شما حتماً چاپ جديد ديوان صوفي‌الله ‌يار را ديده‌ايد و از خود پرسيده‌ايد كه چه شخصي اين كتاب را با اين مهارت و استادي تحشيه كرده است و يا خط زيباي آن از كيست. شايد جواب سؤال خود را پيدا كرده‌ايد؟ اين شخص كسي نيست، جز عبدالجبار آخوند نيك‌نهاد كه عمرش را وقف فرهنگ، ادبيات تركمن و آموزش طلاب ديني كرده است. او را همه مي‌شناسند و با نام او آشنايند. در اين شماره قصد داريم زحمات و خدمات بي‌شائبه فرهنگي و ديني ايشان را معرفي نماييم. باشد كه شرح زندگاني و خدمات وي سرمشق طلاب علوم ديني ما قرار گيرد تا در كنار تحصيل علوم ديني به فكر خدمات ديني و فرهنگي نيز باشند. ما در بين روحانيون خود، شخصيت‌هاي فراواني داريم و در اين جا از خوانندگان عزيز درخواست مي‌كنيم كه افراد فرهنگي و علمي و … را به ما پيشنهاد دهند تا در اسرع وقت با آنان گفتگويي ترتيب دهيم. هدف نشريه ياپراق شناساندن شخصيت‌هايي است كه مي‌توانند براي جوانان الگو باشند، حال ممكن است اين شخصيت، يكي از   اساتيد مدارس ديني ما باشد، يا يكي از اساتيد دانشگاه‌ها و يا شاعري گمنام در روستايي دورافتاده.

سالشمار زندگي:

1331: تولد در گنبد، محله خالدنبي (جعفرباي سابق).

1338: شروع طلبگي.

1341: شروع تدريس.

1355: فارغ‌التحصيل علوم ديني.

1360: تأسيس كتابخانه در مدرسه‌ي حنفيّه.

1366: تصحيح و تحشيه ديوان صوفي‌الله‌يار سمرقندي.

1372: وفات پدر.

1376: تأسيس موزه فرهنگ تركمن در مدرسه‌ي حنفيّه.

1380: تصحيح و تحشيه ديوان مخدومقلي فراغي.

1381: تصحيح و تحشيه رونق الاسلام علامه وفايي.

 

-  لطفاً مختصري از زندگي خود بفرماييد.

من در روز دوشنبه به تاريخ 5/3/1331 برابر با 2/9/1371 هـ.ق در شهرستان گنبد، در محلّه خالدنبي معروف به جعفرباي در سال ماهي (باليق) متولد شدم و در همان محله نيز كودكي‌ام را سپري كردم. پدرم «خالّي» كه مؤذن مسجد عبدي جان آخوند نبوي‌نژاد بوده مرا در هفت سالگي‌ام به مسجد شيخ حاجي خواجه (پشت دبستان سينا) نزد ملا حاجي نظر اخگر برد تا مقدمات علوم را فرا گيرم. تا سوره‌ي تحريم در همان جا و مدت زمان اندكي را نيز در مدرسه نبوي گنبد به تحصيل پرداختم. پس از آن علوم نقلي و عقلي را در مدرسه‌ي حنفيّه معروف به مسجد سلطان محمد آخوند در نزد استاد بزرگوارم سلطان‌محمد آخوند – كه بهره‌هاي فراواني از او بردم ـ به اتمام رساندم. از سال 1350 به امر تدريس در كنار استاد خودم به عنوان كمك استاد، همكاري مي‌كردم و پنج سال بعد يعني در سال 1355 به كسوت شريف روحانيت درآمدم و از علوم ديني فارغ التحصيل گشتم.  به ياد دارم زماني كه تحصيل مي‌كرديم اساتيد و بزرگاني چون خان‌محمد آخوند (فارغ التحصيل 1339)، شيرولي آخوند (فارغ التحصيل 1344)، قارمحمد آخوند (فارغ التحصيل 1348) و اؤره محمد آخوند (فارغ التحصيل 1348) از اين استاد گرانمايه  علوم ديني آموخته و فارغ التحصيل شدند.

