كتابخانههاي دانشجويي. سازمان اسنادو کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران
كتابخانههاي دانشجويي. كتابخانههاي دانشجويي مجموعههاي كوچك غيرتخصصي و غيردرسي هستند كه معمولا در دانشكدهها و در اتاق كوچكي توسط دانشجويان ايجاد ميشوند.
در دايرهالمعارف كتابداري و اطلاعرساني از عبارت Student Library به مدخل Undergraduate Library (به معني كتابخانه دورههاي كارشناسي و پايينتر) ارجاع داده شده است. اين كتابخانهها علاوه بر برآوردن نيازهاي آموزشي دانشجويان، به پرورش مهارتهاي ايشان براي استفاده از كتابخانههاي علمي، پژوهشي، و دانشگاهي كمك ميكنند. همچنين باعث افزايش سطح سواد اطلاعاتي دانشجويان ميشوند. مجموعه اين كتابخانهها مكمل برنامههاي آموزشي دانشگاه است (:1 ج 31، ص 329).
كتابخانه دانشجويي ظاهرآ تنها در ايران مرسوم است و نمونه آن در ديگر كشورها مشاهده نميشود. در دانشگاههاي بزرگ اروپايي و امريكايي و حتي آسيايي كه تعداد دانشجويان خارجي زياد است، گاه كتابخانههاي كوچكي با نام "كتابخانه ملل" يا "كتابخانه چند فرهنگي" وجود دارد. دانشجويان داوطلب، كتابهايي را از زبان و فرهنگ خود به آن كتابخانه اهدا ميكنند تا ساير دانشجويان با كشور زادگاه آنان آشنا شوند. كاركنان اين قبيل كتابخانهها داوطلبانه اين وظيفه را ميپذيرند. معمولا دانشگاه نيز فضا، تجهيزات، و گاه نيروي انساني به آنها ميدهد. اما كتابخانههاي دانشجويي در ايران اغلب به ابتكار دانشجويان ناراضي و در غياب احزاب و گروهها بهوجود ميآيند تا بخشي از نياز دانشجويان به آگاهيهاي سياسي را برآورده سازند.
كودتاي 28 مرداد 1332 و دوره ده ساله پس از آن و انحلال احزاب و گروههايي چون حزب توده و جبهه ملي و شورش 15 خرداد 1342، فضاي دانشگاه و به تبع آن شكل مبارزات دانشجويي در برابر رژيم را تغيير داد. انتشار كتابهاي سياسي مورد علاقه دانشجويان ناراضي، محدود و آنچه طي دهه 1320 و اوايل دهه 1330 توسط احزاب و گروههاي سياسي منتشر شده بود از قفسههاي كتابخانههاي دانشگاهي و دسترس دانشجويان خارج شد. فعاليت احزاب و گروهها ممنوع شد و مكانهاي علني آنها براي فعاليتهاي تبليغي بسته شدند و به تبع آن كتابخانههاي دفاتر آنها نيز ديگر در دسترس نبودند. در اين شرايط، دانشجويان و دانشگاهيان با استفاده از فضاي دانشگاه، دست به ايجاد پايگاههاي فرهنگي ـ اجتماعي ـ مذهبي در داخل دانشگاه زدند، از جمله اين ابتكارات ايجاد كتابخانههاي دانشجويي بود كه بهدنبال تأسيس انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اين دوره، پايهگذاري شدند.
ظاهرآ نخستين انجمن اسلامي و به تبع آن كتابخانه انجمن اسلامي دانشجويان، با هدايت و حمايت مهدي بازرگان، استاد دانشكده فني دانشگاه تهران و از رهبران سياسي ناراضي در اين دانشكده، در حدود سالهاي 1343 تا 1344 شروع بهكار كرد. متعاقب آن، دانشكدههاي پزشكي، ادبيات، و علوم دانشگاه تهران، كتابخانههاي دانشجويي خود را تحت حمايت انجمن اسلامي دانشجويان راهاندازي كردند. دانشجويان طرفدار گروههاي چپ و غيرمذهبي نيز متعاقبآ انجمنهايي را در دانشگاهها فعال كردند كه بيشتر با نام انجمنهاي دانشجويان و كتابخانههايشان نيز بهنام كتابخانه دانشجويي نامگذاري ميشد.
