اولمزده ن بورون - مختومقلی فراغی ترجمه به فارسی از : دکتر بیگدلی
اولالدينگ كونگلونگده دير يالغان جهانينگ سويگي سي
گوزلرينگ گوزه ل گوروپ سني گناه قويغوسي
تيللرينگ غيبت كسيپ لاف يالان سوز آيغي سي
خاطرينگ يوزمونگ پريشان كدخداليق قايغي سي
نه عجب خوش حال ايدينگ اوزونگني بيلمزده ن بورون
يارادان يادينگدا دير باشينگ يووز حالدا اكن
يوزگون اوتسه يادا دوشمز بللي حوش حالدا اكن
عمر و نگني بيهوده توتما فرصتينگ الده اكن
ده گسه بيرباد خزان سولديرسني گولده اكن
گولني يادينگدان چيقارما تاكه سولمازدان بورون
عقل هوشونگا يتيشدينگ ايله دينگ سيراني سن
ايستارايدينگ جمع اده م بوكلهم ايراني سن
ايمه دينگ بير دم فراغت تانگري برگن ناني سن
هي خبرينگ بارمي ديربو جهان ميهماني سن
آزيغينگ تايياري قيل كروه ن چكيلمزده ن بورون
|
قالماميش بوكهنه دونيا رستم ايله زالينگا
غره بولما ايكي گونلوك ايگو ايچگو مالينگا
حقيقت عارفني گور اطلسني بردي شالينگا
تانگلا اول محشر گوني ده لاپ اويالمازدان بورون
ترجمه -
به گل بينديش
قدر تندرستيت را درياب
پيش از آنكه سست و فرسوده شوي
قدر سستيت را درياب
پيش از آْنكه مرگ از پايت اندازد
قدر دشت را درياب
پيش از آنكه سيل فراگيردش
كشتيت را هوشيارانه پيش ران
پيش از آنكه در گرداب فرو افتي
وقدر جواني ات را بدان
پيش از آنكه كهولت و پيري تو را دريابد
****
به سن و سالي كه پا مي گذاري
دلت را عشق جهان مي پوشاند
و چشمانت را تصويرزيبارويان و درپي آن گناهان
و زبانت را به غيبت و لاف زني و دروغ مي آلايي
ودرحسرت كدخدايي خاطرت پريشان مي شود
براستي، پيش از سالهايي كه خود را بشناسي
چه احوال خوشي داشته اي!
****
در روزهاي سخت، خداوند در ياد توست
اما اگر در شادي صد روز هم بگذراني، يادي از او نمي كني
اكنون كه فرصت در دست توست، به بادش نسپار
اگرباد خزاني برخيزد، گلت پژمرده خواهد شد
پس پيش از پژمردگي، به گل بينديش!
****
چون صاحب عقل و هوشي شدي به سير وسفر پرداختي
با آرزوي اينكه تمام مملكت ايران را از آن خود سازي
و نان- بركت خدا- را دمي آسوده خيال نجويدي
هيچ مي داني كه تو در اين جهان مهماني بيش نيستي
هان! توشه راهت را برگير، پيش از آنكه كاروان به راه افتد
****
اين دنياي فرسوده، به رستم و زال وفا نكرده است
پس به دارايي و خورد و خوراك دو روزه ات مغرور مشو
مرد حقيقت را بنگر كه جامه اطلسي را به شالي داده است
اي مختومقلي! سحرگاهان برخيز و به حال خودگريه كن
پيش از آنكه روز محشر عرق شرم برپيشاني، ديده بگشايي
منبع: وبلاگ دکتر محمد رضا بیگدلی