بنده از همان زمان تاكنون به تدريس علوم ديني مختلف در مدرسه حنفيه واقع در محله سلطان محمد آخوند مشغول هستم.

- لطفاً از كتاب‌ها و آثار چاپ شده‌تان بگوييد؟

دو ديوان شعر يكي ديوان شعر مخدومقلي فراغي و ديگري ديوان شعر صوفي‌الله يار سمرقندي را به چاپ رساندم. در زمينه‌ي اشعار مخدومقلي نسخه‌هاي فراواني را مشاهده كرده و مورد تدقيق قرار دادم كه در كتاب تمامي آن نسخه‌ها نيامده است، از نسخه‌هاي مختلف از قره‌بأبك گرفته تا نسخه‌ي محسن فاني همه را ورق زدم و بيشتر موارد مشترك شعري نسخه‌ها را در ديوان آوردم.

- چه كتابهايي آماده چاپ يا در دست تهيه داريد؟

كتاب «رونق الاسلام» كه در تاشكند، بخارا و قازان چاپ شده است را تصحيح و تحشيه كردم. اين كتاب جزء كتابهاي نادر و رسمي تمام حوزه‌هاي علميه سراسر تركستان است. اين ديوان شعر شامل 1118 بيت است. علامه وفائي ناظم اين ابيات در بيت آخر كتاب سال نگارش آن را چنين مي‌نويسد:

بو كتاب ختميندا اردي اوْل سنه

تسعه و ستّون ثمانيه مأئه

مضمون و محتويات كتاب رونق الاسلام، احكام و اخلاق است:

رونق الاسلام مونگا بريلدي آد

اؤگره‌نيپ جانينگ بيلن توُت جُمله ياد

ابياتش بر وزن «فاعلاتن فاعلاتن فاعلات» آمده است.

علاوه بر تصحيح، شواهد شعري نيز در حاشيه كتاب از اشعار دلكش و زيباي عطار نيشابوري به مصداق ابيات آمده ذكر كردم تا مورد استفاده خوانندگان قرار گيرد.

كتاب ديگري نيز تحت عنوان لغت‌نامه عربي،فارسي و تركمني در دست تهيه دارم.

- باني و مؤسس مدرسه‌ي حنفيّه سلطان محمد آخوند بوده در مورد تأسيس و نوسازي آن بگوييد.

بله، باني و مؤسس اين حوزه سلطان محمد آخوند حيبب‌لي بوده كه در تاريخ 5/1/1336 آن را احداث كرده وبه تربيت ابناء و فرزندان پرداخته است و درست چهل سال بعد يعني در سال 1375 نوسازي شد. استاد سلطان محمد آخوند در سال 1319 هـ.ق متولد و در سال 1399 هـ.ق در سال 1357 دارفاني را وداع گفته‌اند.

اما درباره‌ي نوسازي كه اكنون شما ناظر آن هستيد در نتيجه مساعي و زحمات بي‌شائبه و خستگي ناپذير طلاب اين حوزه بوده است، حتي يك نفر خارج از اين حوزه به عنوان كارگر مزدبگير كار نكرده است. طلاب هر يك به نوبت يا شيفتي يا هر حجره به طور نوبتي مأمور ساخت و ساز مي‌شوند.

