كتابخانههاي ملي سازمان اسنادو کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران
كتابخانههاي ملي. پيدايش نخستين كتابخانههاي ملي به قرنهاي 15 و 16 باز ميگردد، مانند كتابخانه مارچانا[1] در ونيز (1468)؛ كتابخانه ملي فرانسه (1537)؛ كتابخانه اتريش در وين؛ كتابخانه دولتي بايرن در مونيخ (1558)؛ و كتابخانه سلطنتي بروكسل (1559). اما در مورد تاريخ بنيانگذاري آنها اتفاقنظر وجود ندارد. دو مورد از مؤسسات فوق اينك، بهجاي كتابخانه ملي، وظايف كتابخانههاي ايالتي و محلي را انجام ميدهند. ارائه تعريف جامع براي كتابخانه ملي بسيار دشوار است. در سال 1800 بيش از 20 كشور كتابخانه ملي داشتند. گرچه همه آنها كتابخانه ملي شمرده نميشدند، اما همه آنها كموبيش به مجموعههاي كتابخانههاي سلطنتي يا كتابخانههاي خصوصي بزرگ مربوط ميشد و بيشترشان در كشورهاي اروپايي قرار داشتند، بهجز كتابخانه كنگرها، كتابخانه ملي كلمبيا، و كتابخانه اكوادور.
در قرن 19، تقريبآ همه كشورهاي اروپايي و اغلب كشورهاي امريكاي لاتين كتابخانه ملي تشكيل دادند. كتابخانه ملي علاوه بر غرور ملي، بهويژه در كشورهاي جديد، به نشاني از مليگرايي تبديل شد. گرچه براي اين كتابخانهها ساختمانهاي باشكوهي طراحي شده بود، اما در بيشتر موارد فقط بخشي از طرح بهاجرا درآمد. بسياري از كتابخانههاي ملي قرن 19 از مجموعههاي كوچكي بهوجود آمدند، اگر چه آرزوهاي بزرگ داشتند، اما اغلب فاقد منابع لازم بوده و هنوز هم از اين فقدان رنج ميبرند. تعداد كمي از اين كتابخانهها قادر به فراهمآوري مجموعهاي نسبتآ چشمگير بودند.
موج سوم تأسيس كتابخانههاي ملي در اواخر قرن 19 و 20 در نقاط مختلف دنيا، بهويژه در آسيا و افريقا رخ داد. البته هنوز چند كشور افريقايي كتابخانه ملي ندارند. اين گروه از كتابخانههاي ملي با كتابخانههاي ملي قديمي متفاوتند. در برخي كشورهاي توسعهنيافته، به خصوص در كشورهاي افريقايي، كتابخانه ملي مركز اداري كتابخانههاي كشور، كتابخانه عمومي اصلي، و اغلب مركز ملي آموزش كتابداري است. در حاليكه كتابخانههاي ملي در برخي كشورهاي توسعه يافته، همچون كانادا و زلاندنو، بر فعاليتهايي چون فراهمآوري منابع اطلاعاتي ملي و ارائه خدمات كتابشناختي توجه دارند.
پس از جنگ جهاني دوم يكي دو كتابخانه ملي قديمي در ساختارشان بازنگري اساسي كردند. اساسيترين اصلاحات، تشكيل كتابخانه بريتانيا از مجموع كتابخانه موزه بريتانيا، كتابخانه ملي اماني علوم و فنون[2] ، و چهار مركز ديگر بود كه به تشكيل يكي از فعالترين كتابخانههاي ملي انجاميد. كتابخانه جديدالاحداث فرانسه نيز در كنار كتابخانه ملي موجب تغييرات عمده در آن كشور شده است.
پس از دهه 1970 كتابخانههاي ملي اندكي ايجاد شده است. سبب آن هزينهها و طرز فكر سردمداران كتابداري در اين كشورها بوده است كه گمان ميكنند اهداف كتابخانههاي ملي را ميتوان از راههاي اقتصاديتري حاصل كرد. معهذا اهداف اعلام شده اينگونه كتابخانهها (نمونه آن كتابخانه ملي سريلانكا)، مانند اهداف كتابخانههاي ملي سنتي بلند پروازانه است.
جايگاه فعلي. مقررات واسپاري كه در اصل با حفاظت از حقوق پديدآورندگان مربوط است، موجب شده كه انتشارات ملي به كتابخانههاي ملي برسد. اين مقررات در كشورهاي مختلف به درجات متفاوت اجرا شده است. اما در كشورهاي پيشرفتهتر، اجراي دقيقتر آن، ورود مستمر منابع به درون كتابخانههاي ملي را تضمين كرده است. در كتابخانههاي ملي قديميتر، مجموعههاي غني منابع خارجي از راه خريدهاي گسترده و هداياي موردي فراهم آمده است.
