چاپ سنگي سازمان اسناد و کتابخانه ملّی جمهوری اسلامی ایران
نامحلولي بر روي سنگ ايجاد ميشد كه مركب چاپ را به خود ميگرفت و آب را رد ميكرد. آنگاه، بر روي اين سنگ، صمغ عربي و اسيدنيتريك (تيزاب) ميريختند تا سبب ثبات خطوط ترسيمشده گردد. اسيد نيتريك نواحي خالي سنگ (اطراف تصوير و نوشته) را به اندازه يك ميليمتر در خود حل ميكرد تا تصاوير و مطالب بر روي سنگ برجسته بماند. پس از شستن تصوير با تربانتين و آب، صفحه سنگ آماده چاپ ميشد. مركب چاپ را با "نورد" بر روي صفحه سنگ ميكشيدند و به اين ترتيب، تصاوير مطالب بر روي كاغذ چاپ ميگرديد (13:3). در ايران، براي استفاده از اين روش، نوشته را با مركب چرب روي كاغذهاي آهارزده با نشاسته مينوشتند و روي سنگ برميگرداندند و با فشار به آن انتقال ميدادند. بقيه مراحل شبيه مراحل بالا طي ميشد (14:3).
تاريخچه. چاپ سنگي نخستين بار توسط آلوئيس رنهفلدر[1] (1771ـ1834)، نمايشنامهنويس اهل پراگ و مقيم مونيخ، در سال 1796 م./ 1217 ق. اختراع شد. در آن زمان، 300 سال از اختراع ماشين چاپ گوتنبرگ كه با حروف سربي كار ميكرد ميگذشت. هزينههاي گزاف استفاده از ماشين چاپ سربي، آن را عملاً تنها براي ثروتمندان قابل دسترس كرده بود و اين امر جوان تهيدستي چون رنهفلدر را به چارهجويي واداشت. وي ابتدا تصميم گرفت كه از طريق حكاكيِ نوشتههاي خود بر روي صفحات نازك و مسطح مس، آنها را تكثير كند، ولي گراني مس و مشكل بودن حكاكي بر روي آن او را از اين فكر منصرف كرد؛ بهويژه آنكه ميبايست نوشتههايش را معكوس حكاكي ميكرد و چنينكاري بر روي مس بسيار دشوار بود (13:3).
بهسبب سهولت استفاده از روش رنه فلدر و امكان خلق آثار زيباي هنري با اين روش، ديري نگذشت كه چاپ سنگي در دنيا فراگير شد و هشت سال بعد به كلكته در هندوستان نيز راه يافت (13:3).
درباره ورود چاپ سنگي به ايران روايات متعددي وجود دارد، ولي بهنظر ميرسد اين قول كه چاپ سنگي براي نخستين بار توسط ميرزا صالحبن حاج باقرخان شيرازي معروف به ميرزا صالح تبريزي در تبريز به راه افتاد، صحيح بوده باشد (14:3؛ :6 24-25).
ميرزا صالح، كه از سوي عباس ميرزا نايبالسلطنه براي فراگيري هنرهاي جديد به روسيه رفته بود، در بازگشت يك دستگاه ماشين چاپ سنگي با خود به تبريز آورد كه آن را در سال 1250 ق. راهاندازي كرد و آقا عليبن حاج محمدحسين امين الشرع تبريزي را به رياست آن گماشت (25:6). در همين چاپخانه ابتدا قرآن مجيد (1250 ق.) و سپس زادالمعاد (1251 ق.) را چاپ كردند (14:3).
در سال 1259 يا 1260 ق.، اسباب چاپ سنگي به تهران رسيد و بدون تأخير وارد كار شد و، در همان سال، نخستين كتاب چاپ سنگي با عنوان معجم في آثار ملوكالعجم تأليف ميرزا عبداللهبن فضلالله و تاريخ پطر كبير، و سپس حديقه الشيعه (1260 ق.) تأليف ملااحمد اردبيلي به چاپ رسيد (120:2؛ 24:1-25). هزينه نازل و سهولت كار با ماشينهاي چاپ سنگي اين روش را طي مدت كوتاهي برچاپ سربي مسلط كرد، بهطوري كه سالهاي 1269-1270 ق. را، از نظر نوع چاپ كتاب، سالهاي چاپ سنگي ميشناسند (14:3).