نكته جالب توجه اين كه شكل ظاهري اين مدرسه تقريبا به همان شكل و ظاهر مدرسه‌اي است كه استادمان در خيوه در آن تحصيل كرده‌اند و م شكل هندسي آن را در ديداري كه از آن داشتيم به خاطر سپرديم و به مرحله اجرا درآورديم و جالب‌تر اينكه تمام مراحل ساخت و ساز اين مدرسه از طراحي و اجرا گرفته تا بتن‌آرمه، تيرچه و… همگي توسط دستان توانمند و خستگي‌ناپذير اين طلاب ساخته شده. اينان بي هيچ مزد و پاداشي بي هيچ چشمداشتي زحمتهاي فراواني كشيده‌اند و در اين جا لازم است از مديريت توانمند خالدقربان‌آخوند كه در تمامي موارد نظارت داشته‌اند تشكر كنم و تمام همّ و غمّ‌شان اين بوده كه با حداقل امكانات بيشترين استفاده را ببرد. به عنوان مثال براي قيرگوني كف و ديوارهاي مدرسه فقط هزينه‌ي خرج كيسه‌ي قير كه برآورد كرديم صد و بيست هزار تومان شد، ايشان با ابتكار خود با هفتصد تومان تمام كردند.

- مدرسه چه امكاناتي براي طلاب فراهم آورده است؟

اين مدرسه كتابخانه‌اي شامل 3330 عنوان كتاب دارد. هر كتاب تخصصي، علمي كاربردي، فقهي، ديني حتي كتابهاي تست براي داوطلبان كنكور در آن يافت مي‌شود. اين كتابخانه را ما در سال 1360 ايجاد كرديم. تمام آثار چاپ شده‌ي تركمني فارسي خريداري شده نگهداري مي‌شود. حتي دست نوشته‌هاي علماي عظام را ما ثبت و ضبط كرديم و محفوظ نگهداشته‌ايم. از كتابهاي قديمي، كتابهاي چاپي از عبدالرحمن جامي (متوفي 898 ق) است. ايشان ديواني دارند كه اگر كل ديوان را بگرديم كلمه يا حرفي نقطه‌دار پيدا نمي‌كنيد، به اين خاطر به آن «ديوان بي‌نقطه‌ي جامي» مي‌گوييم.

علاوه بر كتابخانه، موزه باشكوهي در سال 1376 تأسيس كرديم كه در اين موزه تمامي آثار قديمي مأنوس با فرهنگ تركمن از ابزار و يراق آلات اسب گرفته تا دار قالي و آلاچيق و پوشاك زنان و مردان را در آن نگهداري مي‌كنيم، مي‌توان آن را موزه فرهنگ تركمن ناميد.

- چه انگيزه‌اي باعث ايجاد اين موزه شد؟

ما در حين آموزش يا در مباحثه و بحث گهگاهي از وسايل و ابزاري نام مي‌بريم كه طلاب ما كاملاً با آن ناآشنا بودند، مثلا چووال، چمچه، چاناق،  قازاو و… كه اصلا نمي‌دانستند كه به چه مي‌گويند و چه كاربردي دارد. در حالي كه جزء ابزار خودمان و نام وسيله مورد استفاده خاص تركمنهاست. در ابتدا ما همين وسايل را پيدا كرده به صورت ملموس نشان داديم و حد توانمان وسايل ديگري را با نامشان براي آنها معرفي مي‌كرديم همين وسايل و ابزار را نگهداستيم و از خود طلاب هم خواستيم كه اگر وسيله يا شي قديمي دارند بياورند كه ما همگي آنها را با نام شخص آورنده و تاريخ آن در موزه ثبت كرده يادداشت‌برداري نموده در معرض ديد علاقه‌مندان قرار داديم.

از قديمي‌ترين آثار سنگ منجنيق است كه در قديم آن سنگ را پرتاب مي‌كردند. قدمت آن به بيش از هزار سال برمي‌گردد. در كنار اين ما تقويم دائمي و روزشمار تركمني را نيز در موره جهت استفاده گذاشتيم.

- از ديگر فعاليتها و ابتكارهاي مدرسه بگوييد.

