسموعات زایران قزاق است که از خاک ایران گذشته و به زیارت حج رفته اند، زیرا مسیر ایران پرترددترین مسیر برای زایران قزاق بوده است.در این کتاب،نویسندگان کوشیده اند تمام مسیر زایران قزاق را براساس اسناد و مدارک آرشیو مرکزی قزاقستان که عمدتا مربوط به قرن نوزدهم است بازآفرینی و مشخص کنند.
اصولا مسیرهای زایران قزاق از سه طریق بوده است.
الف-از شمال کشور ایران و قفقاز.
ب-از طریق روسیه به یکی از بنادر دریای سیاه و عمدتا بندر باطوم و از آنجا به استانبول و از استانبول،زمینی به جنوب آناتولی-سوریه-عراق و عربستان.
ج-از طریق شهرهای سمرقند و بخارا به شهر مزار شریف و از آنجا به شهرهای کابل،پیشاور،کراچی یا بمبئی می رفتند و از آنجا هم با کشتی به شهر جده عزیمت می کردند.
البته هرکدام از این مسیرها مخاطرات خود را داشته است.اما مسیر ایران برای زایران قزاق مناسب ترین و کوتاه ترین مسیر بوده است که خود به سه راه منشعب می شد:
1-مسیر اول،حرکت از بندر آستاراخان. Satarakhan با کشتی تا شهر باکو و از باکو با کشتی به رشت و از رشت به همدان و از همدان به کرمانشاه،سپس عراق و عربستان
2-مسیر دوم از سمرقند و بخارا به شهر بندری ترکمنستان به نام کراسنا وادسک (Krasnavadsk) با قطار حرکت می کردند و از آنجا با کشتی به ساری و ما بقی مسیر از تهران،همدان،کرمانشاه،عراق تا عربستان بوده است.
3-مسیر سوم از شمال دریای خزر،قفقاز و از قفقاز به نخجوان،تبریز،خوی، همدان و کرمانشاه سپس عراق و عربستانبوده است.4
تمامی این کاروانها که از مسیرهای مختلف حرکت می کردند در شهر کرمانشاه همدیگر را ملاقات می کردند و به اتفاق هم به شهر بغداد و از بغداد به کربلا و سرانجام عربستان طی طریق می کردند.
هر سال قبل از ماه ذیحجه راهنماهای باتجربه ی کاروان که به آنها چاووش می گفتند زایران قزاق را به سفره حج دعوت می کردند.چاووش ها به مناطق مختلف قزاقستان سفر می کردند و مردم را به سفر حج دعوت مین مودند و اسامی داوطلبین را ثبت می کردند و تدارک مراحل دیگر سفر را می دیدند.
چاووش ها تمام مسیر را به خوبی می شناختند و به زبان های عربی،فارسی و ترکی تسلط داشتند.جز این،آداب و رسوم کشورهای سر راه را خوب می شناختند. چاووش ها مطابق عهد و قراری که می بستند زایران را به سفر حج می بردند و پس از ادای فریضه ی حج به اوطانشان بازمی گرداندند.5
میعادگاه عمومی و دایمی تمامی زایران قزاق،شهر ترکستان -زادگاه عارف بزرگ خواجه احمد یسوی -بود.چاووش ها از همین شهر به بعد راهنمایی زایران را بر عهده می گرفتند.
سه شخصیت نخست کتاب که بیشترین مطالب کتاب اختصاص به خاطرات و مشاهدات آنان دارد سفر خود را از بخارا آغاز کرده اند.این سه تن که کریبای (Karibai) قایپ (Kaip) و تالوتای (Taleutai) نام داشتند و با هم قوم وخویش بوده اند،در شهر ترکستان با یک روحانی ازبک به نام اخلاص آشنا می شوند که به جمع آنان می پیوندد و از آنجا سوار قطار شده به شهربندری ترکمنستان،کراسناوادسک عزیمت میکنند.6
پس از سه روز استراحت به طرف ساری عزیمت می نمایند که سفر آنها به ساری با کشتی دو روز طول می کشد. سه روز در ساری توقف می کنند تا کاروانی به مقصد عربستان برسد.در این فرصت زایران از شهر ساری بخصوص از مسجد و مدرسه های آن بازدید می کنند تا اینکه کاروانی پیدا می شود که مقصدش مکه و مدینه است.حرکت زایران قزاق از ساری تا تهران سه روز به طول می انجامد.از تهران تا همدان نیز پنج روز و از شهر همدان تا کرمانشاه دو روز راه بوده است.
