اَتابَكانِ آذَرْبايِجان دانشنامه جلد: 1 شماره مقاله:1349
اَتابَكانِ آذَرْبايِجان azarbayejan] ، سلسلهاي atabakan-e از اميران ترك نژاد، مشهور به ايلدگزيان - منسوب به مؤسس آن ايلدگز - كه از حدود سال 41 تا 22ق/146 تا 225م بر اران و بخشهايى از آذربايجان فرمان راندند و در دورهاي، رشتة كارهاي آخرين سلاطين سلجوقى عراق عجم را نيز در دست داشتند.
در اواخر دورة سلجوقى، افزايش قدرت و نفوذ غلامان و امراي ترك با زوال امپراتوري و نيز ضعف مقام وزارت همراه بود. در چنين دورهاي ايلدگز با قرار گرفتن در منصب اتابكى ارسلان نوجوان، سلطان حاكم سلجوقى در عراق عجم، و در دست گرفتن كارها، مرحلة جديدي را در تشكيلات حكومتى سلاجقه و نهاد اتابكى پديد آورد. ايلدگزيان تا زمانى كه شاهزادگان سلجوقى به سن رشد نرسيده بودند، به سهولت مىتوانستند با نام آنان به سركوب مخالفانداخلى و خارجى و ادارةامور بپردازند، ولى آنگاه كه اين شاهزادگان خواهان استقلال مىشدند، جان مىباختند. در چنين شرايطى سلسلة اتابكان آذربايجان به وجود آمد.
ترتيب جانشينى در حكومت اينان بر مبناي سنت تركى «ارشديت» بود كه پس از مرگ محمد جهان پهلوان دگرگونيهاي بنيادي در ساختار آن پديد آمد. افزون بر زوال سنت جانشينى و در نتيجة كشمكش بين فرزندان محمد پهلوان، سياست خود او مبنى بر تقسيم امپراتوري ميان برخى از غلامان كه گفتهاند به هزار تن مىرسيدند، باعث جنگ و بىثباتى در سرتاسر قلمرو سلجوقى گرديد.
فرمانروايان اتابكان آذربايجان عبارتند از شمسالدين ايلدگز حك ح 41 - اواخر 70 يا اوايل 71ق/146- 175م؛ نصرتالدين محمد ابن ايلدگز، مشهور به جهان پهلوان حك 71 -82ق/175- 186م؛ مظفرالدين قزل ارسلان عثمان حك 82 -87ق/186- 191م؛ نصرتالدين ابوبكر بن محمد حك 87 -07ق/191- 210م؛ مظفرالدين ازبك بن محمد حك 07 -22ق/210- 225م.
اتابكان آذربايجان همانند اتابكان فارس، به سبب پشتيبانى از ادبا و شاعران در تاريخ ادب ايران پرآوازه شدند و ادب پارسى و به ويژه شعر در اين دوره سخت رونق و شكوفايى يافت. ايلدگزيان با اهل شعر و ادب نشست و برخاست داشتند و آنان را مىنواختند. نظامى گنجوي، شاعر پرآوازة ايرانى در آثار خود، ايلدگز، محمد جهان پهلوان و قزل ارسلان را فراوان ستوده است. وي منظومة خسرو و شيرين را به درخواست قزل ارسلان سرود و پاداشها گرفت؛ هرچند پيشتر اين منظومه را به محمد جهان پهلوان نيز تقديم داشته بود. همچنين نظامى منظومة شرفنامه را براي ابوبكربنپهلوان سرود و در اشعاري او را مدح گفت.
يكى ديگر از شاعران و نويسندگان مشهور دربار اين خاندان، خاقانى شروانى است كه با محمد جهان پهلوان روابط دوستانهاي داشت و دو نامة شيوا و بلند او به اين اتابك اكنون باقى است و نيز اشعار بسياري در ستايش قزل ارسلان در ديوان وي موجود است.