تراكم اين مجموعهها، فهرستهايي بسيار بهتر از فهرستهاي پيشين را اقتضا ميكرد. در گذشته كه بر كتابخانههاي عمومي تفكر نوين حاكم نبود و اغلب كتابخانههاي دانشگاهي فقط در خدمت گروه معدودي بودند، كتابخانههاي ملي جايگاهي ممتاز داشتند و هر نوع هدايت و رهبري حرفه كتابداري از كتابخانههاي ملي انتظار ميرفت. اين كتابخانهها استانداردهايي را وضع كردند، برخي از بهترين كتابداران را جذب نمودند، نوآوريهاي گوناگون داشتند، و در تشكيل انجمنهاي كتابخانههاي ملي نقشي اساسي ايفا كردند. همچنين در برخي كشورها آموزش كتابداري را پايهريزي كردند. كتابخانههاي ملي، كه از زمان جنگ جهاني دوم بهوجود آمدند هنوز هم اين وظايف را انجام ميدهند، اما از حدود 1960 به بعد در كتابخانههاي ملي، اصل خدمت به افراد جاي خود را به اصل خدمت به كتابخانهها داد.
تعداد. هيچ كس نميتواند بگويد چه تعداد كتابخانه ملي در دنيا وجود دارد، زيرا اين تعداد به تعريف شخص از كتابخانه ملي بستگي دارد. در جهان، حدود 100 نهاد بهعنوان كتابخانه ملي تعيين شدهاند، اما وظايف نوعآ ملي، برعهده كتابخانههاي بيشتري است. برخي كشورها (از جمله ژاپن و ايالات متحده) كتابخانههايي دارند كه وظايف كتابخانه ملي را در معناي وسيع آن انجام ميدهند، گرچه نام آنها ملي نيست و وظيفه ديگري را انجام ميدهند (در هر دو مورد خدمت به قوه مقننه). برخي ملتها، بنا به دلايل تاريخي يا تقسيمبندي مجموعه بر اساس موضوع، شكل ماده، و يا نوع فعاليتها بيش از يك كتابخانه ملي دارند. كشورهايي نظير كانادا و بريتانيا، كه پيش از اين از چند پاره مستقل تشكيل ميشدند، بنا به دلايل تاريخي چند كتابخانه ملي دارند. كتابخانه ملي كشاورزي و كتابخانه ملي پزشكي در ايالات متحده امريكا نمونههايي از تقسيم موضوعي هستند. تقسيمبندي بر اساس شكل مواد نيز در آرشيو ملي فيلم فنلاند و بريتانياي كبير و نيز در اداره آواشناسي ملي و مواد ديداري ـ شنيداري[3] فرانسه بهچشم ميخورد. در افريقاي جنوبي تفكيك بر اساس نوع فعاليت است. در اين كشور، كتابخانه ايالتي پرتوريا خدمات كتابشناختي را ارائه ميدهد و كتاب توليد ميكند و كتابخانه افريقاي جنوبي در كيپ تاون مجموعه مواد مرجع ملي را تهيه و نگهداري ميكند. برخي نهادها (مانند شش سازماني كه جدا از كتابخانه ملي مركزي در ايتاليا هستند) از لحاظ وضعيت، با كتابخانههاي ايالتي استراليا و ايالات متحده تفاوت اندكي دارند.
در برخي كشورها نقش كتابخانه ملي با نقش كتابخانه دانشگاهي و عمومي اختلاط دارد (غالبآ در كشورهاي عقبافتاده)، در حاليكه در كشورهاي ديگر، كاركردهاي ملي برحسب موضوع ميان چند كتابخانه تقسيم شده است كه اينها وظايف اصلي ديگري نيز دارند. اسكانديناوي نمونههايي از هر دو نوع را شامل ميشود. بهطور مثال كتابخانه دانشگاهي هلسينكي بهعنوان كتابخانه ملي فنلاند شناخته شده است، در حاليكه براي موضوعاتي بهجز علوم انساني، كتابخانههاي ديگري مسئوليت ملي دارند. در چند كشور (مانند بوليوي، كامبوج، و زامبيا) كتابخانه ملي و آرشيو ملي، هر دو تحت نظارت يك سازمان فعاليت ميكنند. برخي كشورها مانند بوتسوانا، كنيا، و مالاوي، مركزي بهنام "خدمات كتابخانه ملي" دارند كه بهجاي آن عمل كرده و احتمالا پيشدرآمد كتابخانه ملي است. در دانمارك و نروژ كتابخانههاي ملي مسئوليت برنامهريزي ملي را دارند، اما بهطور مستقيم كتابخانهاي تحت نظر آنها نيست. اين كشورها كتابخانههاي ملي توزيع شده دارند. كتابخانه سلطنتي دانمارك و كتابخانه دانشگاه اسلو بسياري از وظايف اساسي كتابخانه ملي را انجام ميدهند.
اين مثالها پيچيدگي وضع را نشان ميدهد و اينكه چرا بهطور دقيق نميتوان تعداد كتابخانههاي ملي موجود را تعيين كرد، زيرا كتابخانههاي كاملا ملي، نيمه ملي، فرع ملي، شبه ملي، و شايد، در مورد بزرگترين آنها، فوقملي وجود دارند. دشوار است اگر بخواهيم آنها را از لحاظ اندازه مقايسه كنيم، زيرا آمارها با مقياسهاي متفاوتي تهيه شدهاند، اما واضح است كه پنج كتابخانه بزرگ جهان عبارتند از: كتابخانه كنگره امريكا ، كتابخانه ملي روسيه (نام قبلي آن كتابخانه دولتي لنين)، كتابخانه بريتانيا ، كتابخانه ملي چين ، و كتابخانه ملي فرانسه. از لحاظ كيفيت مجموعه نيز بهطور كلي، قديميترين كتابخانهها از غنيترين و باارزشترين مجموعههاي تاريخي برخوردارند، اما همه آنها از همه دورهها مجموعههاي خوب ندارند.
