وقف سازمان اسنادو کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران
وقف[1] . وقف در لغت به معني ايستادن، درنگ كردن، سكون، امساك، و اقامت كردن بهكار رفته و در اصطلاح به حبس عين مال، ملك و مستغلات آن، و جاري ساختن منافع آن در راه خدا گفته ميشود. هرگونه نقل و انتقال مانند خريد و فروش، رهن، جابهجايي، ميراث گذاردن، و بخشيدن مال وقفي ممنوع است (4: 104). وقف كتاب يا كتابخانه يكي از موارد وقف در جوامع مسلمان بوده كه با وقف مصاحف (قرآنها) آغاز شد.
برخي فُقها وقف كتاب را در ابتدا نپذيرفتند و بهسبب آسيبپذيري، آن را با اصل دائمي بودن استفاده از مال وقفي مغاير ميدانستند، ليكن سرانجام فقها وقف مصاحف و كتب را پذيرفتند (4: 106-107). وقف كتاب گاه براي استفاده اشخاص معين (مثل افراد خانواده) صورت ميگرفت، در اين صورت به آن "وقف خاص" ميگفتند. نوع ديگر، "وقفِ نيمه عمومي" يا "شبه عام" بوده و در آن، كتاب يا كتابخانه براي گروههاي حرفهاي (مانند طلاب علوم ديني و پزشكان) و يا ديني (پيروان و علماي مذهب خاصي) وقف ميشد. گاه نيز بر يك مكان خاص (مانند مسجد، مدرسه، خانقاه، آرامگاه، و بيمارستان) وقف ميكردند. نوع سوم، "وقف عمومي" كتاب و كتابخانه، يا وقف براي "طالبان علم" و يا بر "جميع مسلمانان" بود (5: 82-90).
كساني كه كتاب و كتابخانه وقف ميكردند، منبع درآمدي را كه رقبه ناميده ميشد، مانند خانه، مغازه، يا باغ، وقف آن
ميكردند تا صرف نگهداري و مرمت كتابها، ساختمان كتابخانه، و پرداخت حقوق كاركنان شود.
بههنگام وقف، سندي تهيه ميشود كه وقفنامه[2] نام دارد و در آن نام ملك و يا املاك موقوفه و نام واقف و محل و خصوصيات رقبات و چگونگي مصارف آنها و نام متولي و نحوه تعيين متوليان بعد از متولي اول بيان ميشود (3: ج 14، ذيل "وقفنامه").
راههاي اعلان وقف كتاب به سه صورت بود:
1ـ نوشتن متن وقفنامه بر روي جلد كتاب. اين روش يكي از ابتداييترين شيوههاست، زيرا وقف بهوسيله وقفنامههاي كوتاه روي كتاب آشكار ميشود كه در آن نام واقف و تاريخ وقف نيز ميآيد. از صفحه عنوان و صفحه آخر كتاب براي نوشتن وقفنامه استفاده ميكردند. صيغههاي وقف از لحاظ اسلوب، لغت، اختصار، و ارائه اطلاعات مختلف قابل توجه است.
2ـ تنظيم اسناد وقف. در اين حالت اسناد شرعيهاي تنظيم ميشد و در محاكم به ثبت ميرسيد و شاهدان بر آنها گواهي ميدادند، و متضمنِ آن بود كه كسي مجموعهاي از كتب را به كتابخانهاي مستقل يا مدرسه يا مسجد يا كاروانسرايي وقف كرده و داراي شرايطي است كه بايد در اداره وقف از آن پيروي شود. اين اسناد نشاندهنده موقوفاتي است كه بهمنظور استفاده براي مدتي طولاني وقف شدهاند. گاه وقفنامه در بردارنده عناوين كتب وقف شده نيز بود. در اين صورت وقفنامه به شكل كتابي جلد شده درميآمد.
3ـ زدن مهر وقف بر صفحه عنوان و ديگر صفحات كتاب. اين مهر، نام واقف يا محل وقف كتاب را برخود داشت. اين مهرها دايره، بيضي، مربع؛ در اندازههاي بزرگ و كوچك؛ و در زمينه سياه و حروف سفيد، يا زمينه سفيد و حروف سياه كندهكاري؛ و به رنگهاي سبز، آبي آسماني، يا خاكستري بودند (6: 47-48).
متن وقفنامههاي كتابها و كتابخانهها معمولا مشتمل بر آيات و احاديث در باب ثواب وقف، موضوع وقف (ساختمان كتابخانه، اسامي كتب، يا تعداد آنها)، نام واقف يا وكلاي او، جايگاه و مورداستفاده وقف، نام متولي، شرايط و سفارشات واقف، صيغه، و تاريخ وقف بود.
