ریشه کلمه ترکمان

                                          ریشه کلمه ترکمان 


درباره واژه ترکمان نظرات مختلفی ابراز شده است.این کلمه توسط مقدسی به سال372هجری قمری به کار گر فته شد.سپس مورخین وجغرافیه نویسان ازروز گارظهور وحضورسلجوقیان درپهنه تاریخی ،به دفعات مورد استفاده قراردارند.چنانکه تاریخ سیستان (438هجری-1036میلادی)چغری بیگ داوود"برادر طغرل سلجوقی "را"داوودترکمان"نامیده است.

به هرصورت چه قبل ازاین قرن وچه درچند قرن بعد،گروهی غزوترکمان رایکی وگروهی هم ازیکدیگرجدادانسته اند.ولی آنچه که به نظراین نگارنده محرض ومسجل است ،ترکمان"چه سلجوق وچه غیرسلجوقی"برآمده ازمیان غزها"اوغز-اوغوز"بوده اند.احتمالا سلجوقیان برواژه"ترکمان"بودن خود رداویل بیشترتآکید میکردند تابدین وسیله ازسایر غزان بیابان گردکه بعدها مزاحم خودسلجوقیان"درسلطان سنجر"هم شدند،خودراازآنها متمایزگردانند.
به علاوه منطقی آن است که غزانی که ازبین هم نژاد ترک خود به دین اسلام ایمان آورده بودند راترکمان یا"ترک ایمان"آورده بدانیم .بارتولدنیزترکمانان راغزهای مسلمان شده میدانند.

ادامه نوشته

قد یمی مــرو شهری


قد یمی مــرو شهری


مرو (ماری) حاضرکی ترکمنستانینگ باش ولایت نینگ
بیره گی بولیب و شول ولایتینگ مرکزی دیر . مرو شهری گوندوغارده اولی علم و مدنیت مرکزی بولیپدیر. بللی عرب عالمی یاقوت بو شهر حقده شویله یاز یور : " هیچ بیر شهر
او زونــده شـویله کــوپ سانلـــی عـــالــــم لارینگ و هردورلـــی گــورنیکلـــی آدم لارینگ چیقانلیغی بیلن مرونگ
اونگینده ماختانیپ بیلمز " .
مغول لارینگ چوزیشیندان اونگ مرو ده اون سانی اولی کتابخانه بولیپ دیر . " من بوتین دنیاده سانی و عجایب لیغی بوینچابولاره منگزش زادی گورمدیم"دییپ یاقوت یازیپ دیر.

ادامه نوشته

ارساری بابه حقنده آیدیلان حکایت لر

                                                   ارساری بابه حقنده آیدیلان حکایت لر

ارساری بابه دینگه بالقان وخوارزم ده قدرلی دال اکن ، مانغیست و بوگون کی قزاقستان آیمت لرینده هم قدری حرمت لری کان اکنی . آیدلیش لره قرانده قزاقستان ده ارساری بابه حقنده کوپ آثار نشربولیور.

حکایت لره غرانده مانغیست شهرینده باش 5 متر بویلی بیراوزین دیک داش باراکن ، ارساری بابه اوریش لرده قلیچ نی بوداشه غایری یوراکنی شوسبب دن بوداش ارساری بابانینگ غایراغ داشی آدینه مشهور اکن.

ارساری بابه هرییل گوکلم آیی اوچ گون مانغیسته باریپ آرقه سنی شو داشه بریپ اوتریور اکن، شواوچ گونینگ ایچینده مانغیست ایل لرنینگ ایچ لرینده بار دعوا وجنجال لرینی حل لاپ قین چیلیق لرینی اورته لریندن گوتریور اکنی ، بیر آز محتاج لره خیرات بیریپ اوی سیز ییگیت لری اوی لندیریور اکن ، شویله سخاوت لری بیلن ایل درد لرینه ملهم اکنی .

قزاق لردن قوسای بابه آدلی برگیشی ارساری بابانینگ بیردوغن اوقیشان آشناسی اکنی ، قیش آی لری اوغلان لری وبیر توپار گیشی لری بیلن دونگیپ دورن سیر دریانینگ اوستندن اوتن ، قوسای بابه غیرا چیقاندن دریانینگ دونگی آشاق اوترن وایزینداقی لری دریاغه غرق بولان لر، قوسای بابه بیر دپا چقیب دریا قراب آغلاپ آغلاپ کور بولن، بیر آز وقت دن سونگ دوغنی گلیپ گونگلول لیک بیریپ آلیپ گیدجک بولن ، قوسای بابه آیدن منینگ حالیمی ارساری بای دوغانمه آیت گنگاش برسین دییان ، قوسای بابه نینگ دوغنی ارساری بابا باریپ قصه نی آیدن ، ارساری بابه اوچ گون مهلت دیلان ، اوچ گون دن سونگ آیدن فلانی سای ده ایک مونگ غویون و تورت یوز دوییه لربار آلیپ گیت دیان ، و فاطمه آدلی غیزنی همده نکاح سینه اوزادن شویله داستان ارساری بابه حقنده کان دیر.

  منبع:www.yeget.net

میرزا اسدالله خان غالب ترکمن الاصل دهلوی

                                         میرزا اسدالله خان غالب ترکمن الاصل دهلوی

                                 میرزا اسدالله خان غالب ترکمن الاصل دهلوی

                               ( 1212 هـ ق / 1796 م - 1285 هـ ق 1869 م )

میرزا اسدالله خان غالب ، عبدالله بیگ نینگ اوغلی بولوپ اصلی سلجوق ترکمن لریندان بولیور.اول مشهور شاعرویازیجی بولوپ دیر، اونونگ آته بابه لری، زمان شاه عالم نینگ وقتینده اوز دوغدیق جای لریندان گوچوپ هندوستانینگ لنگهو شهرینده اوتریمدار بولوپ دیرلر.

عبدالله بیگ اول یردان حیدرآباده باریپ نواب نظام علی خانینگ خدمتینده بولیور، اوندان سونگره " الور" باریپ راجه بختاور سنگهـ خدمتینده بولوپ یاراغ گوتریار وحربی ایشلاربیلن غاتناشیار وبیرسواش ده شهید بولیور.

شول وقت میزرا اسدالله خان غالب باش یاشینده بولوپ آته دان یتیم غالیورواگره صوبه داری نصرالله بیگ خانینگ حمایت نینگ آستینده یاشایور.

ادامه نوشته

Türkmenistanda syýahatçylyk boýunça.halkara maslahat geçiriler   


Türkmenistan, syýahatçylyk boýunça halkara maslahatyny geçirýär.

Türkmenistanyň döwletiniň yglan etmegi esasynda, syýahatçylyk boýunça bu halkara maslahat, ilkinji gezek üçin bu ýurtda geçiriler.

Bu maslahat, geljekki sentýabr aýynda, Awaza syýahatçylyk zonasynda  geçiriler we oňa dünýädäki syýahatçylyk agentlikleriniň wekilleri gatnaşar.

Türkmenistanyň döwletiniň yglan etmegi esasynda, Awaza syýahatçylyk zonasynyň birinji tapgyry üçin 5 milliard dollar çykdajy edilipdir

www.turkmen.irib.ir

جغرافياي تركمنستان  

                                                  جغرافياي تركمنستان

 
جغرافياي تركمنستان
 

جغرافياي طبيعي 
جغرافياي طبيعي ترکمنستان به طبع رخدادهاي سياسي و نظامي در اواخر قرن نوزدهم بويژه بعد از اشغال ترکمنستان توسط روسيه و انعقاد قرار داد آخال در سال ۱۸۸۱ ميلادي شکل گرفت. دست اندازي روسيه تزاري به اين منطقه در سده نوزدهم، منجر به انضمام آن به امپراطوري بزرگ روسيه شد و بالاخره بعد از انقلاب بلشويکي ۱۹۱۷ به عنوان جزئي از کشور اتحاد شوروي شد. جمهوري ترکمنستان در جنوبي ترين بخش جامعه مشترک المنافع جاي دارد. قسمتهاي مرکزي و غربي جمهوري را صحرا و دشتهاي وسيع در بر گرفته است. واحه هاي مزروعي در کناره هاي آمودريا، مرغاب، تجن و دشتهاي پايکوهي «کوپت داغ» قرار دارد. 

ادامه نوشته

تقدس ويژه‌ي نان ميان ازبك‌ها                               گزارش از  ایراس

                                                   تقدس ويژه‌ي نان ميان ازبك‌ها


تقدس ويژه‌ي نان ميان ازبك‌ها
 

ايراس: ازبک‌ها برای سفره هم احترام ویژه‌ای قائلند. همیشه سفره‌های خود را پر از میوه، خشکبار و مواد غذايی می‌نمایند و معتقدند پر بودن سفره احترام به مهمان است. معمولاً سفره‌های ازبکی پر از خوراک‌ها، میوه‌ها و تنقلات متفاوت است. در واقع آنها برای احترام به مهمان هرچه در منزل داشته باشند را سر سفره می‌آورند. در میان خوراک‌های ملی ازبکی، نان و گوشت نقش اصلی را دارند. از غذاهای خمیری هم مي‌توان به لقمان، منته، سمبوسه، خاتم و چوچواره اشاره کرد. غذاهای شهرنشینان غرب ازبکستان به سبک ایرانی بوده و در این مناطق خوردن کباب گوشت گاو و گوسفند عمومیت دارد. در مناطق مجاور قزاقستان هم خوردن گوشت اسب متداول است. آنها معمولاً قبل از خوردن یا نوشیدن هرچیز "بسم الله" می‌گویند. 

ادامه نوشته

کفیر، نوشیدنی سحرآمیز قفقازی           نويسنده: مونا بقايي، عضو شوراي فرهنگي ايراس

                                                  کفیر، نوشیدنی سحرآمیز قفقازی


کفیر، نوشیدنی سحرآمیز قفقازی
 

ايراس: کفیر یکی از قدیمی‌ترین محصولات شیر تخمیر شده و شبیه به ماست است. خاستگاه کفیر كوه‌هاي قفقاز واقع در اتحادیه جماهیر شوروی سابق می‌باشد و اولین تولیدكنندگان آن چوپانان قفقازی بودند كه توانستند این نوشیدنی خوشمزه را از دانه‌های كفیر تهیه كنند. بر اساس پاره‌ای از فرضیات، کفیر اولین بار توسط چوپانان عشایر قفقازی و در اثر تخمیر شدن شیر تازه‌ای که در ظرف چرمی خود حمل می‌کردند کشف شد اما پیش از این نیز، در کوه‌های قفقاز، کفیر به داشتن خواص درمانی نسبت داده می‌شد. 

ادامه نوشته

انتشار شماره‌هاي 36 و 37 مجله خاوران در تركمنستان

                              انتشار شماره‌هاي 36 و 37 مجله خاوران در تركمنستان

 
انتشار شماره‌هاي 36 و 37 مجله خاوران در تركمنستان
 
ايراس: شماره‌هاي ۳۶ و۳۷ مجله خاوران از سوي رايزني

 فرهنگي جمهوري اسلامي ايران به زبان روسی و ترکمنی

 به صورت الکترونیکی منتشر شد. به گزارش ايراس به نقل

 از اداره كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ

 و ارتباطات اسلامي؛ اين شماره از مجله به همراه

 ویژه‌نامه نوروز ۱۳۹۲ در ۱۹۵ صفحه به صورت الکترونیکی

 منتشر شد.

ادامه نوشته

كولي‌ها؛ آوارگان شاد!                نويسنده: مريم بستان‌بان                        منبع: ايراس

كولي‌ها؛ آوارگان شاد!             نويسنده: مريم بستان‌بان

ايراس: کولی‌ها در هر کشوری هستند و در طبقات اجتماعی، ادبیات، موسیقی، هنر و آداب و رسوم هر سرزمینی نفوذ کرده‌اند و بخشی از آن را به خود اختصاص داده‌اند. مثلاً حضور آنها در کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا، اروپای شرقی، جنوب آسیا، آفریقای شمالی، آمریکای جنوبی، ترکیه و روسیه پررنگ است ...
كولي‌ها؛ آوارگان شاد!
 

وقتی اسم تسيگان يا کولی را می‌شنویم، می‌توانیم یک دختر زیبای سبزه‌رو با موی بلند سیاه و چشمان درشت مشکی گستاخ و چهره‌ای بشاش فارغ از تمام قوانین دنیا با دامنی بلند و چین‌دار و رنگارنگ مانند اسمر الدا در داستان گوژپشت نتردام و یا مردی با سبیل سیاه و انبوه با نوع لباس خاص که در حال نواختن ساز و خواندن آواز در بیابان، کنار درشکه‌ها و افراد طایفه نشسته است را تجسم کنیم. می‌توان گفت که کولی‌ها در هر کشوری هستند و در طبقات اجتماعی، ادبیات، موسیقی، هنر و آداب و رسوم هر سرزمینی نفوذ کرده‌اند و بخشی از آن را به خود اختصاص داده‌اند. مثلاً حضور آنها در کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا، اروپای شرقی، جنوب آسیا، آفریقای شمالی، آمریکای جنوبی، ترکیه و روسیه پررنگ است. 

ادامه نوشته

   تاريخچه آيين لباس آسيای مرکزی( پوشش سروشنل رودوشی زنانه)

  تاريخچه ی آيين لباس آسيای مرکزی (پوشش سروشنل رودوشی زنانه)

    نوشته ی : ن.پ.لوباچوا       ترجمه ی : رحیم کاکایی

پوشش خلعت مانند که جزو پوشش سر زنان خلق های مختلف آسيای مرکزی است، تاريخ طولانی وپيچيده ای دارد.اين پوشاک طی تمامی دوران موجوديت خود پوشاک مراسم وآيين ها بود.اين‌اهميتِ بالا پوش ها و شنل ها تا اندازه ای تا امروز نيز ازميان نرفته است.

گذشته از اين، پوشيدن رداها وبالا پوشها که اندام زنان را می پوشاند، با دستورالعمل قرآن نيز مرتبط است.در بسياری مراسم وآيين ها بويژه درعروسی های سنتی، اکنون نيزشنل رودوشی وبالاپوش ها استفاده مي شوند.تاريخچه ی شنل رودوشی وبالاپوشها ی زنان ( آنها را بطورمشروط پوشش سر ويا کلاه زنانه سنتی بناميم ) برای پژوهش نه تنها باورهای مذهبی، بلکه تاريخ اتنيکی وفرهنگی آن مناطق آسيای ميانه که درآنها اين بالا پوش ها ديده مي شوند، قابل توجه است.