بيشترين همكاري ميان كتابخانههاي ملي از نوع دو جانبه است، اما از دهه 1970 كنفرانس رؤساي كتابخانههاي ملي (سي.دي.ان.ال.) و جمع كوچكتري مانند همايش كتابخانههاي ملي اروپا (سي.اي.ان.ال.)[4] بهوجود آمدهاند. كتابداران كتابخانههاي ملي در مناطقي مانند آسياي جنوب شرقي و امريكاي لاتين نشستهايي داشتهاند. اين قبيل گروهها و نشستها نشان دادهاند كتابخانههاي ملي ميتوانند در نتيجه توافق ميان خود به پيشرفتهاي بيشتري (در موردي مانند قالبهاي مشترك پيشينههاي كتابشناختي) نايل شوند.
وظايف. افراد بسياري از وظايف كتابخانههاي ملي، عمدتآ برمبناي فعاليتهاي اصلي مشترك آنها، فهرستهايي تهيه كردهاند. اما تنوع فعاليتهاي كتابخانههاي ملي بيش از كتابخانههاي ديگر است و تنها جنبه مشترك ميان همه آنها كوشش براي جمعآوري و حفاظت از منابع چاپي توليد شده در كشور متبوعشان است. اين تعريفي بود كه پس از بحثهاي مفصل در مذاكرات ايفلا 1973، بهدست آمد. حتي اين تعريف نيز ناقص است، زيرا تقريبآ در همه كشورها، به استثناي بريتانيا، مسئول پروانههاي ثبت اختراعات، سازمانهاي ديگر هستند.
فعاليتهاي متداول ديگر كتابخانههاي ملي را ميتوان به چهار گروه تقسيم كرد: توليد ملي، خدمات ملي، برنامهريزي و نظارت ملي، و رهبري ملي.
توليد ملي. منظور از آن وظايفي نظير گردآوري آثار مكتوب نويسندگان كشور يا آثاري كه در مورد كشور انتشار يافته، گردآوري دستنويسهايي كه براي كشور مهم است، و توليد كتابشناسي ملي است. در تعيين دامنه انتشارات ملي اتفاقنظر وجود ندارد. در برخي كشورها مانند نروژ، كتابخانه ملي مسئول قانوني دريافت نسخههاي همه نوع انتشارات اعم از آثار چاپي، ديداري ـ شنيداري، و الكترونيكي است. كتابخانههاي ملي بسياري از كشورها فقط يك يا دو نوع از مواد را گردآوري ميكنند و آن مواد چاپي و ديداري ـ شنيداري است. دامنه گردآوري مواد درباره كشور تا حدودي بستگي به ويژگيهاي تاريخي و وسعت كشور دارد، بهطور مثال اين كار در ايسلند بسيار سادهتر از ايالات متحده امريكاست.
خدمات ملي. وظايفي مانند تهيه برگههاي فهرستنويسي براي كتابخانهها، تأمين مدرك براي كتابخانهها، و مديريت مبادله بينالمللي انتشارات (گاهي در سطح ملي) را شامل ميشود. گستردگي اين خدمات به ميزان مواد گردآمده بستگي دارد؛ كتابخانه ملي يك كشور كوچك كه فقط آثار چاپي همان ملت را جمعآوري كرده است توان زيادي براي خدمت تأمين مدرك ندارد.
ارائه خدمات به اشخاص را ميتوان بخشي از فعاليتهاي خدمات ملي دانست. مشاوره، امانت مستقيم (كه با امانت بينكتابخانهاي متفاوت است)، و تهيه فتوكپي از آن جملهاند.
برنامهريزي، هماهنگي، و نظارت ملي. اين فرايند در مواردي چون خطمشي فراهمآوري ملي، نظام امانت بينكتابخانهاي، پايگاه خدمات كتابشناختي ملي، آموزش كتابداري، و پژوهشهاي كتابداري و اطلاعرساني مصداق پيدا ميكند. اغلب كتابخانههاي ملي بهعنوان مهمترين كتابخانه با كشورهاي ديگر ارتباط برقرار ميكنند و در مجامع بينالمللي نمايندگي ملي دارند. در برخي كشورها وظيفه قانوني كتابخانه ملي طراحي نظام ملي و نظارت بر بقيه كتابخانههاست، بهطور مثال در ونزوئلا مسئوليت نظام كتابخانههاي عمومي برعهده مؤسسه مستقل خدمات كتابخانهاي كتابخانه ملي[5] است.
