اَبوسَعيدْ بَهادُرْخان دانشنامه ایران جلد: 1 شماره مقاله:918
اَبوسَعيدْ بَهادُرْخان xan] bahador sa'id [abu 04-36ق/ 305- 335م، پسر و جانشين اولجايتو و آخرين فرمانرواي ايلخانيان مغول در ايران. ظاهراً وي نخستين ايلخانى است كه از بدو تولد نام اسلامى داشته است. ابوسعيد در اوجان زاده شد و مادرش، حاجى خاتون، دختر سولاميش از قبيلة اويرات بود. وي كه سال بيش نداشت، به موجب سنت ايلخانان كه وليعهد را به حكومت خراسان مىفرستادند، از سوي پدر بدانجا روانه شد.
قاآن يا خان بزرگ امپراتور چين با توجه به روابط صميمانه با اولجايتو و ابوسعيد، به آنان لقب پادشاه «كوآن پين» را اعطا كرد.
اولجايتو در رمضان 16 درگذشت و ابوسعيد در جمادي الا¸خر 17 بر تخت سلطنت نشست. حكومت ابوسعيد را مىتوان به دو دورة متمايز تقسيم كرد: نخست دورهاي كه قدرت واقعى در دست امير چوپان بود و ابوسعيد جز نامى از سلطنت نداشت، دوم دورهاي كه با قتل امير چوپان آغاز شد و ابوسعيد تا پايان عمر با اقتدار فرمان راند. ابوسعيد پس از قتل اميرچوپان 28ق/328م غياثالدين محمد، پسر خواجه رشيدالدين فضلالله را به وزارت برگماشت.
اولجايتو كه بر مذهب شيعة دوازده امامى بود، در واپسين روزهاي زندگانى خود، خطبه به نام خلفاي راشدين كرد. ابوسعيد نيز بر مذهب تسنن بود و نام خلفاي راشدين بر روي سكههايى كه از وي برجاي مانده، ديده مىشود. ابوسعيد با علماي دين و اهل فضل و عرفان مصاحبت داشت و به طايفة درويشان احترام مىگذاشت. وي علاوه بر سرودن شعر، خطى نيكو داشت.
با وجود اصلاحاتى كه در دورة وزارت غياثالدين محمد در كشور رخ داد، اما بيشترين گرفتاريهاي ابوسعيد از سوي اشراف نظامى مغول بود كه در چندين سال حكومت ايلخانيان به تدريج قدرت يافته بودند. با مرگ وي قلمرو ايلخانيان به سرعت تجزيه شد و اشراف نظامى در نواحى مختلف، حكومتهايى ناپايدار تأسيس كردند. علت اصلى سقوط سلسلة ايلخانيان ايران فقدان وارثى براي تاج و تخت بود؛ چه، ابوسعيد خود فرزندي نداشت. سرانجام، به وصيت ابوسعيد، يكى از نوادگان تولىخان به نام آرپاخان بر تخت سلطنت نشست.*
قاآن يا خان بزرگ امپراتور چين با توجه به روابط صميمانه با اولجايتو و ابوسعيد، به آنان لقب پادشاه «كوآن پين» را اعطا كرد.
اولجايتو در رمضان 16 درگذشت و ابوسعيد در جمادي الا¸خر 17 بر تخت سلطنت نشست. حكومت ابوسعيد را مىتوان به دو دورة متمايز تقسيم كرد: نخست دورهاي كه قدرت واقعى در دست امير چوپان بود و ابوسعيد جز نامى از سلطنت نداشت، دوم دورهاي كه با قتل امير چوپان آغاز شد و ابوسعيد تا پايان عمر با اقتدار فرمان راند. ابوسعيد پس از قتل اميرچوپان 28ق/328م غياثالدين محمد، پسر خواجه رشيدالدين فضلالله را به وزارت برگماشت.
اولجايتو كه بر مذهب شيعة دوازده امامى بود، در واپسين روزهاي زندگانى خود، خطبه به نام خلفاي راشدين كرد. ابوسعيد نيز بر مذهب تسنن بود و نام خلفاي راشدين بر روي سكههايى كه از وي برجاي مانده، ديده مىشود. ابوسعيد با علماي دين و اهل فضل و عرفان مصاحبت داشت و به طايفة درويشان احترام مىگذاشت. وي علاوه بر سرودن شعر، خطى نيكو داشت.
با وجود اصلاحاتى كه در دورة وزارت غياثالدين محمد در كشور رخ داد، اما بيشترين گرفتاريهاي ابوسعيد از سوي اشراف نظامى مغول بود كه در چندين سال حكومت ايلخانيان به تدريج قدرت يافته بودند. با مرگ وي قلمرو ايلخانيان به سرعت تجزيه شد و اشراف نظامى در نواحى مختلف، حكومتهايى ناپايدار تأسيس كردند. علت اصلى سقوط سلسلة ايلخانيان ايران فقدان وارثى براي تاج و تخت بود؛ چه، ابوسعيد خود فرزندي نداشت. سرانجام، به وصيت ابوسعيد، يكى از نوادگان تولىخان به نام آرپاخان بر تخت سلطنت نشست.*
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۰/۰۱/۰۳ ساعت 11:48 توسط محمد قجقی
|