توصيف انواع جداگانه شنل رودوشی وکلاه زنانه سنتی چه در فرهنگ اتنيکی پيش از انقلاب اکتبر(1) وچه در آثار مردم شناسان شوروی (2) مشاهده مي شوند.درباره ی بالاپوش ها بسياری مطالب هنوزمنتشرنشده اند.(3)

از تاليفات ويژه ای که درآنها به موضوع پيدايش وتاريخ برخی انواع ردا ها وبالاپوش ها اشاره مي شوند مي توان آثار اُ.آ.سوخارووا،« تاريخ لباس مردم سمرقند»(4)، گ.آ.پوگاچنکووا« تاريخ پرنج»(5) وآ.س.موروزوا« کلاه زنانه سنتی ترکمن» را نام برد. (6)

ادامه نوشته

فراخوان سیزدهمین جشنواره فیلم مستند فلاهرتی

                              فراخوان سیزدهمین جشنواره فیلم مستند فلاهرتی
 
فراخوان سیزدهمین جشنواره فیلم مستند فلاهرتی
 
ايراس: جشنواره بین‌المللی فیلم مستند فلاهرتی یا فلاهرتیا، فراخوان خود را منتشر کرد. سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم مستند فلاهرتی از ششم تا سیزدهم اکتبر سال ۲۰۱۳ برگزار خواهد شد. اين جشنواره هر ساله در شهر پرم، مرکز اوبلاست پرم، یکی از سرزمین‌های دیدنی فدراسیون روسیه که رودخانه ویشرا نیز در آن واقع است، برگزار می‌شود. 

جشنواره بین‌المللی فیلم مستند فلاهرتی یکی از جشنواره‌های پر رونق در قرن بیست و یکم است. علاقه‌مندان از سراسر دنیا می‌توانند با ثبت نام و ارسال آثار خود به جشنواره فلاهرتی در این جشنواره شرکت نمایند. گفتنی است که سایت دریچه سینما به عنوان عیدی سال حماسه، به صورت رایگان به ثبت نام علاقه‌مندان پرداخته و آثار آنها را ارسال مي‌كند. مهلت ارسال آثار به این سایت سینمایی برای تسهیل شرکت در جشنواره؛ تا ۳۱ فروردین ۱۳۹۲ است و مهلت ارسال فیلم‌ها به دفتر اداره جشنواره نیز تا سی‌و یکم ماه مي ۲۰۱۳ ادامه دارد.

ادامه نوشته

اوراسيا؛ ميهمان جشنواره جهانی فیلم زنان آلمان  

                          اوراسيا؛ ميهمان جشنواره جهانی فیلم زنان آلمان
 

اوراسيا؛ ميهمان جشنواره جهانی فیلم زنان آلمان
 

ايراس: جشنواره جهانی فیلم زنان دورتموند-کلن ۲۰۱۳ از تاريخ ۹ ماه آوریل ۲۰۱۳ (۲۰ فروردین ‌ماه ۱۳۹۲) در شهر دورتموند آلمان آغاز شد و روز ۱۴ ماه آوریل (۲۵ فروردین‌ماه) به پایان رسید. اين جشنواره معتبرترین جشنواره فیلم زنان در اروپا محسوب می‌شود كه در بخش‌هاي مختلف آن فيلم‌هايي از کارگردانان زن مطرح جهان به نمايش درآمده و نقد مي‌شوند؛ فيلم‌هايي با مضامين اجتماعي و مرتبط با حقوق زنان كه ساخته كارگردان‌هاي زن از سراسر دنيا مي‌باشند. یکی از بخش‌های ویژه‌ی جشنواره جهانی فیلم زنان دورتموند-کلن امسال نيز، به موضوع "افراط و تفریط" و بازتاب آن در سینما اختصاص داده شده بود. امسال بیش از ۱۰۰ فیلم بلند و کوتاه از کارگردانان زن ۵۰ کشور جهان در ۶ بخش اصلی و بیش از ۲۰ بخش فرعی اين جشنواره به نمایش درآمدند كه در اين ميان فيلم‌هاي اوراسيايي نيز شركت داشتند و کارگردان‌های زن اوراسیایی نیز توانایی خود را در عرصه سینما نشان دادند. گرچه حضور فيلم‌هاي اوراسيايي در اين جشنواره در سال‌هاي گذشته پررنگ‌تر بود اما با اين وجود، امسال نيز فيلم‌هايي قوي با مضاميني جالب توجه، در جشنواره جهانی فیلم زنان دورتموند-کلن ۲۰۱۳ شركت يافتند. 

ادامه نوشته

فصل تازه‌اي از روابط فرهنگي ايران و چين

                                     فصل تازه‌اي از روابط فرهنگي ايران و چين
 
فصل تازه‌اي از روابط فرهنگي ايران و چين
 
ايراس: مرکز ایران‌شناسی در دانشگاه زبان‌های خارجی پکن با حضور دکتر صفری سفیر کشورمان افتتاح شد. در مراسم افتتاح مرکز ایران‌شناسی در دانشگاه مطالعات زبان‌های خارجی پکن دکتر جلیلوند رایزن فرهنگی ايران و پاکپور نماینده جامعه المصطفی حضور داشتند. 

در ابتدا سفیر کشورمان و هیات همراه مورد استقبال آقای خن ژن Han Zhen رئیس دانشگاه، خانم لی یوون Li Youwen مدیر دفتر بین‌الملل دانشگاه و خانم دکتر یولی رئیس بخش فارسی دانشگاه زبان‌های خارجی پکن قرار گرفتند. 

سپس سفیر کشورمان به اتفاق رئیس دانشگاه، اتاق مرکز ایران‌شناسی را مشترکاً افتتاح کردند و از امکانات این اتاق بازدید به عمل آوردند و ابراز امیدواری کردند که با حمایت سفارت و همچنین رایزنی فرهنگی کشورمان این مرکز مورد حمایت مستمر قرار گیرد.

ادامه نوشته

نمایشگاه آفتاب برای ژاپن برگزار می‌شود.                                  منبع: همشهری آنلاین


نمایشگاه آفتاب برای ژاپن برگزار می‌شود
 
 
 
انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران در حاشیه برگزاری "هفته طراحی گرافیک ایران" با هدف همگرایی فرهنگی میان طراحان گرافیک، اقدام به برپایی نمایشگاه «آفتاب برای ژاپن» می‌کند.

 
این نمایشگاه که شامل 100 پوستر از 100 طراح گرافیک از چهل کشور جهان است، به موضوع سونامی ژاپن و روش های گوناگون برخورد با این فاجعه و حک کردن آن در حافظه فرهنگی ملل اختصاص دارد.
 

ادامه نوشته

تشنه ماندم          گفت‌وگو با پروفسور نادر اردلان


با مسابقه‌ی بزرگ طراحی آرامگاه شمس؛ پروفسور نادر اردلان:

              تشنه ماندم

تشنه ماندم

  - پروفسور نادر اردلان استاد معماری و شهرسازی دانشگاه هاروارد است. در سابقه‌ی حرفه‌یی او طراحی و پرداختن به ابعاد مختلف شخصیتی و فلسفی شمس تبریزی و همچنین رابطه عمیق او با مولانا و توجه به شرایط اقلیمی منطقه مواردی است که هیات داوری به آن توجه ویژه‌ای داشت.

ادامه نوشته

همزمان با روز جهانی گرافیک «هفته‌ی طراحی گرافیک ایران، 1392» برگزار می‌شود.


اخبار > ایران  - «هفتهٔ طراحی گرافیک ایران» به همت انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران با همراهی ایکوگرادا (انجمن بین المللی طراحان گرافیک)، ۲۷ فروردین ماه سال جاری، در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

هدف از برگزاری این رویداد فراهم آوردن فرصتی مناسب برای گردهمایی و هم اندیشی طراحان گرافیک و سایر هنرمندان با یکدیگر و تعامل بیشتر با جامعه است.

معرفی برنامه‌های سالانه انجمن صنفی طراحان گرافیک ایران، سخنرانی مهمان خارجی، رونمایی کتاب، همایش پژوهشی و برگزاری نمایشگاه‌های تخصصی و بین المللی در حوزه گرافیک، تنها بخشی از برنامه‌های این هفته است.

در این نمایشگاه‌ها که بازدید آن برای عموم آزاد است،با نمایش بیش از ۲۰۰ پوستر از هنرمندان مختلف جهان  آثار بیش از ۱۳۰ هنرمند برای نخستین بار در ایران به نمایش گذاشته می‌شود.

مراسم گشایش «هفته‌ی طراحی گرافیک ایران، ۱۳۹۲» ۲۷ فروردین ماه جاری ساعت ۱۷ در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود و تا ۵ اردیبهشت ماه سال‌حاری ادامه خواهد داشت.

منبع: سایت موسسه فرهنگی اکو

     درگذشت استاد عبد الله اسلامی گمش تپه

                                              به نام خدا

با کمال تاثّر و تالّم اطلاع یافتیم که استاد عبدالله اسلامی گمش تپه،از

پیشکسوتان فرهنگی ترکمنصحرا واز اوّلین فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد

رشته ی زیست شناسی دانشکده ی علوم دانشگاه تهران،درروز 25

فروردین و در 83 سالگی، دارفانی را ترک نموده اند.درگذشت استاد عبدالله

اسلامی را به دوستان،شاگردان،خویشاوندان و  فرزندان فرهیخته و تحصیل

کرده ی آن سفرکرده،به ویژه مهندس کمال اسلامی و دکتر فرهاد اسلامی

که همانند پدر، منشاء خدمات علمی و آموزشی می باشند، تسلیت عرض

نموده،از درگاه ایزد منّان برای آن مرحوم رحمت واسعه ی الهی و برای

بازماندگان و خویشاوندان ایشان صبرو شکیبایی آرزو می نمائیم.


  از طرف هیئت موسّس،هیئت مدیره واعضای بنیاد مختومقلی فراغی

                                                     مدیرعامل بنیاد مختومقلی فراغی: محمد قجقی

تانقئدی تکست ینگ تاییارلانئشی نئنگ اساسی پرنسیپ لری حاقدا      پروفسور عاشور پور

تانقئدی تکست ینگ تاییارلانئشی نئنگ اساسی پرنسیپ لری حاقدا

                                    پروفسور نورمحمد عاشور پور

          دؤولت محمد آرادی – نئنگ شو اثرلریئغئندی سئنا، اوُنونگ حاضیره چنلی اِله سالنان پایامالاری، غازال لاری، روباعی لاری و مربّع (دورتله مه ) لری گیریزیلدی. بو اثر لرینگ هّمه سینده دیین یالی آوتُورحوکمونده شاهئرئنگ تخلّصی گلیأر . دینگه آوتور لئغی دُولی ثوبوت ادیلن هم – ده دُولولئغئندا باربُولان اثرلری آلماق لئق پرنسیبنه ایه ریلنی اوچین " حکایات " و " جابرانصار"مثنوی لری بویئغئندا گیریزیلمه دی . چّونکی بیرینجی مثنوی نینگ آزادا دگیشلی دیگی چاقلانسا – دا اُونونگ هیچ یرینده آوتورئنگ آدی یا- دا تخلّصی دوش گلمه یأر .غالئبرسه ده بو اثرینگ تکستی آزادی دان باشغا شاهئرلارئنگ پایامالاری نی اؤز ایچینه آلیان غوُلیازما بیاض لاردا هم غابات گلیأر . ایکینجی مثنوی نینگ بُولسا دُولی تکستی انتک بیزده یُوق . اُوندان دینگه کأ بیر بیت آکادمیک سامُویلیویچ ینگ نشیرادن ایشلرینده ساقلانئپ غالئپدئر. مثنوی نینگ دُولی تکستی نی اؤز ایچینه آلیان غُولیازمانئنگ سُونگقی طأله یی بللی دأل.

ادامه نوشته

رایزن فرهنگی ج.ا.ا در آنکارا با رئیس جدید بنیاد زبان آتاترک دیدار کرد


رایزن فرهنگی ج.ا.ا در آنکارا با رئیس جدید بنیاد زبان آتاترک دیدار کرد

در ابتدای این دیدار که آقایان اصغر دلبری پور محقق و نویسنده ایرانی مقیم آنکارا و دکتر اسدالله واحد استاد مهمان در دانشگاه آنکارا نیز حضور داشتند آقای منفرد ضمن تبریک به آقای دکتر مصطفی کاچ آلین به خاطر انتخاب ایشان به عنوان رئیس جدید بنیاد زبان آتاترک ابراز امیدورای کرد که در دوره ریاست وی همچون دوره قبل روابط بین بنیاد زبان و نهادهای ذیربط در ایران روند رو به رشد داشته باشد. وی سپس با اشاره به سال 2013 به عنوان سال فرهنگی ایران در ترکیه اظهار داشت: به همین مناسبت در نظر داریم با همکاریهای نهادهای فرهنگی ترکیه برنامه هایی را در این کشور برگزار کنیم. از جمله این برنامه ها چاپ و انتشار چند اثر ماندگار است که یکی از آنها فرهنگ لغت فارسی به ترکی با بیش از سی و پنج هزار واژه است که توسط آقای استاد دلبری پور محقق و نویسنده ایرانی مقیم ترکیه تدوین و آماده چاپ شده است. وی پیشنهاد کرد: به مناست سال فرهنگی ایران در ترکیه این اثر باارزش با همکاری بنیاد زبان ترک چاپ شود. آقای منفرد همچنین برگزاری هفتمین سمپوزیوم روابط تاریخی ایران و ترکیه را که قرار است در بورسا برگزار شود از جمله برنامه های سال فرهنگی ایران در ترکیه دانست و ابراز امیدواری کرد که با همکاری نهادهای فرهنگی ترکیه این برنامه ها به نحو احسن انجام شود. برگزاری بزرگداشت شاعران مشترک در سال 2013 مانند شهریار و کریمی از شاعران دو زبانه ایران از جمله پیشنهادات آقای منفرد بود.

ادامه نوشته

ریشه های فرهنگی و تمدنی ایران و ترکیه منبع اصلی تغذیه شاخ و برگ روابط دو کشور است

سفیر جدید ایران در ترکیه:

در این دیدار که آقایان خلج منفرد رایزن فرهنگی جهموری اسلامی ایران در ترکیه و دکتر اسدالله واحد استاد مهمان در بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آنکارا نیز حضور داشتند، آقای بیکدلی سفیر جمهوری اسلامی ایران در ترکیه گفت: تکیه گاه اصلی روابط ما و ترکیه مشترکات فرهنگی و تمدنی است تاثیر این این ریشه ها که در واقع غذای اصلی را به شاخ و برگ روابط می رسانند در همه حوزه ها دیده می شود. آقای بیکدلی با اشاره به گقتمان تعامل و ترمیم در روابط ایران و ترکیه گفت: پشتوانه فرهنگ و تمدن به روابط ما این قابلیت را داده تا همچون موجود زنده رشد کند و در صورت مواجهه با آسیب خود را ترمیم نماید.