رهبري ملي. عبارت از جمعآوري و نگهداري يك مجموعه پژوهشي غني از انتشارات جهاني و ارائه خدمات در ارتباط با اين مجموعه است. نخستين كتابخانههاي ملي، بزرگترين و بهترين كتابخانهها در يك كشور بودند و يا ميخواستند كه بزرگترين و بهترين باشند. اكنون در بسياري از كشورها، و يا در اغلب آنها، برخي كتابخانههاي دانشگاهي و حتي گاه كتابخانههاي عمومي از كتابخانه ملي نيز بزرگتر هستند.
وظايف در حال تغيير. تغييرات عظيم ناشي از جنگ جهاني دوم بر همه كتابخانهها تأثير نهاده، اما تأثير آنها بر كتابخانههاي ملي بنياديتر و بيشتر بر ماهيت و وظايف آنها بوده است. افزايش سريع مواد چاپي با رشد سريعتر ديگر رسانهها از جمله انتشارات الكترونيكي همراه شده است. ميزان بودجههاي عمومي كتابخانهها كاهش يافته است. كتابخانههاي ملي براي كاهش هزينهها و كسب درآمد و يا انتقال فعاليتها به واحدهاي اطلاعرساني خصوصي، تحت فشار سياسي و اقتصادي قرار گرفتهاند. بسياري از وظايف و خدماتي كه توسط كتابخانه ملي به بهترين وجه انجام ميشدند، اكنون به روش تعاوني با همكاري كتابخانههاي ديگر يا شيوه تجاري توسط بخش خصوصي نه بهصورت رضايت بخشتر، بلكه با همان كيفيت سابق قابل اجراست. هر يك از وظايف كتابخانههاي ملي از جمله گردآوري ادبيات مكتوب ملت را ميتوان با روشهاي ديگر به ثمر رساند و اين شيوه در برخي كشورها در حال انجام است.
بسياري از كتابخانههاي ملي بهعلت محدوديتهاي مالي فعاليتهاي مجموعهسازي خود را كاهش داده و برخي خدمات را متوقف نموده و يا در مقابل دريافت پول ارائه ميدهند. به اين خدمات هنوز نياز هست و جستوجو از راههاي ديگر ادامه دارد. تهيه فهرست وظايف كتابخانه ملي (توصيفي يا تجويزي)، جاي خود را به تحليل وظايف ملي و روشهاي اجراي آنها ميدهد.
فعاليت مجموعهسازي را ميتوان با مشاركت ديگر كتابخانههاي كشور (مانند مجموعههاي ملي توزيع شده) و همراهي كتابخانههايي از كشورهاي ديگر به انجام رساند. براي اغلب كشورها وجود كتابخانهاي جامع مطابق با روشهاي كتابخانه ملي فرانسه و كتابخانه بريتانيا هدفي دست نيافتني بود و اكنون اين نوع كتابخانه ملي يا غيرممكن شده است و يا غيرضروري. در واقع، نه كتابخانه بريتانيا و نه كتابخانه ملي فرانسه هيچيك، همه انواع انتشارات كشور را جمعآوري نميكنند.
در اروپاي شرقي از پايان جنگ جهاني دوم تا پايان جنگ سرد، مدل متفاوتي از كتابخانه ملي عمل ميكرد. اين كتابخانهها ابزار دست دولت بودند. بودجه و كاركنان مكفي داشتند، اما موظف بودند اموري چون انتخاب و نمايش مواد، انتشار فهرستها، و مشاوره با خوانندگان را در جهت اهداف دولت انجام دهند. بخش عمدهاي از مخازن كتاب آنها نه تنها شديدآ خارج از دسترس نگهداري ميشد، بلكه اطلاعات آنها نيز به فهرست عمومي راه نمييافت. كتابخانهها مسئول بودند دستورهاي دولت را در مورد كتابخانهها اجرا كنند بههمين دليل مراكز روششناسي را براي تدوين قواعد و اعمال نظارت ايجاد كردند. در دهه 1990 اين كتابخانهها با آغاز حركت از نظام نظارت متمركز بهسوي مديريت مستقر در محل، با مسائل متعددي مواجه شدند و كاهش فوقالعاده بودجهها مشكلات را جديتر ساخت.
به دلايل واضح، كتابخانههاي ملي ذاتآ محافظه كارند. آنها را براي جمعآوري و حفاظت از مواد چاپي ايجاد كردهاند، از اينرو براي انواع ديگر رسانهها قابليت كمتري دارند. حال آنكه اين رسانهها سهم بيشتري از انتشارات ملتها را بهخود اختصاص ميدهند. دغدغه بيشترشان نيز غلبه علوم انساني است، زيرا در مجموعهسازي كمتر به علوم اجتماعي ميپردازند و به علوم و فناوري در حد ناچيز. براي كار در زمينههاي اخير، در برخي كشورها مؤسسات ديگري ايجاد كردهاند؛ براي مثال، مؤسسه اطلاعرساني علمي و فني كانادا (سي.آي.اس.تي.آي.)[6] و مراكز اسناد نظير مؤسسه ملي ارتباط علمي و منابع اطلاعات (نيسكِر) و مركز مدارك تركيه (ترداك)[7] . سبب اين وضع يك وجه تاريخي دارد: تا قرن بيستم، علوم انساني موضوع غالب انتشارات بود و با امروز كه سه چهارم مواد انتشاراتي در زمينه علوم و فنون هستند، وضع بسيار متفاوت بود. از اين گذشته، دانشمندان رشتههاي علمي و فني بيش از علماي علوم انساني به آخرين انتشارات و خدمات اطلاعرساني نياز دارند. كتابخانههاي ملي، سنت، نظام، و كاركنان ماهر براي پاسخگويي به نيازهاي آنان را ندارند و، به اين ترتيب، مؤسسات اطلاعات علمي و فني جديد با بودجههاي بيش از بودجه كتابخانه ملي ايجاد شدند تا امكان پاسخگويي به اين نياز فراهم شود. بدين ترتيب از نقش ملي كتابخانههاي ملي كاسته شد.