تاريخچه. از جمله كتابخانههاي وقفي[3] ميتوان به بيتالكتب ربع رشيدي (قرن 8ق.=13م.)، كتابخانه سپهسالار (1283ق.) كه هر دو داراي وقفنامه هستند؛ كتابخانه مسجد جامع اصفهان (قرن 6ق.)؛ كتابخانه رباط مرو (قرن 6ق.)؛ و كتابخانه بقعه شيخ صفيالدين اردبيلي (قرن 8ق.) اشاره كرد.كتابخانه آستان قدس رضوي داراي مجموعه وقفي باارزشي است و نيز تعدادي كتابخانه موقوفه اختصاصي دارد؛ از جمله كتابخانه و موزه ملي ملك در تهران،كتابخانه وزيري يزد، و كتابخانه هرندي كرمان. كتابخانه مركزي دانشگاه تهران با مجموعههاي وقفي حسنعلي غفاري، علياصغر حكمت و حميد سياح؛ كتابخانه دانشگاه اصفهان با مجموعههاي وقفي محمدباقر الفت و محمد صدرهاشمي از ديگر كتابخانهها با مجموعههاي وقفي هستند (8: 59-66، 144، 160-161، 177، 186). همچنين نيمي از آثار خطي موجود در كتابخانههاي تركيه را اوقاف تهيه و نگهداري كرده است(1: ج 2، ص 1424).
در شكلگيري مجموعه كتابخانه ملي ايران كساني از جمله ميرزا حسينعليخان محتشم حضور، احتشامالسلطنه، ميرزاتقيخان ولد بصيرالممالك،سيفالسلطنه، نصرهالسلطان، تقيخان بينش، مقدمالملك، و مرحوم ندمايي سهيم بودند و كتبي را به كتابخانه اهدا كردهاند (7: 6-7). مرحوم ندمايي اموال خود را وقف كتابخانه (ملي) كرد و رضاشاه را متولي آن قرار داد (2: 28).
كساني از جمله محمدتقي دانشپژوه، ايرج افشار، و سيدحسن مدرسي طباطبايي به شناسايي و معرفي وقفنامههاي كتابها و كتابخانهها پرداختهاند. كار آنان به شناسايي تاريخ كتابخانه و كتابداري در ايران كمك فراوان كرده است. وقفنامهها و يا وقفيههايي كه درون بسياري از كتب به يادگار مانده بر وجود كتابخانه در زمان و مكانهاي مختلف دلالت ميكند. با مطالعه وقفنامههاي كتاب و كتابخانهها ميتوان به اطلاعات تاريخي فراواني در اين زمينه دست يافت (9: 97-98).
از جمله وقفنامههاي مشهور كتاب و كتابخانه ميتوان از وقفنامه فاضلخان بر مدرسه فاضليه مشهد؛وقفنامه سيدركنالدين معروف به جامعالخيرات (732ق.) بر مدرسه ركنيه در يزد؛ وقفنامه كتابخانه موقوفه آيتا... مرعشي نجفي؛ وقفنامه كتابخانه صاحب بن عبّاد در ري؛ و وقفنامه شاه سلطان حسين صفوي براي كتابهاي مدرسه چهارباغ اصفهان (1120ق.) نام برد.
مآخذ: 1) برزگر. "وقفنامه". دانشنامه ادب فارسي :2 فرهنگنامه ادب فارسي، ص 1424-1425؛ 2) پوراحمد جكتاجي، اسماعيل. تاريخچه كتابخانه ملي. تهران: كتابخانه ملي ايران، 1357؛ 3) دهخدا، علياكبر. لغتنامه. ج 14، ذيل "وقفنامه"؛ 4) رفيعي علامرودشتي، حسين. "تاريخچه وقف كتاب در اسلام". ميراث جاويدان. س. دوم، 3 (پاييز 1373): 104، 106-107؛ 5) همو. "نگاهي به وقف كتاب در تمدن اسلامي". ميراث جاويدان. س. دوم، 4 (زمستان 1373): 82-90؛ 6) ساعاتي، يحيي محمود. وقف و ساختار كتابخانههاي اسلامي. ترجمه احمد اميري شادمهري. مشهد: آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، 1374؛ 7) كوهستانينژاد، مسعود. "كتابخانه ملي از چهل سال پيش از تأسيس". جهان كتاب. س. دوم، 41ـ42 (شهريور 1376): 6-7؛ 8) متواري، پروين. "بررسي وضعيت كتب وقفي و اهدايي به كتابخانه ملي از ابتداي پيدايش تا حال حاضر و ارائه پيشنهادات جهت غنيسازي مجموعه كتابخانه". پاياننامه كارشناسي ارشد كتابداري و اطلاعرساني، واحد علوم و تحقيقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامي، 1379-1380؛ 9) محقق، مهدي. يادنامه اديب نيشابوري: زندگي استاد و مجموعه مقالات در مباحث علمي و ادبي. تهران: مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه مك گيل، شعبه تهران، 1365.
پروين متواري سوركي
[1]. Endow
[2]. Endowment Document
[3]. Endowed Libraries