ما هر سال با هيئتي تقريبا بيست نفري اردوي سياحتي-زيارتي ترتيب مي‌دهيم كه به اردوي ايران‌گردي معروف است. ما اين اردو را جهت آشنايي بيشتر طلاب با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم و آثار تاريخي باستاني مناطق مختلف تدارك ديديم. از نقاط ديدني مختلف ايران زمين بازديد مي‌كنيم. در سال‌هاي قبل اردويي داشتيم كه تمام نقاط تركمن‌صحرا را گشتيم. استان كردستان و آذربايجان و سيستان و بلوچستان را ديديم و اخيرا نيز از شهرهاي تربت جام، تربت حيدريه، خاش، نيشابور، سبزوار و زيارتگاهها و اماكن باستاني و آثار ديدني استان خراسان ديدن كرديم. هزينه‌ي سفر اردو توسط هيئت پرداخت مي‌شود البته ما در طول سفر  كاملا قناعت مي‌كنيم و در طول مسافرت در مسافرخانه‌ يا در هتلي نمي‌خوابيم، چون اين امكان و وسع مالي را نداريم…

گذشته از اين ما در روزهاي دوشنبه بين نماز عصر و مغرب براي طلاب تمرين خطابه و سخنراني داريم. طلاب آموخته‌ها و علوم خود را در زمينه ادبيات، اخلاق و…  سخنراني مي‌كنند و فنون خطابه و سخنراني را فرا مي‌گيرند.

- نحوه‌ي پذيرش طلاب و اينكه در اين مدرسه در طول ايام تحصيلي چند طلبه مشغول تحصيل علوم ديني هستند؟

طبق سفارش اكيد استادمان سلطان محمدآخوند، ما براي طلاب هيچ شرط و شروطي نداريم ما از هر كسي كه به مدرسه مي‌آيد استقبال مي‌كنيم. ما نه در پي مقام و شهرت افراد هستيم و نه در پي مدرك. هيچ چيزي براي ما ملاك نيست. ملاك اين است كه به اختيار خود بيايند ما هم هر آنچه داريم در طبق اخلاص مي‌نهيم. ما در اينجا علاقه‌منداني داريم كه توسط طلاب در طي كلاسهاي قرائت قرآن يا تفسير و فقه تعليم مي‌بينند. در اين مدرسه در هر سال حدوداً بين 70 تا 80 طلبه مشغول تحصيل است.

- شيوه‌ي تعليم و آموزش طلاب چگونه است؟

شيوه‌ي تعليمي و آموزش ما همان شيوه‌ي سنتي است كه در مراكز علوم ديني چون بخارا، خيوه و … متداول است. اين روش را ما در تمامي كشورهاي طاطارستان، چين، تركمنستان، ازبكستان، تاجكستان، افغانستان، قزاقستان، قرقيزستان و تركستان شرقي چين ملاحظه مي‌كنيم. ما ابتدا مقدمات قرائت قرآن از شناخت حروف گرفته تا تجويد كامل قرآن را به تفضيل آموزش مي‌دهيم وقتي در تهجي كلمات تبحر يافت و هفتك (4 پاره و نصف قرآن) را آموخت ملزم به ختم قرآن مي‌كنيم. پس از ختم قرآن كتابهاي ادبي رونق الاسلام كه شامل احكام و اخلاق است و كتاب شعر صوفي‌الله‌يار كه كتابي ادبي، اخلاقي و عقيدتي است و ديوان اميرعليشير نوايي را تدريس مي‌كنيم. پس از تعليم و يادگيري علوم اخلاق، ادب، عقيدتي، علوم عربي چون صرف و نحو را ياد مي‌دهيم. پس از آن علوم قرآني از تفسير و حديث را تعليم داده به مباحث فقه و كلام و اصول مي‌رسيم.