برخي كتابخانههاي ملي سياست خريد انواع مواد را تعقيب ميكنند، مانند نروژ؛ و برخي مانند كتابخانه ملي استراليا و كتابخانه بريتانيا در تمام موضوعات خريد ميكنند. اما بهطور كلي كتابخانههاي ملي در مورد دامنه مواد محدوديت دارند و اگر قدمهاي اساسي در اين مورد برندارند، محدوديتهاي آنها بيشتر خواهد شد.
سازمان. وجه مشترك تمام كتابخانههاي ملي آن است كه تمام يا بخش اعظم بودجهشان را از دولت دريافت ميكنند و در مقابل به دولت نيز پاسخگو هستند. برخلاف اغلب كتابخانههاي عمومي و دانشگاهي، ميان كتابخانههاي ملي و حكومت هيچ نوع سپر حفاظتي وجود ندارد. كتابخانههاي ملي از مزيت دسترسي بهتر به تشكيلات حكومتي برخوردارند؛ در عوض، سياستها و تصميمات دولتي و از جمله محدوديتهاي مالي آن مستقيمآ بر آنها تأثير ميگذارد. تغيير حكومت ممكن است تأثير عظيمي بر كتابخانه ملي داشته باشد، مانند ايران كه با وقوع انقلاب اسلامي، كتابداران ناچار شدند نقشه بينهايت جاهطلبانه كتابخانه ملي پهلوي را كنار بگذارند. اغلب كتابخانههاي ملي عملكرد خود را به وزارتخانههايي نظير فرهنگ و هنر، و يا آموزش و پرورش و در حد كمتر، به مراكز تحقيقاتي يا مراكز ديگر گزارش ميدهند. در بسياري از اين كتابخانهها، هيئت امنا يا هيئت اجرايي بر سياستهاي كلي نظارت دارند. اكثر آنها نيز يك يا چند تشكيلات مشورتي دارند.
ساختار سازماني كتابخانههاي ملي بسيار متنوع است. ممكن است بخشهاي عمده بر اساس شكل مواد (مثلا كتابهاي چاپي و نقشهها)، فعاليتهاي اصلي (مرجع و حفاظت)، موضوع ويا پايگاه (در مواردي كه دو يا چند پايگاه وجود دارد) تعيين شده باشد. انواع متفاوت ديگري از تقسيمات نيز ممكن است. در كتابخانههاي قديميتر، معمولترين تقسيمبندي بر اساس شكل مواد است، اما تقسيمبندي بر حسب نوع فعاليت روبه رواج است.
بسياري از كتابخانههاي ملي بر اساس نقش رهبري، عظمت مجموعه، و انواع مخزن و گوناگوني فعاليتهايشان، كاركنان فراوان و تخصصهاي حرفهاي فني و دانشگاهي دارند. كتابخانههاي ملي اكنون به مهارتهايي نياز دارند كه منحصر به حرفه كتابداري نيست، از قبيل فناوري اطلاعات، بازاريابي، روابط عمومي، و مهارتهاي مديريتي مناسب.
خدمات. تمام كتابخانههاي ملي خدمات مشاوره ارائه ميكنند، اما برخي با موانع زيادي مواجهند كه دسترسي پژوهشگران واجد صلاحيت و نيازمند به آنها را محدود ميكند. اين موانع گاه سنت است، گاه قديمي بودن مجموعه، كمبود فضاي مطالعه، و يا زيادي تقاضا. همه كتابخانههاي ملي كم و بيش به كتابخانههاي ديگر ــ گرچه اغلب بهعنوان آخرين چاره و تحت شرايط سخت ــ كتاب امانت ميدهند. كتابخانه بريتانيا بهخاطر حفظ يك مجموعه مجزا و عظيم كه به تأمين مدرك اختصاص دارد، منحصربهفرد است. كتابخانههاي قديمي بهندرت مستقيمآ به خوانندگان كتاب امانت ميدهند. هر چند اين وضع در كتابخانههاي جديد كشورهاي كمتر توسعهيافته مصداق دارد و آنها نيز كتاب به امانت نميدهند.
بسياري از كتابخانههاي ملي چه منابع خود را امانت بدهند و چه ندهند، به تهيه و نگهداري فهرستگان ملي ميپردازند كه اغلب منحصر به انتشارات خارجي است. اين فهرستگانها را بهندرت چاپ ميكنند، زيرا بسيار اقتصاديتر است كه آنها را بهصورت پايگاههاي ماشينخوان نگهدارند.