اتابكان آذربايجان به آبادانى قلمرو خود نيز توجه داشتند. به فرمان ايلدگز و همسرش، مدارسى در همدان ساخته شد و اين دو در همانجا به خاك سپرده شدند. محمد جهان پهلوان نيز مساجد و مدارس بسيار ساخت. بناهاي با شكوه و زيبايى متعلق به اين خاندان در نخجوان - مقر اصلى آنان - برجاي مانده است. يكى از اين بناها مقبرة مؤمنه خاتون است كه به فرمان شوهرش، ايلدگز ساخته شد و در 82ق به پايان رسيد. از ويژگيهاي برجستة اين بنا استفاده از كاشيهاي فيروزهاي رنگ است. يكى ديگر از بناهاي اين دوره در نخجوان مقبرهاي است كه به يوسف بن كثير - كه ظاهراً شخصيتى محلى بوده - تعلق دارد و تاريخ آن به 57ق/162م مربوط مىشود.*
در اواخر دورة سلجوقى، افزايش قدرت و نفوذ غلامان و امراي ترك با زوال امپراتوري و نيز ضعف مقام وزارت همراه بود. در چنين دورهاي ايلدگز با قرار گرفتن در منصب اتابكى ارسلان نوجوان، سلطان حاكم سلجوقى در عراق عجم، و در دست گرفتن كارها، مرحلة جديدي را در تشكيلات حكومتى سلاجقه و نهاد اتابكى پديد آورد. ايلدگزيان تا زمانى كه شاهزادگان سلجوقى به سن رشد نرسيده بودند، به سهولت مىتوانستند با نام آنان به سركوب مخالفانداخلى و خارجى و ادارةامور بپردازند، ولى آنگاه كه اين شاهزادگان خواهان استقلال مىشدند، جان مىباختند. در چنين شرايطى سلسلة اتابكان آذربايجان به وجود آمد.
ترتيب جانشينى در حكومت اينان بر مبناي سنت تركى «ارشديت» بود كه پس از مرگ محمد جهان پهلوان دگرگونيهاي بنيادي در ساختار آن پديد آمد. افزون بر زوال سنت جانشينى و در نتيجة كشمكش بين فرزندان محمد پهلوان، سياست خود او مبنى بر تقسيم امپراتوري ميان برخى از غلامان كه گفتهاند به هزار تن مىرسيدند، باعث جنگ و بىثباتى در سرتاسر قلمرو سلجوقى گرديد.
فرمانروايان اتابكان آذربايجان عبارتند از شمسالدين ايلدگز حك ح 41 - اواخر 70 يا اوايل 71ق/146- 175م؛ نصرتالدين محمد ابن ايلدگز، مشهور به جهان پهلوان حك 71 -82ق/175- 186م؛ مظفرالدين قزل ارسلان عثمان حك 82 -87ق/186- 191م؛ نصرتالدين ابوبكر بن محمد حك 87 -07ق/191- 210م؛ مظفرالدين ازبك بن محمد حك 07 -22ق/210- 225م.
اتابكان آذربايجان همانند اتابكان فارس، به سبب پشتيبانى از ادبا و شاعران در تاريخ ادب ايران پرآوازه شدند و ادب پارسى و به ويژه شعر در اين دوره سخت رونق و شكوفايى يافت. ايلدگزيان با اهل شعر و ادب نشست و برخاست داشتند و آنان را مىنواختند. نظامى گنجوي، شاعر پرآوازة ايرانى در آثار خود، ايلدگز، محمد جهان پهلوان و قزل ارسلان را فراوان ستوده است. وي منظومة خسرو و شيرين را به درخواست قزل ارسلان سرود و پاداشها گرفت؛ هرچند پيشتر اين منظومه را به محمد جهان پهلوان نيز تقديم داشته بود. همچنين نظامى منظومة شرفنامه را براي ابوبكربنپهلوان سرود و در اشعاري او را مدح گفت.
يكى ديگر از شاعران و نويسندگان مشهور دربار اين خاندان، خاقانى شروانى است كه با محمد جهان پهلوان روابط دوستانهاي داشت و دو نامة شيوا و بلند او به اين اتابك اكنون باقى است و نيز اشعار بسياري در ستايش قزل ارسلان در ديوان وي موجود است.
اتابكان آذربايجان به آبادانى قلمرو خود نيز توجه داشتند. به فرمان ايلدگز و همسرش، مدارسى در همدان ساخته شد و اين دو در همانجا به خاك سپرده شدند. محمد جهان پهلوان نيز مساجد و مدارس بسيار ساخت. بناهاي با شكوه و زيبايى متعلق به اين خاندان در نخجوان - مقر اصلى آنان - برجاي مانده است. يكى از اين بناها مقبرة مؤمنه خاتون است كه به فرمان شوهرش، ايلدگز ساخته شد و در 82ق به پايان رسيد. از ويژگيهاي برجستة اين بنا استفاده از كاشيهاي فيروزهاي رنگ است. يكى ديگر از بناهاي اين دوره در نخجوان مقبرهاي است كه به يوسف بن كثير - كه ظاهراً شخصيتى محلى بوده - تعلق دارد و تاريخ آن به 57ق/162م مربوط مىشود.*
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۳ ساعت 18:15 توسط محمد قجقی
|