ادامه نوشته

کتاب تاریخ هنر باستان منتشر شد



کتاب تاریخ هنر باستان منتشر شد

نوشتن درباره هنر جهان باستان، شکافتن و شرح دادن آن از ابعاد مختلف، از نوع مقولات سهل و ممتنع است؛ سهل از اين نظر که تقريباً تمام آثار هنری و مضامين و مفاهيم و معناهای نهفته و آشکار آن، تاکنون در محک ارزيابی پژوهندگان قرار گرفته و شرح داده شده است و ممتنع از اين حيث که امروزه در سايه حفاريها و اکتشافات علمی ديگر، بسياری از آثار هنری و مفاهيم نهفته در آنها از پرده به در می‌آيند و معانی و موضوعات و مضامين تازه‌ای پيش رو می‌نهند که نيازمند فحص و بررسی و اصلاح دوباره‌اند. اين بازبينیها و بازکاويها، حتی طرز نگرش و تحليل پژوهندگان پيشين را نيز شامل می‌شوند که با قالبی خاص از نگاه و نظر، به هنر جهان باستان نگريسته و چه‌بسا تصويری خودخواسته از فرايندهای هنری يک سرزمين ارائه داده‌اند که امروزه پرت و خارج از بحث می‌نمايد.
اين دو اصل، ورود به اين ميدان وسيع و پرمايه را دشوار می‌سازند و تا حدودی مانع ابداع و ابتکار در نقد و نظر می‌گردند. نگارنده با آگاهی از اين دو اصل و نيز پژوهشگريها و پويندگيهاي رايج و با نيت توشه و مايه رساندن به دانشجويان عرصه هنر، وارد اين دنيای بی‌اندازه پيچيده و پرآب‌وتاب شد و پايه کار را بر منابع بنيادی و دانشورانه و نظرورزيهای علمی هنرپژوهان دانشور گذاشت تا کار نهايي از عيبهای روشی و لغزشها و از تقليدگری صرف و سطحی‌نگری خالی باشد؛ از اين‌رو در طبقه‌بندی مطالب، زاويه ديدی برگزيده شد که تفاوتی چشمگير با ساير پژوهشها داشته باشد.

ادامه نوشته

گشایش سالن اختصاصی حاج حسین آقا ملک           موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک

گشایش سالن اختصاصی حاج حسین آقا ملک

با گشایش «سالن حاج حسین آقا ملک» در موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، آثار، وسایل و دیگر یادگارهای ارزشمند شخصی واقف و بنیان‌گذار نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران و یکی از شش کتابخانه نفیس خطی کشور به نمایش درمی‌آید.

مردی از تبار بزرگان

حاج حسين آقا ملك، واقف و بنيان‌گذار كتابخانه و موزه ملي ملك در 11 ربيع‌الاول سال 1288 قمری برابر با 1250 خورشيدي در تهران زاده شد. نیاکان ملک، اصالتا تبريزي و مجتهدزاده بودند. آقا مهدي پدربزرگ او اما به كسوت روحانيان درنيامد و در جنگ‌هاي ايران و روس به قشون دولتي پيوست و تا درجه سرهنگي پيش رفت. او پس از جنگ به بازرگانی روي آورد و از امتياز دوستي با ميرزا تقي خان اميرنظام (اميركبير آینده) برخوردار شد. اميرنظام، پيشكار وليعهد قاجار در آذربايجان بود و هنگامی که محمد شاه قاجار از دنيا رفت، 100 هزار تومان از آقا مهدي قرض گرفت تا ناصرالدين ميرزاي وليعهد را از تبريز به تهران آورد و بر تخت نشاند. 

ادامه نوشته

گشتی در دنیای «نگاره‌های ایرانی»

 گشتی در دنیای «نگاره‌های ایرانی»

آنچه امروزه مینیاتور ایرانی نامیده می‌شود، در حقیقت گونه‌ای از مصورسازی کتاب است؛ هنری که خود مستقل از خوش‌نویسی، در مکاتب گوناگونی سامان یافته است. قدیمی‌ترین این مکتب‌ها، شاید مکتب عباسی یا بغدادی باشد که در اصل آمیخته با هنر ساسانی و بیزانسی و میراث‌دار آن است. این مساله البته چندان موجب شگفتی نیست زیرا عصر عباسی که به تعبیری دوران شکوفایی هنر و فرهنگ در دوره تاریخ اسلامی است، شاهد جریان ترجمه از سریانی، یونانی و البته از زبان پهلوی به زبان عربی است. این امر انتقال دانش از دو حوزه مهم تمدن در عصر پیش از ظهور اسلام به جهان اسلام را در پی داشت.

ادامه نوشته

شعرهای جدیدی از یونس امره متفکّر و اندیشمند و شاعر مردمی ترک کشف شد

جای یونس امره متفکر و اندیشمند و شاعر مردمی ترک با اینکه صدها سال قبل می زیسته در قلبها محفوظ است.

شعرهای جدیدی از یونس امره شاعر مردمی معروف که اشعارش ورد زبانهاست کشف شد.

۱۷ شعر متعلق به یونس امره در انتظار انتشار است.

پروفسور "محمد فاتح کوکسال" عضو هیأت علمی کرسی زبان و ادبیات ترکی دانشکده ادبیات دانشگاه آهی اورن در خصوص کشف این اشعار گفت: "این اشعار را در بین کتاب های دست نویسی که از یک صحاف در استانبول خریدم، پیدا کردم. این اشعار را با اشعار منتشر شده یونس امره مقایسه کردم و دیدم که تاکنون در هیچ کتابی به چاپ نرسیده اند."اسلوب این اشعار جای هیچ گونه شک و شبهه ای را باقی نمی گذارند.

پروفسور "کوکسال" ضمن جلب دقت به اینکه یونس امره نیز مانند شاعران نامی نظیر نبی، فضولی، شیخ غالب و نسیمی دارای اسلوب و سبک خاص خود می باشد گفت: "تشخیص اشعار یونس امره برای آشنایان با سبک او بسیار آسان است."پروفسور "کوکسال" افزود: "در نظر داریم این اشعار را با چاپ در یک مجله علمی به جهانیان معرفی کنیم."

یونس امره که بین سالهای ۱۲٤۰ /م تا ۱۳۲۱ /م می زیسته پیشروی شعر ترکی در آناتولی و شاعر مردمی متصوف بود.

منبع: تی.آر.تی فارسی

حضور گسترده ایران در نمایشگاه بین‌المللی کتاب قزاقستان

رایزنی فرهنگی ایران با عرضه ۴۰۰ عنوان کتاب در حوزه‌های تاریخی، ادبی، فرهنگی، ایران‌شناسی، 

زبان و ادبیات فارسی و غیره در نمایشگاه بین‌المللی کتاب قزاقستان حضور فعالی دارد.

ادامه نوشته

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان:همایش بزرگداشت مختومقلی برگزار می شود


برای دیدن تصویر اصلی در صفحه جدید کلیک کنید.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان گفت: مختومقلی فراغی نقش ارزنده ای در پاسخگویی به نیازهای فکری و فرهنگی دارد.
غلامرضا منتظری در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به جایگاه شاعر و عارف نامدار ایرانی – ترکمن افزود: جایگاه مختوقلی در حوزه بین المللی نیز ویژه و قابل احترام است.وی اظهار کرد: از این رو، امسال نیز همانند سالهای قبل همایش بزرگداشت مختومقلی فراغی در استان برگزار می شود.وی عنوان کرد: بزودی اولین نشست برگزاری مراسم سالگرد تولد مختومقلی فراغی با حضور استاندار برگزار می شود.

مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان به دستاوردهای سال وضعیت فرهنگ و هنر در سال گذشته در استان اشاره کرد و گفت: پارسال بر اساس ارزیابیهای کشوری، سالی پر از موفقیت در این حوزه داشته ایم.منتظری ادامه داد: فرهنگ و ارشاد گلستان در جشنواره شهید رجایی استان رتبه خوبی کسب کرد و همچنین در بخش کشوری این جشنواره نیز عنوان برتر به خود اختصاص داد.

منبع:سایت جمعیت فرهنگی هنری مختومقلی کلاله

معلومات مختصر درمورد زبان وادبیات ترکمن درافغانستان        تهیه وترتیب : عبدالرحیم " اوراز"

        معلومات مختصر درمورد زبان وادبیات ترکمن درافغانستان
آثار ادبی فرهنگی ترکمن در افغانستان در طول سده ها بصورت شفاهی و بسیار کم هم بصورت قلمی بوده ، در قرن 12 خورشیدی آثاری از چاپ قازان، بخارا و لاهور هم بطور پراگنده در اختیار اشخاص باسواد که متاسفانه تعداد آنها هم خیلی محدود بوده قرار گرفته است و بازهم متاسفانه در اثر بعضی عوامل ما امروز نسخه هایی از آنها را در دسترس نداریم.

در کشور ما فقط در دهۀ سی قرن 14 هجری خورشیدی بود که یک فرض عین به توجه و کوشش عابد نظرخان رحمت الله علیه خلیفه صاحب قزیل ایاق و قربان خان رحمت الله علیه خلیفه صاحب قرمقول وبه همکاری مالی مرحوم حاجی ملا خداینظر نشر گردید که اولین مجلد چاپ شدۀ ترکمنی در کشور محسوب می گردد.

ادامه نوشته

باشو: می‌خواهم بازی کنم                                        خبرگزاری میراث فرهنگی

در دیدار نوروزی با عدنان عفراویان؛ مطرح شد:

باشو: می‌خواهم بازی کنم + عکس

باشو غریبه که نه، او خیلی هم آشناست. نماینده‌ای از نسل بچه‌های دهه 60 خورشیدی که قربانی جنگ شدند و گاه فراموش و گاه آشنا باقی ماندند. باشو حالا 37 سال دارد. هرچند بارها گفته بود از سینما خوشش نمی‌آید اما حالا تصمیم‌اش را گرفته‌است. می‌خواهد بازی کند.

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه فرهنگ و هنر ـ فیلم باشو غریبه کوچک از مهم ترین فیلم های تاریخ جنگ ایران وعراق محسوب می‌شود که با نگاهی نقادانه به جنگ از منظر اجتماعی این موضوع را بررسی قرار داده و روانه سینماهای دهه 60 کرد.

ادامه نوشته

پیشنهاد سفرسیراف؛ پمپی ایران، ماسوله جنوب                      خبرگزاری میراث فرهنگی

پیشنهاد سفر

سیراف؛ پمپی ایران، ماسوله جنوب

سیراف نامی آشنا اما غریبه است. بوشهر آنقدر مشهور شده که سیراف کهن از یادها رفته؛ اما به مدد مطالعات باستان‌شناسی و نوشته‌های مکتوب از تاریخ کهن این بندر مهم، امروز سیراف کم‌کم شناخته می‌شود و درهای آن به روی گردشگران باز می‌شود. سیراف پیشنهاد سفری به یاد ماندنی است.

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه گردشگری ـ اگر تا امروز سفر برای شما معنایی جز رسیدن به سواحل شمالی کشور نداشته، وقت آن رسیده که با مناطق دیدنی‌تر ایران آشنا شوید. شاید برای شروع هیچ جا مناسب تر از خط ساحلی خلیج فارس در جنوب کشور نباشد. این مطلب معرفی یک مقصد شناخته شده نیست، بلکه برای شمایی تهیه شده که در فرصت باقیمانده برای بازدید از بهشت جنوبی کشور آماده اید.
استان بوشهر، سرزمین عجایب و داستان‎ها، خانه مردمان خونگرمی که چشم‎شان با امواج گره خورده، مادر تمدنی کمتر شناخته شده و دیرپاست. نقطه به نقطه این استان دیدنی است اما پیشنهاد ما برای شروع، بدون شک بندر سیراف است.
ادامه نوشته

کشفیات نفس گیر ماهواره ای در شهر تاریخی            خبرگزاری میراث فرهنگی

کشفیات نفس گیر ماهواره ای در شهر تاریخی اور عراق

یک تیم کوچک از باستان شناسان با استفاده از تجهیزات ماهواره‎ای موفق به کشف کاخ یا معبد ناشناخته‎ای در نزدیکی شهر اور واقع در جنوب عراق شدند که درجریان نخستین کشفیات تیم باستان شناسان خارجی در دهه 1930 کشف شده است.

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ بین‎الملل ـ کشف یک کاخ یا معبد در نزدیکی شهر باستانی اور دراندازه ای نفس گیر با استفاده از فناوری های ماهواره ای،  سبب بازگرداندن باستان شناس بریتانیایی به عراق شد که از دهه 80 میلادی که توسط صدام اخراج شذ، به عراق نرفته بود.
 
به گزارش" کریستین ساینس مونیتور "یک تیم کوچک از باستان شناسان با استفاده از تجهیزات ماهواره ای موفق به کشف کاخ یا معبد ناشناخته ای در نزدیکی شهر اور واقع در جنوب عراق شدند که درجریان نخستین کشفیات تیم باستان شناسان خارجی در دهه 1930 کشف شده است.

ادامه نوشته

حضور گسترده‌ ایران در نمایشگاه بین‌المللی کتاب «آلماتی»                      خبرگزاری فارس


خبرگزاری فارس: ایران حضور گسترده‌ای در نمایشگاه بین‌المللی کتاب «آلماتی» خواهد داشت


رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از حضور گسترده کشورمان در نمایشگاه بین‌المللی کتاب

 قزاقستان خبر داد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، نمایشگاه بین‌المللی کتاب در هفته پایانی فروردین‌ماه

 سال جاری در آلماتی قزاقستان برگزار می‌شود.

در این نمایشگاه 2 روزه که از 22 تا 24 فروردین ادامه خواهد داشت، رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی

ایران در قزاقستان، با ارائه آثاری در حوزه زبان و ادبیات فارسی، ایران‌شناسی، فرهنگ و تاریخ و مسائل

 دینی به زبان‌های فارسی، قزاقی، روسی و انگلیسی، حضور فعال و جدی خواهد داشت.

ادامه نوشته

کشف رازهای باستانی در شن های صحرای ترکمن

ماری، ترکمنستان - خبرگزاری فرانسه 8 آوریل گزارش داد که منطقه باستانی گنور تپه ترکمنستان که در سده گذشته توسط باستان شناسان شوروی کشف شد و زمانی محل اسکان هزاران نفر و مرکز رونق منطقه بوده است، اکنون با یافت شدن چندین عتیقه جدید که در حفاری های تابستانی پیدا شده اند بتدریج در حال هویدا کردن رازهای خود است.
گنور تپه در حدود سال 2,000 پیش از میلاد مسیح شهر اصلی مارگوش یا منطقه مارگیانه و سکونتگاه یکی از پیشرفته ترین اما کمتر شناخته شده تمدن های عصر برنز بوده است.

این محل در زمان شوروی توسط باستان شناسی با نام ویکتور ساریانیدی کشف شد که اکنون در سن 84 سالگی در صدد است تا یک تابستان دیگر در این مکان کار کند.

صنعتکاران این شهر کهن قادر به ذوب کردن فلزات، ساخت جواهر آلات نقره و طلا، ساخت مواد برای عبادتگاه ها و حکاکی بر روی استخوان و سنگ بوده اند.

نادجده دوبوا یک باستان شناس گفت: «اینکه این مردم تا چه از فنون پیشرفته برخوردار بوده اند متحیر کننده است. صنعتکاران آنها یاد گرفته بوده اند که چطور شکل سنگ طبیعی را در دمای بالا تغییر داده و سپس آن را لعاب بگیرند تا حفظ شود.»