تقريبآ در سراسر جهان انجام خدمات كتابشناختي با استفاده از برگههاي فهرستنويسي كه براي كتابشناسي ملي تهيه شده، معمول است. در سالهاي اخير، خودكارسازي موجب تقويت عظيم اين نوع خدمات شده است، از جمله تبديل فهرستهاي موجود به ماشينخوان. ماشينخوان كردن همه فهرستهاي عظيم به زمان طولاني نياز دارد، اما توليد فهرست كتابخانه بريتانيا در 1991 بر روي لوح فشرده گام بزرگي بود. كتابشناسيهاي جاري فرانسه، آلمان، و بريتانيا اكنون مرتبآ بهصورت لوح فشرده منتشر ميشوند. در كشورهايي مثل هلند كتابشناسي ملي توسط بخش خصوصي يا نيمهخصوصي، و در يكي دو كشور مانند هند بهوسيله كتابخانههاي ديگر تهيه ميشود. بعضي كشورها از جمله ايالات متحده امريكا كتابشناسي ملي ندارند.
بسياري از خدمات كتابشناختي به شبكههاي كتابشناختي ملي مرتبط هستند. چنانكه در استراليا و زلاندنو اينگونه است. در اين موارد كتابخانه ملي مسئوليت تهيه و اداره كتابشناسي ملي را برعهده دارد، اما شبكههاي كتابشناختي چه بسا كاملا از كتابخانه ملي مستقل باشند. شبكه اُ.سي.ال.سي. در ايالات متحده از اين نمونه است.
بهجز خدمات مرجع بقيه انواع خدمات اطلاعرساني حركتهايي نسبتآ جديد هستند. در بعضي موارد اين خدمات در ازاي پول و با هدف كمك به تحقيقات علمي و فني يا صنعت انجام ميشوند. بهطور مثال، در كتابخانه ملي زلاندنو خدمات اطلاعرساني علمي و فني (ساتيس)[8] ، و در كتابخانه بريتانيا و كتابخانه ملي اسكاتلند خدمات اطلاعرساني تجاري[9] را ميتوان نام برد.
برخي كتابخانههاي ملي مانند كتابخانه ملي استراليا و ايالات متحده براي معلولان خدمات ويژهاي ارائه ميكنند.
حفاظت و نگهداري مجموعه. كتابخانههاي ملي مسئوليت حفظ مجموعههاي خود و به خصوص انتشارات ملي را دارند و آنها را در شرايط مناسب نگهداري ميكنند. كتابخانههاي ملي برخلاف كتابخانههاي ديگر، نميتوانند مواد كم استفاده يا بلااستفاده را وجين كنند، ليكن پيش فرض قديمي مبني بر گردآوري و نگهداري تمام انتشارات ملي اكنون مورد ترديد واقع شده است، زيرا در بسياري از كشورها ايجاد چنين مجموعهاي، به سبب حجم انتشارات، اساسآ غيرعملي است.
در خصوص نگهداري از مجموعه تحت شرايط مناسب، كتابداران در حدود سال 1980 مسئله زوالپذيري منابع چاپي را از تمام جهات مورد توجه قرار دادند؛ اين مشكل را كاغذهاي نامرغوب اسيدي تحت شرايط نامطلوب محيطي ايجاد كرده بودند. بخش عمدهاي از مخازن كتابخانههاي بزرگ با سرعتي بيش از توان پيشگيري روشهاي موجود، در حال نابودي هستند. روشهاي موجود براي حل اين مشكل اسيدزدايي كتابها بهصورت انبوه و نيز انتقال اطلاعات به شكلهاي ريزنگار يا لوحهاي نوري است، اما همه اين روشها بسيار پرهزينه هستند.
فعاليتهاي ديگر. تقريبآ تمام كتابخانههاي ملي، انتشارات متعدد دارند و اين انتشارات اساسآ، اما نه كاملا، با مجموعههايشان ربط دارد؛ انتشار كتابشناسيها علاوه بر كتابشناسي ملي، بسيار رايج است. تقريبآ تمام كتابخانههاي ملي نمايشگاههايي از مجموعه خود و يا از منابع سازمانهاي ديگر برگزار و يا سازماندهي ميكنند.
برخي كتابداران نگران هستند كه مبادا فناوريهاي اطلاعرساني، توجه به كتاب به معناي سنتي آن را تضعيف كند. كتاب در طول پانصد سال اخير رسانه حاكم در انتقال دانش بوده است و بخش عمدهاي از مجموعههاي كتابخانههاي ملي را تشكيل ميدهد. بهمنظور ارجگذاري و تجليل از آن حداقل در دو كتابخانه ملي بريتانياي كبير و ايالات متحده، مراكز كتاب[10] ايجاد شده است.
ساختمان. اغلب كتابخانههاي ملي داراي ساختمانهايي هستند كه براي آنها طراحي شده است. برخي از اين ساختمانها ساده و بياهميت و برخي آثار معماري تاريخي و با شكوهي محسوب ميشوند كه در طراحي آنها جنبههاي زيباييشناسي اغلب بر كاركرد غلبه داشته است. معدودي از كتابخانههاي ملي ميتوانند از موجودي خود بكاهند، زيرا رشد و تغيير مستمر مجموعه مشكل هميشگي آنهاست.
