گل چیچک خاتون
پرنسس ماریا دختری ۱٦ ساله ، سفید گون ، ظریف اندام و چشم عسلی بود. آلکساندرپادشاه بلغارستان با هدف تحکیم بخشیدن به مسند خود و تامین حمایت دولت عثمانی ازخود درمقابل بیزانسها و دیگر دول با ازدواج پرنسس ماریا با شاهزاده مراد تردیدی بدل راه نداد. بدین ترتیب نیز درخاندان عثمانی ازدواجی با هدف سیاسی شکل گرفت. ماریا قبل ازازدواج تمامی ضروریات را به جای آورده وبعد ازقبول دین اسلام نام خود را به گل چیچک تغییرداد.
گل چیچک خاتون درسالهای آغازین ازدواجش نتوانست به شاهزاده مراد فرزندی بدهد. فقط شبی درماه اوت سال ۱۳٥۹ ، جاریه ها به شاهزاده مراد مژده دادند که همسرش گل چیچک خاتون باردارمی باشد. سرانجام سال ۱۳٦۰ فرا رسیده و سلطان مراد اول به عنوان سومین پادشاه امپراطوری عثمانی بعد ازمرگ پدرش اورهان غازی برتخت سلطنت تکیه زد. روزی که سلطان مراد اول به سلطنت رسید ، به وی مژده دادند که صاحب پسرشده است...... و آنروزگل چیچک خاتون ، یلدریم بایزید را بدنیا آورد. دیگرسعادت سلطان مراد اول و همسرش که برای وی فرزند پسربدنیا آورده ، به اوج رسیده بود. شاهزاده بایزید همواره درنزد پدرش سلطان مراد اول که مرزهای دولت عثمانی را تا مناطق میانی اروپا گسترش می داد ، قرارداشت. سرانجام سلطان مراد اول درنتیجه سوء قصدی جان خود را ازدست داده و همسرش گل چیچک خاتون مابقی عمرخود را با ذکرو خیرات سپری نمود.
درسال ۱۳۷٦ پرنسس بلغارستانی دیگری بنام تامارا بعد ازازدواج با مراد اول بعنوان عروس اول به جمع اصیل زادگان پیوست. درآن تاریخ به همراه بلغارستان ، چهاردولت تابع امپراطوری عثمانی بودند. منابع تاریخی ازدواج مراد اول با پرنسس تامارا را بعنوان یک ازدواج سیاسی ارزیابی کرده اند. حتی اسناد و مدارک نشان می دهد که پادشاه بلغارستان با دادن دخترخود به مراداول ازپرداخت مالیات معاف شده بود. فقط برخی ازکارشناسان تاریخ ادعا میکنند که پرنسس تامارا نه بلغار، بلکه روم تباربوده است. یلدریم بایزید درسال ۱۳۷٦ یعنی سال ازدواج پدرش سلطان مراد با پرنسس تامارا ، ۱٦ ساله بود.
بنابه ادعای حسین Mevsim یکی ازمحققین دانشگاه آنکارا ، مردم بلغارستان پرنسس تامارا را علیرغم اینکه با یک سلطان غیرهم کیش ازدواج کرده بود ، فردی مقدس محسوب می کردند . درترانه های محلی بلغارستان رابطه تامارا و سلطان مراد اول جای داده شده و سلطان مراد بعنوان دولتمردی وایسته به آداب و سنن خود ، صاحب مسئولیت ، خونسرد و خوش بین نشان داده شده است...... فقط گاه نیزبه عنوان حکمرانی درمقابل زنی که تاوانش سنگین می باشد، امتیازاتی داده و حتی گاه نیزبه عنوان سلطانی بیرحم به تصویرکشیده شده است.
دریک اثردست نویس بلغاری ک درآن تاریخ ازدواج ساطان مراد اول و تامارا قرن چهاردهم قید شده است ، چنین می نویسد ، تامارا دخترتزارایوان آلکساندربه خاطرنجات خلق بلغاربه سلطان مراد اول داده شده است. تامارا توانست درخاکهای عثمانی ازمذهب ارتدوکس حراست نماید.
اولین ترانه محلی تاریخی نگاشته شده دررابطه با حکایت سلطان مراد و تامارا دریکی ازجراید بلغاربه سال ۱۸٤٦ بقلم گرفته شده است.
برخی ها براین عقیده اند که این ازدواج درباب گردن خم کردن درمقابل عثمانیان و وابستگی به این دولت تحقق یافته است..... و هستند کسانی که این ازدواج را بعنوان اتحاد سیاسی ما بین سلطان مرادو تزاربلغارستان ارزیابی می کنند..
براساس نغمه های محلی مذکور تامارا درخلال ازدواج با سلطان مراد اول ازوی خواسته بود تا نیمی ازاستانبول را به او داده ، مسجد ایاصوفیه را به کلیسا تبدیل کرده ، مسجد سلیمیه درادیرنه و شهرهای واقع درسواحل رود دانوب را به او ببخشد. تامارا همچنین ازسلطان مراد می خواست تا مهرسلطنتی و کنترل برخی ازمقامات دولتی را دراختیاراو بگذارد. فقط سلطان مراد با گفتن اینکه مقام وزارت میراث پدرم می باشد ، پیشنهاد وی را رد نمود. زیرا سلطان مراد اولین امپراطوردولت عثمانی ست که برتخت سلطنت جلوس نموده بود. دولت عثمانی درخلال سلطنت وی خاکهای خود را تا تراس غرب ، بالکان ، مقدونیه ، سواحل آدریاتیک و حتی آناطولی توسعه داده بود. کانون ینی چری نیزدردوره این سلطان تشکیل یافت. سلطان مراد به قوانین احترام گذاشته و ازهمه می خواست تا ازمقررات قانونی تبعیت نمایند.... وی کم سخن بوده ، فقط سخنان برگزیده و نغزی برزبان می آورد.... او فردی عادل و دل رحم بود..... وی تنها پادشاه عثمانی ست که دربین ۳٦ پادشاه عثمانی ، لقب خداوندگار را ازآن خود ساخته است. سلطان مراد اول درخلال سلطنتش دوبارلشگریان صلیبی را با شکست مواجه ساخت. فقط درسومین حمله لشگریان صلیبیون به هنگام بازدید ازمیدان جنگ ازسوی یک سربازصرب به شهادت رسید.
منبع:ت.ر.ت فارسی