درباره اینکه با جواهر آلات نقره و طلا خارق العاده ای که کشف شده اند و برای احیاء و ترمیم به زحمت زیادی نیاز دارند چه خواهد شد، تردیدها همچنان باقی است.

منبع: آسیای میانه آنلاین

اَتابَك‌  دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 1347

اَتابَك‌ ، لقب‌ atabak] يا عنوانى‌ كه‌ پادشاهان‌ سلجوقى‌ به‌ برخى‌ از اميران‌ خود كه‌ تربيت‌ و سرپرستى‌ شاهزادگان‌ را برعهده‌ داشتند، مى‌داده‌اند. اتابك‌ كلمه‌اي‌ است‌ تركى‌، مركب‌ از «اتا = آتا»، به‌ معنى‌ پدر و «بك‌» يا «بيك‌»، به‌ معنى‌ امير و يا عنوانى‌ مهم‌ در ميان‌ قبايل‌ ترك‌. معنى‌ اين‌ كلمه‌ «پدرْامير» يا «اميرْپدر» است‌ و «اتا» در اين‌ تركيب‌ در معنى‌ مجازي‌ آن‌ است‌، نه‌ معنى‌ حقيقى‌. 
برگزيدن‌ مربى‌ براي‌ فرزندان‌، ظاهراً در ميان‌ تركان‌ سلجوقى‌ و غُز سابقة قديم‌تري‌ داشته‌، و رسمى‌ بوده‌ است‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ امرا فرزندان‌ خود را براي‌ تربيت‌، مخصوصاً در امور جنگى‌ و سياسى‌، به‌ يكى‌ از بزرگان‌ كارديده‌ مى‌سپرده‌، و به‌ او لقب‌ «اتابك‌» مى‌داده‌اند كه‌ هم‌ به‌ معنى‌ پدر مجازي‌ و هم‌ به‌ معنى‌ امير و بزرگ‌ بوده‌ است‌. اين‌ رسم‌ گرچه‌ ظاهراً سابقه‌اي‌ كهن‌ داشته‌، و نظاير آن‌ در تاريخ‌ ملل‌ و اقوام‌ ديگر نيز ديده‌ شده‌ است‌، اما براي‌ لقب‌ مخصوص‌ «اتابك‌» سابقه‌اي‌ قديم‌تر از زمان‌ سلجوقيان‌ وجود ندارد. 
رسم‌ اتابكى‌ با دادن‌ اقطاعى‌ به‌ صاحب‌ اين‌ منصب‌ همراه‌ بوده‌ است‌ تا بتواند با عايدات‌ اين‌ اقطاع‌ وظيفة خود را به‌ وجه‌ احسن‌ به‌ انجام‌ رساند. با آغاز ضعف‌ دولت‌ سلجوقى‌، اتابكان‌ سلجوقى‌ كه‌ از امراي‌ بزرگ‌ يا از غلامانى‌ بودند كه‌ به‌ مقام‌ امارت‌ رسيده‌ بودند، در صدد يافتن‌ استقلال‌ يا نيمه‌استقلالى‌ در حوزة اقطاع‌ خود برآمدند و سپس‌ منصب‌ خود را موروثى‌ كردند و بدين‌ترتيب‌، اتابكان‌ شام‌، اتابكان‌ موصل‌، اتابكان‌ آذربايجان‌ و اتابكان‌ فارس‌ و يزد به‌ وجود آمدند. 
رسم‌ اتابكى‌ در ميان‌ خوارزمشاهيان‌ و سلجوقيان‌ روم‌ نيز معمول‌ بود. اين‌ رسم‌ در ميان‌ مماليك‌ مصر به‌ صورت‌ نوعى‌ نيابت‌ سلطنت‌ و پس‌ از آن‌، به‌ معناي‌ گستردة سرپرستى‌ رواج‌ داشت‌. اتابكى‌ پس‌ از سلجوقيان‌ بزرگ‌ و خوارزمشاهيان‌ به‌ تدريج‌ متروك‌ شد. در زمان‌ صفويان‌ به‌ جاي‌ اتابك‌، مربى‌ پادشاه‌ زاده‌ را لَله‌ مى‌گفتند. اتابك‌ در زمان‌ سلطنت‌ ناصرالدين‌ شاه‌ قاجار لقب‌ افتخاري‌ گرديد و همچنان‌كه‌ الب‌ ارسلان‌ و ملكشاه‌، خواجه‌ نظام‌الملك‌ را لقب‌ اتابكى‌ دادند، ناصرالدين‌ شاه‌ هم‌ كه‌ در پرتو كفايت‌ ميرزا تقى‌ خان‌ فراهانى‌ به‌ سلطنت‌ رسيده‌، و او را مقام‌ وزارت‌ عظمى‌ داده‌ بود، لقب‌ اتابك‌ اعظم‌ و اميركبير به‌ او اعطا كرد. همچنين‌ ناصرالدين‌ شاه‌ به‌ ميرزا على‌ اصغرخان‌، يكى‌ ديگر از صدراعظمهاي‌ خود لقب‌ اتابك‌ داد.*

آتا   دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 1343


آتا ، ata] يا اَتا، كلمه‌اي‌ تركى‌ به‌ معنى‌ پدر، پدربزرگ‌، جد، و توسعاً شخص‌ محترم‌ و روحانى‌. به‌ مشايخ‌ صوفيه‌ نيز لقب‌

 «آتا» داده‌ شده‌ است‌. در خوارزم‌ و قرقيزستان‌ دهكده‌هايى‌ باپسوند «آتا» وجود دارد. گروه‌ كوچكى‌ از تركمنهاي‌

يموت‌ كه‌ ميان‌ استرآباد و خيوه‌ مسكن‌ دارند، نيز «آتا» نام‌ دارند. افزون‌ بر اين‌، «آتا» در واژة «اتابك‌» كه‌ از زمان‌ 

سلجوقيان‌ متداول‌ شده‌، به‌ معناي‌ مربى‌ و للة شاهزادگان‌ نيز به‌ كار رفته‌ است‌. اين‌ واژه‌ از تركى‌ به‌ زبانهاي‌ قفقازي‌ و روسى‌ و مغولى‌، و از مغولى‌ به‌ زبان‌ چينى‌، و نيز از فارسى‌ به‌ اردو رفته‌ است‌.*.. .....

اَبويوسُف‌ دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 1141


اَبويوسُف‌ yusof] ، يعقوب‌ abu بن‌ ابراهيم‌ انصاري‌ 113- 182ق‌/731- 798م‌، قاضى‌ نامدار و يكى‌ از بنيان‌گذاران‌ فقه‌ حنفى‌. ابويوسف‌ در طول‌ تحصيل‌ خود، محضر دو نسل‌ از محدثان‌ كوفه‌ را دريافت‌ كه‌ از سرشناس‌ترين‌ آنان‌ در نسل‌ كهن‌، منصور بن‌ معتمر، اعمش‌ و ابواسحاق‌ شيبانى‌، و از شيوخ‌ نسل‌ بعد، محمد بن‌ سائب‌ كلبى‌، ابوحمزة ثمالى‌ و مسعر بن‌ كِدام‌ را مى‌توان‌ برشمرد. او همچنين‌ از مشايخ‌ برجستة بصره‌، مكه‌ و مدينه‌ بهره‌ گرفت‌؛ ولى‌ پس‌ از چندي‌، مجذوب‌ حلقة فقه‌ ابوحنيفه‌ گرديد، تا آنجا كه‌ به‌ يكى‌ از بزرگ‌ترين‌ فقيهان‌ِ اصحاب‌ رأي‌ مبدل‌ شد. 
با وفات‌ ابوحنيفه‌، ابويوسف‌ به‌ عنوان‌ برجسته‌ترين‌ شاگرد ابوحنيفه‌ و به‌ سان‌ فقيهى‌ مبرز در محافل‌ علمى‌ عراق‌ نامبردار شد و در بغداد منصب‌ قضا يافت‌. در166ق‌ همراه‌ هادي‌، فرزند و وليعهد مهدي‌، خليفة عباسى‌ به‌ گرگان‌ رفت‌ و تا زمان‌ اقامت‌ هادي‌ در آنجا علاوه‌ بر فعاليتهاي‌ علمى‌، قضاي‌ آن‌ سرزمين‌ را نيز برعهده‌ داشت‌. در روزگار خلافت‌ هادي‌ 169-170ق‌ بار ديگر قضاي‌ بغداد به‌ ابويوسف‌ سپرده‌ شد. 
پس‌ از هادي‌، هارون‌ حك 170-193ق‌ نيز ابويوسف‌ را مورد عنايت‌ خاص‌ خود قرار داد و در منصب‌ قضاي‌ بغداد ابقا كرد و او را لقب‌ قاضى‌ القضات‌ داد و اين‌ نخستين‌بار در تمدن‌ اسلامى‌ بود كه‌ چنين‌ لقبى‌ به‌ كسى‌ اعطا مى‌شد. 
ابويوسف‌ فقيهى‌ سياستمدار بود كه‌ با تيزهوشى‌ و زبردستى‌ تمام‌، از پيچيدگيهاي‌فقهى‌ براي‌ رهانيدن‌خود و ديگران‌ از تنگناها بهره‌مى‌جست‌ و با نفوذ سياسى‌ كه‌ در دستگاه‌ عباسى‌ داشت‌، به‌ عنوان‌ عاملى‌ حساس‌ در برخى‌ از پيشامدهاي‌ تاريخى‌ ايفاي‌ نقش‌ مى‌كرد و گاه‌ نيز زشتكاريها و هوسرانيهاي‌ خليفه‌ و درباريان‌ عباسى‌ را مشروع‌ جلوه‌ مى‌داد. برپاية روايات‌، از جمله‌ اقدامات‌ ماندگار ابويوسف‌ در روزگار تصدي‌ قضا، مرسوم‌ ساختن‌ لباسى‌ خاص‌ براي‌ قاضيان‌ و عالمان‌ دينى‌ است‌ كه‌ آنان‌ را در جامعه‌ به‌ عنوان‌ يك‌ گروه‌ مشخص‌ اجتماعى‌ ممتاز مى‌ساخت‌. 
ابويوسف‌ پس‌ از ابوحنيفه‌، در حقيقت‌ دومين‌ پايه‌گذار مذهب‌ حنفى‌ به‌ شمار مى‌آيد و اين‌ دو با محمد بن‌ حسن‌ شيبانى‌ اركان‌ سه‌گانة فقه‌ حنفيان‌ را تشكيل‌ مى‌دهند. از مهم‌ترين‌ آثار او كتاب‌ الا¸ثار، اختلاف‌ ابن‌ حنيفة و ابن‌ ابى‌ ليلى‌، الخراج‌، و الرد على‌ سير الاوزاعى‌ را بايد برشمرد كه‌ همگى‌ شامل‌ مباحث‌ فقهى‌ هستند.* 

ابوالْخِيْرْخان‌ِ اُزْبَك‌  دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 891


اَبوالْخِيْرْخان‌ِ اُزْبَك‌ ozbak] xan-e [ab-ol-xe(a)yr 15 - 73ق‌/412- 468م‌، بنيان‌گذار سلسلة شيبانيان‌ در آسياي‌ مركزي‌ و ماوراءالنهر كه‌ از 32ق‌/429م‌ تا اوايل‌ سدة 1ق‌/7م‌ در اين‌ سرزمينها فرمان‌ راندند. نسبت‌ ابوالخيرخان‌ با واسطه‌ به‌ چنگيزخان‌ مغول‌ د 24ق‌/227م‌ مى‌رسد. 
ابوالخير ظاهراً تنها پسر دولت‌ شيخ‌ اوغلان‌ بوده‌ است‌. او در جوانى‌ يك‌ چند در خدمت‌خان‌ ديگري‌ از خاندان‌ شيبان‌، به‌ نام‌ جَمَدوق‌خان‌ مى‌زيست‌. وقتى‌ اين‌ خان‌ در شورشى‌ كشته‌ شد، ابوالخير اسير شد، اما طولى‌ نكشيد كه‌ رهايى‌ يافت‌. به‌ گفته‌اي‌، ابوالخير در آغاز مطيع‌ بُراق‌خان‌، يكى‌ از خوانين‌ اردوي‌ سفيد بود. با كشته‌ شدن‌ براق‌ در 31ق‌/428م‌، ابوالخير كه‌ بيش‌ از 7 سال‌ نداشت‌، فرمانرواي‌ واقعى‌ استپهاي‌ توران‌، در كنار نهر تورا در سيبريه‌ شد. 
ابوالخير پس‌ از دفع‌ مدعيان‌ و تثبيت‌ قدرت‌ خود بر استپهاي‌ توران‌ و مطيع‌ ساختن‌ قبايل‌ ازبك‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ قبايل‌ قزاق‌، به‌ فكر توسعة قلمرو خويش‌ افتاد و از آن‌ پس‌، تاريخ‌ سلطنت‌ وي‌ تا سالها بعد، بيش‌ و كم‌ شامل‌ مخاصمات‌ يا روابط نسبتاً صلح‌آميز وي‌ با واپسين‌ فرمانروايان‌ تيموري‌ است‌. 
نخستين‌ مواجهة ابوالخيرخان‌ با تيموريان‌ به‌ تصرف‌ خوارزم‌ و غارت‌ شهر اورگنج‌، پايتخت‌ آن‌ انجاميد. تاريخ‌ اين‌ حمله‌ را به‌ تفاوت‌ 34ق‌/431م‌ و 39ق‌/435م‌ ذكر كرده‌اند. مهم‌ترين‌ دورة حضور ابوالخيرخان‌ در رويدادهاي‌ دوران‌ اولاد تيمور، مداخلة او، در رقابتها و برخوردهاي‌ خصمانه‌ ميان‌ عبدالله‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ شاهرخ‌ حك 54 - 55ق‌/ 450-451م‌ و پسر عموي‌ او، ابوسعيد بن‌ محمد بن‌ ميرانشاه‌ است‌ كه‌ با كمك‌ ابوالخيرخان‌ به‌ ابوسعيد، سمرقند به‌ تصرف‌ وي‌ درآمد. 
ابوالخيرخان‌ 0 پسر داشت‌ كه‌ از ميان‌ آنان‌ شيخ‌ حيدر قائم‌مقام‌ او گرديد. مهم‌ترين‌ مشخصة حيات‌ سياسى‌ ابوالخيرخان‌ تاخت‌ و تازها، چپاولگريها و دست‌اندازيهاي‌ مكرر وي‌ به‌ بلاد مجاور قلمرو خود بود. از اين‌ گذشته‌، ابوالخير مؤسس‌ سلسله‌اي‌ بود كه‌ شاخه‌هاي‌ آن‌ به‌ مدت‌ چند قرن‌ تاريخ‌ سياسى‌اجتماعى‌ آسياي‌ مركزي‌ و ماوراءالنهر و خراسان‌ را تحت‌ الشعاع‌ قرار دادند.*

اَبوالْخِيْرْ خان‌ِ قَزّاق‌ دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 892

