نمونهخواني سازمان اسنادو کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران
نمونهخواني[1] . يكي از مراحل آمادهسازي كتاب، بعد از حروفچيني و قبل از چاپ، نمونهخواني است كه اصطلاحآ تصحيح يا نسخهپردازي هم ناميده ميشود.
بعد از حروفچيني مطالب، اعم از ترجمه يا تأليف، مطابق دستورالعمل حروفچيني كه در آن نوع حروف متن، پانويس، عنوانهاي اصلي و فرعي، و ساير قسمتهاي كتاب مشخص شده، كار نمونهخواني آغاز ميشود. نسخههاي حروفچيني شده از روي خبر ــ نسخه دستنويس يا ماشين شده ــ نمونهخواني ميشود. در نمونهخواني ضمن مطابقت با نسخه خبر، جاافتادگيها و اغلاط مطبعي كه در مرحله حروفچيني رخ داده، مشخص ميشود. براي سهولت كار در مراحل بعدي، اعم از غلطگيري و بازبينيِ مؤلف يا مترجم، معمولا كليه اغلاط چاپي و بعضآ افتادگيهاي متن، در حاشيه چپ و راست نسخه حروفچيني شده درج ميشود. نمونهخواني نخستين نسخهاي كه از حروفچيني ارسال ميشود و بهنمونه اول معروف است، اغلب بهصورت دو نفره (خبرخوان و غلطگير) انجام ميشود، بهخصوص در متنهايي كه مفصل بوده و فرمول، علائم رياضي، و عبارات عربي در آن وجود ندارد. در متون فني، علمي، و آيات و احاديث عربي كه كلمات بهصورت معرب حروفچيني ميشود براي سهولت كار، نمونهخواني بهطور يكنفره انجام ميشود. براي نشان دادن اغلاط و اشتباههاي حروفچيني معمولا از علائم و نشانههايي استفاده ميشود كه براي بخش حروفچيني كاملا آشناست. بهكمك اين نشانهها، نمونه اول بعد از نمونهخواني و غلطگيري اصلاح ميشود. بعد از اصلاح نمونه اول و رفع ايرادها و افتادگيها، نمونه ديگري ارائه ميشود كه اصطلاحآ نمونه دوم نام دارد. نمونه دوم با نمونه قبلي ــ نمونه اول ــ مطابقت داده ميشود. نمونه دوم در مقايسه با نمونه اول معمولا ايرادهاي كمتري دارد و اغلب مطابقت مجدد آن با خبر ضرورتي ندارد. در اين مرحله، نمونه دوم با نمونه اول مطابقت ميشود و اغلاط و افتادگيها يك به يك كنترل ميشود. در نمونه دوم طبعآ اغلاط و اشتباههاي نمونه اول، بايد برطرف شده باشد. در هرحال موارد اصلاح نشده در نمونه دوم بار ديگر براي اصلاح و ارائه نمونه نهايي (نمونه سوم) به حروفچيني ارسال ميشود. عليالقاعده نمونه سوم يا نمونه نهايي، نمونهاي است عاري از غلط، پاكيزه، و آماده ارسال به ليتوگرافي و چاپ (2: 145-149).
تا چند سال پيش، قبل از رواج حروفچيني ليزري و رايانهاي، در حروفچيني سربي ماشيني ـ لاينوتايپ و مونوتايپ ـ ، و حروفچيني نوري ـ مونوفوتو و درينوترون ـ نمونههاي چاپي، اعم از نمونه اول و دوم بهصورت ستوني ـ بيشتر از يك صفحه كتاب در قطعهاي مختلف ـ ارائه ميشد و بعد از نمونهخواني و رفع اغلاط چاپي بهصورت دستي متناسب با قطع كتاب صفحهآرايي ميشد. در حال حاضر با رواج حروفچيني ليزري ميتوان همه نمونههاي چاپي را از همان ابتدا بهصورت صفحهبندي شده و در هيئت صفحات كتاب چاپي ارائه داد.
