اَتابَك دانشنامه ایران جلد: 1 شماره مقاله:1347
اَتابَك ، لقب atabak] يا عنوانى كه پادشاهان سلجوقى به برخى از اميران خود كه تربيت و سرپرستى شاهزادگان را برعهده داشتند، مىدادهاند. اتابك كلمهاي است تركى، مركب از «اتا = آتا»، به معنى پدر و «بك» يا «بيك»، به معنى امير و يا عنوانى مهم در ميان قبايل ترك. معنى اين كلمه «پدرْامير» يا «اميرْپدر» است و «اتا» در اين تركيب در معنى مجازي آن است، نه معنى حقيقى.
برگزيدن مربى براي فرزندان، ظاهراً در ميان تركان سلجوقى و غُز سابقة قديمتري داشته، و رسمى بوده است كه به موجب آن امرا فرزندان خود را براي تربيت، مخصوصاً در امور جنگى و سياسى، به يكى از بزرگان كارديده مىسپرده، و به او لقب «اتابك» مىدادهاند كه هم به معنى پدر مجازي و هم به معنى امير و بزرگ بوده است. اين رسم گرچه ظاهراً سابقهاي كهن داشته، و نظاير آن در تاريخ ملل و اقوام ديگر نيز ديده شده است، اما براي لقب مخصوص «اتابك» سابقهاي قديمتر از زمان سلجوقيان وجود ندارد.
رسم اتابكى با دادن اقطاعى به صاحب اين منصب همراه بوده است تا بتواند با عايدات اين اقطاع وظيفة خود را به وجه احسن به انجام رساند. با آغاز ضعف دولت سلجوقى، اتابكان سلجوقى كه از امراي بزرگ يا از غلامانى بودند كه به مقام امارت رسيده بودند، در صدد يافتن استقلال يا نيمهاستقلالى در حوزة اقطاع خود برآمدند و سپس منصب خود را موروثى كردند و بدينترتيب، اتابكان شام، اتابكان موصل، اتابكان آذربايجان و اتابكان فارس و يزد به وجود آمدند.
رسم اتابكى در ميان خوارزمشاهيان و سلجوقيان روم نيز معمول بود. اين رسم در ميان مماليك مصر به صورت نوعى نيابت سلطنت و پس از آن، به معناي گستردة سرپرستى رواج داشت. اتابكى پس از سلجوقيان بزرگ و خوارزمشاهيان به تدريج متروك شد. در زمان صفويان به جاي اتابك، مربى پادشاه زاده را لَله مىگفتند. اتابك در زمان سلطنت ناصرالدين شاه قاجار لقب افتخاري گرديد و همچنانكه الب ارسلان و ملكشاه، خواجه نظامالملك را لقب اتابكى دادند، ناصرالدين شاه هم كه در پرتو كفايت ميرزا تقى خان فراهانى به سلطنت رسيده، و او را مقام وزارت عظمى داده بود، لقب اتابك اعظم و اميركبير به او اعطا كرد. همچنين ناصرالدين شاه به ميرزا على اصغرخان، يكى ديگر از صدراعظمهاي خود لقب اتابك داد.*
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
برگزيدن مربى براي فرزندان، ظاهراً در ميان تركان سلجوقى و غُز سابقة قديمتري داشته، و رسمى بوده است كه به موجب آن امرا فرزندان خود را براي تربيت، مخصوصاً در امور جنگى و سياسى، به يكى از بزرگان كارديده مىسپرده، و به او لقب «اتابك» مىدادهاند كه هم به معنى پدر مجازي و هم به معنى امير و بزرگ بوده است. اين رسم گرچه ظاهراً سابقهاي كهن داشته، و نظاير آن در تاريخ ملل و اقوام ديگر نيز ديده شده است، اما براي لقب مخصوص «اتابك» سابقهاي قديمتر از زمان سلجوقيان وجود ندارد.
رسم اتابكى با دادن اقطاعى به صاحب اين منصب همراه بوده است تا بتواند با عايدات اين اقطاع وظيفة خود را به وجه احسن به انجام رساند. با آغاز ضعف دولت سلجوقى، اتابكان سلجوقى كه از امراي بزرگ يا از غلامانى بودند كه به مقام امارت رسيده بودند، در صدد يافتن استقلال يا نيمهاستقلالى در حوزة اقطاع خود برآمدند و سپس منصب خود را موروثى كردند و بدينترتيب، اتابكان شام، اتابكان موصل، اتابكان آذربايجان و اتابكان فارس و يزد به وجود آمدند.
رسم اتابكى در ميان خوارزمشاهيان و سلجوقيان روم نيز معمول بود. اين رسم در ميان مماليك مصر به صورت نوعى نيابت سلطنت و پس از آن، به معناي گستردة سرپرستى رواج داشت. اتابكى پس از سلجوقيان بزرگ و خوارزمشاهيان به تدريج متروك شد. در زمان صفويان به جاي اتابك، مربى پادشاه زاده را لَله مىگفتند. اتابك در زمان سلطنت ناصرالدين شاه قاجار لقب افتخاري گرديد و همچنانكه الب ارسلان و ملكشاه، خواجه نظامالملك را لقب اتابكى دادند، ناصرالدين شاه هم كه در پرتو كفايت ميرزا تقى خان فراهانى به سلطنت رسيده، و او را مقام وزارت عظمى داده بود، لقب اتابك اعظم و اميركبير به او اعطا كرد. همچنين ناصرالدين شاه به ميرزا على اصغرخان، يكى ديگر از صدراعظمهاي خود لقب اتابك داد.*
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۳ ساعت 18:13 توسط محمد قجقی
|