اَبوالْخِيْرْ خان‌ِ قَزّاق‌ qazzaq] xan-e ، ab-ol-xe(a)yr پسر آيرش‌ پسر آچه‌ 1104-1161ق‌/1693- 1748م‌، رئيس‌ يكى‌ از قبايل‌ قزاق‌ كه‌ در نواحى‌ ميان‌ درياچة آرال‌ و درياي‌ خزر اقامت‌ داشتند. وي‌ پس‌ از آنكه‌ قزاقها بر اثر حملات‌ قبيله‌هاي‌ مجاور بر آن‌ شدند كه‌ به‌ تابعيت‌ روسيه‌ درآيند، به‌ ظاهر تبعيت‌ روسيه‌ را پذيرفت‌ و با مرگ‌ پطركبير پس‌ از مذاكراتى‌ رسماً به‌ تبعيت‌ روسيه‌ درآمد، بدان‌ اميد كه‌ رهبري‌ همة قبايل‌ قزاق‌ را به‌ دست‌ گيرد. از اين‌رو، دولت‌ روسيه‌ به‌ درخواست‌ او قلعه‌ها و شهرهايى‌ در قلمرو قزاقها بنا كرد. 
روسها پس‌ از 1150ق‌/1737م‌ به‌ دشت‌ سيحون‌ روانه‌ شدند و چون‌ دريافتند كه‌ ابوالخيرخان‌ به‌ خيوة خوارزم‌ رفته‌، به‌ دنبال‌ وي‌ رهسپار اين‌ شهر شدند. در 1153ق‌/1740م‌ نادرشاه‌ به‌ خيوه‌ تاخت‌ و ابوالخير به‌ ياري‌ خان‌ِ آنجا، ايلبارس‌ شتافت‌، اما كاري‌ از پيش‌ نبرد و سرانجام‌، با نادرشاه‌ از در صلح‌ درآمد. 
او با اغتنام‌ فرصت‌، نمايندگان‌ روسيه‌ را در خيوه‌ باقى‌ گذاشت‌ و به‌ موطن‌ اصلى‌ خود بازگشت‌ و پسرش‌، نورعلى‌ كه‌ توسط مردم‌ به‌ فرماندهى‌ برگزيده‌ شده‌ بود، از تابعيت‌ روسها سرباز زد. سرانجام‌، ابوالخيرخان‌ طى‌ درگيريهايى‌ با ديگر قبايل‌ به‌ دست‌ سلطان‌ براق‌ به‌ قتل‌ رسيد و پسرش‌، نورعلى‌ با حمايت‌ روسها به‌ فرماندهى‌ اردوي‌ كوچك‌ برگزيده‌ شد.* 

اِبْن‌ِ تَغْري‌ بِرْدي‌   دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 479


اِبْن‌ِ تَغْري‌ بِرْدي‌ berdi] taqri ، ابوالمحاسن‌ ebn-e جمال‌الدين‌ يوسف‌ بن‌ تغري‌ بردي‌ بن‌ عبدالله‌ ظاهري‌ حنفى‌ ح‌ 812 -874ق‌/ 1409-1469م‌، مورخ‌. وي‌ در قاهره‌ زاده‌ شد؛ پس‌ از درگذشت‌ پدرش‌ 15ق‌، تربيت‌ وي‌ را ابن‌ عديم‌ كه‌ شوهر خواهر او بود، به‌ عهده‌ گرفت‌. يوسف‌ پس‌ از حفظ قرآن‌، مختصر قُدوري‌ را نيز از بر كرد و فقه‌ را از شمس‌الدين‌ محمد رومى‌ حنفى‌ وابوالبقاء بهاءالدين‌ حنفى‌، قاضى‌ مكه‌ و بدرالدين‌ محمود عينى‌ حنفى‌، و نحو را از تقى‌الدين‌ شُمُنّى‌ آموخت‌ و مجالس‌ درس‌ ابن‌ حجر عسقلانى‌ د 852ق‌ را نيز درك‌ كرد. سپس‌ ملازمت‌ مورخان‌ روزگار خود عينى‌ و مقريزي‌ را اختيار كرد و در دانش‌ تاريخ‌ جهد فراوان‌ به‌ كار بست‌، تا اينكه‌ در اين‌ علم‌ سرآمد شد و به‌ تأليف‌ و تصنيف‌ پرداخت‌. 
مهم‌ترين‌ اثر ابن‌ تغري‌ بردي‌ كتاب‌ النجوم‌ الزاهرة فى‌ ملوك‌ مصر و القاهرة در تاريخ‌ مصر است‌. اين‌ كتاب‌ از فتح‌ مصر و فرمانروايى‌ عمروعاص‌ در آن‌ سرزمين‌ 20ق‌/641م‌ آغاز مى‌شود و تا رخدادهاي‌ 872ق‌/1467م‌، يعنى‌ دوران‌ سلطنت‌ ملك‌ اشرف‌ قايتباي‌ محمودي‌ را در بردارد. اين‌ كتاب‌ به‌ ترتيب‌ تاريخى‌ حكومت‌ واليان‌، خلفا و سلاطين‌ مصر تأليف‌ شده‌، و در آن‌ وقايع‌ مربوط به‌ دوران‌ حكومت‌ هر فرمانروا و رخدادهاي‌ آن‌ عهد چه‌ مربوط به‌ مصر و چه‌ متعلق‌ به‌ ديگر نواحى‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ ويژه‌ سرزمينهاي‌ نزديك‌ به‌ مصر آمده‌ است‌. مطالب‌ اين‌ كتاب‌ به‌ ويژه‌ آن‌ قسمت‌ كه‌ در عصر مؤلف‌ اتفاق‌ افتاده‌، و خود شاهد آنها بوده‌ است‌، براي‌ محققان‌ تاريخ‌ مصر و جهان‌ اسلام‌ از اهميت‌ خاص‌ برخوردار است‌. اين‌ كتاب‌ در 6 مجلد به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌ قاهره‌، 348- 392ق‌/929-972م‌. 
اثر ديگر وي‌ المنهل‌ الصافى‌ و المستوفى‌ بعد الوافى‌ است‌ كه‌ مؤلف‌ در آن‌ شرح‌ حال‌ حدود هزار تن‌ از سلاطين‌، امرا، وزرا، دانشمندان‌، شعرا، مورخان‌، خطاطان‌ و مهندسان‌ را به‌ ترتيب‌ حروف‌ الفبا ياد كرده‌ است‌. مؤلف‌، خود اين‌ كتاب‌ را در يك‌ مجلد مختصر ساخته‌، و آن‌ را دليل‌ الشافى‌ على‌ المنهل‌ الصافى‌ نام‌ گذاشته‌ است‌. 
اثر ديگر ابن‌ تغري‌ بردي‌ حوادث‌ الدهور فى‌ مدي‌ الايام‌ و الشهور است‌ كه‌ ذيل‌ السلوك‌ لمعرفة دول‌ الملوك‌ مقريزي‌ است‌. اين‌ كتاب‌ از وقايع‌ 845ق‌/1441م‌ آغاز مى‌شود. 
مورد اللطافة فى‌ من‌ ولى‌السلطنة و الخلافة كتاب‌ ديگري‌است‌ كه‌ ابن‌ تغري‌ بردي‌ آن‌ را با ميلاد پيامبرص‌ آغاز كرده‌، سپس‌ به‌ ذكر غزوات‌ و احوال‌ آن‌ حضرت‌ و خلفاي‌ راشدين‌ تا خليفة معاصر خويش‌ القائم‌ بامرالله‌، از خلفاي‌ عباسى‌ مصر پرداخته‌، و سرانجام‌، احوال‌ ملوك‌ مصر را از آغاز حكومت‌ سلاطين‌ ايوبى‌ تا دولت‌ اينالى‌ آورده‌ است‌.* .

اِبْن‌ِ تُرْك‌ tork  دانشنامه ایران جلد 1  شماره مقاله 478


اِبْن‌ِ تُرْك‌ tork] ، ابوالفضل‌، ebn-e يا ابومحمد عبدالحميد بن‌ واسع‌ بن‌ ترك‌ جيلى‌ خُتَلى‌؟، رياضى‌دان‌ برجستة سده3 ق‌/9م‌. وي‌ را معاصر ابوعبدالله‌ محمد خوارزمى‌ِ رياضى‌دان‌ د 232ق‌/846م‌ دانسته‌اند. او از جمله‌ دانشمندانى‌ است‌ كه‌ در نهضت‌ عظيم‌ علمى‌ سدة ق‌، علوم‌ اسلامى‌ را پايه‌گذاري‌ كردند. 
نگاهى‌ به‌ فهرست‌ آثار ابن‌ ترك‌ نشان‌ مى‌دهد كه‌ وي‌ در عين‌ توجه‌ به‌ جنبة نظري‌ حساب‌ و رياضيات‌، از فايده‌هاي‌ عملى‌ آن‌ نيز غافل‌ نبوده‌ است‌. اين‌ آثار عبارت‌اند از: . الجامع‌ فى‌ الحساب‌، كه‌ خود شامل‌ كتاب‌ كوچك‌تر مى‌شده‌ است‌؛ . المعاملات‌؛ . نوادر الحساب‌ و خواص‌ الاعداد؛ . الضرورات‌ فى‌المقترنات‌ عن‌كتاب‌ الجبروالمقابلة، كه‌ تنها رسالة باقى‌ مانده‌ از اوست‌ و بروكلمان‌ آن‌ را كتاب‌ الجبر و المقابلة ناميده‌ است‌، اما ظاهراً اين‌ رساله‌ بخشى‌ از كتابى‌ بزرگ‌تر بوده‌ است‌. سايلى‌ متن‌ عربى‌ اين‌ رساله‌ را به‌ انگليسى‌ و تركى‌ ترجمه‌ و منتشر كرده‌، و احمد آرام‌ آن‌ را به‌ فارسى‌ برگردانده‌، و همراه‌ بيان‌ محتواي‌ رياضى‌ آن‌ به‌ شيوة جديد، در نشرية سخن‌ علمى‌ به‌ چاپ‌ رسانيده‌ است‌. 
رسالة ابن‌ ترك‌ در واقع‌ حل‌ هندسى‌ معادلات‌ درجة دوم‌ است‌. زبان‌ رساله‌ نيز زبان‌ رياضى‌ قديم‌ است‌. برخى‌ از اصطلاحات‌ اين‌ كتاب‌ امروز نيز در علم‌ جبر به‌ كار مى‌روند، مانند اصطلاح‌ «معادله‌» كه‌ بدون‌ شكل‌ فرمولى‌ آن‌ در متن‌ رسالة ابن‌ ترك‌ به‌ صورت‌ «معادل‌ شدن‌ فلان‌ با فلان‌» به‌ كار رفته‌ است‌.* 

اِبْن‌ِ بى‌بى‌  دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 476


اِبْن‌ِ بى‌بى‌ bibi] ، ناصرالدين‌ ebn-e حسين‌ بن‌ محمد بن‌ على‌ جعفري‌ د پس‌ از 80ق‌/281م‌، نيز معروف‌ به‌ ابن‌ بى‌بى‌ِ مُنجّمه‌، اديب‌ و تاريخ‌نگار ايرانى‌. وي‌ در سالهاي‌ پايانى‌ سدة ق‌ و يا در اوايل‌ سدة ق‌ به‌ دنيا آمده‌ است‌ و چون‌ كتابش‌ را در پايان‌ 79ق‌ به‌ اتمام‌ رسانده‌، دست‌ كم‌ تا اين‌ سال‌ زنده‌ بوده‌ است‌. پدرش‌ مجدالدين‌ محمد ترجمان‌ از سادات‌ گور سرخ‌ جرجان‌ گرگان‌ در دستگاه‌ سلطان‌ جلال‌الدين‌ خوارزمشاه‌ مقرب‌ بود و در خدمت‌ صاحب‌ ديوان‌ شمس‌الدين‌ جوينى‌ سمت‌ منشيگري‌ داشت‌. مادرش‌ بى‌بى‌ منجّمه‌ دختر كمال‌الدين‌ سمنانى‌ رئيس‌ شافعية نيشابور بود و در ستاره‌شناسى‌ مهارت‌ داشت‌. 
ابن‌ بى‌بى‌ همراه‌ والدينش‌ در دستگاه‌ سلجوقيان‌ مى‌زيست‌ و احتمالاً بعد از مرگ‌ پدر وظايف‌ او را برعهده‌ گرفت‌. يكى‌ از مناصب‌ وي‌ رياست‌ ديوان‌ انشاء بوده‌ است‌. 
يگانه‌ اثر باقى‌ مانده‌ از ابن‌ بى‌بى‌ كتاب‌ الاوامر العلائية فى‌ الامور العلائية است‌ كه‌ آن‌ را به‌ اشارة علاءالدين‌ عطاملك‌ جوينى‌ و به‌ نام‌ علاءالدين‌ كيقباد اول‌ نوشته‌، و مى‌خواسته‌ است‌ كه‌ آن‌ را ذيلى‌ بر تاريخ‌ جهانگشاي‌ جوينى‌ در باب‌ تاريخ‌ سلاجقة روم‌ قرار دهد. مؤلف‌ نخست‌ قصد نوشتن‌ تاريخ‌ مملكت‌ روم‌ را داشته‌، اما به‌ سبب‌ عدم‌ دسترسى‌ به‌ مآخذ موثق‌ از آن‌ صرف‌نظر كرده‌ است‌ و به‌ ذكر رويدادهاي‌ زمان‌ حكومت‌ سلجوقيان‌ از 88ق‌/192م‌، يعنى‌ تاريخ‌ روي‌ كار آمدن‌ غياث‌الدين‌ كيخسرو تا 79ق‌/280م‌ و دوران‌ سلطنت‌ ملك‌ غياث‌الدين‌ مسعود، اكتفا كرده‌ است‌. 
مهم‌ترين‌ قسمت‌ كتاب‌ فصول‌ مربوط به‌ دوران‌ علاءالدين‌ كيقباد اول‌ و جانشينان‌ اوست‌ كه‌ مؤلف‌ معاصر آنان‌ بوده‌ است‌. سبك‌ نگارش‌ اين‌ كتاب‌ بسيار مغلق‌ و متكلّفانه‌ است‌، چندان‌كه‌ مطالب‌ تاريخى‌ در ميان‌ عبارات‌ پر تصنع‌ گم‌ شده‌ است‌ و به‌ سبب‌ كثرت‌ واژه‌هاي‌ عربى‌ و مهجور به‌ زحمت‌ مى‌توان‌ شرح‌ واقعه‌ و بيان‌ حادثه‌اي‌ را از آن‌ استخراج‌ كرد. با اين‌همه‌، كتاب‌ وي‌ يكى‌ از مآخذ ارزشمند تاريخ‌ سلجوقيان‌ آسياي‌ صغير است‌. اين‌ كتاب‌ در 957م‌ در آنكارا منتشر شده‌ است‌. 
از كتاب‌ ابن‌ بى‌بى‌ گزيده‌اي‌ به‌ نام‌ مختصر سلجوق‌نامه‌ موجود است‌ كه‌ به‌ قلم‌ شخصى‌ ناشناس‌، در زمان‌ خود مؤلف‌ تلخيص‌ شده‌ است‌.* 