در زير برخي علائم رايج در نمونهخواني آورده شده است. اين علائم، برخلاف علائم ويرايشي كه در متن اعمال ميشود بايد در حاشيه چپ و راست نمونه چاپي نشان داده شود (3: ج 20، ص 617-618).
سرسطر
سرِ اشبون ـ سرخط
فاصله كم شود
فاصله زياد شود
حروف و كلمات بههم وصل شود
حروف و كلمات از يكديگر جدا نوشته شود
حروف ايرانيك ـ حروف مايل در فارسي
حروف ايتاليك ـ حروف مايل در عبارات لاتيني
حروف سياه يا ضخيم
مطالب دنبال هم بيايد
كلمه يا عبارت اضافي يا تكراري
درگذشته، قبل از رواج حروفچيني رايانهاي، در حروفچيني دستي، همه كلمات حرف به حرف با حروف سربي در كنار يكديگر قرار ميگرفت. در نمونهخواني نمونههاي حروف دستي لازم نبود صورت درست كلمه چاپي در حاشيه نمونه نوشته شود، بلكه فقط حرف اشتباه را در حاشيه صفحه ذكر ميكردند. مثلا اگر كلمه "كتاب" به اشتباه "كباب" حروفچيني ميشد بهصورت زير مشخص ميشد:
كبْاب
با رواج و رونق حروفچيني ليزري و به كمك نرمافزارهاي گوناگون حروفچيني، ميتوان نسخه خبر يا متن ترجمه و تأليف شده را بهصورت ديسكت براي ادامه كار، از جمله نمونهخواني، ارائه داد. در اين شيوه هم لازم است ابتدا از ديسكت ارائه شده نمونه چاپي تهيه شود و بههمان شيوه معمول، كار نمونهخواني انجام گيرد. شيوه ديگر، نمونهخواني به كمك صفحه نمايش رايانه است كه بدون استفاده از قلم و كاغذ انجام ميشود. البته اين شيوه در ايران هنوز چندان متداول نيست.
يكي دو دهه پيش، كار نمونهخواني در چاپخانهها انجام ميشد كه معمولا شعبه حروفچيني هم داشت. رفته رفته با گسترش فناوري چاپ، و تنوع و تعدد كتابها و نشريات كار نمونهخواني و تصحيح متون چاپي بهصورت حرفهاي مستقل در خارج از چاپخانهها انجام ميشود و مراحل كار به تناسب نمونههاي چاپي بين مؤلف، مترجم، و نمونهخوان تقسيم ميگردد (1: 812-820).
كار نمونهخواني از جهاتي بهكار ناسخان نسخههاي قديمي و خطي شباهت دارد كه وظيفه دشوار بازنويسي متون ناخوانا را برعهده داشتند. ضبط دقيق و كلمه به كلمه نسخه اصلي، بهشيوهاي آراسته و خوانا و مشخص كردن عبارات مهم و مورد تأكيد در متن تا حدود بسيار زيادي اين مشابهتها را افزون ميكند. در حال حاضر نمونهخوان، متن اصلي را بهصورت حروفچيني شده ميبيند و كنترل ميكند، اما مصحح ديروز ضمن استنساخ، وظيفه مطابقت و وارسي را نيز برعهده داشت. با همه اينها عليرغم پيشرفتهايي كه به مدد نرمافزارهاي گوناگون در زمينه حروفچيني فراهم آمده، متون چاپي اعم از فارسي و عربي و لاتين، همچنان وامدار ديده تيزبين نمونهخوانهاست.
مآخذ :1) اديب سلطاني، ميرشمسالدين. " راهنماي آماده ساختن كتاب براي مؤلفان، مترجمان، ويراستاران، رسانهگران و... . تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، 1381؛ 2) سيداخلاقي، محمد. "نقش دقيق و دشوار نسخهپرداز". در نصرالله پورجوادي. درباره ويرايش: برگزيده مقالههاي نشر دانش (1). تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1365، ص 144-151؛
3) "The Study of History". Encyclopedia of Britanica. Vol. 20, PP. 559-623.
محمد سيداخلاقي