از نيمه 1980 تاكنون بناهاي عظيم براي كتابخانههاي ملي ساخته شده است، از آن جمله: كتابخانه ملي چين و زلاندنو در 1987، اندونزي در 1989، و مالزي و سريلانكا در 1990. بيشتر اين ساختمانهاي جديد جايگزين بناهاي قبلي شدند، علاوه بر اينها در بسياري از موارد ساختمانها گسترش يافتند. كتابخانه ملي جديد چين با فضايي براي 20 ميليون نسخه و 3000 صندلي براي مراجعهكنندگان، بزرگترين ساختمان واحد كتابخانهاي در دنيا به شمار ميرود. كتابداران كتابخانههاي ملي لهستان و ونزوئلا، بهرهبرداري از ساختمانهاي جديد را در سالهاي آغازين دهه 1990، حتي قبل از تكميل، شروع كردهاند. ساختمانهاي جديد كتابخانه بريتانيا، كتابخانه اتريش، و كتابخانه فرانسه يا طراحي شده و يا در حال ساخت هستند.
تقريبآ همه كتابخانههاي ملي در پايتختها واقع شدهاند؛ حتي در كشورهايي مانند استراليا و كانادا كه شهرهاي پر جمعيتشان جاي ديگر است. البته استثنا هم وجود دارد، در نروژ شعبه بزرگ كتابخانه ملي را در شهر شمالي موي رانا[11] تأسيس كردهاند و نيمي از كتابخانه بريتانيا در شمال انگلستان در ناحيه بوستون اِسپا قرار دارد، در هر دو مورد، اين پايگاهها مراكز تهيه منابع كتابشناختي و تأمين مدرك هستند، حال آنكه مجموعههاي مرجع در اسلو و لندن باقي ماندهاند. تقسيم كار، مشابه آنچه ذكر شد در دو كتابخانه ملي افريقاي جنوبي، و با كمترين وضوح، ميان دو كتابخانه ملي مركزي رم و فلورانس به چشم ميخورد.
در ژاپن، كتابخانه ملي در كانسياكان براي ارائه خدمات كتابشناختي و مدارك با امكانات ماشيني فوقالعاده برنامهريزي شده است كه در فاصلهاي دور از توكيو و كتابخانه ملي قرار دارد. كتابخانههاي ملي برخي كشورهاي اسكانديناوي مراكزي را در جاهاي نسبتآ دور ايجاد كردهاند و از آنها براي نگهداري مجموعههايي كه كتابخانههاي ديگر دور ريختهاند، تهيه ريزفيلم و عمليات حفاظت مواد استفاده ميكنند و انتظار ميرود اين روند ادامه يابد.
روندهاي نو. امكان دسترسي به فهرستهاي كتابخانههاي ملي از راه دور و متعاقب آن به مجموعههاي كتابخانههاي ديگر، ضرورت انباشتن مجموعههاي كلان انتشارات خارجي را، چه در كتابخانههاي ملي و چه از طرق ملي ديگر، سؤال برانگيز كرده است. نياز و توانايي جمعآوري هر پديده ملي نيز به مرور سؤالبرانگيزتر خواهد شد، بهخصوص با توجه به افزايش مداوم مواد انتشاراتي و قابل دسترس به شكلهاي ماشينخوان، لازم خواهد بود كه قانون واسپاري و نيز مفهوم "انتشارات" مجددآ تعريف شوند.
در اغلب كشورها تفكر نيرومندي موجب شده تا كتابخانهها بهجاي ميزان مجموعه، بر اساس خدماتشان مورد قضاوت قرار گيرند. اين نگرش در مقايسه با ساير انواع كتابخانهها، بر كتابخانههاي ملي، به خاطر نقش آنها در جمعآوري و حفاظت از انتشارات ملي، كمتر اثر داشته است، اما بيتأثير نبوده است. همچنين به عوض ارائه خدمات به افراد، بر ارائه خدمات به كتابخانههاي ديگر بيشتر تأكيد ميشود. توازن ميان مجموعه و خدمات برحسب مكان فرق ميكند؛ در كتابخانههاي ملي جديدالتأسيس ارائه خدمات بيشتر توصيه ميشود، البته برخي كتابخانههاي ملي قديميتر نيز خدمتمدار شدهاند.
اگرچه كتابخانههاي ملي با ديگر انواع كتابخانه متفاوت هستند، اما آنها نيز از تأثير بازار در امان نبودهاند. كتابخانههاي ديگر معمولا داراي مراجعه كننده مشخص و تعريف شده هستند و نيازي به كوشش براي شناسايي مشتريان خود ندارند، گرچه لازم است نيازهاي آنها را دريابند، اما كتابخانههاي ملي در خدمت سازمان خاصي نيستند و استفادهكنندگان مشخصي نيز ندارند پس بايد هر دو كار را انجام دهند، يعني اول بايد مشخص كنند به چه كساني خدمت ميكنند و پس از آن چگونگي خدمت به آنان را تعيين كنند. در عين حال لازم است وظايف خود را هم تعريف كنند. حال اگر محدوديت بودجه، آنها را تحت فشار قرار داده باشد ــ كه همين طور هم هست ــ تعيين اولويت ميان فعاليتهاي موجود و محتمل براي آنها ضروري است، گرچه آسان نيست. حجم و قدمت بسياري از كتابخانههاي ملي و سنگيني سنت و كوششي كه براي ايجاد تغييرات اساسي لازم است، اين وظيفه را دشوارتر ميسازد.
