اَبونَصْرِ مُشْكان دانشنامه ایران جلد: 1 شماره مقاله:1112
اَبونَصْرِ مُشْكان moskan] nasr-e ، يا abu منصور بن مشكان، ملقب به شيخ عميد د 31ق/040م، اديب، ديوانسالار و مشاور سلطان محمود و مسعود غزنوي. وي پس از عزل ابوالفتح بستى و به روايتى پس از انتصاب احمد بن حسن ميمندي به وزارت در 01ق به رياست ديوان رسائل محمود منصوب شد و به زودي نزد سلطان مقام بلندي يافت.
در 15ق/024م كه سلطان محمود به عزل و مصادرة اموال احمد ابن حسن ميمندي فرمان داد، ابونصر بسيار كوشيد تا به جان وي آسيبى نرسد. ارادت ابونصر به وزير معزول موجب شد تا او پيشنهاد محمود مبنى بر تصدي مقام وزارت پس از عزل ميمندي را نپذيرد. از همينرو ميمندي پس از رهايى از زندان در آغاز حكومت مسعود، ابونصر را به درست عهدي ستود. ابونصر در اوايل حكومت سلطان مسعود چون از سرانجام خويش مىهراسيد، از قبول شغل سر باز مىزد. با اين حال مسعود او را به رياست ديوان رسالت برگزيد.
نظرات او در امور دولت غالباً با سياست وزرا و كارگزارانى كه به بقاي حكومت و انتظام امور دولت مىانديشيدند، هماهنگ بود، اما سلطانمستبد كمتر بهاندرزهاي خيرخواهانةابونصر توجهنشانمىداد. سرانجام ابونصر چون دريافت كه سلطان به اندرزهاي مشفقانة او نمىانديشد، خاموشى گزيد و در 31ق بيمار شد و اندكى بعد درگذشت.
ابونصر مشكان افزون بر تصدي شغل حكومتى، در فن دبيري، شعر و ادب نيز بلندآوازه بود. برخى از نامهها و نوشتههاي وي به فارسى و عربى در تاريخ بيهقى باقى مانده است.*
در 15ق/024م كه سلطان محمود به عزل و مصادرة اموال احمد ابن حسن ميمندي فرمان داد، ابونصر بسيار كوشيد تا به جان وي آسيبى نرسد. ارادت ابونصر به وزير معزول موجب شد تا او پيشنهاد محمود مبنى بر تصدي مقام وزارت پس از عزل ميمندي را نپذيرد. از همينرو ميمندي پس از رهايى از زندان در آغاز حكومت مسعود، ابونصر را به درست عهدي ستود. ابونصر در اوايل حكومت سلطان مسعود چون از سرانجام خويش مىهراسيد، از قبول شغل سر باز مىزد. با اين حال مسعود او را به رياست ديوان رسالت برگزيد.
نظرات او در امور دولت غالباً با سياست وزرا و كارگزارانى كه به بقاي حكومت و انتظام امور دولت مىانديشيدند، هماهنگ بود، اما سلطانمستبد كمتر بهاندرزهاي خيرخواهانةابونصر توجهنشانمىداد. سرانجام ابونصر چون دريافت كه سلطان به اندرزهاي مشفقانة او نمىانديشد، خاموشى گزيد و در 31ق بيمار شد و اندكى بعد درگذشت.
ابونصر مشكان افزون بر تصدي شغل حكومتى، در فن دبيري، شعر و ادب نيز بلندآوازه بود. برخى از نامهها و نوشتههاي وي به فارسى و عربى در تاريخ بيهقى باقى مانده است.*
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۳ ساعت 18:5 توسط محمد قجقی
|