مساحت خاکهای باشقوردستان که مابین رودخانه دانوب و کوههای اورال قرار گرفته است ۱٤۳ هزار و ٦۰۰ کیلومتر مربع است. این سرزمین ۸٤ صدم درصد از خاکهای فدراسیون روسیه را تشکیل می دهد. جمهوری باشقوردستان از نظر جغرافیایی در مسیر مسکو - سیبری دارای اهمیت استراتژیکی مهمی می باشد. راههای ارتباطی بزرگ مابین شرق و غرب روسیه علیرغم جمعیت زیاد جمهوری های " ایدیل- اورال" در عین حال از مناطق سیاسی اقتصادی ضعیفی می گذرد.

" اوفا" پایتخت باشقوردستان در دامنه های غربی اورال قرار می گیرد. در این شهر قدیمی که بسال ۱٥۷٥ تاسیس یافته است تقریبا یک چهارم از جمعیت کشور زندگی می کنند. باش قوردیستان در شرق با تاتارستان و در شمال شرقی با اودمورت همسایه می باشد. بقیه خاکهای جمهوری نیز توسط فدراسیون روسیه احاطه شده است. باشقوردستان که اولین جمهوری خودمختار در فدراسیون روسیه می باشد خودمختاری خود را در ۲۳ مارس سال ۱۹۱۹ بدست آورد. این مردمان امروز بصورت بخشی از این فدراسیون و آنهم در اقلیت زندگی می کنند.

شوروی پیشین از طرفی سعی داشت تا جمهوری های idil- ural را بین مردمشان تقسیم کرده و از طرف دیگر نیز آنها را از اتحاد ترکها دور نماید. در این راستا اتحاد جماهیر شوروی سابق بسال ۱۹۲٥ با بوجود آوردن اوبلاست یا منطقه اورنبورگ که هدف ازآن جدا ساختن جمهوریهای ایدیل – اورال و ترکستان از یکدیگربود، هم از اعلان استقلال جمهوری های " ایدیل – اورال" جلوگیری نمود و هم باعث تجرید و ایزولاسیون این جمهوریها از دنیای ترک شد.

باشقوردها نیز مانند تاتارها، کلونیزاسیون زراعی و صنعتی را رد نمودند. ملی گرایی باشقوردها که در سالهای ۱۹۳۰ اوج گرفت، با مرگ صدها هزار انسان معصوم متوقف گردیده وجمعیت آنها با ۱٦ ممیز٦ درصدکاهش به ۱٤۱هزارتن رسید. در نتیجه این وقایع، جمعیت باش قوردها تنها در سال ۱۹٦۹ توانست به میزان سال۱۹۲٦ برسد.

زبان باشقوردها ازگروه زبان ترکی " ولگا – اورال" و از حانواده آلتای است. این زبان در عین حال در گروه قیپچاک قرار داشته وبه زیرگروه "قیپچاک بولغار" تعلق دارد. زبان باشقورد از نظرخزینه کلمات غنی میباشد. این زبان دارای ۲ لهجه که یکی در شمال شرقی و غربی و دیگری درجنوب غربی و مرکز مورد استفاده است، میباشد.

باشقوردها تا قرن نوزدهم با زبان ترکی تکلم می نمودند.در اواخر همین قرن آنها زبان تاتاری را قبول نموده بین سالهای ۱۹۲۳ الی ۱۹۳۰از الفبای عربی و بین سالهای ۱۹۳۰ الی ۱۹۳۹ نیز از الفبای لاتین استفاده می کرند. در سال ۱۹٤۰ نیز همانند دیگر جمهوری های آسیای میانه الفبای کریل جای الفبای لاتین را گرفت. با سقوط غازان و با وجود سیاستهای روسی کردن و مسیحی نمودن حکومت وقت شوروی، بخشی از مسلمانان حتی به بهای محرومیت از امتیازات روسها، تغییر دین را قبول نکرده و اعتقاد به دین مبین اسلام را ادامه دادند. بخشی از این مردم که دین خود راتغییر داده بودند نیز در قرن نوزدهم دوباره به دین اسلام گرویدند. در سال ۱۷۸۸ کاترین دوم در منطقه ایدیل- اورال مجلس اسلامی اورِنبِرگ را تاسیس نمود ومجلس بعدها به " اوفا" منتقل شد.

موجودیت باشقوردها درمناطق ایدیل و ولگا در قرن دهم، بر اساس آثار نویسندگان عرب ثابت شده است. براساس نوشته های " الاستخاری " مردمی بنام باشقورد در یک منطقه کوهستانی که به مسافت ۲۰ روز از محل اسکان بلغارها فاصله داشت،می زیستند.

