عَرض سازمان اسنادو کتابخانه ملّی جمهوری ایران
عَرض. عرض در لغت بهمعناي آشكار كردن، نشان دادن، و پديد آوردن است (:4 ج 2، ذيل "عرض")، و در اصطلاح نسخهشناسي به مفهوم مقابله بهكار ميرود. درگذشته، سنت عرض دادن يا به عرض رسانيدن چنان بود كه كاتب پس از به پايان رساندن كتابت آن را با نسخهاي ديگر ــ در اغلب موارد نسخهاي كه از روي آن كتابت ميكرد ــ مقابله و اگر لغزش يا اشتباهي در حين كتابت روي داده بود، آن را تصحيح ميكرد (:2 35؛ :5 700؛ :3 38). اين لغزشها بيشتر شامل افتادگي، تكرار نابجا، اشتباهات املايي، و موارد مشابه ميشد. كاتبان در هنگام مقابله و عرض اگر به ضبط نادرستي برميخوردند، صحيح آن را با رمز "صح" در حاشيه كتاب يادداشت ميكردند و موارد اختلاف نسخ را با رمز "خ" در حاشيه نشان ميدادند. اگر كلمه يا جملهاي سهوآ تكرار ميشد، روي يكي از آنها خط كمرنگي ميكشيدند. مرسوم بود كه با به پايان رسيدن عمل عرض، زمان و مكان مقابله را همراه با كلماتي چون "بلغ"، "بلغت"، يا "بلغالعرض" در ترقيمه* كتاب ذكر كنند (:2 ،157 160؛ :3 50).
كاتب موظف بود نسخه خود را با نسخه اصلي يا نسخهاي مورد اطمينان مقابله كند، گاه اين عمل با همراهي مؤلف انجام ميشد و اگر مؤلف حضور نداشت با نسخهاي به خط مؤلف عرض داده ميشد. موثق بودن نسخه، اهميت بسيار زيادي داشت (:2 36).
سنت عرض دادن در دورههاي گوناگون كتابت رواج داشت، اما تا سده هشتم ق. همگانيتر بود. پس از سده هشتم، صرفآ كاتبان فاضل و دانشمند به مقابله نسخه ميپرداختند. از سده نهم هجري كار عرض و مقابله چندان جدي گرفته نشد. هر چند كه كاتبان دانشمند به عرض نسخههاي خود ميپرداختند، اما خوشنويسان كه خصيصههاي زيباييشناسي و هنري را بيشتر مدنظر داشتند، كمتر به سنتهاي علمي سماع دادن، مقابله كردن، و به عرض رسانيدن ميپرداختند.
روايات متعددي درباره اهميت عرض دادن نسخهها در تاريخ و فرهنگ اسلامي ديده ميشود. در وقفنامه ربع رشيدي آمده است كه رشيدالدين وزير، شرط كرده بود تا كاتبان، دستنوشته خود را با نسخه اصلي عرض دهند و مقابله كنند (:3 40، 50).
نمونه ديگر سخني است كه از قول خليل بن احمد فراهيدي نقل شده است كه اگر كتابي را سه مرتبه استنساخ كنند و با نسخه اصلي عرض ندهند و مقابله نكنند، اگر آن كتاب به زبان فصيح عربي نوشته شده باشد، به كتابي گنگ به زبان فارسي تبديل خواهد شد (:2 36).
"عرض ديدن" در تاريخ نسخهپردازي در مفهومي ديگر نيز بهكار رفته است. اصطلاح مذكور بهطور كلي به عمل "بازديد و تفتيش موجودي كتب و نفايس و اشياي قيمتي در يك دستگاه" اطلاق ميشد (مشابه آنچه كه امروزه در كتابخانهها "رفخواني" ميگويند). به اين ترتيب، محتواي عرض ميتواند شامل مالكيت يك نسخه، نام مالك آن، و وضع موجود در زمان بازديد نسخه باشد. يادداشتهايي چون "عرض گرفته شد"، "به عرض رسيد"، "عرض ديده شد"، و "داخل عرض شد" بر نسخههاي خطي، بيانگر تعلق نسخه به يكي از كتابخانههاي پادشاهي و درباري يا آستانههاي خانقاهي و مذهبي در زمان نگارش است. به عقيده ايرج افشار اصطلاح عرض در اين معنا، ميتواند مترادف ثبت[1] يا توصيف[2] باشد. چنين ثبت و ضبطي معمولا در كتابخانههاي
پادشاهان، امرا، شاهزادگان، بقعهها، خانقاههاي صوفيان، و جز آن انجام ميشد (:1 3-5).
گاه به مناسبتهاي مختلف چون تغيير مالك، تبديل حكومت، جنگ و غارت، تغيير صاحب جمع، و مانند آن تجديد عرض انجام ميشد. فاصله زماني بين دو عرض نيز متغير بود: گاه دو سال، و گاه پنجاه سال. سهگونه تاريخگذاري متفاوت در عرض ديده ميشود: سال هجري قمري، سال تركي، و سال جلوس امير يا پادشاه. در ايران، هند، ماوراءالنهر، و افغانستان عرضها بيشتر به زبان فارسي؛ و در نسخههاي عثماني بيشتر به تركي يا عربي بوده است. در عرضها بهندرت نام كتابخانه يا مالك ذكر ميشد. عرضها معمولا به خط تعليق و نستعليق بودند و در اواخر ]دوران[ نسخهپردازي شكسته نستعليق نيز ديده شده است (:1 7-8، 13).
مآخذ :)1 افشار، ايرج. "عرض در نسخههاي خطي". معارف. س. چهاردهم، 2 (مرداد ـ آبان 1376): 3-31؛ )2 مايل هروي، نجيب. تاريخ نسخهپردازي و تصحيح انتقادي نسخههاي خطي. تهران: كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، 1380؛ 3) همو. نقد و تصحيح متون: مراحل نسخهشناسي و شيوههاي تصحيح نسخههاي خطي فارسي. مشهد: آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، ؛1369 )4 معين، محمد. فرهنگ فارسي. ج 2، ذيل "عرض"؛ )5 "واژگان نظام كتابآرايي". در نجيب مايل هروي. كتابآرايي در تمدن اسلامي. مشهد: آستان قدس رضوي، بنياد پژوهشهاي اسلامي، 1372، ص 571-.832
مژده كماليفرد