شهر تاریخی غازان و خان نشینی غازان
در این نوشته در نظر داریم با شما از شهر تاریخی غازان و خان نشینی غازان که در سال ۲۰۰٥، هزارمین سال تاسیس خود را جشن گرفت، سخن بگوییم.
خان نشینی غازان در جنوب با خان نشینی آستراخان و در شمال با ممالک اقوام فین، در شرق و جنوبشرقی با خان نشینی نوقای و در شمالشرقی با خان نشینی سیبر، در غرب با خان نشینی مسکو و در جنوبغربی نیز با خان نشینی کریمه مجاورت داشت. بخش مهمی از جمعیت این شهر تاریخی را در راس بلغارها و ترکهای ساکن منطقه و نیز اقوام ترک قبچاق، اوز و پچنک که از شرق به این منطقه مهاجرت کرده بودند و طوایف مختلف فین که با گسترش اسلاوها مخالف بودند، تشکیل می داد.
محمد موسس خان نشینی غازان به سال ۱٤۳۷ بعد از گذشت سالها هنوز خود را حکمران آلیتین اردو خوانده و سعی داشت کشور را که تجزیه شده بود، حول یک محور واحد متمرکز و متحد نماید. او بعنوان اولین گام با سپاهی عظیم یه سال ۱٤۳۹ تا دروازه مسکو پیش رفته و با لشکرکشی دوباره به سال ۱٤٤٤ و جنگ میدانی در حوالی سوزدال، در ۷ ژوئن سال ۱٤٤٥ به پیروزی بزرگی دست یافت. واسیلی فرمانده ارتش روسیه که در جریان این جنگ به اسارت گرفته شده بود، در قبال پذیرفتن تمامی شرط و شروط نهاده شده آزاد گردید. بدین شکل مسکو که قبلا به آلتین اردو وابسته بود، بار دیگر مجبور بود، وظایف خود در قبال غازان را بجای آورد.
روایات مختلف حاکی از این است که واسیلی فرمانده روسها به همراه ٥۰۰ سرباز غازانی به مسکو اعزام شد که این مامورین غازانی در مسکو به سرپرستی امور مختلف منصوب گردیدند. بعنوان مهمترین ماده این قرارداد، خان نشینی با مرکزیت شهر خاقیرمان که درکنار رودخانه اوکا قرار داشت و وابسته به مسکو بود، تاسیس یافت که اداره آن به قاسم پسر اولوغ محمد خان واگذار شد. منظور از تاسیس این خان نشینی که در تاریخ با نام خان نشینی قاسم مشهور می باشد، کنترل آسان مسکو و دسترسی به نیروهای مداخل در سریعترین زمان ممکن در صورت نیاز بود.
اولوداغ محمد خان که اجرای مرحله اول این نقشه را با موفقیت به پایان برد، در بازگشت از آخرین لشکرکشی خود بطور ناگهانی درگذشت و نتوانست مابین سایر مناطق آلتین اردو همبستگی و اتحاد ایجاد نماید. چنین پیداست که بعد از وفات وی در دوران محمود و خلیل، روابط آنها با مسکو و دیگر همسایگانش در قالب شرایط طبیعی ادامه یافت.
روابط کریمه، آستراخان، سیبر و نوگای بعنوان همسایگان خان نشینیهای ترک بسیار دوستانه بود. این روابط آنچنان گرم و نزدیک بود که برخی از خانهای غازان از نسل خان نشینی های همسایه بودند. بخصوص روابط گرم به خان نشینی کریمه در با مبارزه غازان با مسکو و روسها همواره از اهمیت حیاتی برخوردار بود. اولوداغ محمد خان فردی دوراندیش بود و درصدد برقرای روابط دوستانه، مستحکم و سالم با دولت عثمانی نیز برآمد. این موضوع در نامه هایی که از طرف وی به سلطان مراد دوم و سلطان محمد فاتح ارسال شده، بوضوح قابل مشاهده است.