در سال 1265 ق. كه سمت جديد اداره علوم و قسمت انطباعات و روزنامه دولتي و نيز دارالترجمه دولتي و چاپ كتابها به شاهزاده عليقلي ميرزا (اعتضادالسلطنه)، (1234-1298 ق.) واگذار گرديد، مسئوليت و اداره چاپخانههاي ايران، خصوصاً "چاپخانه دولتي تهران" نيز برعهده وي گذاشته شد (12:4). بر اثر احتياج مبرم و روزافزون دستگاههاي دولتي و همچنين اداره انطباعات و نشر كتابها، چاپخانههاي ديگر نيز يكي پس از ديگري تأسيس گرديد كه هر يك به چاپ كارهاي خاصي اختصاص يافتند. بهطور مثال، كار عمده چاپخانه چاپ سنگي دولتي چاپ روزنامههاي دولتي بوده و گاه كتابهايي نيز در آن به چاپ ميرسيده است. تأسيس چاپخانه مدرسه دارالفنون نيز براي چاپ كتابهاي اختصاصي مدرسه دارالفنون بوده، ولي گاه به چاپ آثار ديگر نيز ميپرداخته است (12:4).
ميرزا تقيخان اميركبير، پس از آنكه در سال 1264 ق. به صدراعظمي ايران رسيد، از جمله اقدامات مترقي و اصلاحطلبانهاي كه انجام داد، انتشار نخستين روزنامه فارسي به سبك و ترتيب كنوني، به نام روزنامه وقايعاتفاقيه بود. پس از اين اقدام"، چاپخانه چاپ سنگي دولتي" يا "دارالطباعه دولتي" براي چاپ اين روزنامه مجهز شد. پس از مدتي شماره اول آن به نام روزنامچه اخبار دارالخلافه طهران در روز جمعه پنجم ربيعالثاني 1267 ق. و شماره بعد با نام روزنامه وقايعاتفاقيه، در چاپخانه چاپ سنگي دولتي، چاپ و منتشر گرديد. اين روزنامه در 4 صفحه و گاه در 8 صفحه به قطع رحلي نيم ورقي (17×5/30) با كاغذ ساخت اصفهان و با چاپ سنگي به تيراژ 600 الي 700 نسخه به چاپ ميرسيده است (12:4).
پس از رواج چاپ سنگي، مدت 22 سال (1269 ـ 1291 ق.) هر چه در ايران چاپ ميشد بهصورت چاپ سنگي بود. كتب و نشريات اين دوره با مركب چاپ و با خط و تصوير زيبا چاپ ميشده است. برخي كتب و روزنامههاي اين دوره با خط ميرزا رضا كلهر، خوشنويس معروف و مبتكر شيوه چاقنويسي، و تصاويري با امضاي ميرزا بزرگ غفاري، نقاش معروف، آراسته شده است. نخستين كتاب چاپ سنگي مصوّر كتاب ليلي و مجنون است كه توسط ميرزا اسدالله شيرازي در سال 1259 ق. در تبريز، در چهار مجلس تصوير، به چاپ رسيده است. تا اوايل سلطنت محمدشاه (1250-1264 ق.)، كتابهاي چاپ سنگي با خط نسخ نوشته و چاپ ميشد، ولي از آن پس خطوط تعليق و شكسته را نيز در اين نوع چاپ ميتوان يافت. گلستان سعدي را، كه در سال 1268 ق. در قطع خشتي در تهران چاپ شده، مرغوبترين كتاب چاپ سنگي در ايران ميدانند (14:3).
كتابهاي چاپ سنگي با نسخههاي خطي مشابهتهايي دارند كه از جمله ميتوان به تذهيب، تشعير، جلدبندي نفيس، صفحهبندي، جدولبندي، صفحه عنوان، كاتب، و تاريخ كتابت اشاره كرد. با اين همه، بهسبب محدويتهايي كه در چاپ سنگي وجود دارد، تنوع و كثرت تذهيب در آنها كمتر از نسخ خطي است. در كتابهاي چاپ سنگي نيز، مانند نسخههاي خطي، صفحات جدولبندي شدهاند؛ بهطوري كه دو قسمت متن و حاشيه كاملاً از هم مجزّا هستند. جدول شامل دو يا چند خط است كه نوعي زيبايي به صفحه كتاب ميدهد و حاشيه كه شكل ستوني پيدا ميكند، جايگاهي براي توضيحات واژههاي متن، نقد صاحبنظران، پانويس، اثري مجزا، يا تعليقه و شرح بر متن اصلي است. معمولاً نوع خط حاشيهها با خط نوشتههاي متن متفاوت است. نوشته حاشيه به شكل نقوشي چون ترنجهاي كوچك، لچك، بتهجقه، يا شكلهاي گياهي و هندسي است.