- طلاب در آموزش عربي،  اصول، فقه و يا منطق چه كتابهايي را مي‌خوانند؟

آموزش عربي با بدان و مغزي و زنجاني شروع و در مرحله‌ي آخر با مراح كه صرف عربي است خاتمه مي‌يابد و در نحو كتابهاي عوامل، اظهار، كافيه و ملا جامي و در فقه مختصر الوقايع، قدوري، شرح وقايه و هدايه را مي‌خوانند. در علم معاني و بيان نيز كتابهاي تلخيص و مختصر المعاني را مطالعه مي‌كنند. در عقايد، عقايدِ نسفي و در منطق نيز كتاب ايساغوجي خوانده مي‌شود و حكمت و اصول را نيز در مراتب پيشرفته ادامه مي‌دهند.

- برنامه‌ي درسي و مطالعه‌ي طلاب به چه نحوي است؟

طلاب با اذان صبح بيدار مي‌شوند. پس از اقامه‌ي نماز به مطالعه مي‌پردازند. پس از مختصر مطالعه صبحگاهي به تناول صبحانه مي‌پردازند. پس از آن مطالعه را ادامه داده به تمرين و تكرار درسشان مشغولند كه در ساعت 30/10 الي 11 براي نهار آماده مي‌شوند. پس از صرف نهار مطالعاتشان را تا اذان ظهر ادامه مي‌دهند و بين اذان عصر تا اقامه‌ي نماز عصر عصرانه‌ي مختصري خورده، ما بين نماز عصر و مغرب دروس متفرقه از جمله علم اخلاق، ادبيات و نكات مهم آموزنده مطرح و آموزش داده مي‌شود. پس از نماز عشا همه مشغول خوردن شام و چاي مي‌شوند ما در سالن جهت افزايش اطلاعات عمومي طلاب نكات ارزنده‌اي را بيان مي‌كنيم كه معمولا يا معما است يا ضرب‌المثل يا ابياتي چند از گلستان شعر و ادب تركمني، فارسي، عربي يا معرفي شاعران بزرگ عرب، فارس و تركمن. و در ساعت 10 شب هم به خواب مي‌روند.

- چه كساني در امر تدريس طلاب به شما ياري مي‌رسانند؟

نخست همكار خوبم خالد قربان آخوند كسلخه است كه علاوه بر همكاري با من در امر تدريس به امام جماعت مسجد و مديريت مدرسه را نيز به عهده دارند در كنار اين استاد، حاجي بردي آخوند آق (مدرس نحو عربي و فقه)، ايوب آخوند ارمشي (مدرس صرف و نحو عربي) و آنه محمد آخوند آق (مدرس مقدمات و علوم ابتدايي طلاب) با من همكاري صميمانه دارند.

- استاد، شايد براي بيشتر خوانندگان جاي سؤال باشد كه معني كلمه‌ي «تقصير» كه با نام روحانيون و بزرگان علوم ديني همراه است، چيست؟

كلمه‌ي تقصير از ماده‌ي قصر و از قصور است. يعني اينكه شخص ملاقات كننده در برابر آن عالم اظهار فروتني كرده، خود را كوچكتر و حقيرتر از آن مي‌داند و تفسير آن اينكه در مراتب احترام به او كوتاهي كرده و آن طور كه شايسته اوست حرمت نگذاشته و خود را قاصر مي‌داند.

- شما در زمينه آلاچيق آشنايي كامل داريد و آن را رصدخانه‌اي ناميده‌ايد و تأكيد داشتيد كه آلاچيق تركمن  خانه‌ي معمولي نيست. در اين خصوص توضيح بدهيد.

بله، آلاچيق تركمن يك خانه‌ي معمولي نيست، بلكه رصد خانه‌اي است. بالاي آلاچيق يك نيمكره كامل زمين است. هر آلاچيقي 60 «تأريم» tärim دارد كه فاصله هر كدام درست 6 درجه است كه مجموعاً 360 درجه را نشان مي‌دهند. بزرگسالان و ريش سفيدان ما در گذشته با نشستن در داخل آلاچيق ساعات روز و شب را تخمين مي‌زدند.  و با حركت ستارگان مي‌توان زمان ماه، ستاره، خورشيد را دقيق محاسبه كرد و با حركات ماه و خورشيد نيز دقيقا ساعات شبانه روز را تخمين زد.