ابِش‌ْ خاتون‌   دانشنامه ایران جلد 1    شماره مقاله332

ابِش‌ْ خاتون‌ xatun] ، دختر abes سعد بن‌ ابى‌ بكر بن‌ سعد زنگى‌ و تركان‌ خاتون‌ كه‌ از سوي‌ ايلخانان‌ مغول‌، اتابك‌ شيراز بود. 
ابش‌ پس‌ از كشته‌ شدن‌ سلجوق‌شاه‌ در 662ق‌/1263م‌ حكومت‌ شيراز را در دست‌ گرفت‌. در رجب‌ 663 قاضى‌ شرف‌الدين‌ ابراهيم‌ از سادات‌ شيراز كه‌ مدعى‌ مهدويت‌ بود، بر وي‌ شوريد، اما در برابر نيروهاي‌ شيراز، تاب‌ نياورد و كشته‌ شد. از اين‌ زمان‌ به‌ بعد، نابسامانى‌ اوضاع‌ عملاً حكومت‌ شيراز را از دست‌ ابش‌ خاتون‌ بيرون‌ كرد. در پى‌ اين‌ حوادث‌، اباقاخان‌ ه م‌ وي‌ را به‌ تبريز فرا خواند؛ اما در 682ق‌ دوباره‌ او را به‌ حكومت‌ شيراز گماشت‌ و چون‌ ارغون‌ خان‌ در 683ق‌ در تبريز به‌ تخت‌ نشست‌، وي‌ را از حكومت‌ شيراز بر كنار كرد و عمادالدين‌ ابويعلى‌ را به‌ جاي‌ او به‌ شيراز فرستاد. ابش‌ از رفتن‌ به‌ درگاه‌ ارغون‌ سرباز زد و با عمادالدين‌ از در مخالفت‌ درآمد و سرانجام‌ وي‌ را از ميان‌ برداشت‌. 
پس‌ از قتل‌ عمادالدين‌، ارغون‌ كسانى‌ را براي‌ آوردن‌ ابش‌ خاتون‌ به‌ شيراز فرستاد و آنان‌ وي‌ را به‌ رغم‌ اكراهش‌ از اين‌ امر روانة تبريز كردند. ابش‌ يك‌ سال‌ و چند ماه‌ پس‌ از بركناري‌اش‌ در 685ق‌/1286م‌ در تبريز درگذشت‌.* .

آبَسْكون‌   دانشنامه ایران جلد1         شماره مقاله320


آبَسْكون‌ ، يا aba(e)skun] آبِسْكون‌، جزيره‌ و بندرگاهى‌ كهن‌ در جنوب‌ شرقى‌ درياي‌ خزر واقع‌ در مصب‌ رود گرگان‌ كه‌ جغرافى‌دانان‌ متقدم‌ طول‌ آن‌ را 9 و 5 شرقى‌، و عرض‌ آن‌ را 7 و 0 يا 5 شمالى‌ تعيين‌ كرده‌اند. اكنون‌ محل‌ دقيق‌ آن‌ شناخته‌ نيست‌ و كسانى‌ آبسكون‌ را در محل‌ روستاي‌ خواجه‌ نفس‌ كنونى‌ يا جزاير آشوراده‌ مى‌دانند. از قراين‌ و نقشه‌هاي‌ تاريخى‌ برمى‌آيد كه‌ آبسكون‌ بندرگاهى‌ پراهميت‌ بوده‌، و همين‌ اهميت‌ سبب‌ شده‌ است‌ كه‌ در مآخذ تاريخى‌ از درياي‌ خزر، به‌ نام‌ درياي‌ آبسكون‌ ياد شود. 
دربارة پيشينة تاريخى‌ اين‌ بندر، آگاهيهاي‌ چندانى‌ به‌ دست‌ نيامده‌، جز آنكه‌ انصاري‌ دمشقى‌ د 27ق‌/327م‌ تصريح‌ كرده‌ كه‌ بندرگاه‌ آبسكون‌ را قباد ساسانى‌ بنا كرده‌ است‌. اگر چه‌ قراينى‌ تاريخى‌ كه‌ اين‌ معنى‌ را اثبات‌ كند، در دست‌ نيست‌، ولى‌ احتمال‌ صحت‌ اين‌ قول‌ را يكسره‌ نمى‌توان‌ نفى‌ كرد. پس‌ از اسلام‌ اين‌ منطقه‌ كه‌ درگاه‌ گرگان‌ و راه‌ ارتباطى‌ مهمى‌ به‌ شمار مى‌آمده‌، بار، ميان‌ سالهاي‌ 66ق‌ تا 01ق‌/ 80 تا 13م‌ آماج‌ يورش‌ روسها و پايگاه‌ حملات‌ بعدي‌ آنان‌ به‌ گيل‌ و ديلم‌ گشته‌ است‌. 
به‌ هر حال‌، در سدة ق‌/0م‌، آبسكون‌ بندري‌ بزرگ‌ و معتبر «و جاي‌ بازرگانان‌ همة جهان‌» بوده‌ كه‌ افزون‌ بر اهميت‌ بازرگانى‌ يعنى‌ مركزيت‌ تجارت‌ ابريشم‌ و پوست‌ و ماهى‌، خط دفاعى‌ در برابر تركها هم‌ به‌ شمار مى‌رفته‌، و نيز راه‌ ارتباطى‌ شرق‌ خزر به‌ باب‌الابواب‌، گيلان‌، ديلم‌ و بسياري‌ از سواحل‌ درياي‌ خزر بوده‌ است‌. اطلاق‌ «مدينه‌» يا شهر بر آبسكون‌ توسط جغرافى‌نگاران‌ قديم‌ نيز مسلم‌ مى‌دارد كه‌ در آنجا جامعى‌ و منبري‌ بوده‌ است‌، اما پيداست‌ كه‌ آبسكون‌ به‌ تدريج‌ اهميت‌ خود را از دست‌ داده‌، زيرا در سدة ق‌/3م‌ از آن‌ به‌ عنوان‌ «ديهى‌ خرد» بر ساحل‌ دريا ياد شده‌ است‌. ظاهراً نزديك‌ به‌ همان‌ ايام‌، پس‌ از يورش‌ مغول‌ و شكستن‌ سد جيحون‌ و تغيير مسير آن‌ به‌ سوي‌ خزر، به‌ تدريج‌ آبسكون‌ را آب‌ گرفته‌ است‌. نيز چنان‌كه‌ رضاقلى‌ هدايت‌ گفته‌ است‌: آبسكون‌ نام‌ رودي‌ در فرسخى‌ استراباد است‌ كه‌ از سوي‌ خوارزم‌ مى‌آيد و به‌ درياي‌ خزر مى‌ريزد و محل‌ ريختن‌ آن‌ را آب‌ سكون‌ نيز گويند. همو گويد كه‌ چون‌ اميرزاده‌ مهدي‌قلى‌ ميرزا، حاكم‌ مازندران‌، خواست‌ بر كنار دريا بنايى‌ بسازد، آثاري‌ ظاهر شد و هدايت‌ حدس‌ مى‌زند كه‌ آن‌ آثار بقاياي‌ آبسكون‌ كهن‌ است‌، اما پس‌ از آن‌ خبري‌ از آثار مزبور يا بندرگاه‌ آبسكون‌ بر جاي‌ نيست‌.* .

اِبْراهيم‌ِ غَزْنَوي‌  دانشنامه ایران جلد 1 شماره مقاله 212


اِبْراهيم‌ِ غَزْنَوي‌ qaznavi] ، ebrahim-e سلطان‌ ابوالمظفر ظهيرالدوله‌ رضى‌الدين‌ ابراهيم‌ بن‌ مسعود بن‌ محمود 24-92ق‌/ 033- 099م‌. 
ابراهيم‌ در هرات‌ زاده‌ شد. او نهمين‌ و آخرين‌ فرزند سلطان‌ مسعود اول‌ حك 21-32ق‌/030-041م‌، و به‌ هنگام‌ كشته‌ شدن‌ پدرش‌ كودكى‌ خردسال‌ بود. وي‌ پس‌ از درگذشت‌ برادرش‌ فرخزاد در 51ق‌/ 059م‌ به‌ سلطنت‌ رسيد و از همان‌ آغاز با سلجوقيان‌ از در اتحاد و دوستى‌ درآمد. در نخستين‌ سال‌ سلطنتش‌ با چَغري‌ بيك‌ داوود بن‌ ميكائيل‌ بن‌ سلجوق‌، امير خراسان‌ رسماً مصالحه‌ كرد و يك‌ چند به‌ جنگهاي‌ طولانى‌ ميان‌ دو خاندان‌ غزنوي‌ و سلجوقى‌ پايان‌ داد. 
چون‌ ابراهيم‌ خاطرش‌ از سلجوقيان‌ آسوده‌ شد، به‌ فكر گسترش‌ متصرفات‌ غزنويان‌ در هند افتاد. وي‌ از مرز جنوبى‌ پنجاب‌ گذشت‌ و قلعة اجودهن‌، در 20 فرسنگى‌ لاهور را تسخير كرد. آن‌گاه‌ راهى‌ قلعة روپال‌ شد و پس‌ از تصرف‌ آن‌ به‌ دره‌ نوره‌ روي‌ آورد؛ سپس‌ حكومت‌ همة متصرفات‌ هند را به‌ ابوالنجم‌ زرير شيبانى‌ تفويض‌ كرد، اما او راه‌ ناسپاسى‌ پيش‌ گرفت‌ و بر سلطان‌ ابراهيم‌ شوريد و سرانجام‌، به‌ دست‌ سپاهيان‌ ابراهيم‌ اسير شد و به‌ زندان‌ افتاد. از همين‌ زمان‌ به‌ بعد ابراهيم‌ سكه‌هايى‌ را با عنوان‌ «سلطان‌» به‌ نام‌ خود ضرب‌ كرد. او نخستين‌ و يا به‌ گفتة بازورث‌ دومين‌ امير از غزنويان‌ بود كه‌ به‌ تقليد از طغرل‌ سلجوقى‌ لقب‌ سلطان‌ را بر سكه‌هاي‌ خود نقش‌ كرد. دوران‌ سلطنت‌ آرام‌ و صلح‌آميز سلطان‌ ابراهيم‌ عصر طلايى‌ پنجاب‌ در دولت‌ غزنوي‌ را تشكيل‌ مى‌دهد. در اين‌ دوره‌ لاهور يكى‌ از مراكز عظيم‌ فرهنگى‌ به‌ شمار مى‌آمد. 
ابراهيم‌ پس‌ از گشودن‌ چند دژ استوار و بسط دامنة نفوذ دولت‌ غزنوي‌ در هند، با غنائم‌ فراوان‌ به‌ غزنين‌ بازگشت‌ و پس‌ از 1 سال‌ و ماه‌ سلطنت‌ درگذشت‌. مورخان‌ او را مردي‌ پرهيزگار و اهل‌ عمران‌ و آبادي‌ و با سياست‌ توصيف‌ كرده‌اند. وي‌ ويرانيهايى‌ را كه‌ بر اثر جنگهاي‌ زمان‌ سلطان‌ مسعود و پس‌ از آن‌ به‌ مملكت‌ وارد آمده‌ بود، ترميم‌ كرد و چندين‌ قصبه‌ و شمار بسياري‌ خانقاه‌، رباط، مسجد و مدرسه‌ بنا كرد. 
گروهى‌ از رجال‌ و شعراي‌ ايران‌ به‌ دربار سلطان‌ ابراهيم‌ منسوب‌اند كه‌ مشهورترين‌ آنان‌ عبارت‌اند از ثقة الملك‌ طاهر بن‌ على‌ بن‌ مُشكان‌، قوام‌الملك‌ نظام‌الدين‌ ابونصر هبةالله‌ فارسى‌، ابوسهل‌ خجندي‌ و عبدالحميد بن‌ احمد بن‌ عبدالصمد.*

ابْراهيم‌ِ اينال‌  دانشنامه ایران، جلد 1  شماره مقاله 170

ابْراهيم‌ِ اينال‌ inal] [ebrahim-e يا ينال‌ مق 51ق‌/ 059م‌، برادرِ مادري‌ِ طغرل‌ بيك‌، از سران‌ مقتدر خاندان‌ سلجوقى‌ و فاتح‌ بسياري‌ از متصرفات‌ اولية آنان‌. 
نخستين‌ مأموريتى‌ كه‌ ابراهيم‌ پس‌ از جلوس‌ طغرل‌ بيك‌ بر عهده‌ گرفت‌، فتح‌ نيشابور بود. وقتى‌ ابراهيم‌ بر كران‌ نيشابور رسيد، اهل‌ نيشابور به‌ استقبالش‌ شتافتند. طغرل‌ ابراهيم‌ را به‌ تسخير همدان‌، ابهر، زنجان‌ و نواحى‌ آذربايجا ن‌ گسيل‌ داشت‌. ابراهيم‌ پس‌ از آنكه‌ بر بعضى‌ از بلاد مجاور ري‌ استيلا يافت‌، بروجرد را نيز تصرف‌ كرد. در 37ق‌ ابراهيم‌ به‌ فرمان‌ طغرل‌ به‌ بلاد جبل‌، در غرب‌ ايران‌، حمله‌ برد و همدان‌ را به‌ تصرف‌ درآورد و آن‌گاه‌ به‌ دينور رفت‌. امير اين‌ شهر، به‌ قرميسين‌ كرمانشاه‌ گريخت‌ و ابراهيم‌ نيز آنجا را به‌ تصرف‌ خود درآورد. ابراهيم‌ بر صيمره‌، در ناحية پشتكوه‌ استيلا يافت‌ و بر كردهاي‌ جوزقان‌ شبيخون‌ زد. در 39ق‌ ابراهيم‌ عازم‌ قلعة كنگاور شد و آنجا را به‌ صلح‌ گرفت‌. سپس‌ سپاهى‌ را به‌ گرفتن‌ قلاع‌ سرخاب‌ بن‌ عناز، گسيل‌ داشت‌ و خود به‌ سوي‌ قلعة كَلكان‌، در نزديكى‌ سنندج‌ امروزي‌ رفت‌. چون‌ اهل‌ قلعه‌ در برابر او ايستادگى‌ كردند، لشكر خود را به‌ دَزْديلويه‌ برد. گروهى‌ از سپاه‌ او نيز در بَنْدَنيجين‌ بغداد، به‌ قتل‌ و غارت‌ و شكنجه‌ دست‌ زدند. 
به‌ تدريج‌ گروه‌ كثيري‌ از غزهاي‌ ماوراءالنهر بر ابراهيم‌ گرد آمدند. غزان‌ به‌ سرداري‌ ابراهيم‌ به‌ ملازگرد، ارزروم‌ و سرانجام‌ به‌ طرابوزان‌ حمله‌ بردند. سپاه‌ عظيمى‌ از روم‌ و ابخاز، در شمال‌ غربى‌ گرجستان‌، با غزان‌ روبه‌رو شدند و جنگهاي‌ شديدي‌ ميان‌ آنان‌ درگرفت‌. در پايان‌ پيروزي‌ نصيب‌ غزها بود. در اين‌ حمله‌ ابراهيم‌ تا نزديك‌ قسطنطنيه‌ پيش‌ رفت‌. 
در 41ق‌ طغرل‌ از ابراهيم‌ خواست‌ تا همدان‌ و قلعه‌هايى‌ را كه‌ در ناحية جبل‌ در تصرف‌ داشت‌، به‌ وي‌ تسليم‌ كند. ابراهيم‌ از اين‌ كار تن‌ زد. در نبرد شديدي‌ كه‌ ميان‌ اين‌ دو برادر درگرفت‌، ابراهيم‌ شكست‌ خورد و در قلعة سرماج‌ پناه‌ جست‌ و پس‌ از چند روز ايستادگى‌ سرانجام‌ از قلعه‌ به‌ زير آمد. طغرل‌ به‌ وي‌ اكرام‌ كرد و بيشتر چيزهايى‌ را كه‌ از او گرفته‌ بود، به‌ وي‌ بازگرداند. 
در اواخر سال‌ 48ق‌، طغرل‌ سنجار را گشود و خون‌ خلق‌ كثيري‌ را ريخت‌. ابراهيم‌ به‌ شفاعت‌ برخاست‌. طغرل‌ از قتل‌ و تخريب‌ دست‌ بداشت‌ و سنجار و موصل‌ و بلاد اطراف‌ آن‌ را به‌ برادرش‌ واگذارد. 
هنگامى‌ كه‌ طغرل‌ سرگرم‌ فرونشاندن‌ فتنة ابوالحارث‌ بساسيري‌ سپهسالار بغداد بر ضد خليفه‌ بود، ابراهيم‌ به‌ هواي‌ قدرت‌ و ثروت‌ بيشتر به‌ مخالفت‌ برخاست‌. طغرل‌ ناگزير با ابراهيم‌ وارد جنگ‌ شد و چون‌ سپاه‌ خويش‌ را در هم‌ شكسته‌ ديد، از برادر زادگانش‌ ياري‌ طلبيد. ابراهيم‌ در ناحيه‌اي‌ به‌ نام‌ هَفتان‌ بولان‌، يا هفتاد بولان‌ شكست‌ خورد و لشكريان‌ او را به‌ فرمان‌ طغرل‌ با زه‌ كمانش‌ خفه‌ كردند.* 