اين كتابخانهها در دهه 1350 در بيشتر دانشگاههاي كشور فعال بودند و در عمل محافلي براي بحثهاي سياسي و ردوبدل كردن اسناد و نوشتههاي ممنوعه و چه بسا عضوگيري براي سازمانهاي ضدرژيم بودند. فعالان دانشجويي در اين كتابخانهها مرتبآ رفتوآمد ميكردند. گاه كار به تيغه كردن در ورودي اين كتابخانهها توسط نيروهاي امنيتي در تعطيلات آخر هفته، و تخريب آن در روزهاي بعد و بازگشايي در نخستين فرصت توسط دانشجويان ميكشيد (چيزي كه نگارنده خود در دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه شاهد آن بود). دانشجويان براي حفاظت مجموعه از دستبرد نيروهاي امنيتي، كتابهاي حساس را در پايان هفته و هنگام تعطيلات به كمدهاي شخصي يا منزل و خوابگاه ميبردند و سپس به كتابخانه بازميگرداندند.
پس از انقلاب اسلامي تا مقطع انقلاب فرهنگي، كه كتاب به فراواني و بدون كنترل چاپ و پخش ميشد و در دسترس همه بود، اين كتابخانهها از رونق افتادند. هر گروه سياسي براي خود اتاقي در دانشكده تقاضا و اشغال ميكرد و كتابهاي خود را نيز در همان اتاق در دسترس ميگذاشت، ولي جنبه محفلي و سياسي اين اتاقها بيشتر از جنبه كتابخانهاي آنها بود.
در حال حاضر انجمنهاي صنفي دانشجويان، كتابخانهها و نوارخانههايي دارند كه در آن كتابهاي روز را نگهداري ميكنند و آنها را به دانشجويان امانت ميدهند.
كتابخانههاي دانشجويي غالبآ سازماندهي مناسب ندارنديا اساسآ فاقد آن هستند. فهرست منابع اين كتابخانهها اكثرآ بهصورت دفتر ثبت نگهداري ميشود و براي امانت كتاب هم از دفتر ديگري بهنام دفتر امانت استفاده ميكنند.
آنچه در ايران به كتابخانه دانشجويي شهرت دارد با آنچه در دانشگاههاي غرب بهعنوان كتابخانه دانشجويي شناخته شده اساسآ متفاوت است، زيرا در آنجا چيزي شبيه به كتابخانه دانشجويي وجود ندارد.
يكي از نخستين كتابخانههاي دانشجويي در سال 1608 در كتابخانه بودليان دانشگاه آكسفورد ايجاد شد. پيشنهاد تامس جيمز، براي ايجاد كتابخانه دانشجويي به خاطر هزينه و احتمال آسيب ديدن كتابها بهعلت دسترسي مستقيم همه به كتابها، با مخالفت روبهرو شد و تا سال 1856 دانشجويان سطوح پايينتر اجازه مطالعه در كتابخانه بودليان را نداشتند.
در سال 1882 يكي از كتابداران بهدنبال شكايتهاي دانشجويان دورههاي تكميلي از حضور دانشجويان دورههاي پايينتر در كتابخانه و علاقه ويژهاي كه به مسائل دانشجويان جوان داشت، كتابخانهاي با 6000 جلد كتاب بهعنوان كتابخانهاي دانشجويي با نظام قفسه باز ايجاد كرد. اما بهعلت مفقود شدن كتابها در 1894 قفسههاي كتابخانه بر روي دانشجويان بسته شد.
در امريكاي شمالي، نخستين بار از كتابخانه دانشجويي در دانشگاه هاروارد و در پي از بين رفتن كتابخانه بهعلت آتشسوزي صحبت بهميان آمده است و در 1851 كتابداران به رئيس وقت دانشگاه ايجاد مجموعهاي اختصاصي براي دانشجويان دورههاي پايينتر را پيشنهاد كردند.