بیرونی نیزاز رشته کوههای اورال، بعنوان کوههای باشقورت نام برده است.

در این دوران باشقوردها به دامداری، شکار و زنبورداری پرداخته ودر کار ساخت سلاح از فلزات تبحر یافتند. براساس این دیدگاه باشقورتها مردمان کوههای اورال بودند. آنها از اویغورهای فین بودند که تحت تاثیر فرهنگ ترک قرار گرفته واز قرن نهم از محل بلغارهای ولگا کوچ کرده واسلام را پذیرفتند. زمانی درخصوص باشقورتها این عقیده حاکم بود: " همانطوریکه سیاست و استراتژی کمونیستی، ترکستان را به ٤ قسمت قومی ترک زبان جدا نموده بود، باشقورتها که با تاتارها قوم واحدی تشکیل میدادند را نیز جداگانه بررسی می کرد. باشقورتها که کمتراز تاتارها پراکنده شده بودند بیشتر در جنوب کوههای اورال تجمع یافته بودند.

خاکهای باشقورد در اوایل قرن سیزدهم تحت حاکمیت ارتش طلایی خان مغول یا بعبارت دیگر "چای بان" پسر " Djötchi" قرارگرفت. باشقورتها که به ارتش مغول پیوسته بودند، باسقوط ارتش طلایی بسال ۱٥۰۲ بین خان نشینی های مختلف تقسیم گردیدند. بخشی که در شمال بودند به خان نشین "غازان" ، بخشی که در شمال شرقی بودند به سیبری وبخشی که در جنوب قرارداشتند به ارتش " nogay"پیوستند. در سال۱٥٥۲ ایوان مخوف، خان نشین غازان را تحت استیلای خود در آورد. او در "اوفا" یک پایگاه نظامی تاسیس نموده و شهرهایی مانند سامارا و اورنبورگ را تسخیرنمود.

۳ سال بعد نیز خان نشینی آستاراخان تحت استیلا قرار گرفت و در سال ۱٦٦۰نیز توسعه طلبی روسها باسقوط خان نشینی سیبری ادامه یافت. در سال ۱۷۱۳ روسها حامی قزاقها شناخته می شدند وبسال ۱۷۸۳ کریمه را تصرف کردند. روسها بین سالهای ۱۸۲۲ الی ۱۸۲٤ خان نشینی قزاق رااز میان برداشته و تمامی ترکستان را تحت کنترل خود گرفتند.

با سقوط خان نشینی قزاق وتوسعه خاکهای روسیه ، باشقورتها نیز به همراه دیگر خلق های ترک سربه قیام برداشتند. اولین قیام مابین سده های ۱۷ و ۱۸ بیش از٦ سال طول کشید. د.ومین قیام که بیش از ٥ سال بطول انجامید از طرف " کارا ساکاللر" هدایت شد. سومین انقلاب درسال ۱۷٥٥ تحت رهبری " Batrıçi" صورت گرفت. آخرین عصیان نیز بسال ۱۷۷٤ و با رهبری"پوگاچِف" انجام گرفت. در این میان با تحت استیلا قرار گرفتن خاکهای باشقورد، شمارجمعیت آنان نیز کاهش یافت. با انقلاب صنایع فلزی درقرن هجدهم روستائیانی که زمین نداشتند بصورت کارکنان کارخانه در آمدند. در این میان مردم منطقه ایدیل-اورال وثروت طبیعی آنها نیز به استثمارروسها در آمد.

در سال۱۹۱۷ ملی گرایی باشقوردها دوباره شعله ور شد. باشقوردها مانند تاتارها مناطق ترک مسلمان نشین را یکی کرده وتلاش برای تشکیل جمهوری مسلمان نشین ایدیل-اورال را آغاز کردند.

پس ازنشستهای کنگره غازان و مجلس عمومی مسلمانان روسیه در اوت سال ۱۹۱۷ و برغم اوضاع مبهم منتج ازانقلاب روسیه، درژانویه ۱۹۱۸ دولت حاکم " ایدیل – اورال" تاسیس شد.

در۲۳ مارس ۱۹۱۹، رهبران باشقورد که مجبوربه دیدار با دولتمردان شوروی سابق شدند، همانند تاتارها، جمهوری خودمختارباشقورد را تاسیس نمودند.

منبع: ت.ر.ت فارسی