بيشتر نسخههاي چاپ سنگي، مانند نسخ خطي، فاقد صفحه شمار هستند. نظم اوراق كتاب را با كلمه "پا صفحهاي" يا "رادّه" مشخص مي كردند، و نخستين كلمه سطر اول صفحه دوم را در گوشه چپ پايين صفحه اول مينوشتند كه با مطابقت اين واژه در هر دو صفحه نظم آن مشخص ميگرديد. بعدها، در كتابهاي چاپ سنگي، شمارهگذاري صفحات نيز مرسوم گرديد، اما همچنان در تعدادي از آنها صفحه شمار و علائم رادّه، بهطور همزمان، بهكار رفته است.
در كتابهاي چاپ سنگي صفحه عنوان نيز وجود ندارد و مشخصات نام مؤلف، كاتب، تاريخ نگارش، و كتابت (در كتب چاپ سنگي نام مطبعه، تاريخ چاپ، و جز آن) در پايان آخرين صفحه ذكر ميشده است. كاتبان و تاريخ كتابتِ نوشتههاي آنها نيز از عناصر خاص كتب چاپ سنگي است كه در پايان متن، تحت عنوان "راقم سطور"، "رقم از"، "كتبهالعبدالاقلالجاني"، و "حرّر"... ذكر ميشده است. اسامي كاتبان مشهوري در پايان كتب چاپ سنگي مشاهده ميشود كه محمد ابراهيمبن محمدحسين خان اوليا سميع شيرازي، كاتب ديوان قاآني (چاپ 1277 ق.) و كليله و دمنه (چاپ 1270 ق.)؛ حبيباللهبن عزيزالله شيرازي كاتب آثار پريشان قاآني (چاپ 1298 ق.) و آتشكده آذر (چاپ 1277 ق.)؛ و محمدبن محمد قلي تبريزي خياباني كاتب كتاب كنزالسعاده (چاپ 1322 ق.) از آن جملهاند.
تصاوير كتابهاي چاپ سنگي بهصورت گراور است كه واژه "رقم" و "راقم" در ذيل اين تصاوير به مفهوم نقاشي و نقاش است و نامهايي چون ابوتراب غفاري (نقاش) در كنار تصاوير رجال دوره قاجار موجود در كتاب مرآتالبلدان ناصري (چاپ 1294 ق.)، ميرزا جعفر، عبدالمطلب اصفهاني، محمدباقر خان، و عليرضا تصويرگران كتاب كليله و دمنه (چاپ 1282، 1330 ق.)، و عزتالله مروج نقاش كتاب شاهزاده شيرويه (چاپ 1314 ق.) در كنار آنها ديده ميشود.
موضوعهاي اصلي كه كتابهاي چاپ سنگي درباره آنها نوشته شده است عبارتند از: مسائل اسلامي نظير قرآن و اخلاق اسلامي؛ مسائل شيعي نظير حقوق شيعي، اصول فقه شيعي؛ ادبيات فارسي شامل ديوانها، تذكرهها، و جز آن؛ ادبيات عرب شامل صرف و نحو، و مانند آن؛ پزشكي قديم؛ تاريخ و جغرافيا؛ سرگذشتنامهها؛ فلسفه؛ منطق؛ تصوّف و عرفان؛ و جُنگ*. نكته قابل توجه در كتابهاي چاپ سنگي، لطايفي است كه در تصويرسازي، حاشيهبندي، خطاطي، و صفحهآرايي* اين كتابها بهكار رفته و نشانگر استعدادها و خلاقيتهاي ارزنده ايرانيان در دوستي و مودّت با كتاب است.
چاپ سنگي بيش از 70 سال چاپخانههاي ايران را در انحصار خود داشته است (72:5). با اختراع صنايع جديد در اروپا و ورود آن به ايران، مردم ايران نيز مجبور به استفاده از فنآوريهاي نوين، بهويژه در چاپ و چاپخانه، شدند. پايين بودن شمارگان نشريات چاپ شده با ماشينهاي چاپ سنگي و نيز زمانبر بودن كار با آنها، اندك اندك، سبب منسوخ شدن اين ماشينها گرديد. با اين همه، تا زمان گراورسازي در ايران براي چاپ نشريات يا كتابهاي مصوّر از ماشينهاي چاپ سنگي استفاده ميكردهاند.
شايد بتوان عامل بقاي چاپ سنگي به مدّت يك قرن را خطي بودن آن، بهخصوص استفاده از خط نستعليق در چاپ، كه مورد تأييد اهل فرهنگ بوده، و نيز استفاده از چاپ سنگي براي مصوّر كردن كتابها و نشريات دانست (73:5).