- ما درباره‌ي ساختمان فيزيكي آلاچيق از قديم ضرب المثل‌هايي داريم، مثلا مي‌گويند: «داشينگا دؤرت تأريم آيلارين» يا «اوْن دؤردونه توينوكدن گؤرونر» يا «قاپيسي قايراق گوني ايكيندي»، مي‌توانيد برايمان منظورشان را شرح دهيد؟

منظور از «داشينگا دؤرت تأريم آيلارين» مستقل و جدا كردن است. اينكه كاري كنيم كه دست و پايت را ببنديم. البته داستاني دارد جالب و شنيدني كه به اطاله‌ي مصاحبه مي‌انجامد و مراد از «اوْن دؤردونه توينوكدن گؤرونر» يعني اينكه ماه در شب چهاردهم كامل مي‌شود، امر پنهاني حتما آشكار مي‌شود و منظور از «قاپيسي قايراق گوني ايكيندي» هم به آدم گيج و منگ مي‌گويند.

- از طلاب علوم ديني چه انتظاري داريد؟

اينكه انگيزه‌شان را از دست ندهند و با تلاش مجدانه به كسب علوم ديني بپردازند. تلاش، پشتكار و جديت در كار و مطالعه داشته باشند و فعال باشند.

- از هزينه مدرسه و چگونگي تأمين مخارج بگوييد.

مسلما يكي از دغدغه‌هاي ما تأمين مخارج هزينه طلاب است، بي‌اندازه روز به روز مشكل‌ر مي‌شود ما و طلاب در اينجا اصلا گوشت مرغ يا گوسفند و گاو را حتي مزّه نمي‌كنيم. ما حتي برنج طارم اعلي نمي‌دانيم، دم سياه هم نمي‌بينيم. ما مختصر سوپ يا سيب زميني و شام مفصل و شاهانه ما همان نرمه‌ي (نيمدانه) برنج است كه كيلويي 300-200 توامان مي‌خريم. يعني اين مكان وسع و توانايي مالي را ندارد. هيچ كمك و حمايتي هم از ما نمي‌كنند. ما با حداقل امكانات و با تمام كمبودها 80 طلبه را آموزش مي‌دهيم و مسؤوليت داريم. در جاهاي ديگر از ايران ما با اين ميزان هزينه‌ها حتي نمي‌توانند پنج طلبه را نگهدارند.

- از جوانان چه خواسته‌اي داريد؟

ما صميمانه با آغوش باز از جوانان استقبال مي‌كنيم. ما مشتاقانه جوانان را دعوت به فراگيري علوم ديني مي‌كنيم. با ما ارتباط داشته باشند و رابطه‌شان را عاطفي‌تر كنند. ما در اين مدرسه امكانات زيادي داريم، از جمله كتاب. هر كتابي بخواهند آماده كرده‌ايم. از هر زباني بخواهند ما حتي ترجمه مي‌كنيم. اطلاعات ديني خودشان را زياد كنند. مسائلي را كه نمي‌دانند بپرسند، از ما فاصله نگيرند. ما به مهر دستشان را مي‌فشاريمؤ قدومشان را گرامي مي‌داريم. به ما نظر دهند، طرح دهند به جلساتشان دعوت كنند با ما همكاري داشته باشند. ما در هر زمينه‌اي و در هر علمي حاضريم آنها را راهنمايي كنيم.

- از اينكه وقت‌تان را در اختيار ما گذاشتيد نهايت تشكر را داريم.

سلامت باشيد، من نيز از شما و همكارانتان متشكرم.

گفتگو از: امانقليچ شادمهر

منبع : یاپراق پرس