اَبْدال‌   دانشنامه ایران جلد 1   شماره مقاله111

اَبْدال‌ ، جمع‌ abdal] بَدَل‌ يا بِدْل‌ به‌ معناي‌ جانشين‌، و نيز به‌ معناي‌ كريم‌ و شريف‌. اين‌ اسم‌ بر جمعى‌ از بندگان‌ خاص‌ خدا اطلاق‌ مى‌شود كه‌ در ميان‌ اوليا داراي‌ مرتبتى‌ مخصوص‌ بوده‌اند. شمار ابدال‌ ثابت‌ و معين‌ است‌ و هرگاه‌ عمر يكى‌ از آنان‌ به‌ پايان‌ رسد، فرد ديگري‌ از طبقة فروترِ اوليا جاي‌گزين‌ او مى‌گردد. 
دربارة وجه‌ تسمية اين‌ گروه‌ به‌ ابدال‌ اختلاف‌ است‌. به‌ موجب‌ برخى‌ از روايات‌ شيعه‌، اينان‌ از آن‌ رو كه‌ جانشينان‌ انبيا شمرده‌ مى‌شوند، ابدال‌ ناميده‌ شده‌اند. بعضى‌ گفته‌اند كه‌ چون‌ شمار ابدال‌ ثابت‌ است‌ و به‌ محض‌ درگذشت‌ يكى‌ از آنان‌، فرد ديگري‌ جانشين‌ او مى‌گردد، چنين‌ ناميده‌ شده‌اند. گاه‌ نيز گفته‌ شده‌ است‌ كه‌ چون‌ آنان‌ مى‌توانند به‌ هنگام‌ ضرورت‌ صورتى‌ مثالى‌ و يا شخصى‌ روحانى‌ را به‌ عنوان‌ بدل‌ به‌ جاي‌ بگذارند و جايگاه‌ خود را ترك‌ كنند، ابدال‌ خوانده‌ شده‌اند. ابن‌ عربى‌ تبديل‌ صفات‌ مذمومه‌ به‌ صفات‌ محموده‌ را كه‌ از خصوصيات‌ ابدال‌ است‌، به‌ عنوان‌ يكى‌ از وجوه‌ تسمية آنان‌ ذكر مى‌كند. 
اصطلاح‌ ابدال‌ عمدتاً در ميان‌ عارفان‌ و صوفيان‌ كاربرد داشته‌ است‌. ابن‌ خلدون‌ بر اين‌ اعتقاد است‌ كه‌ پيدايش‌ اعتقاد به‌ قطب‌ و ابدال‌ در ميان‌ صوفيه‌، از اعتقاد شيعيان‌ به‌ امام‌ و نقيبان‌ نشئت‌ يافته‌ است‌. در ميان‌ صوفيان‌ِ قلمرو امپراتوري‌ عثمانى‌ لفظ ابدال‌ و بُدَلاء جمع‌ بديل‌ به‌ درويشان‌ نيز اطلاق‌ شده‌ است‌. در روايات‌ و ادعية شيعه‌ اين‌ كلمه‌ گاه‌ بر اوصياي‌ پيامبر اسلام‌ص‌ كه‌ خداوند آنان‌ را بدل‌ و جانشين‌ انبيا قرار داده‌، اطلاق‌ شده‌ است‌ و گاه‌ مراد از آن‌ اصحاب‌ خاص‌ ائمه‌ع‌ بوده‌ است‌. اهل‌ سنت‌ نيز رواياتى‌ نقل‌ كرده‌اند كه‌ در آنها ويژگيهايى‌ براي‌ ابدال‌ به‌ دست‌ داده‌اند. 
در ميان‌ آثار نخستين‌ صوفيان‌، موضوع‌ ابدال‌ و ويژگيهاي‌ آنان‌ در كتابهايى‌ چون‌ قوت‌ القلوب‌ ابوطالب‌ مكى‌ و طبقات‌ الصوفية خواجه‌ عبدالله‌ انصاري‌ و كشف‌ المحجوب‌ هجويري‌ مطرح‌ شده‌ است‌، اما بيش‌ از هر كس‌ محيى‌الدين‌ ابن‌ عربى‌ دربارة ابدال‌ و خصوصيات‌ آنان‌ سخن‌ گفته‌ است‌ و شارحان‌ آثار او با اندك‌ اختلافى‌ به‌ شرح‌ و بسط سخنان‌ او پرداخته‌اند. وي‌ گاه‌ از نفر، و گاه‌ 2 نفر، و گاه‌ 0 نفر به‌ عنوان‌ ابدال‌ ياد مى‌كند؛ اما تأكيد وي‌ بيشتر بر ابدال‌ هفت‌گانه‌ است‌. 
مرتبة ابدال‌ بعد از مراتب‌ قطب‌ و امامان‌ و اوتاد قرار دارد، اما گاه‌ ابدال‌ شامل‌ قطب‌، امامان‌ و اوتاد نيز مى‌شود. هجويري‌ در سلسله‌ مراتب‌ اوليا ابدال‌ را در مرتبة پنجم‌ بعد از ابرار قرار مى‌دهد و نسفى‌ لفظ ابدال‌ را واژه‌اي‌ عام‌ براي‌ تمام‌ طبقات‌ اوليا مى‌داند و از اين‌ رو، واژة اوليا را به‌ جاي‌ ابدال‌ به‌ كار برده‌ است‌.* 

آب‌ِ حَيات‌   دانشنامه ایران، جلد 1  شماره مقاله98

آب‌ِ حَيات‌ hayat] ، يا ab-e آب‌ حيوان‌، آب‌ خضر، آبى‌ كه‌ بنابر روايات‌، نوشيدنش‌ به‌ انسان‌ جاودانگى‌ مى‌بخشد. اعتقاد به‌ اثر اعجازآميز برخى‌ آبها، در باور اقوام‌ كهن‌، پيشينه‌ دارد. محققان‌ براساس‌ ريشه‌هاي‌ تاريخى‌ِ داستانهاي‌ مربوط به‌ اعجازِ آب‌، آنها را به‌ دو گروه‌ تقسيم‌ كرده‌اند: . افسانه‌هايى‌ با ريشة سومري‌ - سامى‌ كه‌ در آنها رود يا چشمة حيات‌، جاودانگى‌ مى‌بخشد؛ . افسانه‌هايى‌ بيشتر هند و ايرانى‌ كه‌ اعجاز آب‌ در آنها بازگشت‌ جوانى‌ است‌. 
از كهن‌ترين‌ داستانهايى‌ كه‌ در آنها نشانى‌ از آب‌ جاودانگى‌ ديده‌ مى‌شود، اسطورة سومري‌ِ آداپاست‌. آنگاه‌ كه‌ آداپا، خردمندِ اريدو را به‌ نزد خدايگان‌ آنو آوردند، آنو او را فرمود تا آب‌ حيات‌ نوشيده‌، جاودان‌ گردد؛ اما آداپا به‌ توصية اِئا، خداي‌ تيزهوشى‌، از نوشيدن‌ آن‌ خودداري‌ كرد و از اين‌رو مورد استهزاي‌ آنو قرار گرفت‌. 
نمونه‌هاي‌ موجود از روايات‌ مكتوب‌، آن‌ اندازه‌ نيست‌ كه‌ براي‌ بازشناسى‌ صورتهاي‌ گوناگون‌ِ انديشة آب‌ حيات‌ در ميان‌ ساميان‌، ياري‌ چندانى‌ رساند، اما وجود اشاراتى‌ در متون‌ِ عهد جديد، چون‌ «مكاشفة يوحنا» 2: و برخى‌ متون‌ غيررسمى‌ آپوكريف‌، از آشنا و ريشه‌دار بودن‌ اين‌ انديشه‌ در ميان‌ مردمان‌ آسياي‌ مقدم‌ نشان‌ دارد. 
در قرآن‌ كريم‌ سخنى‌ از آب‌ حيات‌ به‌ ميان‌ نيامده‌، ولى‌ اين‌ انديشه‌ در روايات‌، به‌ ويژه‌ در تفسير آياتى‌ از سورة كهف‌ 8/0 به‌ بعد به‌ داستانهاي‌ اسلامى‌ راه‌ يافته‌ است‌. در اين‌ روايات‌، در بسط داستان‌ ذوالقرنين‌ - كه‌ در بسياري‌ از روايات‌ با اسكندر تطبيق‌ شده‌ - آمده‌ است‌ كه‌ وي‌ از طريق‌ دانايان‌ بر چشمه‌اي‌ كه‌ نوشيدن‌ از آب‌ِ آن‌، زندگانى‌ جاويد مى‌بخشد، آگاهى‌ مى‌يابد. او نشان‌ چشمه‌ را در سرزمين‌ ظلمات‌ مى‌يابد و با راهنمايى‌ خضرع‌، در پى‌ آن‌ روان‌ مى‌گردد، اما سرانجام‌ از دست‌يابى‌ به‌ چشمه‌ باز مى‌ماند. خضر كه‌ ناگاه‌ به‌ چشمه‌ برمى‌خورد، تن‌ خود را بدان‌ شسته‌، قدري‌ از آن‌ مى‌نوشد و بدين‌ترتيب‌ حيات‌ جاويد نصيب‌ او مى‌گردد. 
جز خضر نبى‌، برپاية برخى‌ روايات‌ نامشهور، الياس‌ و يوشع‌ ع‌ نيز بر آب‌ حيات‌ دست‌ يافته‌، و از آن‌ نوشيده‌اند. داستان‌ ديگري‌ مربوط به‌ شخصيتى‌ معمّر از اهل‌ مغرب‌ به‌ نام‌ ابوالدنيا از اصحاب‌ امام‌ على‌ ع‌ است‌ كه‌ چشمة آب‌ حيات‌ را در سرزمين‌ ظلمات‌ يافته‌ بوده‌ است‌. 
مفهوم‌ آب‌ حيات‌، به‌ تعابير گوناگون‌ در آثار عرفانى‌ از جايگاهى‌ ويژه‌ برخوردار است‌. به‌ بيان‌ عارفان‌، آب‌ حيات‌ كنايه‌ از تقرب‌ به‌ معبود، دوري‌ گزيدن‌ از شهوات‌، پرهيز از تفرقه‌، پاي‌ نهادن‌ بر صراط مستقيم‌ و رسيدن‌ به‌ وحدت‌ است‌. انديشة آب‌ حيات‌ نه‌ تنها در نظم‌ و نثر فارسى‌، بلكه‌ در تداول‌ عامة فارسى‌ زبانان‌، باوري‌ آشنا، و همواره‌ الهام‌بخش‌ انديشه‌پردازان‌ بوده‌ است‌. 
مآخذ: ابن‌ بابويه‌، محمد، كمال‌الدين‌، تهران‌، 390ق‌، ص‌ 85-86، 39 - 45؛ ثعلبى‌، احمد، قصص‌ الانبياء، بيروت‌، المكتبة الثقافيه‌، ص‌ 29-32؛ ساندرز، ن‌. ك‌.، بهشت‌ و دوزخ‌ در اساطير بين‌النهرين‌، ترجمة ابوالقاسم‌ اسماعيل‌پور، تهران‌، 373ش‌، ص‌ 83-87؛ سعدالدين‌ حمويه‌، المصباح‌ فى‌ التصوف‌، تهران‌، 362ش‌، ص‌ 5، 6-7؛ عطار نيشابوري‌، ديوان‌، تهران‌، 341ش‌، ص‌ 4، 13، 36؛ عهد جديد؛ قرآن‌ كريم‌؛ نيشابوري‌، ابراهيم‌، قصص‌ الانبياء، تهران‌، 340ش‌، ص‌ 38-42؛ نيز: 
Foerster, W., Gnosis: a Selection of Gnostic Texts, tr. R. Wilson, Oxford, 1974, p. 22-23; Hopkins, E. W., X The Fountain of Youth n , Journal of the American Oriental Society, 1905, XXVI/2 ff.; Robinson, J.M. et al., The Nag Hammadi Library in English, Leiden, 1984, p. 101. 
فرامرز حاج‌منوچهري‌ 