از جمله چاپخانههاي سنگي ميتوان به چاپخانههاي سيّار اشاره كرد. اين چاپخانهها كه، با همه كوچكي، در نوع خود بينظير بودند، در سفرهاي ناصرالدين شاه ايجاد و به همراه اردوي سلطنتي در سفرهاي وي حركت داده ميشدند و وقايع روزانه مسافرت شاه را به صورت روزنامه به چاپ ميرساندند. چاپخانههاي سنگي غيردولتي نيز در گذشته فعاليت داشتهاند كه بعضي از آنها عبارتند از: چاپخانه استاد عبدالعلي (تأسيس 1259 ق.)؛ چاپخانه استاد حاج عبدالمحمد (تأسيس 1260 ق.)؛ چاپخانه استاد مير باقر طهراني (تأسيس 1274 ق.)؛ چاپخانه استاد الله قليخان (تأسيس 1275 ق.)؛ چاپخانه استاد ميرزا حبيباللهخان (تأسيس 5-1304 ق.)؛ چاپخانه استاد آقا ميرزا عباس (تأسيس 1310 ق.)؛ چاپخانه استاد كربلايي حسين طهراني (تأسيس 1317 ق.)؛ چاپخانه استاد آقا سيد برغاني (تأسيس 21-1320 ق.)؛ چاپخانه استاد ميرزا علياصغر (تأسيس 1324 ق.)؛ و چند چاپخانه ديگر (:5 66، 67، 68، 69، 70).
بعد از تهران و تبريز از شهرهايي كه در آنها چاپخانه سنگي داير بوده ميتوان اصفهان، شيراز، اروميه، مشهد، بوشهر، انزلي، رشت، اردبيل، همدان، خوي، يزد، قزوين، كرمان، و كاشان را برشمرد. همچنين از ميان كشورهايي كه از صنعت چاپ سنگي استفاده ميكردهاند، علاوه بر ايران، ميتوان هند (بمبئي و لكهنو)، تركيه (استانبول)، مصر، و عراق (نجف) را نام برد (72:5).
مشهورترين اين اندازهها عبارتند از: 1) بازوبندي با اندازه تقريبي 30×20 ميليمتر؛ 2) بغلي با اندازه تقريبي 60×40 ميليمتر؛ 3) جانمازي با اندازه تقريبي 120×70 ميليمتر؛ )4 حمايلي كه همان اندازه جانمازي ولي با قطر بيشتر است و آن را در زير لباس رو و به طور حمايل آويزان ميكردند؛ 5) نيم ربعي با اندازه تقريبي 240×160 ميليمتر؛ 6) وزيري كوچك با اندازه تقريبي 220×160 ميليمتر؛ 7) وزيري با اندازه تقريبي 240×160 ميليمتر؛ 8) وزيري بزرگ با اندازه تقريبي 300×200 ميليمتر؛ 9) سلطاني با اندازه تقريبي 400×300 ميليمتر؛ 10) رحلي كوچك با اندازه تقريبي 400×250 ميليمتر؛ 11) رحلي با اندازه تقريبي 500×300 ميليمتر؛ 12) رحلي بزرگ با اندازه تقريبي 600×350؛ 13) بياض، كتابي كه طول و عرض آن بر خلاف معمول باشد؛ و )14 خشتي، كتابي كه طول و عرض آن تقريباً چهارگوش و به يك اندازه باشد (14:3).
فهرستنويسي كتابهاي چاپ سنگي. كتابهاي چاپ سنگي را همچون كتابهاي چاپي برپايه قوانين بينالمللي فهرستنويسي ميكنند، مگر آنكه ردهبندي كتابها ـ بنابه عللي، از جمله حالت جُنگ داشتن بعضي از آنها ـ براساس قطع* يا اندازه انجام گرفته باشد.
امروزه مرحله پيشرفته و تكامل يافته چاپ سنگي را چاپ افست* ميگويند كه در آن صفحات فلزي روي و آلومينيوم جايگزين سنگ، و عكسبرداري جايگزين مركب چاپ شده است.
مآخذ :)1 تربيت، محمدعلي. "مبداء تاريخ ايرانشناسي در اروپا". ارمغان. س. دوازدهم، 7 (1310): 24-25؛ 2) "چاپخانه و روزنامه در ايران". كاوه. دوره دوم، 5 (28 آذر 1290): 120؛ )3 "ستيز تيزاب و سنگ: نگاهي به تاريخ و تكامل چاپ سنگي در ايران". صنعت چاپ، 102 (ارديبهشت 1370): 13-15؛ )4 گلپايگاني، حسين. "تاريخ چاپ و چاپخانه در ايران: چاپخانههاي دولتي چاپ سنگي". صنعت چاپ، 114 (ارديبهشت 1371): 12-13؛ )5 مسعودي، اكرم. "تاريخچه چاپ سنگي در ايران". كتابداري. دفتر سيوپنجم (1379): 61-75؛ 6) نفيسي، سعيد. "صنعت چاپ مصور در ايران". پيام نور. دوره دوم، 5 (فروردين 1325): 24-.25
شهلا بابازاده