همچنين، لااقل در جهان غرب، از كتابخانه ملي در ازاي سرمايهاي كه صرف آن ميشود، بازده ميطلبند و كتابخانههاي ملي براي پاسخگويي به اين تقاضاها بايد اهداف و مقاصد خود را به روشني تعريف و مسير دستيابي به آنها را تعيين كنند. تهيه شاخصهاي معتبر و قابل اعتماد براي سنجش عملكرد كه براي هر كتابخانهاي دشوار است براي كتابخانههاي ملي دشوارتر است، زيرا در كتابخانههاي ملي تعيين اهداف ملي و گردآوري داده در مورد آنها دشوارتر است. براي مثال در مواردي مانند حفاظت و نگهداري مجموعه، نتيجه فعاليت پس از دهها سال مشخص ميشود.
عملكرد برخي كتابخانههاي ملي مانند كتابخانههاي استراليا و فرانسه، از سوي مراكز خارج از سازمان مورد تحقيق و تفحص قرار ميگيرند. برخي، نظير كتابخانههاي دانمارك، نروژ، و ايالات متحده بهطور اساسي و ريشهاي فعاليتهاي خود را مورد تجديد نظر قرار دادهاند. كتابداران بهدنبال اين بررسيها و يا همزمان با آن چند برنامه راهبردي تهيه كردهاند (احتمالا آنها را برنامههاي سازماني يا كاري مينامند) و اين روندي رايج و رو به رشد است كه طي آن تمام مسائل كتابخانههاي ملي كوچك و بزرگ مورد بررسي قرار ميگيرد.
كتابخانههاي ملي، چه به خاطر رواج انديشه بازار آزاد و چه به سبب مشكلات اقتصادي، تحت فشار قرار گرفتهاند تا به كسب درآمد بپردازند. كتابخانههاي زيادي اكنون بهاي تأمين مدرك و خدمات كتابشناختي خود را دريافت ميكنند و برخي به لحاظ انتشاراتشان حسابهاي بانكي متورم دارند. كمتر كتابخانهاي بيش از ده درصد از مخارج خود را كسب ميكند، اگر چه كتابخانه ملي استراليا و كتابخانه بريتانيا دو كتابخانهاي هستند كه حدود يك چهارم مخارجشان را بهدست ميآورند و تصادفي نيست كه اين كتابخانهها علاوه بر پوشش موضوعي فراگير در مجموعهسازي، خدمات وسيعي نيز ارائه ميدهند. براي روشن شدن مسئله لازم است خدمات را به دو بخش "بنيادي" و "ارزشافزوده" تقسيم كرد. گرچه بر سر اينكه چه خدمتي در كدام دسته قرار گيرد اختلاف نظر وجود دارد.
به نظر ميرسد كتابخانههاي ملي در آينده كمتر به گردآوري مجموعه بپردازند و نقش اصلي آنها هماهنگ كننده و ارائه خدمت به كتابخانهها باشد. اين تغيير موجب خواهد شد موضع آنها هم ضعيف و هم قوي شود. چه بسا ديگر بزرگترين مجموعه كتاب را در كشور نداشته باشند (حتي اگر در گذشته ميداشتند)، اما در موضعي خواهند بود كه بر توسعه و تحول كتابخانهها و اطلاعرساني كشور تأثير عميقي اعمال نمايند. اگر آنها از اين موقعيت استفاده نكنند ديگران اين كار را انجام خواهند داد.
مآخذ :
1) Al-Nahari, Abdulaziz Mohamed. The Role of National Libraries in Developing Countries, 1984; 2) Humphreys, K.W. A National Library in Theory and Practice, 1988; 3) Line, Maurice B. "National Libraries in a Time of Change". IFLA Journal, 1988; 4) Idem. "Do we Need National Libraries, and If So what Sort?". Alexandria, 1990; 5) Line, Maurice B.; Line, Joyce. Editors, National Libraries, 1979; 6) Idem. National Libraries 2: (1977-1985), 1987.
موريس بي. لاين[12] (WELIS)
ترجمه اشرفالسادات بزرگي
[1]. Biblioteca Marciana
[2]. National Lending Library for Science and Technology
[3]. Departement de la Phonotheque Nationale et de L᾽Audiovisuel
[4]. Conference of European National Libraries (CENL)
[5]. Instituto Autonomo Biblioteca Nacional y de Servicios de Bibliotecas
[6]. Canada Institute for Scientific and Technical Information (CISTI)
[7]. Turkish Documentation Center (TURDOC)
[8]. Science and Technology Information Services (SATIS)
[9]. Business Information Services
[10]. Centers for the Book
[11]. Moi Rana
[12]. Maurice B. Line