آباي‌             دانشنامه ایران  جلد 1    شماره مقاله 72

آباي‌ ، abay] ابراهيم‌قونانبايف‌ 261-322ق‌/845-904م‌، شاعر ملى‌ قزاق‌. او در ناحية سِمى‌ سمى‌ پالاتينْسْك‌ در منطقة كوهستانى‌ چنگيز در شمال‌ شرق‌ قزاقستان‌ زاده‌ شد. پدرش‌ قونانباي‌ از قبيلة قارقارالى‌، از رؤساي‌ قبايل‌ قزاق‌ بود. آباي‌ دورة تحصيل‌ خود را در مكتب‌خانه‌هاي‌اسلامى‌ - ازجمله‌ مدرسةاحمدرضا درشهر سمى‌ - سپري‌ كرد و زبان‌ عربى‌ و دروس‌ اسلامى‌ را فراگرفت‌. او در همين‌ دوره‌ با ادبيات‌ فارسى‌ و تركى‌ نيز آشنا شد و براي‌ تكميل‌ تحصيلات‌ خود، مدتى‌ در مدارس‌ جديد روسى‌ به‌ دانش‌اندوزي‌ پرداخت‌. وي‌ در اثر معاشرت‌ با فضلاي‌ روس‌، با ادبيات‌ روسى‌ و هنر و فلسفة غرب‌ آشنايى‌ يافت‌.
آباي‌ - آن‌گونه‌ كه‌ از سروده‌ها و پرداخته‌هايش‌ آشكارا برمى‌آيد - سخت‌ از دوري‌ِ مردم‌ خود از فرهنگ‌ اسلامى‌ و شرقى‌، و از شيوع‌ بى‌سوادي‌ در ميان‌ آنان‌ آزرده‌ بود و حركتهاي‌ اصلاح‌طلبانة فرهنگى‌ در ميان‌ مردم‌ روس‌ شوق‌ او را براي‌ پديد آوردن‌ تحول‌ فرهنگى‌ در ميان‌ مسلمانان‌ قزاق‌، مضاعف‌ مى‌ساخت‌؛ چنان‌كه‌ حركت‌ اصلاح‌طلبانة سال‌ 880م‌ در سمى‌، بر انديشه‌ و شخصيت‌ ادبى‌ آباي‌ تأثيري‌ مهم‌ برجاي‌ نهاد. 
در گذاري‌ بر انديشه‌هاي‌ بازتاب‌ يافته‌ در آثار آباي‌، از يك‌سو بايد از بهره‌گيري‌ گسترده‌ از مضامين‌ فرهنگ‌ اسلامى‌ و نيز مفاهيم‌ عرفانى‌، البته‌ با زبانى‌ ساده‌، سخن‌ گفت‌ و از دگرسو به‌ دردهاي‌ فرهنگى‌ - اجتماعى‌ مردم‌، به‌ ويژه‌ تفرقه‌هاي‌ ايجاد شده‌ از سوي‌ دشمنان‌ در ميان‌ مردمان‌ قزاق‌ اشاره‌ كرد كه‌ بر بخشى‌ عمده‌ از آثار او سايه‌ افكنده‌ است‌. آباي‌ در عين‌ گرايش‌ به‌ فرهنگ‌ سنتى‌ اسلامى‌ - قزاقى‌، از توجه‌ به‌ آثار ارزشمند ادبيات‌ روسى‌ نيز روي‌گردان‌ نبود و حتى‌ برخى‌ از آثار شعراي‌ روس‌ چون‌ اُنِگين‌، اثر پوشكين‌، و برخى‌ از حكايات‌ و اشعار كريلُف‌ و لرمانتُف‌ را هنرمندانه‌ به‌ قزاقى‌ برگردانده‌ است‌، به‌ گونه‌اي‌ كه‌ اين‌ ترجمه‌ها خود در زمرة آثار ارزشمند ادبى‌ جاي‌ گرفته‌اند. 
آباي‌ كه‌ به‌ عنوان‌ پدر ادبيات‌ نوين‌ قزاق‌ شناخته‌ مى‌شود، از نظر سبك‌ شعر، از ادبيات‌ مشترك‌ اسلامى‌ تأثيري‌ وافر گرفته‌، و در سروده‌هاي‌ او، قالبهاي‌ رباعى‌، غزل‌ و قصيده‌ ديده‌ مى‌شود كه‌ پيش‌ از او در شعر قزاقى‌ معمول‌ نبوده‌ است‌. ديوان‌ اشعار آباي‌ نخستين‌ بار در 909م‌ در سن‌ پترزبورگ‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌، و پس‌ از آن‌ بارها تجديد چاپ‌ شده‌ است‌. آثار ادبى‌ آباي‌ از سوي‌ ملل‌ ديگر نيز مورد توجه‌ بوده‌، و ترجمه‌هايى‌ از آن‌ به‌ زبانهاي‌ گوناگون‌ شرقى‌ و غربى‌ پديد آمده‌ است‌. 
آباي‌ در ساختار فرهنگى‌ قزاق‌، الهام‌بخش‌ اديبان‌ پس‌ از خود بوده‌ است‌؛ چنان‌كه‌ به‌ عنوان‌ نمونه‌، مختار عَوِضُف‌، نويسندة بنام‌ قزاق‌ در رمانى‌ به‌ عنوان‌ «راه‌ آباي‌»، به‌ زبانى‌ داستان‌گونه‌، جايگاه‌ او را در فرهنگ‌ قزاق‌ باز نموده‌ است‌. 
مآخذ: قاسينوا، مرضيه‌، «آباي‌ و ادبيات‌ ايران‌»، ترجمة عليرضا بيگدلى‌، مجلة مطالعات‌ آسياي‌ مركزي‌ و قفقاز، تهران‌، 372ش‌، س‌ ، شم ، ص‌ 21-29؛ نيز: 
Aba o shygharmalary, S. Petersburg, 1909; Abai shygharmalary: tolyq zhinaghy, Almaty, 1954; B o esembaev, K., Mirovozzrenie Abaya, Almaty, 1956; Isqaq O ly, K., X Aba o Qunanbayulynyn omiri n , Aba o shygharmalary, S. Petersburg, 1909; Tazhibaev, T., Filosofskie psikhologicheskie i pedagogicheskie vzglyady Abaya, Almaty, 1957. 
يعقوب‌ آلتايف‌ 

آباقاخان‌  دانشنامه ایران ، جلد 1  شماره مقاله45

آباقاخان‌ xan] ، abaqa يا اَبْقاخان‌، و بنابر نوشتة مورخان‌ عرب‌ زبان‌ «ابغا»، دومين‌ ايلخان‌ از ايلخانان‌ مغول‌ حاكم‌ بر ايران‌ و بزرگ‌ترين‌ پسر هولاگوخان‌. او در 31ق‌/234م‌ متولد شد و در 63ق‌/265م‌ پس‌ از درگذشت‌ هولاگو به‌ سلطنت‌ رسيد. 
پس‌ از جلوس‌ اباقا، نوقاي‌ فرمانده‌ قواي‌ بَركه‌ بَركاي‌، خان‌ مسلمان‌ِ دشت‌ قبچاق‌ به‌ دربند و اران‌ حمله‌ كرد. اباقا برادر خود، يشموت‌ را به‌ جنگ‌ او فرستاد و در صفر 64 در كنار آق‌ سو سپاهيان‌ نوقاي‌ را منهزم‌ ساخت‌. با شكست‌ نوقاي‌ جنگ‌ ميان‌ اباقاو بركه‌ پايان‌ نيافت‌ و نزاع‌ ميان‌ اباقا و جانشينان‌ بركه‌ همچنان‌ ادامه‌ يافت‌. 
از سوي‌ ديگر در پى‌ اختلافى‌ كه‌ ميان‌ نوادگان‌ و شاهزادگان‌ چنگيزي‌ افتاد، براق‌ نبيرة جغاتاي‌ به‌ متصرفات‌ اباقاخان‌ در ايران‌ تاخت‌. اباقاخان‌ در تابستان‌ 68ق‌ به‌ مقابله‌ با وي‌ پرداخت‌. براق‌ پس‌ از گذشتن‌ از جيحون‌ دست‌ به‌ غارت‌ گشود، اما در آن‌ سوي‌ رود هرات‌ اباقاخان‌ وي‌ را به‌ حيله‌ به‌ دام‌ انداخت‌ و شكست‌ سختى‌ به‌ سپاهيان‌ او وارد آورد. 
روابط مماليك‌ مصر با اباقاخان‌ خصمانه‌ بود. اين‌ دولت‌ در برابر توسعه‌طلبيهاي‌ وي‌ مانعى‌ بزرگ‌ به‌ شمار مى‌رفت‌. اباقاخان‌ براي‌ برداشتن‌ اين‌ مانع‌ تلاش‌ فراوان‌ كرد، اما سودي‌ نبخشيد. از جمله‌ در 71ق‌ قلعة بيره‌ را كه‌ جزو متصرفات‌ مماليك‌ بود، محاصره‌ كرد و گذرگاههاي‌ فرات‌ را گرفت‌؛ اما در مقابل‌ سپاهيان‌ ملك‌ ظاهر بيبرس‌ به‌ سختى‌ شكست‌ خورد و بسياري‌ از سپاهيانش‌ را از دست‌ داد. بيبرس‌ يك‌ بار ديگر نيز در 75ق‌ در حمله‌ به‌ آسياي‌ صغير لشكريان‌ اباقاخان‌ را به‌ سختى‌ منهزم‌ كرد، چنان‌كه‌ به‌ گفته‌اي‌ وقتى‌ اباقاخان‌ از شمار كشتگان‌ سپاهش‌ آگاه‌ شد، به‌ گريه‌ افتاد و از سرخشم‌ فرمان‌ داد تا ولايات‌ روم‌ را خراب‌ كنند. 
در 80ق‌ اباقا برادرش‌ منكوتيمور را براي‌ حمله‌ به‌ شام‌ روانه‌ ساخت‌. ملك‌ منصور سيف‌الدين‌ قلاوون‌ با سپاهيان‌ خود به‌ مقابلة او شتافت‌. دو سپاه‌ در صحراي‌ حمص‌ به‌ نبرد پرداختند و سرانجام‌ مصريان‌ بر سپاهيان‌ اباقاخان‌ پيروز شدند. 
به‌ گفتة رشيدالدين‌ فضل‌الله‌ اباقا در ذيحجة همين‌ سال‌، در همدان‌ جان‌ سپرد. وي‌ دو پسر به‌ نامهاي‌ ارغون‌ خان‌ و گيخاتو داشت‌ كه‌ هر دو به‌ سلطنت‌ رسيدند.

اِباضيّه‌         دانشنامه ایران جلد 1      شماره مقاله43


  ، يا e(a)baziyye(a)]اَباضيّه‌، فرقه‌اي‌ از خوارج‌ منسوب‌ به‌ عبدالله‌ بن‌ اباضى‌ تميمى‌ د ح‌ 0 ق‌/99م‌ و از كهن‌ترين‌ فرق‌ پيدا شده‌ در بين‌ مسلمانان‌. اين‌ گروه‌ را پس‌ از اهل‌ سنت‌ و تشيع‌ مى‌توان‌ از لحاظ تاريخى‌ مهم‌ترين‌ فرقة اسلامى‌ به‌حساب‌ آورد. ظاهراً اباضيان‌ تنها گروه‌ باقى‌مانده‌ از خوارج‌اند، اما چنان‌كه‌ از منابع‌ برمى‌آيد، صُفريان‌ گروهى‌ ديگر از خوارج‌ نيز تا نيمة سدة ق‌/1م‌ در سرزمينهاي‌ اسلامى‌ مى‌زيستند كه‌ سرانجام‌ در اباضيه‌ مستحيل‌ شدند. 
اباضيان‌ كه‌ از همان‌ آغاز با بعضى‌ از تندرويهاي‌ خوارج‌ سازگاري‌ نداشتند، در سده‌هاي‌ گذشته‌ در پهنه‌اي‌ بسيار گسترده‌ - حتى‌ در اندلس‌ - مى‌زيستند و گروههايى‌ از آنان‌ نيز تاكنون‌ باقى‌ مانده‌اند و در عمان‌، زنگبار و شمال‌ افريقا اقامت‌ دارند. امروزه‌ مذهب‌ عموم‌ قبايل‌ و مردم‌ عمان‌ اباضى‌ است‌. 
اباضيه‌ در جريان‌ حركت‌ خوارج‌ پديد آمدند و سپس‌ راهى‌ مستقل‌ در پيش‌ گرفتند. افتراق‌ اصلى‌ اباضيه‌ از ديگر خوارج‌ در اين‌ است‌ كه‌ خوارج‌ مرتكب‌ گناه‌ كبيره‌ را كافر مى‌دانستند، اما اباضيه‌ خود را از اين‌ افراط و تندروي‌ كنار كشيده‌، خط مشى‌ ميانه‌ و معتدلى‌ در پيش‌ گرفتند. به‌ عقيدة آنان‌ هرگاه‌ مرتكب‌ كبيره‌ بر گناه‌ خود مصر باشد، منافقى‌ كافر البته‌ به‌ كفر نعمت‌، نه‌ كفر شرك‌، و مخلد در آتش‌ است‌. 
اباضيه‌ معتقدند هرچه‌ خداوند بر بندگانش‌ فرض‌ كرده‌، جزو ايمان‌ است‌ و مقوّمات‌ سه‌گانة ايمان‌ يا به‌ گفتة خود آنان‌، مقامات‌ ايمان‌ اينهاست‌: . اعتقاد به‌ قلب‌، . اقرار به‌ زبان‌، . عمل‌ به‌ اركان‌ و جوارح‌ و تحقق‌ آن‌ اعتقاد و اقرار در افعال‌. 
اباضيه‌ دربارة اسماء و صفات‌ خداوند بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ اسناد هيچ‌ اسم‌ و صفتى‌ به‌ خدا بدون‌ اذن‌ شارع‌ جايز نيست‌. پس‌ براي‌ تشخيص‌ صفات‌ الاهى‌ فقط بايد به‌ شرع‌ رجوع‌ كرد. 
اباضيه‌ همچون‌ خوارج‌ ديگر معتقدند كه‌ امامت‌ حقى‌ شرعى‌ است‌ و ترديد در آن‌ جايز نيست‌ و حتى‌ على‌ ع‌ خود نيز نمى‌توانست‌ در امامتى‌ كه‌ امت‌ بر آن‌ صحه‌ گذارده‌ بودند، شك‌ كند و مدعى‌اند كه‌ حضرت‌ على‌ع‌ با قبول‌ حكميت‌ در اين‌ حق‌ شك‌ كرده‌ است‌، پس‌ بيعت‌ او از گردن‌ مردم‌ برداشته‌ مى‌شود و آنان‌ اختيار مى‌يابند كه‌ خليفه‌اي‌ ديگر برگزينند. اباضيان‌ امروز با اينكه‌ خود را از خوارج‌ نمى‌دانند، مدعى‌اند كه‌ اهل‌ نهروان‌ شايستة ستايش‌اند. 
از فرق‌ مهم‌ اباضيه‌ اينها را مى‌توان‌ نام‌ برد: ابراهيميه‌، منسوب‌ به‌ ابراهيم‌ نامى‌ از مردم‌ مدينه‌؛ حارثيه‌، اصحاب‌ حارث‌ بن‌ يزيد، حسينيه‌ يا حسنيه‌، پيروان‌ ابوزياد احمد بن‌ حسين‌ يا حسن‌؛ حفصيه‌، پيروان‌ حفص‌ بن‌ ابى‌ مقدام‌؛ فرثيه‌، پيروان‌ ابوسليمان‌ بن‌ افلح‌.*