کلآ مسافرت زایران قزاق در مسیر ایران بین یک تا دو ماه طول می کشیده است. از یادداشت های زایران در سفرنامه ی خود آورده اندبر می آید، ایشان ایران را«ایران باغ» لقب داده اند ، ایران را کلآ به صورت باغ بزرگی در کنار دریا تصور کرده اند.7
زیرا مسیری که آنها می پیمودند خطه ی سرسبز گیلان و مازندران و سپس مناطق خوش آب و هوای غرب کشور بوده است.لذا در سراسر سفرنامه،زیبایی طبیعت شمال ایران و کوه های سرسبز آن مورد تمجید و اعجاب زایران قرار گرفته است.از مردم ایران به ویژه خونگرمی و مهمان نوازی ایشان بالاخص در حق زایران،به نیکی یاد شده است.
این زایران پس از سه روز وارد تهران می شوند که در سفرنامه شان به شکل تهیران Tahiran نوشته اند.سه روز در یکی از کاروانسراهای عالی آنجا اقامت می گزینند و از مساجد و مدارس شهر دیدن می کنند.8
برخی اوقات اتفاق می افتاده که کاروانی جهت حج پیدا نمیشده و زایران قزاق چند روز و حتی چند هفته در شهرهای ایران توقف می کردند، تا کاروانی به مقصد حج بیابند یااینکه در طول حرکت پیش میآمد زایران سایر مناطق من جمله ایرانی به کاروانیان قزاق بپیوندند و در معیت ایشان به زیارت حج روند،به طوری که نویسندگان کتاب عنوان می کنند که چند زایر دیگر در شهر ساری با کاروان آنها همراه شده اند.
نویسندگان اسامی کامل،محل تولد،سکونت و وضع خانواده خود را به طور کامل آورده اند و اسامی تمام زایران کاروان را نیز ذکر کرده اند.
آرشیوهای روسیه در خصوص زایران دیگر کشورهای آسیای مرکزی نیز اطلاعات ذی قیمتی در دل خود دارند که هنوز کاویده نشده اند و دست پرتوان پژوهشگرانی را می طلبد که غبار ایام را از آنها بزدایند و بر حقایق پرتو آگاهی افکنند.
دولت روسیه تزاری از سال 1850 میلادی،به بعد مسیر تمام زایران،آسیای مرکزی و قفقاز را از طریق دریای سیاه استانبول و راه زمینی عراق تعیین کرد.
این کار به خاطر احصاء تعداد زایران و صدور شناسنامهء مخصوص برای آنها صورت گرفت. 9زیرا پیش از آن بسیاری از زایران در طی مسیر حرکت بیمار می شدند و یا بر اثر بدی آبوهوا و کمبود آب و غذا و حوادث مختلف از دنیا می رفتند.
بنابراین لازم بود مسیرها مشخص شود و کاروانها سازماندهی گردند.اما با تمام این اوصاف،ایران جایگاه سابق خود را حفظ کرد و قزاق ها مسیر ایران را بر دیگر مسیرها ترجیح می دادند.
به طورکلی از اشارات و قراینی که در این کتاب و سایر منابع قزاقی برمی آید می توان استنباط کرد که بین ایرانیان و قزاق ها در سدههای 18 و 19 م.ارتباطات نزدیکی بوده است.اگرچه منابع در این خصوص چندان گویا نیستند.قزاق ها و عموما مردم آسیای مرکزی همراه با پذیرش اسلام تحت تأثیر فرهنگ ایرانی و طبیعتا فرهنگ غنی ایران قرار داشتند
در قرن بیستم با ظهور دولت سوسیالیستی شوروی و سیاست های سختگیرانهء استالین باز تا حد امکان قزاقان در جهت حفظ شعائر مذهبی خود کوشیدند و با کسب استقلال پس از فروپاشی دولت شوروی؛به احیای ارزش های در محاق رفته اسلام پرداختند.
-----------------------------------------------------
(1)- Almaaty 1986 P.5 Mukhtar Magauin:Kazakh Handnin tarihi,
(2)- Institution,Stan Ford University.Calfornia 1987.P.29 The Kazkahs Martha Brill Olcott Floover
(3)- Mukhtar Magauin:Kazakh handanin tarihi,P.20
(4)- Hajitten Kazaklar,Almaty 1996,PP 22-28 Kalmu Kan Isabai,Safar Baigan ata:
(5)- ibid P.37.
(6)- ibid P.41.
(7)- ibid P.61.
(8)- ibid P.90
(9)- Mukhtar Magauin:Kazakh Handanin tarihi P.37
(10)- ibid.P.52.
منبع:www.kazalash.blogfa.com