علاوه بر اين مجموعه كوچك، دانشجويان كتابخانهاي ايجاد كردند كه رضايت آنها را تا اندازهاي جلب كرد. در 1875 تالارهاي بيشتري به روي دانشجويان كارشناسي گشوده و يا به آنها اختصاص داده شد. كمي بعد سيستم رزرو براي ايشان ايجاد شد و دانشجويان اجازه يافتند كه براي مدت كوتاهي در مخزن باشند.
با توسعه تحصيلات تكميلي از اواخر قرن 19 تلاشهاي فراواني براي رفع نيازهاي پژوهشي و تأمين منابع آغاز شد، بهتدريج، مجموعه پژوهشي كتابخانهها گسترش يافت و بهتبع آن تنظيم فيزيكي كتابها و فهرستها پيچيدهتر شد. بسياري از كتابخانهها مخازن خود را حتي بر روي دانشجويان تحصيلات تكميلي بستند و دانشجويان كارشناسي براي رفع نيازهاي خود با مشكلات فراواني روبهرو شدند. دانشجويان و كتابداران با مشكل روبهرو بودند و اعتراضاتي از سوي دانشجويان مطرح شد. نخستين راه حل، ايجاد مجموعه دانشجويي در دل كتابخانه بود و نخستين مورد موفقيتآميز، مجموعه دانشجويي دانشگاه كلمبيا بود كه در 1907 با 6000 جلد كتاب در فضايي جذاب براي دانشجويان سالهاي اول طراحي شد. پس از آن دانشگاه شيكاگو با 000,12 جلد در 1931 كار را آغاز كرد و ديگر دانشگاهها نيز به تدريج خدماتي را تحتعنوان مجموعههاي دانشجويي يا كتابخانه دانشجويي پايه گذاشتند.
نخستين كتابخانه دانشجويي دانشگاه هاروارد "كتابخانه وايدنر"[1] بود كه در 1915 تأسيس شد، يعني زماني كه هنوز دورههاي كارشناسي گسترش چنداني نيافته بودند. از اين دوران و با گسترش دورههاي كارشناسي، گسترش مجتمع خوابگاهي همراه با كتابخانه براي دانشجويان تحقق پيدا كرد. در اين كتابخانهها غرفههاي متعدد وجود داشت. مجموعه هر غرفه را استاد مربوط انتخاب ميكرد. رشد مجموعهها و افزايش دانشجويان و مراجعان، دانشگاه را مجبور به تجديدنظر در كتابخانههاي خود كرد.
در 1937 جدا كردن كتابخانههاي دانشجويي توسط كايز متكاف، رئيس مشهور كتابخانههاي دانشگاه هاروارد، پيشنهاد شد. نخستين كتابخانه كه در ساختماني كاملا مجزا از كتابخانه اصلي ايجاد شد، كتابخانه دانشجويي لامونت[2] بود كه در 1949 تأسيس شد. در اين مجموعه بخشي موسوم به بخش كتابهاي درسي ايجاد شد كه در آن كتابهاي درسي معرفي شده توسط استادان رزرو ميشد. اين كتابخانه مجموعهاي از مشهورترين كتابهاي هر رشته، خصوصآ در حوزههاي علوم انساني و علوم اجتماعي داشت. تنظيم كتابها، ردهبندي، و فهرستنويسي، و حتي امانت كتاب در اين مجموعه ساده شده بود.
تا سال 1960 وجود شش كتابخانه از اين نوع در دانشگاههاي امريكايي گزارش شده است: لامونت (در هاروارد)، ميشيگان، كاروليناي جنوبي، اينديانا، اوريس[3] (در دانشگاه كرنل)، و تگزاس. تعداد اين كتابخانهها در دهه 1960 بيست و در 1975 چهل و شش كتابخانه بوده است (:1 ج 31، ص 329-330).
مأخذ :
1) Rebman, Elisabeth H. "Undergraduate Libraries". Encyclopedia of Library and Information Science. Vol.31, PP.329- 341.
ابراهيم عمراني
[1]. Widener Library
[2]. Lamont
[3]. Uris