حکمرانان بعد از اولوداغ محمد خان، روح مبارز و جمگجوی او را به خوبی درک نکرده و نتوانستند آن را ادامه دهند. در حالیکه برای ادامه موجودیت خود در مقابل مسکو که همواره بر پایه جنگ و سیاست و بسط و توسیه خاکهای خود عمل می کرد، باید خان نشینی غازان قدرت نظامی، اداری و اقتصادی خود را حفظ می کرد. اما بجای تحقق این امر مهم، دولت غازان در نتیجه مبارزات بر سر تاج و تخت و مبارزات داخلی بتدریج رو به ضعف نهاده بود.
یکی از دلایل تسریع سقوط این دولت، تقسیم طبقه آریستوکرات محلی به دو گروه و مداخله آنها در امور دولتی و درگیری مداوم آنها با یکدیگر بود. در حالیکه، در ادوار اولیه آلتین اردو و خا ن نشینی غازان و در دوره ای که مبارزات بر سر تاج و تخت در مسکو در اوج بود، خوانین صاحب قدرت بودند با تضعیف خان نشینی، تاثیر مسکو رو به افزایش نهاد. تا جاییکه در اختلافات داخلی رخ داده در غازان، روسها شروع به مداخله نمودند.
بعد از اولوداغ محمد خان، پسر بزرگش محمود خان بر سر کار آمده و از سال ۱٤٤٥ تا ۱٤٦۲ حکمرانی نمود. او وقتی در سال ۱٤٦۲ دار فانی را وداع گفت، خلیل خان پسرش نیز حکمرانی را تا سال ۱٤٦۷ ادامه داد. در دوران این دو خان، اتحاد آلتین اردو تحقق نیافت ولی آرامش خاصی در کشور حاکمیت یافت.
خلیل خان به سال ۱٤٦۷ دار فانی را وداع گفت. او فرزند پسری برای ادامه حکمرانیش نداشت و از این رو مبارزات بر سر تاج و تخت آغاز گردید. اعلام اسامی مختلف از سوی خوانین برای تصاحب تاج و تخت باعث بروز اختلافات و جناح بندیها شد. این موضوع موجب گردید تا روسها عصیان نموده و از این فرصت استفاده کنند. تزار روسیه یکی از این نامزدین یعنی قاسم خان را ترجیح داده و در لشکرکشی خود به سوی غازان از او حمایت نمود. اما به رغم این، بخاطر حمایت بخش اعظمی از خوانین ترک ار ابراهیم خان او به تاج و تخت غازان دست یافت.
با دستیابی محمد امین به تاج و تخت غازان برای دومین بار عصر باشکوه غازان نیز پایان یافت. ایوان سوم حکمران مسکو دیگر به غازان وابسته نبود. گرچه این دو دولت متساوی الحقوق شمرده می شدند، ولی مسکو رفته رفته فشار را افزایش داده و می خواست تا غازان را تحت تابعیت خود درآورد.
با این وجود مردم غازان که با مردم کریمه متحد بودند، در نیمه اول قرن چهاردهم، چند پیروزی در قبال مسکو بدست آورده و موقعیت برتری پیدا کردند. اما مسکو با سیاستی که بر اصول توسعه طلبی و الحاق تکیه داشت، رفته رفته قدرت مداخله خود را افزایش می داد و در مقابل دولت غازان که ترجیح می داد در صلح زندگی کند و به الحاق خاک نمی اندیشید، با مداخلات روسها متزلزل می شد.
بخشی که اقتدار در غازان را در دست داشتند، برای حفظ صلح در قبال خواست مسکو مجبور به فرمانبرداری شده و با گذشت از خاک و حتی تسلیم اؤته میش خان کم سن و سال و مادرش سویوم بیکه به مسکو شرایط بسیار سختی را تحمل می کردند. اما این اقدامات باعث حفظ صلح و آرامش نگردید و غازانها بسیار دیر دریافتند که باید برای مقابله با سیاستهای توسعه طلبانه مسکو و جهت نیل به یک زندگی توام با صلح و آرامش، سیاستی مبتنی بر اعمال قدرت، نفوذ و مجادله را در پیش می گرفتند.
منبع: ت.ر.ت فارسی